فراخوان ثبت نام دورههای تخصصی بهار 1400
مرکز آموزش های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه شناسی ایران، دوره های آموزشی فلسفه و نظریه اجتماعی، نظریه ها و بینشهای جامعه شناسی، روش ها و فنون پژوهش را در فصل بهار 1400 برگزار میکند.
اطلاعات بیشتر در مورد دورهها را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/ikt1me
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز آموزش های تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
مرکز آموزش های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه شناسی ایران، دوره های آموزشی فلسفه و نظریه اجتماعی، نظریه ها و بینشهای جامعه شناسی، روش ها و فنون پژوهش را در فصل بهار 1400 برگزار میکند.
اطلاعات بیشتر در مورد دورهها را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/ikt1me
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز آموزش های تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - فراخوان ثبت نام دورههای تخصصی بهار 1400
انجمن جامعه شناسی ایران - www.isa.org.ir
💢 فراخوان ثبتنام دورههای تخصصی بهار 1401
مرکز آموزش های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه شناسی ایران، دورههای آموزشی فلسفه و نظریه اجتماعی، نظریهها و بینشهای جامعه شناسی، روشها و فنون پژوهش را در فصل بهار 1401 برگزار میکند.
برنامه این دوره ها را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/npo5v
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی ایران
مرکز آموزش های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه شناسی ایران، دورههای آموزشی فلسفه و نظریه اجتماعی، نظریهها و بینشهای جامعه شناسی، روشها و فنون پژوهش را در فصل بهار 1401 برگزار میکند.
برنامه این دوره ها را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/npo5v
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - فراخوان ثبتنام دورههای تخصصی بهار 1401
انجمن جامعه شناسی ایران - www.isa.org.ir
#پیام_تسلیت
◾️جناب آقای دکتر سیداحمدرضا آزمون
درگذشت عموی گرامیتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
◾️جناب آقای دکتر سیداحمدرضا آزمون
درگذشت عموی گرامیتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
💢 بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران درباره حوادث منجر به بروز اندوه و خشم عمومی
مرگ غمانگیز مهسا امینی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد روی داد، افکار عمومی را جریحه دار کرد و موجب اندوه و فوران خشم در بین کثیری از مردم ایران شد. در اعتراض به این اتفاق ناگوار، احزاب سیاسی، گروهها و نهادهای مدنی، شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و دینی بیانیههای متعددی منتشر کردند. در فضای مجازی هم تعداد زیادی از افراد اندوه و خشم خود را از این اتفاق و نحوه عمل گشت ارشاد ابراز داشتند. گستردگی و شدت واکنش نسبت به این واقعه دردناک در اندازهای بود که معمولاً در مواقع مصیبتها و فاجعههای جمعی شاهد آن هستیم. این اتفاق، بخش بزرگی از ایرانیان را متاثر کرد، همدلی با خانواده قربانی را برانگیخت، موج انتقادات سهمگینی را به سوی گشت ارشاد روانه کرد و فوران خشم عمومی را موجب شد. متاسفانه این اتفاق در زنجیرهای از اتفاقات گذشته روی داده است و نمیتوان آن را حادثهای موردی و تصادفی دانست. این اولین مورد نیست ولی امیدواریم با تغییر رویهها، آخرین مورد از این دست حوادث باشد.
متاسفانه دستگاههای مسئول بیش از آن که به دنبال حل ریشهای این نوع مشکلات باشند، تمام تلاش خود را مصروف آن کردهاند که این حادثه را یک اتفاق طبیعی معرفی کنند. مسئولان بیشتر از آن که به افکار عمومی توضیحات قانعکننده بدهند و یا سعی کنند با بازماندگان قربانی همدلی کنند، واکنشهایی را ابراز میدارند که به افزایش خشم منجر میشود. امیدواریم دستور مقامات مبنی بر پیگیری موضوع و ارائه گزارش، ابعاد مختلف این اتفاق و نحوه روی دادن آن را روشن کند و پاسخی شفاف و قانعکننده به افکار عمومی ارائه شود. این نکته را نباید از نظر دور داشت که رویههای معمول در زمان خریدن و به فراموشی سپردن ماجرا موثر نیست، چنان که امروز هم مشاهده می کنیم اتفاقات گذشته از حافظه جمعی پاک نشده است و در هر فرصتی بازتولید میشود و پاسخ امروز مسئولان را با آن محک میزنند. تعویق موضوعات و بیاعتنایی به ارائه پاسخهای شایسته، مشکلی را حل نمیکند بلکه تهمانده اعتماد مردم به دستگاههای رسمی را از بین میبرد.
جدا از این نوع اقدامات رسمی و اداری، بهعنوان یک نهاد علمی، مسئولان کشور را به ریشهیابی این اتفاق و اتفاقات پیاپی دعوت میکنیم. ما بر این باوریم که این یک اتفاق موردی نیست بلکه نتیجه اجتنابناپذیر رویکردها و سیاستهایی است که به تحولات اجتماعی بیاعتناست. فیلم های متعددی که از برخوردهای گشت ارشاد با زنان و دختران در فضای عمومی منتشر شده است، حاکی از برخوردهای خشن، آن هم در ملاء عام است. ما به مدارک معتبر دسترسی نداریم که بدانیم در سالنهای گشت ارشاد چه گذشته و میگذرد ولی نمیتوانیم خوشبین باشیم که در غیاب چشم ناظر عمومی، برخورد ماموران با زنان و دختران گرفتار، متفاوت از رفتاری باشد که در ملاءعام انجام میشود. یکی از مهمترین ریشههای این نوع برخوردهای خشن زبانی و بدنی را باید در فاصله فزاینده بین ارزشهای حاکمیت با ارزشها و هنجارهای عمومی جامعه جستجو کرد. هر چه این فاصله بیشتر میشود و نهادها و دستگاههای تبلیغاتی، فرهنگی و آموزشی در پر کردن این فاصله ناتوانتر و ناکارآمدتر میشوند، میل به کاربرد روشهای قهری برای کاهش این فاصله بیشتر میشود.
