🔖 پنجشنبه کتاب و اندیشه
📖عنوان کتاب: #مرگ_ایوان_ایلیچ
🖊نویسنده: #لئون_تالستوی
🔏مترجم: #صالح_حسینی
🖨ناشر: #نیلوفر
🧊درباره کتاب
رمان که به عنوان یکی از برترین شاهکارهای ادبیات در رابطه با موضوع مرگ است به داستان قاضی صاحب منصب روسی می پردازد که در طول زندگی خود، به اجتناب ناپذیری مرگ، تنها در حد فکری گذرا اندیشیده است اما یک روز در ابتدای میانسالی ،مرگ حضور خود را اعلام می کند و او با حیرت و سرگشتی فراوان مجبور می گردد که با میراییِ خود رو به رو شود.
ایوان وقتی به مرگ نزدیک می شود، مراحل انکار، ترس، خشم، انزجار و در آخر پذیرش را پشت سر می گذارد.
🪶تولستوی در این کتاب از مخاطبین می پرسد: انسان نه چندان اهل تفکر که در زندگی مرگ اندیش نبوده است چگونه با تنها لحظه ی حقیقی در زندگی اش مواجه خواهد شد؟
کتاب مرگ ایوان ایلیچ، نگاهی بسیار جذاب و گاهی اوقات دلهره آور به پرتگاه مرگ است و علاوه بر این، به مخاطبین نوید می دهد که می توان در هر لحظه از زندگی به آرامش روحی و معنوی رسید.
📌در واقع تالستوی در این کتاب از مرگ به عنوان ابزاری برای نشان دادن ارزش زندگی استفاده کرده است.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
📖عنوان کتاب: #مرگ_ایوان_ایلیچ
🖊نویسنده: #لئون_تالستوی
🔏مترجم: #صالح_حسینی
🖨ناشر: #نیلوفر
🧊درباره کتاب
رمان که به عنوان یکی از برترین شاهکارهای ادبیات در رابطه با موضوع مرگ است به داستان قاضی صاحب منصب روسی می پردازد که در طول زندگی خود، به اجتناب ناپذیری مرگ، تنها در حد فکری گذرا اندیشیده است اما یک روز در ابتدای میانسالی ،مرگ حضور خود را اعلام می کند و او با حیرت و سرگشتی فراوان مجبور می گردد که با میراییِ خود رو به رو شود.
ایوان وقتی به مرگ نزدیک می شود، مراحل انکار، ترس، خشم، انزجار و در آخر پذیرش را پشت سر می گذارد.
🪶تولستوی در این کتاب از مخاطبین می پرسد: انسان نه چندان اهل تفکر که در زندگی مرگ اندیش نبوده است چگونه با تنها لحظه ی حقیقی در زندگی اش مواجه خواهد شد؟
کتاب مرگ ایوان ایلیچ، نگاهی بسیار جذاب و گاهی اوقات دلهره آور به پرتگاه مرگ است و علاوه بر این، به مخاطبین نوید می دهد که می توان در هر لحظه از زندگی به آرامش روحی و معنوی رسید.
📌در واقع تالستوی در این کتاب از مرگ به عنوان ابزاری برای نشان دادن ارزش زندگی استفاده کرده است.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔖پنجشنبه کتاب و اندیشه
📖عنوان کتاب: #محاکمه
🖊نویسنده: #فرانتس_کافکا
🔏مترجم:#امیر_جلال_الدین_اعلم
🖨ناشر: #نیلوفر
💎درباره کتاب
کتاب محاکمه که مشهورترین اثر فرانتس کافکا به شمار میرود یک سال پس از مرگ او، سال 1925 اولین بار منتشر شد.
کافکا در نوشتن رمان محاکمه به شدت تحت تاثیر رمانهای «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» نوشتهی نویسندهی بزرگ قرن نوزدهم روسیه، فئودور داستایفسکی قرار داشت. رمان محاکمه، رمانی تفکربرانگیز و بسیار تأثیرگذار است که در بسیاری از سطوح ساختار و نمادشناسی تفسیر شده است.
📌صبح روز تولد سی سالگی جوزف کا، صندوقدار بانک، به طور ناگهانی سر و کلهی دو مرد ناشناس از سازمانی ناشناس در آپارتمانش پیدا میشود و به او میگویند که بازداشت است و نمیتواند از آپارتمان خارج شود و دادرسی در جریان است.
مدتی بعد جوزف برای دادرسی به آدرسی تحت عنوان دادگاه خوانده میشود که در واقع یک اتاق زیر شیروانی است، جایی که انگار همه جوزف کا را میشناسند…
♦️محاکمه گویی ادامه خوابی است در بیداری که به سبک اکسپرسیونیستی ، سورئالیستی و گروتسگ و نهیلیسم نوشته شده است.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
📖عنوان کتاب: #محاکمه
🖊نویسنده: #فرانتس_کافکا
🔏مترجم:#امیر_جلال_الدین_اعلم
🖨ناشر: #نیلوفر
💎درباره کتاب
کتاب محاکمه که مشهورترین اثر فرانتس کافکا به شمار میرود یک سال پس از مرگ او، سال 1925 اولین بار منتشر شد.
کافکا در نوشتن رمان محاکمه به شدت تحت تاثیر رمانهای «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» نوشتهی نویسندهی بزرگ قرن نوزدهم روسیه، فئودور داستایفسکی قرار داشت. رمان محاکمه، رمانی تفکربرانگیز و بسیار تأثیرگذار است که در بسیاری از سطوح ساختار و نمادشناسی تفسیر شده است.
📌صبح روز تولد سی سالگی جوزف کا، صندوقدار بانک، به طور ناگهانی سر و کلهی دو مرد ناشناس از سازمانی ناشناس در آپارتمانش پیدا میشود و به او میگویند که بازداشت است و نمیتواند از آپارتمان خارج شود و دادرسی در جریان است.
مدتی بعد جوزف برای دادرسی به آدرسی تحت عنوان دادگاه خوانده میشود که در واقع یک اتاق زیر شیروانی است، جایی که انگار همه جوزف کا را میشناسند…
♦️محاکمه گویی ادامه خوابی است در بیداری که به سبک اکسپرسیونیستی ، سورئالیستی و گروتسگ و نهیلیسم نوشته شده است.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
💠 #بیانیه
🔹بیش از ۴۰۰ روزنامهنگار در بیانیهای هشدار دادند: سرکوب و پروندهسازی امنیتی را متوقف کنید!
