Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓آقای حبیبی آن نقطهای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟
#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریانها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگیها بین تشکلها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیههای کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر میشنویم که جریانهای معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد میشد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکلهای صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیستساله و به نظر نمیآید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه میکنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت میکنیم به نظر نمیآید. پس جنبش معلمان تفاوتهایی با جریانات کارگران دارند.
جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آنها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریانهای اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آنها چالشهایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالشها فرازونشیبهایی را هم به وجود آورده است.
🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی میبینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب میکنم، پس کنشهایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم بهنوعی در این سالها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه اینها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال بهنوعی میشود نام اینها را اتحاد گذاشت.
🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصیسازی در امر آموزش میتواند خودبهخود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.
از مطالبه آموزش رایگان بهنوعی جریانهای دیگر هم استقبال میکنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبشها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر میبینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی میدانم.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیتهای جمعی و سازماندهیهای تشکلهای صنفی وجود دارد و شبکههای مختلفی که از طریق شبکههای مجازی ایجاد میشود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.
🔺 بهعنوان مثال افراط و تفریط میتواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گستردهای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات بهصورت سلسلهوار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. اینها محل بحث و مناقشات در درون تشکلهای صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته میشود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمعبندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمعها به تأخیر بیفتد.
🔺 به هر حال من فکر میکنم معلمان دارای شرایطی شدهاند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آنها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمیشود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کردهایم.
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓آقای حبیبی آن نقطهای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟
#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریانها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگیها بین تشکلها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیههای کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر میشنویم که جریانهای معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد میشد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکلهای صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیستساله و به نظر نمیآید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه میکنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت میکنیم به نظر نمیآید. پس جنبش معلمان تفاوتهایی با جریانات کارگران دارند.
جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آنها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریانهای اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آنها چالشهایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالشها فرازونشیبهایی را هم به وجود آورده است.
🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی میبینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب میکنم، پس کنشهایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم بهنوعی در این سالها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه اینها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال بهنوعی میشود نام اینها را اتحاد گذاشت.
🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصیسازی در امر آموزش میتواند خودبهخود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.
از مطالبه آموزش رایگان بهنوعی جریانهای دیگر هم استقبال میکنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبشها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر میبینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی میدانم.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیتهای جمعی و سازماندهیهای تشکلهای صنفی وجود دارد و شبکههای مختلفی که از طریق شبکههای مجازی ایجاد میشود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.
🔺 بهعنوان مثال افراط و تفریط میتواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گستردهای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات بهصورت سلسلهوار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. اینها محل بحث و مناقشات در درون تشکلهای صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته میشود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمعبندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمعها به تأخیر بیفتد.
🔺 به هر حال من فکر میکنم معلمان دارای شرایطی شدهاند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آنها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمیشود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کردهایم.
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_سوم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه میدانید؟
#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آنها را میگویم.
🔺 بهعنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمیگردیم که این تشکلها شکل گرفتند و با امروز مقایسه میکنیم میبینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح میشد اگر با نشریات امروز مقایسه میکنیم، میبینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.
🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکلهای معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکلهایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکنندهای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهمترین دستاوردهایش این بوده که این تشکلها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکلها به شرایطی رسیدهاند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانههای نو توانستهاند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.
🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخشهای جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخشهای جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.
مثلاً وقتی شعار داده میشود که حقوق من بهعنوان یک معلم یا هرکسی که کار میکند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر میکنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوقبگیران و کارگران میتواند باشد و عامل همبستگی همه آنهاست.
🔺 حق تشکلیابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکلیابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمیتوانیم خواستههایمان را پیش ببریم. دوماً، ما میخواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.
ما میبینیم که از یکسو دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتیای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکلیابی دارند ایجاد میکند.
اینهمه مداخله در همه امور، خودبهخود افراد را به سمت انگیزهها و مطالبات مشترک سوق میدهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.
گروههای مختلف فعال در عرصههای مختلف میخواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیتهایشان است که درواقع خود دولت از آنها میخواهد و خود دولت هم به آنها نمیدهد. همه جریانهایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سالهای اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.
🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانشآموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانوادهها هم انگیزه ایجاد میکند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانوادهها میشود.
🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکلها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.
اینها همه میتواند منشأ همبستگی بین جریانها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادیتر هستند و اینها چه در برنامه تشکلها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_سوم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه میدانید؟
#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آنها را میگویم.
🔺 بهعنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمیگردیم که این تشکلها شکل گرفتند و با امروز مقایسه میکنیم میبینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح میشد اگر با نشریات امروز مقایسه میکنیم، میبینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.
🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکلهای معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکلهایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکنندهای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهمترین دستاوردهایش این بوده که این تشکلها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکلها به شرایطی رسیدهاند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانههای نو توانستهاند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.
🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخشهای جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخشهای جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.
مثلاً وقتی شعار داده میشود که حقوق من بهعنوان یک معلم یا هرکسی که کار میکند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر میکنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوقبگیران و کارگران میتواند باشد و عامل همبستگی همه آنهاست.
🔺 حق تشکلیابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکلیابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمیتوانیم خواستههایمان را پیش ببریم. دوماً، ما میخواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.
ما میبینیم که از یکسو دولت بهعنوان بزرگترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتیای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکلیابی دارند ایجاد میکند.
اینهمه مداخله در همه امور، خودبهخود افراد را به سمت انگیزهها و مطالبات مشترک سوق میدهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.
گروههای مختلف فعال در عرصههای مختلف میخواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیتهایشان است که درواقع خود دولت از آنها میخواهد و خود دولت هم به آنها نمیدهد. همه جریانهایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سالهای اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.
🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانشآموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانوادهها هم انگیزه ایجاد میکند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانوادهها میشود.
🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکلها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.
اینها همه میتواند منشأ همبستگی بین جریانها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادیتر هستند و اینها چه در برنامه تشکلها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.
📝 ادامه دارد...
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_ششم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓چه عناصر دیگری در جنبش معلمان هست که آنها را به جنبش اجتماعی جدید تبدیل میکند؟
#حبیبی: در حوزه مطالبات هم تشکلهای صنفی فرهنگیان در این سالها مطالبات عمومیتری را مطرح کردند و من فکر میکنم طرح مطالبات عمومیتری مانند، آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را بهجامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست.
#حبیبی: باید بگویم وقتی نگاهی به تاریخچه جریاناتی مانند جنبش کارگری در اواسط قرن بیستم میاندازیم اعتماد متقابل در یک پروسه دوطرفه ایجاد میشود. از یک طرف تشکلات کارگری تمایلات بسیار دموکرات پیدا میکنند و از آن چپ رادیکال بودن کمی عقبنشینی میکنند، از آن طرف هم دولت یا حاکمیت در رفتار متقابل موجودیت و ماهیت اینها را به رسمیت میشناسد یعنی در یک دیالکتیک ارتباطی است که نهایتاً جامعه وارد یک پروسه تعادل میشود. ما در شرایط کنونی با حاکمیتی طرف هستیم که اساساً موجودیت ما را به رسمیت نمیشناسد.
ما بهعنوان یک تشکل صنفی که مجموعه بالادست ما بهعنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان فراخوان تجمع میدهد و در بیش از صد شهر همزمان تجمع برقرار میکنند و رسانههای خارجی و داخلی به این تجمعات میپردازند، ولی وقتی قرار است صحبتی با وزیر آموزش و پرورش صورت بگیرد، عملاً بهصورت عامدانه روی این تشکل خط میکشند و بعد ما میبینیم آن افرادی که انتخاب شدند برای صحبت با وزیر آموزش و پرورش عمدتاً کسانی هستند که با بحث میدان و حرکت خیابانی مشکل دارند، یا افراد منفردی هستند که بیشتر بهعنوان فعال رسانهای فعالیت میکنند، بدون اینکه عضو هیچ تشکل معلمی باشند، در مقابل چنین سیاستی اعتماد متقابل به وجود نمیآید، نمیبینیم که حاکمیت قدمی به عقب بگذارد یا موجودیت شما را به رسمیت بشناسد.