امروز سطح نارضایتی عمومی از شیوه اداره کشور بالاتر از گذشته است. مردم در تامین نیازهای اساسی خود درمانده شدهاند و هر روز سطح معیشتی آنان نازلتر می شود. جامعه ما درگیر مشکلاتی چون فقر و فساد فراگیر و گسترده، بیکاری و تورم مهارگسیخته، ناکارآمدی در اداره امور، بحران زیستمحیطی و مانند آن است. اکثریت مردم از این وضعیت ناراضیاند و به انحاء مختلف آن را ابراز کرده اند. آثار این وضعیت را میتوان در پدیدههایی مانند گرایش به مهاجرت به ویژه در بین نسل جوان و تحصیلکرده مشاهده کرد. افکار عمومی با این پرسش بدون پاسخ درگیر است که چرا مسئولان به جای آن که همت و منابع خود را مصروف حل این نوع مشکلات کنند، مسائل فرعی مثل کنترل حجاب را در اولویت گذاشتهاند که نهتنها رافع مشکلات موجود نیست، بلکه سطح تنش و ناامنی روانی در بین کثیری از زنان و دختران و خانوادههای آنان را افزایش میدهد. متاسفانه مسئولان و دستگاههای مسئول این نوع دغدغهها و پرسشهای افکار عمومی را پاسخ نمیدهند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/diebw9
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
مرگ غمانگیز مهسا امینی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد روی داد، افکار عمومی را جریحه دار کرد و موجب اندوه و فوران خشم در بین کثیری از مردم ایران شد. در اعتراض به این اتفاق ناگوار، احزاب سیاسی، گروهها و نهادهای مدنی، شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و دینی بیانیههای متعددی منتشر کردند. در فضای مجازی هم تعداد زیادی از افراد اندوه و خشم خود را از این اتفاق و نحوه عمل گشت ارشاد ابراز داشتند. گستردگی و شدت واکنش نسبت به این واقعه دردناک در اندازهای بود که معمولاً در مواقع مصیبتها و فاجعههای جمعی شاهد آن هستیم. این اتفاق، بخش بزرگی از ایرانیان را متاثر کرد، همدلی با خانواده قربانی را برانگیخت، موج انتقادات سهمگینی را به سوی گشت ارشاد روانه کرد و فوران خشم عمومی را موجب شد. متاسفانه این اتفاق در زنجیرهای از اتفاقات گذشته روی داده است و نمیتوان آن را حادثهای موردی و تصادفی دانست. این اولین مورد نیست ولی امیدواریم با تغییر رویهها، آخرین مورد از این دست حوادث باشد.
متاسفانه دستگاههای مسئول بیش از آن که به دنبال حل ریشهای این نوع مشکلات باشند، تمام تلاش خود را مصروف آن کردهاند که این حادثه را یک اتفاق طبیعی معرفی کنند. مسئولان بیشتر از آن که به افکار عمومی توضیحات قانعکننده بدهند و یا سعی کنند با بازماندگان قربانی همدلی کنند، واکنشهایی را ابراز میدارند که به افزایش خشم منجر میشود. امیدواریم دستور مقامات مبنی بر پیگیری موضوع و ارائه گزارش، ابعاد مختلف این اتفاق و نحوه روی دادن آن را روشن کند و پاسخی شفاف و قانعکننده به افکار عمومی ارائه شود. این نکته را نباید از نظر دور داشت که رویههای معمول در زمان خریدن و به فراموشی سپردن ماجرا موثر نیست، چنان که امروز هم مشاهده می کنیم اتفاقات گذشته از حافظه جمعی پاک نشده است و در هر فرصتی بازتولید میشود و پاسخ امروز مسئولان را با آن محک میزنند. تعویق موضوعات و بیاعتنایی به ارائه پاسخهای شایسته، مشکلی را حل نمیکند بلکه تهمانده اعتماد مردم به دستگاههای رسمی را از بین میبرد.
جدا از این نوع اقدامات رسمی و اداری، بهعنوان یک نهاد علمی، مسئولان کشور را به ریشهیابی این اتفاق و اتفاقات پیاپی دعوت میکنیم. ما بر این باوریم که این یک اتفاق موردی نیست بلکه نتیجه اجتنابناپذیر رویکردها و سیاستهایی است که به تحولات اجتماعی بیاعتناست. فیلم های متعددی که از برخوردهای گشت ارشاد با زنان و دختران در فضای عمومی منتشر شده است، حاکی از برخوردهای خشن، آن هم در ملاء عام است. ما به مدارک معتبر دسترسی نداریم که بدانیم در سالنهای گشت ارشاد چه گذشته و میگذرد ولی نمیتوانیم خوشبین باشیم که در غیاب چشم ناظر عمومی، برخورد ماموران با زنان و دختران گرفتار، متفاوت از رفتاری باشد که در ملاءعام انجام میشود. یکی از مهمترین ریشههای این نوع برخوردهای خشن زبانی و بدنی را باید در فاصله فزاینده بین ارزشهای حاکمیت با ارزشها و هنجارهای عمومی جامعه جستجو کرد. هر چه این فاصله بیشتر میشود و نهادها و دستگاههای تبلیغاتی، فرهنگی و آموزشی در پر کردن این فاصله ناتوانتر و ناکارآمدتر میشوند، میل به کاربرد روشهای قهری برای کاهش این فاصله بیشتر میشود.