بیش از ۴۰۰ نفر از فعالان رسانهای، خبرنگاران ، عکاسان و روزنامهنگاران با انتشار بیانیهای نسبت به برخوردهای سلبی با اهالی رسانه واکنش نشان دادند. در این بیانیه از متولیان و مسوولان خواسته شده؛ زمینه گردش آزاد اطلاعات مطابق قانون اساسی را برای نهاد رسانه فراهم سازند و سناریوسازی امنیتی علیه فعالان رسانه را متوقف کنند.
در این بیانیه آمده است:
“ما جمعی از روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و عکاسان رسانههای مستقل ایران ضمن اعتراض به رویه در پیش گرفته شده در برخورد با همکاران و همصنفیهای بازداشتشدهمان و مطالبه رسیدگی قانونی به این ماجرا، هشدار میدهیم بدون روزنامهنگاری آزاد و مسئوول، جامعه در شناسایی و حل مشکلات خود ناتوان خواهد بود که این نه به صلاح حاکمان و نه مردم است.”
در ادامه این بیانیه میخوانیم: “همکاران ما که هماکنون در بازداشت هستند طبق مسوولیت حرفهای و در رسانههای قانونی کشور عمل کردهاند. آنها بعد از بازداشت از حقوق شهروندی خود محروم بودهاند؛ به وکلای خود دسترسی نداشتهاند، بازجویی شده و پیش از برگزاری دادگاه علنی و پیش از ارایه هرگونه اسناد یا مدارک محکمهپسند مورد اتهام قرار گرفتهاند. ما، از قوه قضاییه میخواهیم ضمن ورود به این پرونده با اعمال شفافیت و رعایت قانون، دسترسی هرچه سریعتر همکارانمان به حقوق قانونیشان ازجمله دسترسی هر چه سریعتر به وکیل منتخب را فراهم کند.
به جای سناریونویسی، صرفا به انجام وظایف محوله خویش طبق قانون پرداخته و روزنامهنگاران بازداشتی به خصوص خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی را آزاد کرده و زمینه را برای بازگشت آرامش به جامعه فراهم کنند.”
فعالان رسانه در این بیانیه تاکید کردهاند: “فعالیت آزاد رسانهای نه تنها حق روزنامهنگاران که حق جامعه است. جامعه ما حق دارد بدون سانسور و فیلتر از هر آنچه روی میدهد به سرعت آگاه شود و همچنین حق دارد که از هر کس یا نهادی که مسبب ناکارآمدی، فساد و نقض قانون است پرسشگری کند.
جامعه بزرگ ایران بدون شهروندانی مسئوول مانند خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی و دیگر روزنامهنگاران در بند، توان مقابله با تهدیدهای جهان پیچیده امروز را نخواهند داشت.”
در پایان این بیانیه نیز از متولیان خواسته شده”چشمهای جامعه را کور نکنند و روزنامهنگاران را آزاد کنند.”
گفتنی است؛ در پی اتهامات و سناریوهای امنیتی نسبت داده شده در بیانیه دو نهاد اطلاعاتی کشور در خصوص دو تن از روزنامهنگارانی که در جریان وقایع اخیر بازداشت شدهاند؛ انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران نیز در روزهای گذشته بیانیهای صادر کرد و در نامهای جداگانه به رئیس قوه قضائیه از محسنی اژهای خواست زمینه دسترسی به حقوق قانونی همچون داشتن وکیل را برای روزنامهنگاران بازداشتی فراهم کند و به پروندهسازی نهادهای امنیتی علیه آنان پایان ببخشد.
#آزادی
#آزادی_بیان
#اعتراض_مدنی
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔹بیش از ۴۰۰ روزنامهنگار در بیانیهای هشدار دادند: سرکوب و پروندهسازی امنیتی را متوقف کنید!
بیش از ۴۰۰ نفر از فعالان رسانهای، خبرنگاران ، عکاسان و روزنامهنگاران با انتشار بیانیهای نسبت به برخوردهای سلبی با اهالی رسانه واکنش نشان دادند. در این بیانیه از متولیان و مسوولان خواسته شده؛ زمینه گردش آزاد اطلاعات مطابق قانون اساسی را برای نهاد رسانه فراهم سازند و سناریوسازی امنیتی علیه فعالان رسانه را متوقف کنند.
در این بیانیه آمده است:
“ما جمعی از روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و عکاسان رسانههای مستقل ایران ضمن اعتراض به رویه در پیش گرفته شده در برخورد با همکاران و همصنفیهای بازداشتشدهمان و مطالبه رسیدگی قانونی به این ماجرا، هشدار میدهیم بدون روزنامهنگاری آزاد و مسئوول، جامعه در شناسایی و حل مشکلات خود ناتوان خواهد بود که این نه به صلاح حاکمان و نه مردم است.”
در ادامه این بیانیه میخوانیم: “همکاران ما که هماکنون در بازداشت هستند طبق مسوولیت حرفهای و در رسانههای قانونی کشور عمل کردهاند. آنها بعد از بازداشت از حقوق شهروندی خود محروم بودهاند؛ به وکلای خود دسترسی نداشتهاند، بازجویی شده و پیش از برگزاری دادگاه علنی و پیش از ارایه هرگونه اسناد یا مدارک محکمهپسند مورد اتهام قرار گرفتهاند. ما، از قوه قضاییه میخواهیم ضمن ورود به این پرونده با اعمال شفافیت و رعایت قانون، دسترسی هرچه سریعتر همکارانمان به حقوق قانونیشان ازجمله دسترسی هر چه سریعتر به وکیل منتخب را فراهم کند.
به جای سناریونویسی، صرفا به انجام وظایف محوله خویش طبق قانون پرداخته و روزنامهنگاران بازداشتی به خصوص خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی را آزاد کرده و زمینه را برای بازگشت آرامش به جامعه فراهم کنند.”