برای ما که در این سالها بحث برخورد امنیتی و زندان پیش آمده است، یک اتهام ثابتی داشتیم و آن غیرقانونی بودن تشکل ما بوده است. درصورتیکه حداقل از طرف دولتهای روحانی یا قبلتر خاتمی، بهصورت مشخص دولت به رسمیت شناخته بود که حداقل این تشکل غیرقانونی نیست، ولی بخشی از حاکمیت که مشخصاً هم نهادهای امنیتی و قضایی پشتش هستند این رسمیت را برای ما قائل نیستند و درنهایت هم آنها تصمیمگیر هستند و آنها خطمشی نهایی در تقابل با این تشکلها را تعیین میکنند. زمینه چنین تعامل و اعتماد متقابلی را نمیبینم و مشکل اصلی را هم از طرف حاکمیت میبینم، چون فعالیتهایی هم که در این بیستساله از طرف تشکلهای صنفی برگزار شده همگی مسالمتآمیز و مدنی بوده است. من فکر میکنم که حرکتهای تندی وجود نداشته و مواضع شخصی افراد را نمیتوان مواضع کلی تشکل به حساب آورد، برآیند کلی این مجموعه بر اساس بیانیهها و موضعگیریها، تشکل متعادلی را نشان میدهد؛ یعنی کنشها و مواضعمان کاملاً متعادل و مسالمتآمیز بوده و وارد فاز رادیکال و تندی که بخواهد در مقابل موجودیت نظام قرار بگیرد، هرگز نرفتیم. ولی با این حال حاکمیت موجودیت ما را حتی به رسمیت نشناخته است.
درحالیکه در تجربه کشورهای اروپایی در قرن بیستم این اجازه را حتی به اتحادیههای کارگری میدهد که در قالب یک حزب وارد حوزه قدرت شوند و در تصمیمگیری و تصمیمسازی سهیم باشند.
#حبیبی: ما علاوه بر تشکلهای صنفی فرهنگیان، یکسری تشکلهای سیاسی معلمان هم داریم، مثل سازمان معلمان که جدیدتر است یا مجمع فرهنگیان که آن هم جدید است، ولی انجمن اسلامی معلمان که قدمت طولانیتری دارد و از اوایل انقلاب شکل گرفته و نقشهای مهمی انجمن معلمان از اول انقلاب یا مجمع معلمان از سالهای اخیر در عزل و نصب مدیران یا وزیر آموزش و پرورش داشتند، این تشکلها اگرچه پا در زمین معلمی دارند ولی خواست اصل آنها سیاسی است و با گرایش اصلاحطلبی هم فعالیت میکنند و هدفشان هم درنهایت به هر حال تأثیرگذاری در بحث قدرت یا ورود به نهاد مجلس یا تعیین رئیسجمهور و وزیر برای وزارت آموزش و پرورش است. اینها چه جایگاهی در جنبش معلمان دارند؟
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_ششم
#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)
❓چه عناصر دیگری در جنبش معلمان هست که آنها را به جنبش اجتماعی جدید تبدیل میکند؟
#حبیبی: در حوزه مطالبات هم تشکلهای صنفی فرهنگیان در این سالها مطالبات عمومیتری را مطرح کردند و من فکر میکنم طرح مطالبات عمومیتری مانند، آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را بهجامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست.
#حبیبی: باید بگویم وقتی نگاهی به تاریخچه جریاناتی مانند جنبش کارگری در اواسط قرن بیستم میاندازیم اعتماد متقابل در یک پروسه دوطرفه ایجاد میشود. از یک طرف تشکلات کارگری تمایلات بسیار دموکرات پیدا میکنند و از آن چپ رادیکال بودن کمی عقبنشینی میکنند، از آن طرف هم دولت یا حاکمیت در رفتار متقابل موجودیت و ماهیت اینها را به رسمیت میشناسد یعنی در یک دیالکتیک ارتباطی است که نهایتاً جامعه وارد یک پروسه تعادل میشود. ما در شرایط کنونی با حاکمیتی طرف هستیم که اساساً موجودیت ما را به رسمیت نمیشناسد.