امروز سطح نارضایتی عمومی از شیوه اداره کشور بالاتر از گذشته است. مردم در تامین نیازهای اساسی خود درمانده شدهاند و هر روز سطح معیشتی آنان نازلتر می شود. جامعه ما درگیر مشکلاتی چون فقر و فساد فراگیر و گسترده، بیکاری و تورم مهارگسیخته، ناکارآمدی در اداره امور، بحران زیستمحیطی و مانند آن است. اکثریت مردم از این وضعیت ناراضیاند و به انحاء مختلف آن را ابراز کرده اند. آثار این وضعیت را میتوان در پدیدههایی مانند گرایش به مهاجرت به ویژه در بین نسل جوان و تحصیلکرده مشاهده کرد. افکار عمومی با این پرسش بدون پاسخ درگیر است که چرا مسئولان به جای آن که همت و منابع خود را مصروف حل این نوع مشکلات کنند، مسائل فرعی مثل کنترل حجاب را در اولویت گذاشتهاند که نهتنها رافع مشکلات موجود نیست، بلکه سطح تنش و ناامنی روانی در بین کثیری از زنان و دختران و خانوادههای آنان را افزایش میدهد. متاسفانه مسئولان و دستگاههای مسئول این نوع دغدغهها و پرسشهای افکار عمومی را پاسخ نمیدهند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/diebw9
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
www.isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران درباره حوادث منجر به بروز اندوه و خشم عمومی
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه آرش حیدری
yun.ir/nhcnd5
✍جریان زندگی
بسیاری از صاحبنظران، اتفاقات اخیر را در ذیل تقابل و شکافهای نسلی تحلیل میکنند و برخی هم از ظهور نسل «زد» در عرصه عمومی جامعه ایران حرف میزنند و دهه هشتادیها را مصداق این نسل میدانند. بهنظر شما آنچه در اعتراضات اخیر و شعارهای آن میبینیم یک مطالبه یا نبرد نسلی است که برآمده از وخیمشدن یک شکاف نسلی تاریخی است که حالا در تاریخ معاصر ما سر برآورده؟
اگر به خواست این جریان و شعارهایش نگاه کنیم کدامیک از آنها محدود به خواستههای یک نسل خاص میشود؟ این مطالبات از زمان مشروطه به این طرف به اشکال متفاوتی فریاد زده شده و خواستههایی انسانی است که نسلهای مختلف، در سطوح مختلف با آن همدل هستند. اینکه در زمانهای اعتراض، پیشانی یک جریان جوانان باشند چیز عجیب و غریبی نیست. بدیهی است در وضعیتهای اینچنینی جوانان وارد عرصه شوند که خواسته نسلهای مختلف را نمایندگی کنند. مسئله «زندگی» مسئله انسان و تاریخ تمدناش است.
من نام این جریان را میگذارم «جریان ضد محتسب». به قول حافظ: «خدا را محتسب ما را به آواز دف و نی بخش/ که ساز شرع از این افسانه بیقانون نخواهد شد». یا در جای دیگر: «بیا که رونق این کارخانه کم نشود/ به زهد همچو تویی به فسق همچو منی». یا «محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد/ قصه ماست که بر هر سر بازار بماند». این صدا صدای حافظ هم بود، صدای خیام، سعدی، مولانا و. . . هم بود. میخواهم بگویم این حرکت اعتراضی را نباید به تحلیلهای سطح پایین نسلی و تعابیری از این دست فروکاست. آنچه این روزها بهعنوان ضرورتهای زندگی مطرح میشود نه امروز که هزاران سال است که دارد به انواع و اشکال مختلفی فریاد زده میشود. اما بهنظر میرسد برای اولینبار در تاریخ ایران، با جریانی مواجهیم که یک سر علیه محتسب و محتسببازی است.
در مشروطه مطالبات متعددی طرح میشود که یکی از آن همین زندگی است. صدایی که میتوان از دهان روشنفکران، فعالان، ادبیات و نشریات مشروطه به وضوح آنها را شنید. صدایی که ذیل خواست «حرّیت» و «آدمیت» مطرح میشود، اما در کنار خواستها و نیروهای دیگر این صدای رهاییبخش شنیده میشود. اما در سال 1401 برای نخستینبار بهجای اینکه به اشکال استعاری (مثل حافظ، سعدی، مولانا، خیام و. . . ) به محتسب کنایه زده شود به شکل عینی و آشکارا در برابر محتسبگری سخن گفته میشود. شعار «زن، زندگی، آزادی» مسئله مرکزیاش خیلی روشن، خود زندگی و حق زندگی شاد است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/1474ea
@iran_sociology
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه آرش حیدری
yun.ir/nhcnd5
✍جریان زندگی
بسیاری از صاحبنظران، اتفاقات اخیر را در ذیل تقابل و شکافهای نسلی تحلیل میکنند و برخی هم از ظهور نسل «زد» در عرصه عمومی جامعه ایران حرف میزنند و دهه هشتادیها را مصداق این نسل میدانند. بهنظر شما آنچه در اعتراضات اخیر و شعارهای آن میبینیم یک مطالبه یا نبرد نسلی است که برآمده از وخیمشدن یک شکاف نسلی تاریخی است که حالا در تاریخ معاصر ما سر برآورده؟
اگر به خواست این جریان و شعارهایش نگاه کنیم کدامیک از آنها محدود به خواستههای یک نسل خاص میشود؟ این مطالبات از زمان مشروطه به این طرف به اشکال متفاوتی فریاد زده شده و خواستههایی انسانی است که نسلهای مختلف، در سطوح مختلف با آن همدل هستند. اینکه در زمانهای اعتراض، پیشانی یک جریان جوانان باشند چیز عجیب و غریبی نیست. بدیهی است در وضعیتهای اینچنینی جوانان وارد عرصه شوند که خواسته نسلهای مختلف را نمایندگی کنند. مسئله «زندگی» مسئله انسان و تاریخ تمدناش است.
من نام این جریان را میگذارم «جریان ضد محتسب». به قول حافظ: «خدا را محتسب ما را به آواز دف و نی بخش/ که ساز شرع از این افسانه بیقانون نخواهد شد». یا در جای دیگر: «بیا که رونق این کارخانه کم نشود/ به زهد همچو تویی به فسق همچو منی». یا «محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد/ قصه ماست که بر هر سر بازار بماند». این صدا صدای حافظ هم بود، صدای خیام، سعدی، مولانا و. . . هم بود. میخواهم بگویم این حرکت اعتراضی را نباید به تحلیلهای سطح پایین نسلی و تعابیری از این دست فروکاست. آنچه این روزها بهعنوان ضرورتهای زندگی مطرح میشود نه امروز که هزاران سال است که دارد به انواع و اشکال مختلفی فریاد زده میشود. اما بهنظر میرسد برای اولینبار در تاریخ ایران، با جریانی مواجهیم که یک سر علیه محتسب و محتسببازی است.