فعالان رسانه در این بیانیه تاکید کردهاند: “فعالیت آزاد رسانهای نه تنها حق روزنامهنگاران که حق جامعه است. جامعه ما حق دارد بدون سانسور و فیلتر از هر آنچه روی میدهد به سرعت آگاه شود و همچنین حق دارد که از هر کس یا نهادی که مسبب ناکارآمدی، فساد و نقض قانون است پرسشگری کند.
جامعه بزرگ ایران بدون شهروندانی مسئوول مانند خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی و دیگر روزنامهنگاران در بند، توان مقابله با تهدیدهای جهان پیچیده امروز را نخواهند داشت.”
در پایان این بیانیه نیز از متولیان خواسته شده”چشمهای جامعه را کور نکنند و روزنامهنگاران را آزاد کنند.”
گفتنی است؛ در پی اتهامات و سناریوهای امنیتی نسبت داده شده در بیانیه دو نهاد اطلاعاتی کشور در خصوص دو تن از روزنامهنگارانی که در جریان وقایع اخیر بازداشت شدهاند؛ انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران نیز در روزهای گذشته بیانیهای صادر کرد و در نامهای جداگانه به رئیس قوه قضائیه از محسنی اژهای خواست زمینه دسترسی به حقوق قانونی همچون داشتن وکیل را برای روزنامهنگاران بازداشتی فراهم کند و به پروندهسازی نهادهای امنیتی علیه آنان پایان ببخشد.
#آزادی
#آزادی_بیان
#اعتراض_مدنی
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
روایت درست از وضعیت کشور!
مدیر کل تبلیغات اسلامی قم از حضور طلاب مبلغ در ۵۰۰ مدرسه قم با هدف "روایت درست وضعیت کشور" خبر داده است. قبلا نیز این طلاب با نام امین در مدارس پسرانه و امینه در مدارس دختران مشغول به کار شدند.
نام دیگر این طلاب #مبلغین_تخصصی_دانشآموزی خوانده شده است.
معلوم است که طلاب اعزامی چه روایت رسمی قرار است از وضعیت کشور ارائه دهند و کاشف به عمل می آید که معاونت پرورشی و چندین هزار معلم و دبیران مدارس مورد اطمینان بخش توجیهی و روایتی حاکمیت نیستند و خود معلمان و دبیران از جنس معترضان هستند که لاجرم از حوزه علمیه برای توجیه دانش آموزان بهره برده میشود. اما اینکه خود این روحانیون از کجا روشن و آگاه به وضعیت کشور میشوند، قاعدتا نهادهای امنیتی متصدی آگاهی بخشی طلاب هستند.
روایت امنیتیها که تبلورش در بیانیه ۳۰ صفحهای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در باره حوادث اخیر است چه روایتی دارد؟!
این بیانیه در یک اعتراف بزرگ مشخص میکند که سرویسهای خارجی و یکی دو رسانه آن ور آب نهادهای امنیتی را به راحتی دور زده و کشور را به آشوب کشاندند، خساراتی وارد شد و تعداد زیادی از هموطنان کشته و زخمی شدند؛ خسارتهای جبران ناپذیر پیدا و پنهان دیگر بماند.
اعتراف می کنند که با همه عریض و طویل بودن این دو ارگان امنیتی در زیر نظر و ضربه قرار دادن مخالفان داخلی، در مقابل نفوذ کم آوردند!
در این بیانیه که به جای رویکرد تخصصی و ارائه واقعیتها، به یک سر مقاله مفصل در روزنامه کیهان و به قلم حسین شریعتمداری بیشتر میآید، دو خبرنگار #الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی را مقصر و متهم به جاسوسی کرده است.
اگر واقعا دو خبرنگار بتوانند کشور را این چنین بسیج و ملتهب کنند و حاکمیت در ایجاد بستر و زخم لازم برای رشد اعتراضات بیاثر بوده، نباید به این قدرت این دو خانم دست مریزاد گفت؟!
روندی که اشاره شد پر سابقه است و تجربه آزموده و تکراری؛ و اگر من به جای مدیر تبلیغات اسلامی بودم، پولی که قرار است به این طلاب متخصص توجیه گر داده شود را هزینه بچههای مدارسی می کردم که پدرانشان کمر خمیده در زبالهدانیهای شهر به دنبال ضایعات و پلاستیک هستند تا بچه خود را به مدرسه بفرستند.
مجتبی لطفی
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
مدیر کل تبلیغات اسلامی قم از حضور طلاب مبلغ در ۵۰۰ مدرسه قم با هدف "روایت درست وضعیت کشور" خبر داده است. قبلا نیز این طلاب با نام امین در مدارس پسرانه و امینه در مدارس دختران مشغول به کار شدند.
نام دیگر این طلاب #مبلغین_تخصصی_دانشآموزی خوانده شده است.
معلوم است که طلاب اعزامی چه روایت رسمی قرار است از وضعیت کشور ارائه دهند و کاشف به عمل می آید که معاونت پرورشی و چندین هزار معلم و دبیران مدارس مورد اطمینان بخش توجیهی و روایتی حاکمیت نیستند و خود معلمان و دبیران از جنس معترضان هستند که لاجرم از حوزه علمیه برای توجیه دانش آموزان بهره برده میشود. اما اینکه خود این روحانیون از کجا روشن و آگاه به وضعیت کشور میشوند، قاعدتا نهادهای امنیتی متصدی آگاهی بخشی طلاب هستند.
روایت امنیتیها که تبلورش در بیانیه ۳۰ صفحهای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در باره حوادث اخیر است چه روایتی دارد؟!
این بیانیه در یک اعتراف بزرگ مشخص میکند که سرویسهای خارجی و یکی دو رسانه آن ور آب نهادهای امنیتی را به راحتی دور زده و کشور را به آشوب کشاندند، خساراتی وارد شد و تعداد زیادی از هموطنان کشته و زخمی شدند؛ خسارتهای جبران ناپذیر پیدا و پنهان دیگر بماند.
اعتراف می کنند که با همه عریض و طویل بودن این دو ارگان امنیتی در زیر نظر و ضربه قرار دادن مخالفان داخلی، در مقابل نفوذ کم آوردند!