ما بهعنوان یک تشکل صنفی که مجموعه بالادست ما بهعنوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان فراخوان تجمع میدهد و در بیش از صد شهر همزمان تجمع برقرار میکنند و رسانههای خارجی و داخلی به این تجمعات میپردازند، ولی وقتی قرار است صحبتی با وزیر آموزش و پرورش صورت بگیرد، عملاً بهصورت عامدانه روی این تشکل خط میکشند و بعد ما میبینیم آن افرادی که انتخاب شدند برای صحبت با وزیر آموزش و پرورش عمدتاً کسانی هستند که با بحث میدان و حرکت خیابانی مشکل دارند، یا افراد منفردی هستند که بیشتر بهعنوان فعال رسانهای فعالیت میکنند، بدون اینکه عضو هیچ تشکل معلمی باشند، در مقابل چنین سیاستی اعتماد متقابل به وجود نمیآید، نمیبینیم که حاکمیت قدمی به عقب بگذارد یا موجودیت شما را به رسمیت بشناسد.
برای ما که در این سالها بحث برخورد امنیتی و زندان پیش آمده است، یک اتهام ثابتی داشتیم و آن غیرقانونی بودن تشکل ما بوده است. درصورتیکه حداقل از طرف دولتهای روحانی یا قبلتر خاتمی، بهصورت مشخص دولت به رسمیت شناخته بود که حداقل این تشکل غیرقانونی نیست، ولی بخشی از حاکمیت که مشخصاً هم نهادهای امنیتی و قضایی پشتش هستند این رسمیت را برای ما قائل نیستند و درنهایت هم آنها تصمیمگیر هستند و آنها خطمشی نهایی در تقابل با این تشکلها را تعیین میکنند. زمینه چنین تعامل و اعتماد متقابلی را نمیبینم و مشکل اصلی را هم از طرف حاکمیت میبینم، چون فعالیتهایی هم که در این بیستساله از طرف تشکلهای صنفی برگزار شده همگی مسالمتآمیز و مدنی بوده است. من فکر میکنم که حرکتهای تندی وجود نداشته و مواضع شخصی افراد را نمیتوان مواضع کلی تشکل به حساب آورد، برآیند کلی این مجموعه بر اساس بیانیهها و موضعگیریها، تشکل متعادلی را نشان میدهد؛ یعنی کنشها و مواضعمان کاملاً متعادل و مسالمتآمیز بوده و وارد فاز رادیکال و تندی که بخواهد در مقابل موجودیت نظام قرار بگیرد، هرگز نرفتیم. ولی با این حال حاکمیت موجودیت ما را حتی به رسمیت نشناخته است.
درحالیکه در تجربه کشورهای اروپایی در قرن بیستم این اجازه را حتی به اتحادیههای کارگری میدهد که در قالب یک حزب وارد حوزه قدرت شوند و در تصمیمگیری و تصمیمسازی سهیم باشند.
#حبیبی: ما علاوه بر تشکلهای صنفی فرهنگیان، یکسری تشکلهای سیاسی معلمان هم داریم، مثل سازمان معلمان که جدیدتر است یا مجمع فرهنگیان که آن هم جدید است، ولی انجمن اسلامی معلمان که قدمت طولانیتری دارد و از اوایل انقلاب شکل گرفته و نقشهای مهمی انجمن معلمان از اول انقلاب یا مجمع معلمان از سالهای اخیر در عزل و نصب مدیران یا وزیر آموزش و پرورش داشتند، این تشکلها اگرچه پا در زمین معلمی دارند ولی خواست اصل آنها سیاسی است و با گرایش اصلاحطلبی هم فعالیت میکنند و هدفشان هم درنهایت به هر حال تأثیرگذاری در بحث قدرت یا ورود به نهاد مجلس یا تعیین رئیسجمهور و وزیر برای وزارت آموزش و پرورش است. اینها چه جایگاهی در جنبش معلمان دارند؟
https://tttttt.me/ksmtehran1/212
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..