در مشروطه مطالبات متعددی طرح میشود که یکی از آن همین زندگی است. صدایی که میتوان از دهان روشنفکران، فعالان، ادبیات و نشریات مشروطه به وضوح آنها را شنید. صدایی که ذیل خواست «حرّیت» و «آدمیت» مطرح میشود، اما در کنار خواستها و نیروهای دیگر این صدای رهاییبخش شنیده میشود. اما در سال 1401 برای نخستینبار بهجای اینکه به اشکال استعاری (مثل حافظ، سعدی، مولانا، خیام و. . . ) به محتسب کنایه زده شود به شکل عینی و آشکارا در برابر محتسبگری سخن گفته میشود. شعار «زن، زندگی، آزادی» مسئله مرکزیاش خیلی روشن، خود زندگی و حق زندگی شاد است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/1474ea
@iran_sociology
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه یوسف اباذری
yun.ir/ct8f77
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هماکنون در منتهای حدت خود در خیابانهای ایران به چشم میخورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آنقدر عزا سرمان ریختهاند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بیپایان باشد با مرگ معصومانه و غمانگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هماکنون در خیابانها موج میزند.
این دو پدیده متناقض و مکمل هماند و نباید هیچکس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیقتری است که جامعهی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. میگویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکیاش گفت که امر مقدس مصالحهناپذیر است. جنگ مقدس میبایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفتهی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا میبایست هر آنچه را میپندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام میباید مصلحتها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحتاندیشی پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/q1ieeg
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه یوسف اباذری
yun.ir/ct8f77
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هماکنون در منتهای حدت خود در خیابانهای ایران به چشم میخورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آنقدر عزا سرمان ریختهاند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بیپایان باشد با مرگ معصومانه و غمانگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هماکنون در خیابانها موج میزند.
این دو پدیده متناقض و مکمل هماند و نباید هیچکس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیقتری است که جامعهی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. میگویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکیاش گفت که امر مقدس مصالحهناپذیر است. جنگ مقدس میبایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفتهی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا میبایست هر آنچه را میپندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام میباید مصلحتها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحتاندیشی پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/q1ieeg
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه مقصود فراستخواه
yun.ir/qrdej5
چرا با وجود حضور نسلهای مختلف در اعتراضات اخیر، اما بیش از همه دهه هشتادیها با خصوصیات خاصی که جسور بودن از آن جمله است، دیده میشوند؟
توجه به فرزندان و نسل جوانتر که بهطور خاص شامل دهه ۸۰ میشود، سالهاست در جامعه بیشتر شده است. شاید علت آن باشد که ما با یک امر موقت مواجه هستیم و پایداری در این سرزمین نمیبینیم. یکی از شاخصهای این جامعه آن است که فرد با بهرهگیری از یک سازوکار جبرانی، تلاش میکند برای غلبه بر این امر موقت، پایداری را از طریق فرزندانش ادامه دهد.
یک حس استیصالی در نسل ما وجود دارد که تداوم خود را جز در این دلبستگی نمیبینیم. شاید یک علت آن این است که سرمایههای اجتماعی رو به زوال است. به همین دلیل توجه خانواده به فرزندان معطوف شده است. در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان میدهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شدهاند و همچنان برای زندگی باید بکوشند.
به خصوص در جامعهای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعهای که از هرجومرج و ناکارآمدی رنج میبرد. اینجاست که سیاست زندگی و خودبیانی اهمیت پیدا میکند. والدین به عنوان کسانی که بیشتر خود بیانی فرزندان را میبینند، یک نوع حس غمخواری نسبت به آنها دارند. در جامعه تودهوار مسئولیت گم شده و همه اعم از روشنفکر، اصلاحطلب و رادیکال میگویند شرایط کنونی مسئولیت دیگری بوده است. ما اکنون دچار یک تروما هستیم.
حس میکنیم قربانی و نفرین شدهایم، این حس به نوعی در فرزندانمان دیده میشود. به همین دلیل است که این طور بازنمایی میکنیم که جوانترها و دهه هشتادیها آمدهاند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/x54264
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه مقصود فراستخواه
yun.ir/qrdej5
چرا با وجود حضور نسلهای مختلف در اعتراضات اخیر، اما بیش از همه دهه هشتادیها با خصوصیات خاصی که جسور بودن از آن جمله است، دیده میشوند؟
توجه به فرزندان و نسل جوانتر که بهطور خاص شامل دهه ۸۰ میشود، سالهاست در جامعه بیشتر شده است. شاید علت آن باشد که ما با یک امر موقت مواجه هستیم و پایداری در این سرزمین نمیبینیم. یکی از شاخصهای این جامعه آن است که فرد با بهرهگیری از یک سازوکار جبرانی، تلاش میکند برای غلبه بر این امر موقت، پایداری را از طریق فرزندانش ادامه دهد.
یک حس استیصالی در نسل ما وجود دارد که تداوم خود را جز در این دلبستگی نمیبینیم. شاید یک علت آن این است که سرمایههای اجتماعی رو به زوال است. به همین دلیل توجه خانواده به فرزندان معطوف شده است. در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان میدهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شدهاند و همچنان برای زندگی باید بکوشند.
به خصوص در جامعهای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعهای که از هرجومرج و ناکارآمدی رنج میبرد. اینجاست که سیاست زندگی و خودبیانی اهمیت پیدا میکند. والدین به عنوان کسانی که بیشتر خود بیانی فرزندان را میبینند، یک نوع حس غمخواری نسبت به آنها دارند. در جامعه تودهوار مسئولیت گم شده و همه اعم از روشنفکر، اصلاحطلب و رادیکال میگویند شرایط کنونی مسئولیت دیگری بوده است. ما اکنون دچار یک تروما هستیم.
حس میکنیم قربانی و نفرین شدهایم، این حس به نوعی در فرزندانمان دیده میشود. به همین دلیل است که این طور بازنمایی میکنیم که جوانترها و دهه هشتادیها آمدهاند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/x54264
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#پیام_تسلیت
فرهیخته ارجمند، دکتر ناصر تکمیل همایون، استاد تاریخ و جامعهشناسی در سن ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. از ایشان دانشجویان بسیار و آثار ارزشمندی برجای مانده است.