در این بیانیه که به جای رویکرد تخصصی و ارائه واقعیتها، به یک سر مقاله مفصل در روزنامه کیهان و به قلم حسین شریعتمداری بیشتر میآید، دو خبرنگار #الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی را مقصر و متهم به جاسوسی کرده است.
اگر واقعا دو خبرنگار بتوانند کشور را این چنین بسیج و ملتهب کنند و حاکمیت در ایجاد بستر و زخم لازم برای رشد اعتراضات بیاثر بوده، نباید به این قدرت این دو خانم دست مریزاد گفت؟!
روندی که اشاره شد پر سابقه است و تجربه آزموده و تکراری؛ و اگر من به جای مدیر تبلیغات اسلامی بودم، پولی که قرار است به این طلاب متخصص توجیه گر داده شود را هزینه بچههای مدارسی می کردم که پدرانشان کمر خمیده در زبالهدانیهای شهر به دنبال ضایعات و پلاستیک هستند تا بچه خود را به مدرسه بفرستند.
مجتبی لطفی
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴 نامهای از #فرهاد_میثمی، زندانی سیاسی
🔸#فرهاد_میثمی زندانی سیاسی که در حال اعتصاب غذا در زندان رجایی شهر #کرج بهسر میبرد با انتشار نامهای از درون زندان خطاب به حاکمیت و مردم ایران، نام تعدادی از زندانیان سیاسی- مدنی را که خواستار آزادیشان شده اعلام کرده است. مسئولان زندان رجایی شهر در شامگاه ۲۸ آذر او را به بند نگهداری زندانیان خطرناک منتقل کردهاند که به دلیل مقاومت به هنگام انتقال، با ضرب و شتم شدید همراه بوده است. متن کامل این نامه را میتوانید در ادامه بخوانید:
خطابم به حاکمیت چنین است:
🔸کشتارها را متوقف کنید! چه در قالب سرکوب خیابانی باشد و چه با ظاهرِ قضایی (اعدام) که برای گرفتن "زهر چشم" به کارش میبرید و نه حتی برای اجرای آن عدالتنمایِ کاذب و ادعاییتان. بازداشتها و احکام فلهایِ زندانتان نیز از همین قماشاند. در تداوم اعتراض به این مظالم فاجعه بار و سرکوب جامعهی مدنی، این کنشگر کوچک همچنان بر مسیر وظیفه خویش تا انتها طی طریق خواهد کرد. خواست آزادی تَنی چند از زندانیان سیاسی - مدنی را بدین شرح اعلام میدارم: #محمد_حبیبی (معلم)، #ناهید_شیربیشه (از مادران دادخواه)، #رضا_شهابی (کارگران اتوبوسرانی)، #بهاره_هدایت (دانشجوی ارشد)، #مصطفی_نیلی (وکیل دادگستری) و #نیلوفر_حامدی (خبرنگار).
عرضم خطاب به مردمان سرزمینم در نهایت شرمساری، چنین است که:
🔸ایکاش توش و توان درخواست آزادی همگان در میان بود، اما همین تعداد محدود نیز بسیار فراتر از ظرفیتهای این کنشگر کوچک است که خودش نیم نفر هم محسوب نمیشود. میدانم که در شرایط دستگیریهای پرحجم و انباشتن زندانها توسط حاکمیت، تحقق مطالبهی آزادی زندانیان در اثر کنشی فردی عملا در حکم "ماموریت غیرممکن" است؛ اما آنچه در این مقطع از این فرزند خُردِ ایران برمیآید، تلاش و ایستادگی تا آخرین نفس به عنوان پیشنیازِ تحقق این آزادیها، ضمن دوری از هیجانات در عین حفظ عقلانیت در پرتو مبارزهای تمامعیار و خشونتپرهیز است. اجتنابم از صَرفِ غذا با چشم امید به آن ادامه خواهد یافت که بعدترها، ایستادگی فراگیرِ گروههای جامعه مدنی در اینباره بتواند نه فقط به آزادی این چند نفر، که به آزادی تعداد بسیار بیشتری از فرزندان ایران بیانجامد.
فرهاد میثمی
دی ۱۴۰۱
زندان رجایی شهر
#فرهاد_میثمی
#معلمان_زندانی
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
🔸#فرهاد_میثمی زندانی سیاسی که در حال اعتصاب غذا در زندان رجایی شهر #کرج بهسر میبرد با انتشار نامهای از درون زندان خطاب به حاکمیت و مردم ایران، نام تعدادی از زندانیان سیاسی- مدنی را که خواستار آزادیشان شده اعلام کرده است. مسئولان زندان رجایی شهر در شامگاه ۲۸ آذر او را به بند نگهداری زندانیان خطرناک منتقل کردهاند که به دلیل مقاومت به هنگام انتقال، با ضرب و شتم شدید همراه بوده است. متن کامل این نامه را میتوانید در ادامه بخوانید:
خطابم به حاکمیت چنین است:
🔸کشتارها را متوقف کنید! چه در قالب سرکوب خیابانی باشد و چه با ظاهرِ قضایی (اعدام) که برای گرفتن "زهر چشم" به کارش میبرید و نه حتی برای اجرای آن عدالتنمایِ کاذب و ادعاییتان. بازداشتها و احکام فلهایِ زندانتان نیز از همین قماشاند. در تداوم اعتراض به این مظالم فاجعه بار و سرکوب جامعهی مدنی، این کنشگر کوچک همچنان بر مسیر وظیفه خویش تا انتها طی طریق خواهد کرد. خواست آزادی تَنی چند از زندانیان سیاسی - مدنی را بدین شرح اعلام میدارم: #محمد_حبیبی (معلم)، #ناهید_شیربیشه (از مادران دادخواه)، #رضا_شهابی (کارگران اتوبوسرانی)، #بهاره_هدایت (دانشجوی ارشد)، #مصطفی_نیلی (وکیل دادگستری) و #نیلوفر_حامدی (خبرنگار).
