جوادهاشمی"تربت"
1.57K subscribers
1.8K photos
101 videos
8 files
1.39K links
@javadhashemitorbat
یادداشت و شعر
برای عضویت در کانال، روی لینک کلیک کنید
Download Telegram
جوادهاشمی"تربت"
ایا گرفته تو اندر سرای جهل، مقام! تهی ز دانش و غرقه میان بحر ظلام ایا ز غُمری دائم فسوس گشته‌ی دیو ز مصطفی به تو بر صدهزار گونه ملام ایا گسسته ز حبل خدا و دعوت حق! به کام خود به سرت کرده است دیو، لگام ایا مخالف اسلام و راه دین هدی! کشیده گردن از بیعت اولوا…
☀️☀️☀️
🍏بیش‌تر بدانیم🍎

1⃣#سوزن‌گر همان تخلّص #سوزنی_سمرقندی است.

2⃣این قصیده در جُنگ #عبدالکریم_مداح (قرن ۹) به نام #ناصر_خسرو ثبت است که خطاست. چرا که در دیوان وی نیست و در دیوان #سوزنی هست. تفاوت‌های زیادی بین این دو در نقل کلمات هست. حتّی بیت تخلّص چنین دست‌کاری شده است:
اگر تو مؤمن پاکیّ و نیک‌بخت شنو
ز قول #حجت حق این چنین بیان و کلام
(#حجت، تخلّص #ناصر_خسرو است)

3⃣البتّه این جُنگ، ۹ بیت بیش‌تر از دیوان دارد که در متن فوق افزوده شده است.

4⃣#بابافغانی_شیرازی به تتبّع #سوزنی سروده که:
قسم به خالق بی‌چون و صدر بدر انام!
که بعد سیّد کونین، حیدر است امام...

5⃣معنی واژگان دشوار:
پُِشک: پشگل.
رُخام: سنگ مرمر، سنگ سفید و نرم.
غُمری: ناآزمودگی، ناشیگری.
مُناصب: بدی آشکار کننده.
مَناصب: رتبه‌ها، منصب‌ها.

6⃣متن قصیده در دنیای مجازی یافت نشد و فقط یک #مقاله به قلم #سهیل_یاری_گل‌دره راجع به آن هست که راه‌نمای خوبی است.

7⃣نکات ریزتر دیگری هم هست که بماند برای بعد.

8⃣به امید اجرای #طرح تحقیق و تألیف اشعار #تبری با ملاحظات خاصّ خودش.


#حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیه‌السلام
#تبری
#جواد_هاشمی_تربت

@javadhashemi_torbat
در سال ۸۴ برای "پیام بهارستان" نوشته بودم:

گلی بر مزار گلچین
جواد هاشمی «تربت»

بهار 1380 بود و تشرّف به آستان حضرت شمس الشّموس.
در یکی از روزها برای تفرّج راهی توس شدیم، سرزمین حماسه سرای خراسان.
پس از حضور بر آرام‌گاه #فردوسی ـ بزرگ شاعر حماسه‌سرا ـ بیرونِ محوّطه‌ی حصار کشیده، به دور از جمعیّت همراه، قدم زنان سنگ‌فرش‌های اطراف را از نظر می‌گذراندم که در بین سبزه‌ها «دو سنگ قبر» توجّهم را جلب کرد: با یک رنگ، یک طرح و نقش و یک ارتفاع. دو مسافر دیار بقا، دو ملازم سرزمین وفا. هر دو اهل شعر و ادب و هر دو احمد نام و محمود کلام. یکی احمد کمال‌پور متخلّص به #کمال و دیگر احمد گلچین معانی متخلّص به #گلچین.

آری؛ این مکان را برای احداث «آرام‌گاه سرایندگان خراسان» درنظر گرفته بودند و تابلویی هم، گویای این مطلب بود؛ اکنون که چهار سال از آن روزگار می گذرد، سه شاعر دیگر هم به آن دو پیوسته‌اند.


بر لوح مزار گلچین می‌خوانیم:
آرام گاه شادروان
استاد
احمد گلچین معانی
فرزند میرعلی اکبر

تولّد 17/10/1295
وفات 16/2/1379

از گردش زمانه‌ام آبی به جو نماند
رفت آن چه بود و هیچ به جز آرزو نماند

«گلچین»! سعادتی است مرا گر ز روی مهر
یاران کنند یادم و گویند او نماند

بر قبر مرحوم گلچین معانی، جز سنگ مزار، سنگی عمودی هم نصب بود که منظر خوش آیندی داشت؛ اگر چه عمر این سنگ به چهار سال هم نکشید و اکنون از آن سنگ خبری نیست.

ابیات ذیل که انتخاب شده از غزل خود استاد است، بر آن سنگ منقوش بود:

دردم به سعی هیچ طبیبی دوا نشد
درمان، حریف این دل دردآشنا نشد
دستی که مشکل همه کس می گشاد از او
مشکل فزای من شد و مشکل گشا نشد
آخر به هر کجا که تو گویی شدم ولیک
در کار من گشایشی از هیچ جا نشد
دنبال عقل رفتم و کاری نرفت پیش
فرمان عشق بردم و دردی دوا نشد
گفتم برم به دوست، پناه از جفای دهر
بیگانه، آشنا به حدیث وفا نشد
در منتهای یأس و کمال شکستگی
کاری درست جز به امید خدا نشد
"گلچین"! چه جای شکوه؟ که از ره گذار طبع
حقّ سخن ادا شد، اگر حقّ ما نشد



سه شاعر دیگر عبارتند از : جواد غلام پور «آویژن»، عماد خراسانی، ذبیح الله صاحبکار «سهی».
این دو بیت، منتخب از غزلی است که در دیوان گلچین معانی کاملش آمده است.
کامل این غزل، یکی دو بیت بیش تر دارد.




پیام بهارستان/ سال 5/ شماره 48/ خرداد/ 1384 ش/ ص 47.


#مقاله
#یادداشت_ادبی
#تربت_شاعران
#جواد_هاشمی_تربت

http://www.instagram.com/javadhashemi69/

@javadhashemi_torbat