انجمن جامعهشناسی ایران درگذشت این استاد فرزانه را به جامعه علمی و خانواده آن مرحوم تسلیت میگوید.
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
فرهیخته ارجمند، دکتر ناصر تکمیل همایون، استاد تاریخ و جامعهشناسی در سن ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. از ایشان دانشجویان بسیار و آثار ارزشمندی برجای مانده است.
انجمن جامعهشناسی ایران درگذشت این استاد فرزانه را به جامعه علمی و خانواده آن مرحوم تسلیت میگوید.
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
✍ دیدگاه هادی خانیکی
yun.ir/0f2anf
🔸حس به حاشیه رانده شدن میتواند منشاء اعتراضات اخیر باشد
به نظر شما این نارساییها در کشور از چه زمانی ظهور و بروز پیدا کرد. ظاهرا در سالهای ابتدایی انقلاب، اقناع عمومی مناسبی در کشور صورت میگرفت و مردم هم همراهتر بودند. سپس سالهای پس از جنگ آغاز میشود، جنبش اصلاحات شکل میگیرد و...فکر میکنید این نارسایی از چه زمانی شکل گرفت و بروز بیماری وطن از چه دورهای آغاز شده است؟
یکی از تعابیری که در مورد جامعه ایران چه متفکران غیر ایرانی و چه ایرانی به کار بردهاند، جنبشی بودن جامعه ماست. جامعه ناآرام، جامعه سیال. جامعهای که واجد تواناییها و هوشمندیهای گفتمانی بسیاری است. ایران جامعهای است که برای بسیاری از تغییرات حداقل طی 150سال اخیر در مواجهه با تجدد پیشتاز است. به هر حال کشوری که در کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ «مشروطه» و «انقلاب اسلامی 57» را پشت سر گذاشته نشان میدهد که چقدر مطالبات بالا و والایی داشته و این مطالبات وقتی با شرایط سیاسی و حاکمیتی ناسازگار بوده، جامعه را به سمت انقلابها کشانده است. جدا از انقلابها هم جامعه را به سمت جنبشهای مختلف از جمله جنبش «ملی شدن صنعت نفت»، «15خرداد» و...کشانده است. اما چیزی که منشا بروز وضعیت کنونی شده به نظر من از آنجا آغاز میشود که تغییرات شتابناک و پردامنه جامعه ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/kllvza
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
✍ دیدگاه هادی خانیکی
yun.ir/0f2anf
🔸حس به حاشیه رانده شدن میتواند منشاء اعتراضات اخیر باشد
به نظر شما این نارساییها در کشور از چه زمانی ظهور و بروز پیدا کرد. ظاهرا در سالهای ابتدایی انقلاب، اقناع عمومی مناسبی در کشور صورت میگرفت و مردم هم همراهتر بودند. سپس سالهای پس از جنگ آغاز میشود، جنبش اصلاحات شکل میگیرد و...فکر میکنید این نارسایی از چه زمانی شکل گرفت و بروز بیماری وطن از چه دورهای آغاز شده است؟
یکی از تعابیری که در مورد جامعه ایران چه متفکران غیر ایرانی و چه ایرانی به کار بردهاند، جنبشی بودن جامعه ماست. جامعه ناآرام، جامعه سیال. جامعهای که واجد تواناییها و هوشمندیهای گفتمانی بسیاری است. ایران جامعهای است که برای بسیاری از تغییرات حداقل طی 150سال اخیر در مواجهه با تجدد پیشتاز است. به هر حال کشوری که در کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ «مشروطه» و «انقلاب اسلامی 57» را پشت سر گذاشته نشان میدهد که چقدر مطالبات بالا و والایی داشته و این مطالبات وقتی با شرایط سیاسی و حاکمیتی ناسازگار بوده، جامعه را به سمت انقلابها کشانده است. جدا از انقلابها هم جامعه را به سمت جنبشهای مختلف از جمله جنبش «ملی شدن صنعت نفت»، «15خرداد» و...کشانده است. اما چیزی که منشا بروز وضعیت کنونی شده به نظر من از آنجا آغاز میشود که تغییرات شتابناک و پردامنه جامعه ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/kllvza
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#تازه_ها
#پیام_تسلیت
محمود زند مقدم صاحب مجموعه ۷ جلدی حکایت بلوچ، آدمهای سه قران و صناری، قلعه و آفاق جزیره قشم، درگذشت. او بخش مهمی از زندگی خود را در مناطق جنوب کشور و در میان روستاییان، اقوام و طوایف آنجا گذراند و در مورد اقلیم، شیوههای زیست، آداب و رسوم و زندگی ساکنان آن مناطق بهویژه بلوچستان مطالعه کرد و آنها را نگاشت.
رحمت خداوند بر او باد.
انجمن جامعهشناسی ایران
yun.ir/uasrlc
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
#پیام_تسلیت
محمود زند مقدم صاحب مجموعه ۷ جلدی حکایت بلوچ، آدمهای سه قران و صناری، قلعه و آفاق جزیره قشم، درگذشت. او بخش مهمی از زندگی خود را در مناطق جنوب کشور و در میان روستاییان، اقوام و طوایف آنجا گذراند و در مورد اقلیم، شیوههای زیست، آداب و رسوم و زندگی ساکنان آن مناطق بهویژه بلوچستان مطالعه کرد و آنها را نگاشت.
رحمت خداوند بر او باد.
انجمن جامعهشناسی ایران
yun.ir/uasrlc
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - دکتر محمود زند مقدم درگذشت
#فایل_ویدئویی
بخشی از ویدئوهای نشست های انجمن جامعه شناسی با موضوع اعتراضات 1401، چیستی و چرایی، در کانال آپارات انجمن قابل ملاحظه است:
https://www.aparat.com/Iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#کانال_آپارات
بخشی از ویدئوهای نشست های انجمن جامعه شناسی با موضوع اعتراضات 1401، چیستی و چرایی، در کانال آپارات انجمن قابل ملاحظه است:
https://www.aparat.com/Iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#کانال_آپارات
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
آپارات | انجمن جامعه شناسی ایران
این صفحه مربوط به انجمن جامعه شناسی ایران می باشد.