عرضم خطاب به مردمان سرزمینم در نهایت شرمساری، چنین است که:
🔸ایکاش توش و توان درخواست آزادی همگان در میان بود، اما همین تعداد محدود نیز بسیار فراتر از ظرفیتهای این کنشگر کوچک است که خودش نیم نفر هم محسوب نمیشود. میدانم که در شرایط دستگیریهای پرحجم و انباشتن زندانها توسط حاکمیت، تحقق مطالبهی آزادی زندانیان در اثر کنشی فردی عملا در حکم "ماموریت غیرممکن" است؛ اما آنچه در این مقطع از این فرزند خُردِ ایران برمیآید، تلاش و ایستادگی تا آخرین نفس به عنوان پیشنیازِ تحقق این آزادیها، ضمن دوری از هیجانات در عین حفظ عقلانیت در پرتو مبارزهای تمامعیار و خشونتپرهیز است. اجتنابم از صَرفِ غذا با چشم امید به آن ادامه خواهد یافت که بعدترها، ایستادگی فراگیرِ گروههای جامعه مدنی در اینباره بتواند نه فقط به آزادی این چند نفر، که به آزادی تعداد بسیار بیشتری از فرزندان ایران بیانجامد.
فرهاد میثمی
دی ۱۴۰۱
زندان رجایی شهر
#فرهاد_میثمی
#معلمان_زندانی
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
🔴 همچو فرهاد بود کوه کنی پیشه تو...
(برای فرهاد میثمی و قمار تمامش برای...)
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
برون پرده فرهاد ایستاده
میان دربسته و بازو گشاده
در اندیشه که لعبتباز گردون
چه بازی آردش زان پرده بیرون
جهان ناگه شبیخون سازیای کرد
پس آن پرده لعبتبازیای کرد
تصاویری دردناک از تن نحیف و به استخوان رسیده #فرهاد_میثمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که بیرق شرافت را در لابه لای تن نحیف و رنجورش علم حقیقت کرده تا ظلم به سر حد جنون رسیده را فریاد زند. اول دی ماه بود که فرهاد میثمی در نامهای از درون زندان رجایی شهر عنوان کرد که برای سه خواسته توقف اعدام معترضان، آزادی شش زندانی: آقایان #محمد_حبیبی، #مصطفی_نیلی، #رضا_شهابی و خانمها #ناهید_شیربیشه، #بهاره_هدایت و #نیلوفر_حامدی و توقف اجبارهای آزار حجاب، دست از غذا خوردن میکشد. او در حالی چنین تصمیم مرد افکنی را عملی نمود که تاکنون پنج سال زندان، بدون یک روز مرخصی را تجربه کرده و چند ماهی کمتر به آزادی او باقی مانده است. توجه به همین حقیقت طلبی بی منتهای او تفاوتش را با بسیاری از محاسبات سود و زیانی در عرصه مبارزاتی را به وضوح نشان میدهد. از اول دی تا به امروز از اندرون و بیرون زندان، کمتر خبری از او میرسید در این خاموشی و فراموشی اما دکتر فرهاد میثمی قماری سخت با جان خود را آغازیده بود و اندوه عالمی را خریده بود و جان شریفش را هر لحظه و هر روز نحیف و نحیفتر میکرد و ما خیل عظیم خموشان و نشستگان، از یاد بردیم که فرهاد میثمی را نسبت با فرهاد اسطورهای عشق باز است و نه خسرو تنعم طلب قصر نشین برای تصرف شیرین! یادمان نبود که او به آنچه میگوید سخت پایبند است. متاسفانه ما عادت کردیم تا ضایعه به آستان فاجعه نکوچد، جدیش تلقی نکنیم. همان طور که بارها این قصه تلخ را تجربه کردهایم بهنام محجوبی و مرگ مظلومانهاش، مؤید تلخ فراموشکاری مستمر ماست. اما سه روز بعد از شروع اعتصاب فرهاد میثمی #محمد_حبیی در سوم دی ماه با یادداشت رویای زندگی بهتر از زندان اوین برای فرهاد میثمی نوشت « زنده بمان رفیق که بیش از همیشه این رویا ، نزدیک و دست یافتنی است.» این یادداشت و همین چند خط گواهی میداد که با انسانی روبرو هستیم که برای رویای داشتن زندگی بهتر برای بشر، حاضر است تمام زندگیش را نثار کند اما دریغ از فراموشکاری ما! از طرفی گویا این قصه تلخ از درون تاریخ و از پی قرن ها همچنان با ساز و کار نابرابر و ناعادلانهاش قربانی میگیرد. برای آنکه فضیلتهای تو نموده آید، ابتدا باید مشخص شود از کدامین تبار و طبقه میآیی و اگر از فرادستان ساز و کارهای نابرابر باشی حتی رذیلتهایت هم به هفت آب زمزم شسته میگردد. ما خیل فراموشکاران که امروز عکس شریف رنجورش را که دست به دست میکنیم و احساس لطیف و عمیق و همدردیمان را با او بیان میکنیم، آیا چهل روز اخیر که او در نامهای خواسته ی خود را گفت و به اعتصاب پناه آورد، هرگز در یادمان بود که فرهاد میثمی هر سپیده سحر تا شامگاه و از شبانگاه تا سحرگهی دیگر را به تکرار و تکرار، ذره ذره آب میشود تا نه برای خود که برای دیگری ایثار را معنایی تازه بخشد؟ راستی اگر در هزار توی پیچیده قفل زندان و «دو چندان نقب و در هر نقب چندین حجره در هر حجره چندین مرد در زنجیر» این معجزه روی نمیداد و تصویری از او به بیرون نمیآمد، آیا یادمان بود که فرهاد میثمی از اول دی ماه خود را به پیشواز مرگ هر روز نزدیکتر میکند؟ ...
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید👇
https://bit.ly/3Y2AEmQ
#فرهاد_میثمی
#زندانیان_سیاسی
#معلمان_زندانی
#دانش_آموزان_زندانی
#زن_زندگی_آزادی
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
(برای فرهاد میثمی و قمار تمامش برای...)
