مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
3.12K subscribers
1.01K photos
11 videos
4 files
213 links
کانال رسمی مرکز آموزش‌های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه‌شناسی ایران
ارتباط با ما:
تلگرام: @Sociology1394
ایمیل: Isa.ctc.1394@gmail.com
Download Telegram
Social Tragedy of Reproducing Violence 2.pdf
69.7 KB
#یادداشت_ماه

💢تراژدی اجتماعی بازتولید و تداوم خشونت

🔺نگاهی به روندهای موجب فاجعه، به هنگام اندوه عمومی در مرگ دردناک مهسا (ژینا) امینی

اسمعیل خلیلی
26 شهریور 1401

yun.ir/o4lws8

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاه‌های جامعه‌شناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه

🔸دیدگاه آرش حیدری
yun.ir/nhcnd5

جریان زندگی
بسیاری از صاحب‌نظران، اتفاقات اخیر را در ذیل تقابل و شکاف‌های نسلی تحلیل می‌کنند و برخی هم از ظهور نسل «زد» در عرصه عمومی جامعه ایران حرف می‌زنند و دهه هشتادی‌ها را مصداق این نسل می‌دانند. به‌نظر شما آن‌چه در اعتراضات اخیر و شعارهای آن می‌بینیم یک مطالبه یا نبرد نسلی است که برآمده از وخیم‌شدن یک شکاف نسلی تاریخی است که حالا در تاریخ معاصر ما سر برآورده؟

اگر به خواست این جریان و شعارهایش نگاه کنیم کدام‌یک از آن‌ها محدود به خواسته‌های یک نسل خاص می‌شود؟ این مطالبات از زمان مشروطه به این طرف به اشکال متفاوتی فریاد زده شده و خواسته‌هایی انسانی است که نسل‌های مختلف، در سطوح مختلف با آن همدل‌ هستند. این‌که در زمان‌های اعتراض، پیشانی یک جریان جوانان باشند چیز عجیب و غریبی نیست. بدیهی است در وضعیت‌های این‌چنینی جوانان وارد عرصه شوند که خواسته نسل‌های مختلف را نمایندگی کنند. مسئله «زندگی» مسئله انسان و تاریخ تمدن‌اش است.

من نام این جریان را می‌گذارم «جریان ضد محتسب». به قول حافظ: «خدا را محتسب ما را به آواز دف و نی بخش/ که ساز شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد». یا در جای دیگر: «بیا که رونق این کارخانه کم نشود/ به زهد همچو تویی به فسق همچو منی». یا «محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد/ قصه ماست که بر هر سر بازار بماند». این صدا صدای حافظ هم بود، صدای خیام، سعدی، مولانا و. . . هم بود. می‌خواهم بگویم این حرکت اعتراضی را نباید به تحلیل‌های سطح پایین نسلی و تعابیری از این دست فروکاست. آن‌چه این روز‌ها به‌عنوان ضرورت‌های زندگی مطرح می‌شود نه امروز که هزاران سال است که دارد به انواع و اشکال مختلفی فریاد زده می‌شود. اما به‌نظر می‌رسد برای اولین‌بار در تاریخ ایران، با جریانی مواجهیم که یک سر علیه محتسب و محتسب‌بازی است.

در مشروطه مطالبات متعددی طرح می‌شود که یکی از آن همین زندگی است. صدایی که می‌توان از دهان روشنفکران، فعالان، ادبیات و نشریات مشروطه به وضوح آن‌ها را شنید. صدایی که ذیل خواست «حرّیت» و «آدمیت» مطرح می‌شود، اما در کنار خواست‌ها و نیروهای دیگر این صدای رهایی‌بخش شنیده می‌شود. اما در سال 1401 برای نخستین‌بار به‌جای این‌که به اشکال استعاری (مثل حافظ، سعدی، مولانا، خیام و. . . ) به محتسب کنایه زده شود به شکل عینی و آشکارا در برابر محتسب‌گری سخن گفته می‌شود. شعار «زن، زندگی، آزادی» مسئله مرکزی‌اش خیلی روشن، خود زندگی و حق زندگی شاد است.

ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

yun.ir/1474ea

@iran_sociology
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاه‌های جامعه‌شناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه

🔸دیدگاه یوسف اباذری
yun.ir/ct8f77

از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهم‌ترین غلیان‌های اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروه‌ها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیده‌ای متناقض است: از یک‌سو اندوه‌گذاری‌ای‌ عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هم‌اکنون در منتهای حدت خود در خیابان‌های ایران به چشم می‌خورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آن‌قدر عزا سرمان ریخته‌اند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری‌ که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بی‌پایان باشد با مرگ معصومانه و غم‌انگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هم‌اکنون در خیابان‌ها موج می‌زند.

این دو پدیده متناقض و مکمل هم‌اند و نباید هیچ‌کس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیق‌تری است که جامعه‌‌ی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. می‌گویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکی‌اش ‌گفت که امر مقدس مصالحه‌ناپذیر است. جنگ مقدس می‌بایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفته‌ی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا می‌بایست هر آنچه را می‌پندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام می‌باید مصلحت‌ها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحت‌اندیشی‌ پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد.

ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/q1ieeg

@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاه‌های جامعه‌شناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه

🔸دیدگاه مقصود فراستخواه
yun.ir/qrdej5

چرا با وجود حضور نسل‌های مختلف در اعتراضات اخیر، اما بیش از همه دهه هشتادی‌ها با خصوصیات خاصی که جسور بودن از آن جمله است، دیده می‌شوند؟

توجه به فرزندان و نسل جوان‌تر که به‌طور خاص شامل دهه ۸۰ می‌شود، سال‌هاست در جامعه بیشتر شده است. شاید علت آن باشد که ما با یک امر موقت مواجه هستیم و پایداری در این سرزمین نمی‌بینیم. یکی از شاخص‌های این جامعه آن است که فرد با بهره‌گیری از یک ‌سازو‌کار جبرانی، تلاش می‌کند برای غلبه بر این امر موقت، پایداری را از طریق فرزندانش ادامه دهد.

یک حس استیصالی در نسل ما وجود دارد که تداوم خود را جز در این دلبستگی نمی‌بینیم. شاید یک علت آن این است که سرمایه‌های اجتماعی رو به زوال است. به همین دلیل توجه خانواده به فرزندان معطوف شده است. در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان می‌دهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شده‌اند و همچنان برای زندگی باید بکوشند.

به خصوص در جامعه‌ای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعه‌ای که از هرج‌ومرج و ناکارآمدی رنج می‌برد. اینجاست که سیاست زندگی و خودبیانی اهمیت پیدا می‌کند. والدین به عنوان کسانی که بیشتر خود بیانی فرزندان را می‌بینند، یک نوع حس غمخواری نسبت به آنها دارند. در جامعه توده‌وار مسئولیت گم شده‌ و همه اعم از روشنفکر، اصلاح‌طلب و رادیکال می‌گویند شرایط کنونی مسئولیت دیگری بوده است. ما اکنون دچار یک تروما هستیم.

حس می‌کنیم قربانی و نفرین شده‌ایم، این حس به نوعی در فرزندان‌مان دیده می‌شود. به همین دلیل است که این طور بازنمایی می‌کنیم که جوان‌ترها و دهه هشتادی‌ها آمده‌اند.

ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/x54264

@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
 دیدگاه‌های جامعه‌شناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه

  دیدگاه هادی خانیکی

yun.ir/0f2anf

🔸حس به حاشیه رانده شدن می‌تواند منشاء اعتراضات اخیر باشد

به نظر شما این نارسایی‌ها در کشور از چه زمانی ظهور و بروز پیدا کرد. ظاهرا در سال‌های ابتدایی انقلاب، اقناع عمومی مناسبی در کشور صورت می‌گرفت و مردم هم همراه‌تر بودند. سپس سال‌های پس از جنگ آغاز می‌شود، جنبش اصلاحات شکل می‌گیرد و...فکر می‌کنید این نارسایی از چه زمانی شکل گرفت و بروز بیماری وطن از چه دوره‌ای آغاز شده است؟