نشانی انجمن: تهران، بزرگراه جلال آل احمد، زیر پل گیشا، دان
نشانی انجمن: تهران، بزرگراه جلال آل احمد، زیر پل گیشا، دان
#پیام_تسلیت
🔹گشاینده دریچه اعتلا از طریق شناخت انحطاط
با کمال تالم و تاسف سیدجواد طباطبایی، فیلسوف سیاست، نظریهپرداز اجتماعی، مفسر اندیشه سیاسی ایران و پژوهنده و نویسنده آثار بنیادی در شناخت اندیشه ایران درگذشت. بی تردید ایشان را باید گشاینده چندین باب اصولی و نوآورانه در فهم اندیشهیابی سیاسی و نیز شناخت بنیادی اندیشههای سیاسی ایران دانست. همچنانکه آن استاد فقید دریچههایی راهگشا برای تامل حوزههای گوناگون علوم انسانی ما درباره چیستی و طریق خودشان نیز گشوده است. درگذشته شادروان دکتر سیدجواد طباطبایی، اندیشمندی پرتلاش که واجد دغدغههایی جدی در طرح مساله ایران و تاریخ آن بوده است، برای جهان اندیشه و علم ایران دردناک و جبرانناپذیر است.
امید که جهان اندیشه و علم ما آفاق اندیشه آن زندهیاد را هرچه بهتر دریابد و اعتلا بخشد. نامش بلند، اندیشهاش همچنان پویا و رونده، یادش گرامی و روانش شادباد.
انجمن جامعهشناسی ایران فقدان این اندیشمند ژرفاندیش را به خانواده ایشان و جامعه علمی کشور تسلیت میگوید.
@isa_croc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔹گشاینده دریچه اعتلا از طریق شناخت انحطاط
با کمال تالم و تاسف سیدجواد طباطبایی، فیلسوف سیاست، نظریهپرداز اجتماعی، مفسر اندیشه سیاسی ایران و پژوهنده و نویسنده آثار بنیادی در شناخت اندیشه ایران درگذشت. بی تردید ایشان را باید گشاینده چندین باب اصولی و نوآورانه در فهم اندیشهیابی سیاسی و نیز شناخت بنیادی اندیشههای سیاسی ایران دانست. همچنانکه آن استاد فقید دریچههایی راهگشا برای تامل حوزههای گوناگون علوم انسانی ما درباره چیستی و طریق خودشان نیز گشوده است. درگذشته شادروان دکتر سیدجواد طباطبایی، اندیشمندی پرتلاش که واجد دغدغههایی جدی در طرح مساله ایران و تاریخ آن بوده است، برای جهان اندیشه و علم ایران دردناک و جبرانناپذیر است.
امید که جهان اندیشه و علم ما آفاق اندیشه آن زندهیاد را هرچه بهتر دریابد و اعتلا بخشد. نامش بلند، اندیشهاش همچنان پویا و رونده، یادش گرامی و روانش شادباد.
انجمن جامعهشناسی ایران فقدان این اندیشمند ژرفاندیش را به خانواده ایشان و جامعه علمی کشور تسلیت میگوید.
@isa_croc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۵ امرداد زادروز محمدامین قانعیراد
(زاده سال ۱۳۳۴ تهران – درگذشته ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ تهران) جامعهشناس، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
او در رشته انسانشناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و در گرایش پژوهشگری اجتماعی، کارشناسی ارشد گرفت.
وی تا دو سال پس از پایان دوره دکترا به علت مخالفت با انتقالش به وزارت علوم در سمت مدیریت بیمارسان باقی ماند و نهایتا در سال ۱۳۷۷ به مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور منتقل شد و تا پایان زندگی در این مرکز باقی ماند.
گزیده آثار:
ساختار مدیریت نظام علمی کشور تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۲.
نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲.
ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظامهای اجتماعی - اقتصادی در ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۲.
تبارشناسی عقلانیت مدرن (قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی) ویراسته بیژن عبدالکریمی. تهران: انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۸۱.
جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۴.
تعاملات و ارتباطات در اجتماع علمی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۵.
مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان. تهران: راه دان ۱۳۸۹.
تحلیل فرهنگی صنعت. تهران: پژوهشگاه هنر، فرهنگ و ارتباطات ۱۳۸۸.
جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران. با همکاری فرهاد خسروخاور. تهران: نشرعلم ۱۳۹۰.
هابرماس و روشنفکران ایرانی. با همکاری علی پایا تهران: طرحنو
گفتمانهای دگرواره در علوم اجتماعی آسیا (پاسخهایی به اروپامحوری)، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول: تابستان ۱۳۹۳
شبکه سیاستی علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
پیمایش علم و جامعه، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
الگوی چهار وجهی برای ارزیابی توسعه علوم انسانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟ پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، زمستان ۱۳۹۶
زوال پدرسالاری: فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی، نقد فرهنگ ۱۳۹۶
اخلاقیات شعوبی و روحیه علمی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، تابستان ۱۳۹۷
پیدایش روشنفکر گفتگویی در ایران، مطالعهای تاریخی از روشنفکران سکوت تا روشنفکران ارتباطی (مجموعه مقالات و چند گفتگو) تهران، انتشارات آگاه ۱۳۹۷.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_امین_قانعی_راد
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
۲۵ امرداد زادروز محمدامین قانعیراد
(زاده سال ۱۳۳۴ تهران – درگذشته ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ تهران) جامعهشناس، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
او در رشته انسانشناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و در گرایش پژوهشگری اجتماعی، کارشناسی ارشد گرفت.
وی تا دو سال پس از پایان دوره دکترا به علت مخالفت با انتقالش به وزارت علوم در سمت مدیریت بیمارسان باقی ماند و نهایتا در سال ۱۳۷۷ به مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور منتقل شد و تا پایان زندگی در این مرکز باقی ماند.
گزیده آثار:
ساختار مدیریت نظام علمی کشور تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۲.
نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲.
ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظامهای اجتماعی - اقتصادی در ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۲.
تبارشناسی عقلانیت مدرن (قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی) ویراسته بیژن عبدالکریمی. تهران: انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۸۱.
جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ۱۳۸۴.
تعاملات و ارتباطات در اجتماع علمی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۵.
مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان. تهران: راه دان ۱۳۸۹.
تحلیل فرهنگی صنعت. تهران: پژوهشگاه هنر، فرهنگ و ارتباطات ۱۳۸۸.
جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران. با همکاری فرهاد خسروخاور. تهران: نشرعلم ۱۳۹۰.
هابرماس و روشنفکران ایرانی. با همکاری علی پایا تهران: طرحنو
گفتمانهای دگرواره در علوم اجتماعی آسیا (پاسخهایی به اروپامحوری)، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول: تابستان ۱۳۹۳
شبکه سیاستی علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
پیمایش علم و جامعه، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
الگوی چهار وجهی برای ارزیابی توسعه علوم انسانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ دوم: تابستان ۱۳۹۶
نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟ پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، زمستان ۱۳۹۶
زوال پدرسالاری: فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی، نقد فرهنگ ۱۳۹۶
اخلاقیات شعوبی و روحیه علمی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، تابستان ۱۳۹۷
پیدایش روشنفکر گفتگویی در ایران، مطالعهای تاریخی از روشنفکران سکوت تا روشنفکران ارتباطی (مجموعه مقالات و چند گفتگو) تهران، انتشارات آگاه ۱۳۹۷.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_امین_قانعی_راد
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸نهاد علم و دانشگاه در مخاطره جدی
🔸سید حسین سراجزاده
مهدی خویی:
«من مهدی خویی، معلم جامعهشناسی در دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش میداند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد میدید، بعداز ۷ سال تدریس نامهی قطع همکاری (اخراج) گرفتهام و از خانهام یعنی دانشگاه درحال رانده شدن هستم و مستأصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»
متاسفانه اخراج استادان با سواد و توانمند علوم انسانی و اجتماعی که با اخراج محمد فاضلی و رضا امیدی در تابستان سال گذشته آعاز شد، ادامه پیدا کرده و دامن دیگرانی همچون آرمین امیر، مهدی خویی و چه بسا دیگرانی را که هنوز خبرش منتشر نشده، گرفته است.
فاجعه بار اینکه، این استادان از باسواد ترین و متعهد ترین استادان جوان هستند، که اتفاقا بر اساس همین دانش و تعهد خود، کار علمی و دانشگاهی خود را با مسائل اجتماعی بحرانی جامعه ایران مرتبط کرده و درباره این مسائل مشفقانه و مصلحانه سخن کارشناسانه و طبعا انتقادی می گویند و نمونه های بسیار خوبی از ایده "ارتباط دانشگاه با جامعه" هستند که در دانشگاه ها برایش دفتر و دستک راه انداخته ایم و شعارش را می دهیم.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
🔸نهاد علم و دانشگاه در مخاطره جدی
🔸سید حسین سراجزاده
مهدی خویی:
«من مهدی خویی، معلم جامعهشناسی در دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش میداند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد میدید، بعداز ۷ سال تدریس نامهی قطع همکاری (اخراج) گرفتهام و از خانهام یعنی دانشگاه درحال رانده شدن هستم و مستأصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»
متاسفانه اخراج استادان با سواد و توانمند علوم انسانی و اجتماعی که با اخراج محمد فاضلی و رضا امیدی در تابستان سال گذشته آعاز شد، ادامه پیدا کرده و دامن دیگرانی همچون آرمین امیر، مهدی خویی و چه بسا دیگرانی را که هنوز خبرش منتشر نشده، گرفته است.
فاجعه بار اینکه، این استادان از باسواد ترین و متعهد ترین استادان جوان هستند، که اتفاقا بر اساس همین دانش و تعهد خود، کار علمی و دانشگاهی خود را با مسائل اجتماعی بحرانی جامعه ایران مرتبط کرده و درباره این مسائل مشفقانه و مصلحانه سخن کارشناسانه و طبعا انتقادی می گویند و نمونه های بسیار خوبی از ایده "ارتباط دانشگاه با جامعه" هستند که در دانشگاه ها برایش دفتر و دستک راه انداخته ایم و شعارش را می دهیم.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸پیامدهای فرهنگی و اجتماعی الزام قانونی حجاب
🔸سعید معیدفر
نوع پوشش و آرایش بدن بخشی از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی است و مانند همه اجزای فرهنگ، از جامعهای به جامعه دیگر و در درون هر جامعه، از خرده فرهنگی به خرده فرهنگی دیگر و در عینحال، از زمانی به زمان دیگر تغییر میکند. در کشور ما نیز نوع پوشش در میان اقوام و مناطق مختلف فرهنگی کشور از دیرباز تنوع بسیاری داشته و در طی زمان نیز تغییرات فراوانی کرده است. یکی از تالی فاسدهای شکلگیری دولت مدرن در کشورهایی مانند ایران همیشه این بوده است که تنوعات فرهنگی از جمله نوع پوشش و آرایش را نادیده گرفته و مانند یکسانسازی در امور زیرساختی، اقتصادی و آموزشی درصدد برآمده تا یک قالب خاص پوشش و آرایش را به همگان تحمیل نماید. بر این اساس، تاکنون چندین بار دولتها از آغاز قرن چهاردهم در یک شکلسازی پوشش و آرایش مردم علیرغم تنوع فرهنگی، قومی و طبقاتی اهتمام جدی نموده اند و لایحه اخیر دولت و قوه قضائیه به مجلس و تصویب ویژه آن در یکی از کمیسیونهای آن نیز در ادامه چنین رویکردی بوده است. در واقع، دولتها در صد سال اخیر با رویکردی ایدئولوژیک تلاش کرده اند تا با مداخله در حوزه فرهنگ و ارزشهای اجتماعی، آدمکهای مورد نظر خود را تولید و ترویج کنند.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