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
برون پرده فرهاد ایستاده
میان دربسته و بازو گشاده
در اندیشه که لعبتباز گردون
چه بازی آردش زان پرده بیرون
جهان ناگه شبیخون سازیای کرد
پس آن پرده لعبتبازیای کرد
تصاویری دردناک از تن نحیف و به استخوان رسیده #فرهاد_میثمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که بیرق شرافت را در لابه لای تن نحیف و رنجورش علم حقیقت کرده تا ظلم به سر حد جنون رسیده را فریاد زند. اول دی ماه بود که فرهاد میثمی در نامهای از درون زندان رجایی شهر عنوان کرد که برای سه خواسته توقف اعدام معترضان، آزادی شش زندانی: آقایان #محمد_حبیبی، #مصطفی_نیلی، #رضا_شهابی و خانمها #ناهید_شیربیشه، #بهاره_هدایت و #نیلوفر_حامدی و توقف اجبارهای آزار حجاب، دست از غذا خوردن میکشد. او در حالی چنین تصمیم مرد افکنی را عملی نمود که تاکنون پنج سال زندان، بدون یک روز مرخصی را تجربه کرده و چند ماهی کمتر به آزادی او باقی مانده است. توجه به همین حقیقت طلبی بی منتهای او تفاوتش را با بسیاری از محاسبات سود و زیانی در عرصه مبارزاتی را به وضوح نشان میدهد. از اول دی تا به امروز از اندرون و بیرون زندان، کمتر خبری از او میرسید در این خاموشی و فراموشی اما دکتر فرهاد میثمی قماری سخت با جان خود را آغازیده بود و اندوه عالمی را خریده بود و جان شریفش را هر لحظه و هر روز نحیف و نحیفتر میکرد و ما خیل عظیم خموشان و نشستگان، از یاد بردیم که فرهاد میثمی را نسبت با فرهاد اسطورهای عشق باز است و نه خسرو تنعم طلب قصر نشین برای تصرف شیرین! یادمان نبود که او به آنچه میگوید سخت پایبند است. متاسفانه ما عادت کردیم تا ضایعه به آستان فاجعه نکوچد، جدیش تلقی نکنیم. همان طور که بارها این قصه تلخ را تجربه کردهایم بهنام محجوبی و مرگ مظلومانهاش، مؤید تلخ فراموشکاری مستمر ماست. اما سه روز بعد از شروع اعتصاب فرهاد میثمی #محمد_حبیی در سوم دی ماه با یادداشت رویای زندگی بهتر از زندان اوین برای فرهاد میثمی نوشت « زنده بمان رفیق که بیش از همیشه این رویا ، نزدیک و دست یافتنی است.» این یادداشت و همین چند خط گواهی میداد که با انسانی روبرو هستیم که برای رویای داشتن زندگی بهتر برای بشر، حاضر است تمام زندگیش را نثار کند اما دریغ از فراموشکاری ما! از طرفی گویا این قصه تلخ از درون تاریخ و از پی قرن ها همچنان با ساز و کار نابرابر و ناعادلانهاش قربانی میگیرد. برای آنکه فضیلتهای تو نموده آید، ابتدا باید مشخص شود از کدامین تبار و طبقه میآیی و اگر از فرادستان ساز و کارهای نابرابر باشی حتی رذیلتهایت هم به هفت آب زمزم شسته میگردد. ما خیل فراموشکاران که امروز عکس شریف رنجورش را که دست به دست میکنیم و احساس لطیف و عمیق و همدردیمان را با او بیان میکنیم، آیا چهل روز اخیر که او در نامهای خواسته ی خود را گفت و به اعتصاب پناه آورد، هرگز در یادمان بود که فرهاد میثمی هر سپیده سحر تا شامگاه و از شبانگاه تا سحرگهی دیگر را به تکرار و تکرار، ذره ذره آب میشود تا نه برای خود که برای دیگری ایثار را معنایی تازه بخشد؟ راستی اگر در هزار توی پیچیده قفل زندان و «دو چندان نقب و در هر نقب چندین حجره در هر حجره چندین مرد در زنجیر» این معجزه روی نمیداد و تصویری از او به بیرون نمیآمد، آیا یادمان بود که فرهاد میثمی از اول دی ماه خود را به پیشواز مرگ هر روز نزدیکتر میکند؟ ...
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید👇
https://bit.ly/3Y2AEmQ
#فرهاد_میثمی
#زندانیان_سیاسی
#معلمان_زندانی
#دانش_آموزان_زندانی
#زن_زندگی_آزادی
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
Telegraph
همچو فرهاد بود کوه کنی پیشه تو... (برای فرهاد میثمی و قمار تمامش برای...)
برون پرده فرهاد ایستاده میان دربسته و بازو گشاده در اندیشه که لعبتباز گردون چه بازی آردش زان پرده بیرون جهان ناگه شبیخون سازیای کرد پس آن پرده لعبتبازیای کرد تصاویری دردناک از تن نحیف و به استخوان رسیده فرهاد میثمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود…
برگزاری دومین جلسهی دادگاه نیلوفر حامدی و الهه محمدی طی دو روز متوالی
جلسهی دوم دادگاه #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی به ترتیب در تاریخ سوم و چهارم مردادماه به ریاست قاضی صلواتی برگزار خواهد شد.
طبق گزارشهای منتشر شده این دو روزنامهنگار محبوس امروز توانستند با وکلای خود دیدار کنند.
۳۰۰ روز از بازداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی میگذرد
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
جلسهی دوم دادگاه #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی به ترتیب در تاریخ سوم و چهارم مردادماه به ریاست قاضی صلواتی برگزار خواهد شد.
طبق گزارشهای منتشر شده این دو روزنامهنگار محبوس امروز توانستند با وکلای خود دیدار کنند.
۳۰۰ روز از بازداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی میگذرد
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔴 ۱۷ مرداد گرامیداشت_روز_خبرنگار
🔺خبرنگار چشم و گوش مردم و جامعه است.
تنها راه و مؤثرترين عامل در مبارزه با فساد و ناکارآمدی كه كشور را در برگرفته است #آزادی كامل مطبوعات و حضور خبرنگاران به عنوان چشم و گوش مردم در تمام لايه های جامعه و افشای فسادها و بیدرایتیهاست.
#خبر_نگاران_زندانی
#الهه_محمدی
#نیلوفر_حامدی
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔺خبرنگار چشم و گوش مردم و جامعه است.