یکی از تعابیری که در مورد جامعه ایران چه متفکران غیر ایرانی و چه ایرانی به کار برده‌اند، جنبشی بودن جامعه ماست. جامعه ناآرام، جامعه سیال. جامعه‌ای که واجد توانایی‌ها و هوشمندی‌های گفتمانی بسیاری است. ایران جامعه‌ای است که برای بسیاری از تغییرات حداقل طی 150سال اخیر در مواجهه با تجدد پیشتاز است. به هر حال کشوری که در کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ «مشروطه» و «انقلاب اسلامی 57» را پشت سر گذاشته نشان می‌دهد که چقدر مطالبات بالا و والایی داشته و این مطالبات وقتی با شرایط سیاسی و حاکمیتی ناسازگار بوده، جامعه را به سمت انقلاب‌ها کشانده است. جدا از انقلاب‌ها هم جامعه را به سمت جنبش‌های مختلف از جمله جنبش «ملی شدن صنعت نفت»، «15خرداد» و...کشانده است. اما چیزی که منشا بروز وضعیت کنونی شده به نظر من از آنجا آغاز می‌شود که تغییرات شتابناک و پردامنه جامعه ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

ادامه این مطلب را روی وب سایت  انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
 yun.ir/kllvza
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه

🔸نهاد علم و دانشگاه در مخاطره جدی

🔸سید حسین سراج‌زاده
مهدی خویی:
«من مهدی خویی، معلم جامعه‌شناسی در‌ دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش می‌داند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد می‌دید، بعداز ۷ سال تدریس نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) گرفته‌ام و از خانه‌‌ام یعنی دانشگاه درحال رانده شدن هستم و مستأصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»
متاسفانه اخراج  استادان با سواد و توانمند علوم انسانی و اجتماعی که با اخراج محمد فاضلی و رضا امیدی در تابستان سال گذشته آعاز شد، ادامه پیدا کرده و دامن دیگرانی همچون آرمین امیر، مهدی خویی و چه بسا دیگرانی را که هنوز خبرش منتشر نشده، گرفته است.
فاجعه بار اینکه، این استادان از باسواد ترین و متعهد ترین استادان جوان هستند، که اتفاقا بر اساس همین دانش و تعهد خود، کار علمی و دانشگاهی خود را با مسائل اجتماعی بحرانی جامعه ایران مرتبط کرده و درباره این مسائل مشفقانه و مصلحانه سخن کارشناسانه و طبعا انتقادی می گویند و نمونه های بسیار خوبی از ایده "ارتباط دانشگاه با جامعه" هستند که در دانشگاه ها برایش دفتر و دستک راه انداخته ایم و شعارش را می دهیم.

ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه‌شناسی_ایران
#یادداشت_ماه

🔸پیامدهای فرهنگی و اجتماعی الزام قانونی حجاب

🔸سعید معیدفر

نوع پوشش و آرایش بدن بخشی از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی است و مانند همه اجزای فرهنگ، از جامعه‌ای به جامعه دیگر و در درون هر جامعه، از خرده فرهنگی به خرده فرهنگی دیگر و در عین‌حال، از زمانی به زمان دیگر تغییر می‌کند. در کشور ما نیز نوع پوشش در میان اقوام و مناطق مختلف فرهنگی کشور از دیرباز تنوع بسیاری داشته و در طی زمان نیز تغییرات فراوانی کرده است. یکی از تالی فاسدهای شکل‌گیری دولت مدرن در کشورهایی مانند ایران همیشه این بوده است که تنوعات فرهنگی از جمله نوع پوشش و آرایش را نادیده گرفته و مانند یکسان‌سازی در امور زیرساختی، اقتصادی و آموزشی درصدد برآمده تا یک قالب خاص پوشش و آرایش را به همگان تحمیل نماید. بر این اساس، تاکنون چندین بار دولتها از آغاز قرن چهاردهم در یک شکل‌سازی پوشش و آرایش مردم علی‌رغم تنوع فرهنگی، قومی و طبقاتی اهتمام جدی نموده اند و لایحه اخیر دولت و قوه قضائیه به مجلس و تصویب ویژه آن در یکی از کمیسیون‌های آن نیز در ادامه چنین رویکردی بوده است. در واقع، دولتها در صد سال اخیر با رویکردی ایدئولوژیک تلاش کرده اند تا با مداخله در حوزه فرهنگ و ارزشهای اجتماعی، آدمک‌های مورد نظر خود را تولید و ترویج کنند.

ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.

@isa_ctc
@iran_sociology

#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه‌شناسی_ایران