🔸پیامدهای فرهنگی و اجتماعی الزام قانونی حجاب
🔸سعید معیدفر
نوع پوشش و آرایش بدن بخشی از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی است و مانند همه اجزای فرهنگ، از جامعهای به جامعه دیگر و در درون هر جامعه، از خرده فرهنگی به خرده فرهنگی دیگر و در عینحال، از زمانی به زمان دیگر تغییر میکند. در کشور ما نیز نوع پوشش در میان اقوام و مناطق مختلف فرهنگی کشور از دیرباز تنوع بسیاری داشته و در طی زمان نیز تغییرات فراوانی کرده است. یکی از تالی فاسدهای شکلگیری دولت مدرن در کشورهایی مانند ایران همیشه این بوده است که تنوعات فرهنگی از جمله نوع پوشش و آرایش را نادیده گرفته و مانند یکسانسازی در امور زیرساختی، اقتصادی و آموزشی درصدد برآمده تا یک قالب خاص پوشش و آرایش را به همگان تحمیل نماید. بر این اساس، تاکنون چندین بار دولتها از آغاز قرن چهاردهم در یک شکلسازی پوشش و آرایش مردم علیرغم تنوع فرهنگی، قومی و طبقاتی اهتمام جدی نموده اند و لایحه اخیر دولت و قوه قضائیه به مجلس و تصویب ویژه آن در یکی از کمیسیونهای آن نیز در ادامه چنین رویکردی بوده است. در واقع، دولتها در صد سال اخیر با رویکردی ایدئولوژیک تلاش کرده اند تا با مداخله در حوزه فرهنگ و ارزشهای اجتماعی، آدمکهای مورد نظر خود را تولید و ترویج کنند.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
📷 گزارش تصویری نشست معرفی دوره آموزشی "هنر غیررسمی و غیررسمی سازی هنری"
🎤سخنران: پوریا جهانشاد
🗓 پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
🆔 @isa_ctc
🎤سخنران: پوریا جهانشاد
🗓 پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
🆔 @isa_ctc
#پیام_تسلیت
◾️جناب آقای دکتر محمدمهدی اردبیلی
درگذشت پدر بزرگوارتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
◾️جناب آقای دکتر محمدمهدی اردبیلی
درگذشت پدر بزرگوارتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
📔گردهمایی خانواده بزرگ علوم اجتماعی ایران با محوریت گفتگوی بین نسلی
🗓 دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🗓 دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#پیام_تسلیت
بدینوسیله درگذشت مرحوم مغفور سید محمد سراجزاده پدر بزرگوار آقای دکتر سیدحسین سراجزاده رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران به اطلاع میرسد. هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران این ضایعه را خدمت خانواده محترم و بهویژه فرزندان برومند ایشان تسلیت میگوید.
هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
بدینوسیله درگذشت مرحوم مغفور سید محمد سراجزاده پدر بزرگوار آقای دکتر سیدحسین سراجزاده رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران به اطلاع میرسد. هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران این ضایعه را خدمت خانواده محترم و بهویژه فرزندان برومند ایشان تسلیت میگوید.
هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔰میراث جامعهشناسی
✍بیتا مدنی
در آستانه سالگرد درگذشت دکتر سید محمدامین قانعی راد، از رئوسای انجمن جامعهشناسی ایران در دهه ۹۰ شمسی هستیم که در ۲۴ خردادماه ۱۳۹۷ درگذشت.
در دوره ریاست شادروان دکتر قانعی راد، از طرف شهرداری وقت مرکز درسگفتارهای یوسف آباد جهت برگزاری دورههای آموزش شهروندی و علوم اجتماعی مردم محور به انجمن واگذار شد. متأسفانه این روزها شهرداری تهران، برای تخلیه مرکز فشار مضاعفی را بر انجمن وارد میکند.
این در حالی است که پارسال نیز ریاست دانشگاه تهران، سالن کنفرانس انجمن واقع در نیم طبقه اول دانشکده علوم اجتماعی را پس از تقریبا چهار دهه از انجمن گرفت.
شیوه برخورد شهرداری تهران با سازمان مردم نهاد علمی انجمن جامعهشناسی ایران، گویای نگرش کارگزاران و مدیران شهرداری نسبت به کنشگری علمی و جامعه مدنی است.
امید که حاصل زحمات ارزنده جامعه شناسانی چون شادروان دکتر قانعی راد با بیتدبیری و سوء مدیریت شهرداری به هدر نرود. میراث جامعهشناسی قطعا ساختمان نیست بلکه درهمتنیدگی کنشهای جمعی در قالبی از کنش پیوسته است اما بستر آن را فضای کنش فراهم میکند.
#انجمن_جامعهشناسی_ایران
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
#محمدامین_قانعی_راد
@isa_ctc
✍بیتا مدنی
در آستانه سالگرد درگذشت دکتر سید محمدامین قانعی راد، از رئوسای انجمن جامعهشناسی ایران در دهه ۹۰ شمسی هستیم که در ۲۴ خردادماه ۱۳۹۷ درگذشت.
در دوره ریاست شادروان دکتر قانعی راد، از طرف شهرداری وقت مرکز درسگفتارهای یوسف آباد جهت برگزاری دورههای آموزش شهروندی و علوم اجتماعی مردم محور به انجمن واگذار شد. متأسفانه این روزها شهرداری تهران، برای تخلیه مرکز فشار مضاعفی را بر انجمن وارد میکند.
این در حالی است که پارسال نیز ریاست دانشگاه تهران، سالن کنفرانس انجمن واقع در نیم طبقه اول دانشکده علوم اجتماعی را پس از تقریبا چهار دهه از انجمن گرفت.
شیوه برخورد شهرداری تهران با سازمان مردم نهاد علمی انجمن جامعهشناسی ایران، گویای نگرش کارگزاران و مدیران شهرداری نسبت به کنشگری علمی و جامعه مدنی است.
امید که حاصل زحمات ارزنده جامعه شناسانی چون شادروان دکتر قانعی راد با بیتدبیری و سوء مدیریت شهرداری به هدر نرود. میراث جامعهشناسی قطعا ساختمان نیست بلکه درهمتنیدگی کنشهای جمعی در قالبی از کنش پیوسته است اما بستر آن را فضای کنش فراهم میکند.
#انجمن_جامعهشناسی_ایران
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
#محمدامین_قانعی_راد
@isa_ctc