🔴 نقش #انجمن_اسلامی_معلمان در سرکوب معلمان و دانشآموزان پس از انقلاب فرهنگی
✍ #علی_بدرینیا
#یک_معلم_یک_یادداشت
هنگامی که فرمان انقلاب فرهنگی توسط روحالله خمینی صادر شد دانشگاهها از اردیبهشت ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ تعطیل و دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و مخالف پاکسازی گردید. اما این پاکسازی به دانشگاه محدود نشد و در آموزش و پرورش نیز موجب پاکسازی معلمان و دانشآموزان شد.
یکی از نیروهایی که در این پاکسازی نقش داشت #انجمناسلامیمعلمان بود که در کنار سایر نیروها مانند #انجمناسلامیدانشجویان و #انجمناسلامیاساتیددانشگاه و چند انجمن اسلامی دیگر #نیروهای_خط را تشکیل میدادند و در اخراج و پاکسازی معلمان منتقد و مخالف نقش اساسی داشتند.
آنها که زمانی خود را #چپ_اسلامی و #حامی_مستضعفان و #ضدامپریالیسم معرفی میکردند در طی دهه شصت در دولت میرحسین موسوی و مجلسهای دوم و سوم قدرت فراوانی داشتند اما در زمان رفسنجانی و بعد از جنگ از قدرت کنار زده شدند اما همچنان در ساختار وزارتخانه آموزش و پرورش دارای نقش های کلیدی بودند تا اینکه در زمان خاتمی با نقاب اصلاحات و با ایدههای خصوصیسازی به قدرت بازگشتند. اما دیگر از آن ریش و پشمهای دهه شصت خبری نبود ایده های راستگرایانه نیاز به تیپ و قیافه جدید داشت. آنها ریشهها را زدند و با ته ریش آنکادر شده اما دکمه پیراهن تا بیخ گلو بسته به سمت اقتصاد بازار آزاد خیز برداشتند تا از مبلغان خصوصیسازی و از مالکان مدارس خصوصی گردند.
در قدرت ماندن انجمن اسلامی معلمان بستگی به قدرتی است که به آن وابسته است به خاطر همین مانند سایر تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان به خاطر وابسته بودن با جناحی میآیند و با جناحی میروند پس هرگز نمیتوانند نماینده منافع معلمان باشند و مدافع منافع باند و جناح خود هستند. پس با آمدن دولت احمدینژاد، انجمن اسلامی معلمان دوباره به حاشیه رفت اما بار دیگر در زمان روحانی برای میوه چینی از قدرت و ثروت به عرصه مدیریتی بازگشت.
اما نکته جالب اینجاست که اگر چه انجمن اسلامی معلمان در دورههایی مانند دوره رفسنجانی و احمدینژاد نفوذ خود را از دست داد اما همواره سیطره خود را بر برخی قسمتها حفظ نمودهاست. جالب اینکه این بخشها همچنان از ویژگی سرکوب کنندگی برخوردارند.
پس از شنیدن حکم اخراج محمد حبیبی به خاطر پیگیری حقوق صنفی معلمان و با توجه به صدور حکم اخراج در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در آپ شهرستان های استان تهران و چک کردن مسئول وقت این هیات به نام #عبدالله_زند به عنوان رییس این هیات برخورد کردم که از اعضای موثر انجمن اسلامی معلمان استان تهران است البته به جز رییس هیات ، #حسن_خوانینزاده و #یعقوب_یوسفوند دو عضو دیگر هیات هستند که در صدور این حکم ظالمانه نقش اساسی داشتند هر چند این حکم به اراده وزیر و معاونان بودهاست اما ریلگذاری اخراج توسط این سه نفر از زمان بطحایی صورت گرفته است البته #خوانینزاده در دهه ۶۰ در اخراج همکاران ما نقش جدی است.
این تنها یک نمونه از عملکرد ضد معلمی انجمن است اما در شش سال اخیر ، برخی اعضای انجمن اسلامی معلمان به واسطه نزدیکی به مدیران ارشد در وزارتخانه در بستن قرارداد با شرکتهای خاص و دریافت پورسانت نقش جدی داشتهاند به عنوان نمونه تحمیل یک شرکت غیربیمهای به نام «آتیه سازان حافظ» به فرهنگیان شاغل و بازنشسته و از دور خارج نمودن سایر شرکتهای بیمهای نتیجه عملکرد اعضای انجمن به عنوان مشاور در این زمینه است.
در نشست اخیر با نوبخت نیز که موجب شد مطالبات بازنشستگان در قالب اجرای ناقص قانون مدیریت خدمات کشوری نادیده گرفته شود یکی از پایههای اصلی این توافق ظالمانه در کنار #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی ، همین انجمنیها بودند.
اگر اینجانب و نسل من به دست امثال #خوانینزاده و سایر انجمنیها در دهه شصت پاکسازی و اخراج شدند متاسفانه در حال حاضر همین تشکلهای وابسته باعث اخراج امثال حبیبی میشوند.
حالا وقتی به وضعیت هم دورههایی خود که در آموزش و پرورش بازنشست شدند نگاه میکنم از این بابت که اخراج شدم از بابت اقتصادی ناراحت نیستم اما از اینکه شغل شریف معلمی را از من گرفتند هنوز خشم دارم اگر چه سعی کردم به صورت غیررسمی معلم بمانم.
این روزها که به وضعیت دوستان بازنشسته خود نگاه میکنم افسوس میخورم که هنوز بازنشستگانی هستند که فریب انجمنیها را میخورند و به جلسات نوبخت دل خوش کردهاند.
کلام آخر اینکه ، اگر چه آنها هنوز میتوانند حبیبیها را اخراج نمایند اما به خاطر تشکلهای صنفی امروز میتوان از حقوق معنوی و حیثیت این معلم آزاده دفاع کرد پس نسل جدید معلمان از نسل ما یک قدم جلوتر است البته جامعه نیز رشد کرده پس به عنوان یک معلم اخراجی توصیه برادرانه من این است که فریب تشکلهای سیاسی را نخورید و تشکلهای صنفی را تقویت نمایید.
✍ #علی_بدرینیا
#یک_معلم_یک_یادداشت
هنگامی که فرمان انقلاب فرهنگی توسط روحالله خمینی صادر شد دانشگاهها از اردیبهشت ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ تعطیل و دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و مخالف پاکسازی گردید. اما این پاکسازی به دانشگاه محدود نشد و در آموزش و پرورش نیز موجب پاکسازی معلمان و دانشآموزان شد.
یکی از نیروهایی که در این پاکسازی نقش داشت #انجمناسلامیمعلمان بود که در کنار سایر نیروها مانند #انجمناسلامیدانشجویان و #انجمناسلامیاساتیددانشگاه و چند انجمن اسلامی دیگر #نیروهای_خط را تشکیل میدادند و در اخراج و پاکسازی معلمان منتقد و مخالف نقش اساسی داشتند.
آنها که زمانی خود را #چپ_اسلامی و #حامی_مستضعفان و #ضدامپریالیسم معرفی میکردند در طی دهه شصت در دولت میرحسین موسوی و مجلسهای دوم و سوم قدرت فراوانی داشتند اما در زمان رفسنجانی و بعد از جنگ از قدرت کنار زده شدند اما همچنان در ساختار وزارتخانه آموزش و پرورش دارای نقش های کلیدی بودند تا اینکه در زمان خاتمی با نقاب اصلاحات و با ایدههای خصوصیسازی به قدرت بازگشتند. اما دیگر از آن ریش و پشمهای دهه شصت خبری نبود ایده های راستگرایانه نیاز به تیپ و قیافه جدید داشت. آنها ریشهها را زدند و با ته ریش آنکادر شده اما دکمه پیراهن تا بیخ گلو بسته به سمت اقتصاد بازار آزاد خیز برداشتند تا از مبلغان خصوصیسازی و از مالکان مدارس خصوصی گردند.
در قدرت ماندن انجمن اسلامی معلمان بستگی به قدرتی است که به آن وابسته است به خاطر همین مانند سایر تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان به خاطر وابسته بودن با جناحی میآیند و با جناحی میروند پس هرگز نمیتوانند نماینده منافع معلمان باشند و مدافع منافع باند و جناح خود هستند. پس با آمدن دولت احمدینژاد، انجمن اسلامی معلمان دوباره به حاشیه رفت اما بار دیگر در زمان روحانی برای میوه چینی از قدرت و ثروت به عرصه مدیریتی بازگشت.
اما نکته جالب اینجاست که اگر چه انجمن اسلامی معلمان در دورههایی مانند دوره رفسنجانی و احمدینژاد نفوذ خود را از دست داد اما همواره سیطره خود را بر برخی قسمتها حفظ نمودهاست. جالب اینکه این بخشها همچنان از ویژگی سرکوب کنندگی برخوردارند.
پس از شنیدن حکم اخراج محمد حبیبی به خاطر پیگیری حقوق صنفی معلمان و با توجه به صدور حکم اخراج در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در آپ شهرستان های استان تهران و چک کردن مسئول وقت این هیات به نام #عبدالله_زند به عنوان رییس این هیات برخورد کردم که از اعضای موثر انجمن اسلامی معلمان استان تهران است البته به جز رییس هیات ، #حسن_خوانینزاده و #یعقوب_یوسفوند دو عضو دیگر هیات هستند که در صدور این حکم ظالمانه نقش اساسی داشتند هر چند این حکم به اراده وزیر و معاونان بودهاست اما ریلگذاری اخراج توسط این سه نفر از زمان بطحایی صورت گرفته است البته #خوانینزاده در دهه ۶۰ در اخراج همکاران ما نقش جدی است.
این تنها یک نمونه از عملکرد ضد معلمی انجمن است اما در شش سال اخیر ، برخی اعضای انجمن اسلامی معلمان به واسطه نزدیکی به مدیران ارشد در وزارتخانه در بستن قرارداد با شرکتهای خاص و دریافت پورسانت نقش جدی داشتهاند به عنوان نمونه تحمیل یک شرکت غیربیمهای به نام «آتیه سازان حافظ» به فرهنگیان شاغل و بازنشسته و از دور خارج نمودن سایر شرکتهای بیمهای نتیجه عملکرد اعضای انجمن به عنوان مشاور در این زمینه است.
در نشست اخیر با نوبخت نیز که موجب شد مطالبات بازنشستگان در قالب اجرای ناقص قانون مدیریت خدمات کشوری نادیده گرفته شود یکی از پایههای اصلی این توافق ظالمانه در کنار #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی ، همین انجمنیها بودند.
اگر اینجانب و نسل من به دست امثال #خوانینزاده و سایر انجمنیها در دهه شصت پاکسازی و اخراج شدند متاسفانه در حال حاضر همین تشکلهای وابسته باعث اخراج امثال حبیبی میشوند.
حالا وقتی به وضعیت هم دورههایی خود که در آموزش و پرورش بازنشست شدند نگاه میکنم از این بابت که اخراج شدم از بابت اقتصادی ناراحت نیستم اما از اینکه شغل شریف معلمی را از من گرفتند هنوز خشم دارم اگر چه سعی کردم به صورت غیررسمی معلم بمانم.
این روزها که به وضعیت دوستان بازنشسته خود نگاه میکنم افسوس میخورم که هنوز بازنشستگانی هستند که فریب انجمنیها را میخورند و به جلسات نوبخت دل خوش کردهاند.
کلام آخر اینکه ، اگر چه آنها هنوز میتوانند حبیبیها را اخراج نمایند اما به خاطر تشکلهای صنفی امروز میتوان از حقوق معنوی و حیثیت این معلم آزاده دفاع کرد پس نسل جدید معلمان از نسل ما یک قدم جلوتر است البته جامعه نیز رشد کرده پس به عنوان یک معلم اخراجی توصیه برادرانه من این است که فریب تشکلهای سیاسی را نخورید و تشکلهای صنفی را تقویت نمایید.