تنها راه و مؤثرترين عامل در مبارزه با فساد و ناکارآمدی كه كشور را در برگرفته است #آزادی كامل مطبوعات و حضور خبرنگاران به عنوان چشم و گوش مردم در تمام لايه های جامعه و افشای فسادها و بیدرایتیهاست.
#خبر_نگاران_زندانی
#الهه_محمدی
#نیلوفر_حامدی
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔴بیانیه کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) در اعتراض به احکام صادر شده برای فعالان صنفی استان های فارس و بوشهر
بهنام خداوند جان و خرد
قانون شکنی، نقض گسترده حقوق ابتدایی شهروندی و شغلی حتی در تراز همین قوانین و آییننامههای موجود، به روندی عادی و روزمره در نهادهای مختلف حکومتی تبدیل شده است. اگرچه این روال سالهاست کمتر یا بیشتر وجود داشته، اما از دو سال قبل که حرکت معلمان در اعتراض به بیتوجهی سازمانیافته در زیرپا گذاشتن حقوق شغلیشان، شکل گستردهتری به خود گرفت و سپس در سال گذشته با قربانی شدن مهسا/ژینا امینی این اعتراضات به سایر قشرهای اجتماع در زمینه حقوق اولیه شهروندیشان، گستردهتر و همگانیتر شد، سرکوب سیستماتیک و چند لایه حکومت نیز ظهور و شدت بیسابقهای یافته است.
در این راستا از آنجا که دانشآموزان و بهویژه دانشآموزان دختر حضور پررنگی در این جنبش داشتند، به همراه معلمان، از همان سال گذشته پروژه برخورد با آنان به شکلی فراگیر کلید خورد. پروژهای که از نظر گستردگی تنها میتوان آن را با سرکوبهای گسترده در آموزش و پرورش ترکیه توسط اردوغان و دولتاش پس از کودتای ادعایی چند سال پیش مقایسه کرد.
پروندهسازی برای معلمانی که کوچکترین اعتراضی حتی در سطح مدرسه انجام داده بودند، تبدیل تعلق گرفتن یا نگرفتن رتبهبندی به حربهای برای ساکت کردن معلمان، حملات سازمان یافته شیمیایی، بهویژه به مدارس دخترانه، که با گذشت حدود یک سال هیچ گزارش قابلقبولی هم درباره آن ارائه نشد، برخورد با مدیرانی که کمترین مقاومت در برابر حضور و دخالت نیروهای امنیتی در مدارس را کرده بودند، تشدید وارد نمودن اتهامات سنگین و بیاساس به فعالان صنفی و صدور احکام سنگین زندان، اخراج، بازنشستگی اجباری، انفصال از خدمت، لغو قرارداد، ... برای آنان به منظور ساکت نمودن سایر فعالان و معترضان احتمالی بعدی، از جمله اقدامات مقدماتی بود که صورت گرفت و در ادامه در تابستان گذشته طبق ادعاهای رسمی تغییر بیستهزار مدیر مدرسه را به دنبال داشت. با شروع سال تحصیلی و بهرغم کمبود شدید معلم در سراسر کشور، همچنان بهجای چارهاندیشی برای رفع این نقص بزرگ در کمال بیتوجهی به دغدغهها و نگرانیهای والدین، با سوءاستفاده از فرصت، مشغول تزریق نیروهای به اصطلاح ارزشی، امنیتی و طلاب به جای معلمان آموزش دیده به مدارس هستند. به تصور باطل خود با وارد کردن گسترده طلاب در غالب طرح امین برای تبلیغات و یا صدور بخشنامه برگزاری نماز جماعت اجباری در تمامی مقاطع تحصیلی، پافشاری میکنند و جمود فکری خود را بیشاز پیش، نمایان میسازند.
در چنین شرایطی صدور حکمهای سنگین زندان و محرومیتهای مختلف برای همکاران ما در شیراز که با مدنیترین و قانونیترین شکل ممکن و تصریح شده در قوانین موجود، از حقوق اجتماعی و شغلی خود دفاع کردهاند، سند دیگری است بر بیاعتباری قانون و بازیچه شدن آن در نزد کسانی که خود را متولی اجرای قانون مینامند؛ و تبدیل شدن آن به حربهای برای سرکوب هر آن کس که قدمی در راه احیای قانون برمیدارد.
همگان می دانند که در سال ۱۴۰۰ باشکوهترین تجمعات معلمان در استان فارس شکل گرفت و صدور احکام سنگین برای
خانم ها #مژگان_باقری، #زهرا_اسفندیاری و آقایان #غلامرضا_غلامی_کندازی، #محمد_علی_زحمتکش، #ایرج_رهنما، #اصغر_امیرزادگان، #افشین_رزمجویی و #عبدالرزاق_امیری، به گمان ما انتقام جویی نهادهای امنیتی از این تجمعات باشکوه بود.
در کنار فعالین صنفی استان فارس، یکی دیگر از استانهای فعال در راستای مطالبهگری صنفی استان بوشهر بود که فعالین صنفی این استان نیز همچون #محمود_ملاکی، #محسن_عمرانی، #عبدالرضا_امانی_فر و #اصغر_حاجب با احکام سنگین قضایی مواجه شدند.
.
قطعات این پازل هنگامی کامل میشود که مراکز آموزشی دانشگاهی و چگونگی برخورد با دانشجویان و اساتید دانشگاه را در نظر بگیریم؛
برخورد با خبرنگارانی که حداقلهایی از مسئولیت شغلی خود را به انجام میرسانند، به طور نمونه حکمهای سنگین #الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی، یا نشریاتی که دستکم نمیخواهند، همانند بوقهای تبلیغاتی حکومتی عمل کنند، را ببینیم؛
مسدود و محدود نمودن شدید دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی را در نظر آوریم؛
و...
کانون صنفی معلمان با صدای بلند اعلام میکند چنانچه دستگاههای امنیتی و قضایی کوچکترین سند معتبر در تایید اتهامات وارده به همکاران ما در شیراز، تهران، بوشهر، خوزستان و هر نقطه دیگر کشور که چنین احکامی صادر شده، در اختیار دارند، طبق قوانین موجود، در دادگاهی علنی و با حضور هیئت منصفه واقعی ارائه کنند تا سیه روی شود، هرکه در او غش باشد. ما همواره مطیع قوانین عادلانه و اجرای بدون تبعیض آنها هستیم.
#عادی_سازی_خیابان
#خیابان_از_آن_ماست
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
بهنام خداوند جان و خرد
قانون شکنی، نقض گسترده حقوق ابتدایی شهروندی و شغلی حتی در تراز همین قوانین و آییننامههای موجود، به روندی عادی و روزمره در نهادهای مختلف حکومتی تبدیل شده است. اگرچه این روال سالهاست کمتر یا بیشتر وجود داشته، اما از دو سال قبل که حرکت معلمان در اعتراض به بیتوجهی سازمانیافته در زیرپا گذاشتن حقوق شغلیشان، شکل گستردهتری به خود گرفت و سپس در سال گذشته با قربانی شدن مهسا/ژینا امینی این اعتراضات به سایر قشرهای اجتماع در زمینه حقوق اولیه شهروندیشان، گستردهتر و همگانیتر شد، سرکوب سیستماتیک و چند لایه حکومت نیز ظهور و شدت بیسابقهای یافته است.
در این راستا از آنجا که دانشآموزان و بهویژه دانشآموزان دختر حضور پررنگی در این جنبش داشتند، به همراه معلمان، از همان سال گذشته پروژه برخورد با آنان به شکلی فراگیر کلید خورد. پروژهای که از نظر گستردگی تنها میتوان آن را با سرکوبهای گسترده در آموزش و پرورش ترکیه توسط اردوغان و دولتاش پس از کودتای ادعایی چند سال پیش مقایسه کرد.
پروندهسازی برای معلمانی که کوچکترین اعتراضی حتی در سطح مدرسه انجام داده بودند، تبدیل تعلق گرفتن یا نگرفتن رتبهبندی به حربهای برای ساکت کردن معلمان، حملات سازمان یافته شیمیایی، بهویژه به مدارس دخترانه، که با گذشت حدود یک سال هیچ گزارش قابلقبولی هم درباره آن ارائه نشد، برخورد با مدیرانی که کمترین مقاومت در برابر حضور و دخالت نیروهای امنیتی در مدارس را کرده بودند، تشدید وارد نمودن اتهامات سنگین و بیاساس به فعالان صنفی و صدور احکام سنگین زندان، اخراج، بازنشستگی اجباری، انفصال از خدمت، لغو قرارداد، ... برای آنان به منظور ساکت نمودن سایر فعالان و معترضان احتمالی بعدی، از جمله اقدامات مقدماتی بود که صورت گرفت و در ادامه در تابستان گذشته طبق ادعاهای رسمی تغییر بیستهزار مدیر مدرسه را به دنبال داشت. با شروع سال تحصیلی و بهرغم کمبود شدید معلم در سراسر کشور، همچنان بهجای چارهاندیشی برای رفع این نقص بزرگ در کمال بیتوجهی به دغدغهها و نگرانیهای والدین، با سوءاستفاده از فرصت، مشغول تزریق نیروهای به اصطلاح ارزشی، امنیتی و طلاب به جای معلمان آموزش دیده به مدارس هستند. به تصور باطل خود با وارد کردن گسترده طلاب در غالب طرح امین برای تبلیغات و یا صدور بخشنامه برگزاری نماز جماعت اجباری در تمامی مقاطع تحصیلی، پافشاری میکنند و جمود فکری خود را بیشاز پیش، نمایان میسازند.
در چنین شرایطی صدور حکمهای سنگین زندان و محرومیتهای مختلف برای همکاران ما در شیراز که با مدنیترین و قانونیترین شکل ممکن و تصریح شده در قوانین موجود، از حقوق اجتماعی و شغلی خود دفاع کردهاند، سند دیگری است بر بیاعتباری قانون و بازیچه شدن آن در نزد کسانی که خود را متولی اجرای قانون مینامند؛ و تبدیل شدن آن به حربهای برای سرکوب هر آن کس که قدمی در راه احیای قانون برمیدارد.
همگان می دانند که در سال ۱۴۰۰ باشکوهترین تجمعات معلمان در استان فارس شکل گرفت و صدور احکام سنگین برای
خانم ها #مژگان_باقری، #زهرا_اسفندیاری و آقایان #غلامرضا_غلامی_کندازی، #محمد_علی_زحمتکش، #ایرج_رهنما، #اصغر_امیرزادگان، #افشین_رزمجویی و #عبدالرزاق_امیری، به گمان ما انتقام جویی نهادهای امنیتی از این تجمعات باشکوه بود.
در کنار فعالین صنفی استان فارس، یکی دیگر از استانهای فعال در راستای مطالبهگری صنفی استان بوشهر بود که فعالین صنفی این استان نیز همچون #محمود_ملاکی، #محسن_عمرانی، #عبدالرضا_امانی_فر و #اصغر_حاجب با احکام سنگین قضایی مواجه شدند.
.
قطعات این پازل هنگامی کامل میشود که مراکز آموزشی دانشگاهی و چگونگی برخورد با دانشجویان و اساتید دانشگاه را در نظر بگیریم؛
برخورد با خبرنگارانی که حداقلهایی از مسئولیت شغلی خود را به انجام میرسانند، به طور نمونه حکمهای سنگین #الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی، یا نشریاتی که دستکم نمیخواهند، همانند بوقهای تبلیغاتی حکومتی عمل کنند، را ببینیم؛
مسدود و محدود نمودن شدید دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی را در نظر آوریم؛
و...
کانون صنفی معلمان با صدای بلند اعلام میکند چنانچه دستگاههای امنیتی و قضایی کوچکترین سند معتبر در تایید اتهامات وارده به همکاران ما در شیراز، تهران، بوشهر، خوزستان و هر نقطه دیگر کشور که چنین احکامی صادر شده، در اختیار دارند، طبق قوانین موجود، در دادگاهی علنی و با حضور هیئت منصفه واقعی ارائه کنند تا سیه روی شود، هرکه در او غش باشد. ما همواره مطیع قوانین عادلانه و اجرای بدون تبعیض آنها هستیم.
#عادی_سازی_خیابان
#خیابان_از_آن_ماست
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi