مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران pinned «همراهان گرامی امروز شنبه ۸ مردادماه ۱۴۰۱ جلسه دوم دوره " آموزش نرم افزار R" با تدریس دکتر بهمن اجدری ساعت ۱۷:۰۰ عصر برگزار می گردد. جهت اطلاع علاقه مندان، در جلسه اول مقدمات و نصب نرم افزار آموزش داده شده و این جلسه شروع کار با نرم افزار می باشد. شماره تماس…»
◾️استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) درگذشت
yun.ir/ahw13b
استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر بلندآوازه و معاصر ایران دیده از جهان فروبست. او در عینحال که در همه سالهای عمرش اندیشناک جامعه و مردم ایران و نگران روندهای حاکم بر جامعه و شرایط دشوار کشور بود، اما سراینده شعری بود که همچنان امید به آینده ایران را در دلها زنده نگه میداشت و نقشی درخور در اندیشه و ادب این سرزمین ایفا مینمود.
yun.ir/vm2y6c
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
yun.ir/ahw13b
استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر بلندآوازه و معاصر ایران دیده از جهان فروبست. او در عینحال که در همه سالهای عمرش اندیشناک جامعه و مردم ایران و نگران روندهای حاکم بر جامعه و شرایط دشوار کشور بود، اما سراینده شعری بود که همچنان امید به آینده ایران را در دلها زنده نگه میداشت و نقشی درخور در اندیشه و ادب این سرزمین ایفا مینمود.
yun.ir/vm2y6c
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
💢 22 مرداد روز ملی تشکلها و مشارکت اجتماعی
در سال 1393 و در همایش بزرگ دولت و تشکلهای اجتماعی با شرکت 3000 سازمان مردمنهاد کشوری و در حضور رئیس جمهور، درخواست نامگذاری روزی به نام تشکلها و مشارکت اجتماعی از سوی سمنها به رئیس جمهور داده شد.
این درخواست در شورای فرهنگ عمومی مطرح و نهایتاً در شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز 22 مرداد هر سال در تقویم به نام روز تشکلها و مشارکت اجتماعی نامگذاری شده است.
ضمن گرامیداشت این روز، تک تک اعضای محترم انجمن جامعهشناسی ایران را به کنشگری و مشارکت بیشتر در راستای اهداف عالی انجمن یعنی «رشد و تعالي همه جانبۀ علوم اجتماعي و ايجاد همكاري و همياري ميان اصحاب اين علوم و پاسخگويي به نيازهاي علمي روز در پيوند با توسعۀ جامعۀ ايران» دعوت میکنیم.
هیات مدیره دوره یازدهم، ضمن تشکر از اعتماد شما عزیزان در انتخاب هیات مدیره جدید، از همه اعضای محترم انجمن، بیش از گذشته انتظار مشارکت، همراهی و همکاری دارد.
خواهشمند است برای ارتقای روحیه انجمنی و جلب مشارکت بیشتر اصحاب علوم اجتماعی و بهمنظور اصلاح روندها، نظرات و پیشنهادهای ارزنده خود را همراه با ارزیابی و نقد گذشته فعالیتهای انجمن و میزان توفیق یا ناکامی آن در جلب مشارکت بیشتر دانشمندان و کنشگران علوم اجتماعی ایران، برای هیات مدیره ارسال فرمایید (از طریق ایمیل انجمن iran_sociology@yahoo.com).
ضمناً کسانی که علاقهمند هستند داوطلبانه در کلیه زمینههای کاری و فعالیت انجمن مشارکت داشته باشند آمادگی خود را برای همکاری از همین طریق اعلان فرمایند تا از حضور موثر آنان برای پیشبرد اهداف انجمن بهرهبرداری شود.
هیات مدیره انجمن جامعه.شناسی ایران
yun.ir/tnlioa
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
در سال 1393 و در همایش بزرگ دولت و تشکلهای اجتماعی با شرکت 3000 سازمان مردمنهاد کشوری و در حضور رئیس جمهور، درخواست نامگذاری روزی به نام تشکلها و مشارکت اجتماعی از سوی سمنها به رئیس جمهور داده شد.
این درخواست در شورای فرهنگ عمومی مطرح و نهایتاً در شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز 22 مرداد هر سال در تقویم به نام روز تشکلها و مشارکت اجتماعی نامگذاری شده است.
ضمن گرامیداشت این روز، تک تک اعضای محترم انجمن جامعهشناسی ایران را به کنشگری و مشارکت بیشتر در راستای اهداف عالی انجمن یعنی «رشد و تعالي همه جانبۀ علوم اجتماعي و ايجاد همكاري و همياري ميان اصحاب اين علوم و پاسخگويي به نيازهاي علمي روز در پيوند با توسعۀ جامعۀ ايران» دعوت میکنیم.
هیات مدیره دوره یازدهم، ضمن تشکر از اعتماد شما عزیزان در انتخاب هیات مدیره جدید، از همه اعضای محترم انجمن، بیش از گذشته انتظار مشارکت، همراهی و همکاری دارد.
خواهشمند است برای ارتقای روحیه انجمنی و جلب مشارکت بیشتر اصحاب علوم اجتماعی و بهمنظور اصلاح روندها، نظرات و پیشنهادهای ارزنده خود را همراه با ارزیابی و نقد گذشته فعالیتهای انجمن و میزان توفیق یا ناکامی آن در جلب مشارکت بیشتر دانشمندان و کنشگران علوم اجتماعی ایران، برای هیات مدیره ارسال فرمایید (از طریق ایمیل انجمن iran_sociology@yahoo.com).
ضمناً کسانی که علاقهمند هستند داوطلبانه در کلیه زمینههای کاری و فعالیت انجمن مشارکت داشته باشند آمادگی خود را برای همکاری از همین طریق اعلان فرمایند تا از حضور موثر آنان برای پیشبرد اهداف انجمن بهرهبرداری شود.
هیات مدیره انجمن جامعه.شناسی ایران
yun.ir/tnlioa
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - 22 مرداد روز ملی تشکلها و مشارکت اجتماعی
طرح کلی دورۀ «جامعهشناسی انتقادی آموزش»
حسام حسینزاده
جامعهشناسی آموزش که بهاشتباه با عنوان «جامعهشناسی آموزشوپرورش» وارد ادبیات علوم اجتماعی ایران شده است، جایگاه چندانی در آکادمی علوم اجتماعی ندارد. دروسی که در دانشگاههای مختلف با این عنوان تدریس میشوند، اغلب از یک منبع خاص، شناختهشده و تألیفی فارسی بهره میبرند که بیشتر شکلی از مرور و گردآوری بیرویکرد نظریات این حوزه است تا منبعی نظاممند و استاندارد برای تدریس این درس. موازی با آکادمی، در جریان غیررسمی علوم اجتماعی انتقادی نیز با وجود پرداختن به موضوعات و حوزههای متفاوت، به جامعهشناسی انتقادی آموزش کمتر پرداخته شده است. به عبارت بهتر، ما هنوز نمیدانیم که برای نگاهی جامعهشناسانه و انتقادی به آموزش باید از دریچۀ کدام متون به مسئله نگاه کنیم.
دورۀ آموزشی «جامعهشناسی انتقادی آموزش» با الهام از جدیترین منبع این حوزه، یعنی کتاب Sociology of Education: A Critical Reader انتشارات راتلج طراحی شده است. این کتاب که حاصل کار آلن سادُونیک و رایان کاگلِن است، از ۲۶ مقالۀ کلیدی این حوزه تشکیل شده که توسط نظریهپردازان متفاوت و سرشناس این حوزه در قالب چهار فصل جداگانه نوشته شدهاند. این دورۀ آموزشی نیز در قالب چهار ترم جداگانه تعریف شده و بناست تکتک مقالات این کتاب در جلسات جداگانهای موضوع ارائه و گفتوگو قرار گیرند. البته علاوه بر متونی که هر جلسه مبنای اصلی پیشبرد کلاس خواهد بود، تلاش میکنم با مثالهایی که حاصل ۶ سال کار پژوهشیام در حوزۀ جامعهشناسی آموزش در ایران و ۸ سال معلمی در مقاطع دبستان، متوسطۀ اول و متوسطۀ دوم است، موضوعات و مفاهیم طرحشده را در زمینۀ اجتماعی و تاریخی خودمان معنادار کنم.
مخاطبان دوره:
مخاطبان این دوره نیز در نظرم دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی هستند و برخلاف اکثر مواقع، اینبار زبانی نسبتاً آکادمیک خواهم داشت و تلاش میکنم نسبت به مفاهیم دقیق باشم تا امکان فهم و تخیل جامعهشناسانه برایمان پدید آید. توجه داشته باشید که این دوره برای مخاطبان عمومی (بدون مطالعه و دانش پیشینی در علوم اجتماعی) طراحی نشده است. اگر بتوانید منبع انگلیسی هر جلسه را بخوانید، حتما آورده های بیشتری خواهید داشت اما اگر نتوانید هم مشکلی برای شرکت در دوره ندارید چون هر مقاله را به جزئیات شرح خواهم داد.
عناوین کلی و تعداد جلسات هر ترم
ترم اول: نظریه و روش (9 جلسه)
ترم دوم: سازمان مدرسه و فرآیندهایش (7 جلسه)
ترم سوم: آموزش، هویت و نابرابری (7 جلسه)
ترم چهارم: اصلاح و سیاستگذاری آموزشی (6 جلسه)
سازمان مدرسه و فرایندهایش
این ترم به کندوکاو در سازمان مدرسه و پروسه های آن اختصاص دارد. طی این دوره با نوشته ها و ایده های آدام گاموران، والتر سکادا، کورا مارت، ریچارد اینگرسول، مورین هالینان، جینی اوکس، مایکل اپل، دیوید بیکر، جرالد لتندر، جیمز روزنبام، پل اتول، ویوید لاوین، تورستن دومینا و تانیا لوی دست و پنجه نرم خواهیم کرد.
جلسۀ اول: زمینه سازمانی تدریس و یادگیری
جلسۀ دوم: آیا واقعا کمبود معلم وجود دارد؟
جلسۀ سوم: گروه بندی دانش آموزان بر اساس توانایی ها
جلسۀ چهارم: بازارهای چه کسی؟ دانش چه کسی؟
جلسۀ پنجم: ملت ها علیه ملت ها
جلسۀ ششم: آموزش عالی برای همه
جلسۀ هفتم: شواهد جدید درباره دوره های پیش دانشگاهی
@isa_ctc
حسام حسینزاده
جامعهشناسی آموزش که بهاشتباه با عنوان «جامعهشناسی آموزشوپرورش» وارد ادبیات علوم اجتماعی ایران شده است، جایگاه چندانی در آکادمی علوم اجتماعی ندارد. دروسی که در دانشگاههای مختلف با این عنوان تدریس میشوند، اغلب از یک منبع خاص، شناختهشده و تألیفی فارسی بهره میبرند که بیشتر شکلی از مرور و گردآوری بیرویکرد نظریات این حوزه است تا منبعی نظاممند و استاندارد برای تدریس این درس. موازی با آکادمی، در جریان غیررسمی علوم اجتماعی انتقادی نیز با وجود پرداختن به موضوعات و حوزههای متفاوت، به جامعهشناسی انتقادی آموزش کمتر پرداخته شده است. به عبارت بهتر، ما هنوز نمیدانیم که برای نگاهی جامعهشناسانه و انتقادی به آموزش باید از دریچۀ کدام متون به مسئله نگاه کنیم.
دورۀ آموزشی «جامعهشناسی انتقادی آموزش» با الهام از جدیترین منبع این حوزه، یعنی کتاب Sociology of Education: A Critical Reader انتشارات راتلج طراحی شده است. این کتاب که حاصل کار آلن سادُونیک و رایان کاگلِن است، از ۲۶ مقالۀ کلیدی این حوزه تشکیل شده که توسط نظریهپردازان متفاوت و سرشناس این حوزه در قالب چهار فصل جداگانه نوشته شدهاند. این دورۀ آموزشی نیز در قالب چهار ترم جداگانه تعریف شده و بناست تکتک مقالات این کتاب در جلسات جداگانهای موضوع ارائه و گفتوگو قرار گیرند. البته علاوه بر متونی که هر جلسه مبنای اصلی پیشبرد کلاس خواهد بود، تلاش میکنم با مثالهایی که حاصل ۶ سال کار پژوهشیام در حوزۀ جامعهشناسی آموزش در ایران و ۸ سال معلمی در مقاطع دبستان، متوسطۀ اول و متوسطۀ دوم است، موضوعات و مفاهیم طرحشده را در زمینۀ اجتماعی و تاریخی خودمان معنادار کنم.
مخاطبان دوره:
مخاطبان این دوره نیز در نظرم دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی هستند و برخلاف اکثر مواقع، اینبار زبانی نسبتاً آکادمیک خواهم داشت و تلاش میکنم نسبت به مفاهیم دقیق باشم تا امکان فهم و تخیل جامعهشناسانه برایمان پدید آید. توجه داشته باشید که این دوره برای مخاطبان عمومی (بدون مطالعه و دانش پیشینی در علوم اجتماعی) طراحی نشده است. اگر بتوانید منبع انگلیسی هر جلسه را بخوانید، حتما آورده های بیشتری خواهید داشت اما اگر نتوانید هم مشکلی برای شرکت در دوره ندارید چون هر مقاله را به جزئیات شرح خواهم داد.
عناوین کلی و تعداد جلسات هر ترم
ترم اول: نظریه و روش (9 جلسه)
ترم دوم: سازمان مدرسه و فرآیندهایش (7 جلسه)
ترم سوم: آموزش، هویت و نابرابری (7 جلسه)
ترم چهارم: اصلاح و سیاستگذاری آموزشی (6 جلسه)
سازمان مدرسه و فرایندهایش
این ترم به کندوکاو در سازمان مدرسه و پروسه های آن اختصاص دارد. طی این دوره با نوشته ها و ایده های آدام گاموران، والتر سکادا، کورا مارت، ریچارد اینگرسول، مورین هالینان، جینی اوکس، مایکل اپل، دیوید بیکر، جرالد لتندر، جیمز روزنبام، پل اتول، ویوید لاوین، تورستن دومینا و تانیا لوی دست و پنجه نرم خواهیم کرد.
جلسۀ اول: زمینه سازمانی تدریس و یادگیری
جلسۀ دوم: آیا واقعا کمبود معلم وجود دارد؟
جلسۀ سوم: گروه بندی دانش آموزان بر اساس توانایی ها
جلسۀ چهارم: بازارهای چه کسی؟ دانش چه کسی؟
جلسۀ پنجم: ملت ها علیه ملت ها
جلسۀ ششم: آموزش عالی برای همه
جلسۀ هفتم: شواهد جدید درباره دوره های پیش دانشگاهی
@isa_ctc
دانش پژوهان گرامی
جهت آگاهی از دوره هایی که در این هفته برگزار می شود، روی لینک مربوطه کلیک کنید:
1⃣ متاتئوری در جامعه شناسی
https://tttttt.me/isa_ctc/2474
2⃣ جامعه شناسی انتقادی آموزش
https://tttttt.me/isa_ctc/2490
📞 شماره تماس جهت شرکت در دوره:
۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
جهت آگاهی از دوره هایی که در این هفته برگزار می شود، روی لینک مربوطه کلیک کنید:
1⃣ متاتئوری در جامعه شناسی
https://tttttt.me/isa_ctc/2474
2⃣ جامعه شناسی انتقادی آموزش
https://tttttt.me/isa_ctc/2490
📞 شماره تماس جهت شرکت در دوره:
۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
Telegram
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
#پیام_تسلیت
◾️جناب آقای دکتر سیداحمدرضا آزمون
درگذشت عموی گرامیتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
◾️جناب آقای دکتر سیداحمدرضا آزمون
درگذشت عموی گرامیتان را به جنابعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و علو درجات و برای شما و سایر بازماندگان محترم، شکیبایی و طول عمر با عزت مسئلت داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دوره های آموزشی پاییز ۱۴۰۱
در مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
در مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران
سرفصل های درسگفتار فلسفه علوم اجتماعی
فرهاد بیانی
استادیار جامعه شناسی، گروه مطالعات علم و فناوری، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
هدف
در این درسگفتار در پی معرفی و واکاوی چیستی فلسفه علوم اجتماعی، مداقه در اهم مدعاهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکاتب اصلی فلسفه علوم اجتماعی و کوشش برای کاربست این مکاتب جهت درک بهتر جهان اجتماعی و پدیده های آن هستیم. جهت نیل به این مقصود، مکاتب اصلی فلسفه علوم اجتماعی به سه دسته پارادایم های رئالیستی (عینی گرا)، نسبی گرا و تلفیقی تقسیم خواهند شد و طی جلسات درسگفتار مورد واکاوی و مداقه قرار خواهند گرفت.
جلسه اول
چیستی فلسفه علوم اجتماعی
نسبت فلسفه و علوم اجتماعی؛ رویکرد استادی در مقابل رویکرد شاگردی
جلسه دوم
ملاحظات و مفاهیم اساسی (پارادایم و انواع، هستی شناسی و انواع، معرفت شناسی و روش شناسی)
اصناف واقعیت
چهار استراتژی در پژوهش های اجتماعی
جلسه سوم
پارادایم های رئالیستی (عینی گرا)
• پوزیتیویسم
جلسه چهارم
پارادایم های رئالیستی (عینی گرا)
• خردگرایی انتقادی؛ اندیشه های اجتماعی کارل پوپر
جلسه پنجم
پارادایم های نسبی گرا
• عوامل افول پوزیتیویسم
• تاویل گرایی
جلسه ششم
پارادایم های نسبی گرا
• برساختی- تفسیری
جلسه هفتم
پارادایم های نسبی گرا
• نامینالیسم
جلسه هشتم
پارادایم های تلفیقی
• رئالیسم انتقادی
منابع
بلیکی، نورمن. (1390). طراحی پژوهش های اجتماعی. ترجمه: حسن چاووشیان. تهران، نشر نی.
بوغوسیان، پل. (1395). هراس از معرفت؛ در نقد نسبی انگاری. ترجمه: یاسر میردامادی. تهران: نشر کرگدن.
جعفری روشن، مرجان. (1387). آشتی واقع گرایی و سازه گرایی؛ پس از بررسی گرایش های نوین در فلسفه علوم اجتماعی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم.
رووت، مایکل. (1389). فلسفه علوم اجتماعی (روش ها، آرمان ها و سیاست های پژوهش اجتماعی). ترجمه: محمد شجاعیان. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم.
سروش، عبدالکریم. (1385). درسهایی در فلسفه علم الاجتماع (روش تفسیر در علوم اجتماعی). تهران: نشر نی
سروش، عبدالکریم. (1393). علم چیست، فلسفه چیست؟. تهران: انتشارات صراط.
فولادیان، مجید. فاطمی امین، زینب. (1387). اندیشه های اجتماعی کارل پوپر. مشهد: انتشارات سخن گستر.
محمدپور، احمد. (1389). روش در روش: درباره ساخت معرفت در علوم انسانی. تهران: انتشارات جامعه شناسان.
هاف، توبی. ای. (1399). پیشگام پساتجربه گرایی؛ گزارشی متفاوت از روش شناسی ماکس وبر در علوم اجتماعی. ترجمه: ابوالفضل فیضی خواه. تهران: انتشارات شفیعی.
@isa_ctc
فرهاد بیانی
استادیار جامعه شناسی، گروه مطالعات علم و فناوری، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
هدف
در این درسگفتار در پی معرفی و واکاوی چیستی فلسفه علوم اجتماعی، مداقه در اهم مدعاهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکاتب اصلی فلسفه علوم اجتماعی و کوشش برای کاربست این مکاتب جهت درک بهتر جهان اجتماعی و پدیده های آن هستیم. جهت نیل به این مقصود، مکاتب اصلی فلسفه علوم اجتماعی به سه دسته پارادایم های رئالیستی (عینی گرا)، نسبی گرا و تلفیقی تقسیم خواهند شد و طی جلسات درسگفتار مورد واکاوی و مداقه قرار خواهند گرفت.
جلسه اول
چیستی فلسفه علوم اجتماعی
نسبت فلسفه و علوم اجتماعی؛ رویکرد استادی در مقابل رویکرد شاگردی
جلسه دوم
ملاحظات و مفاهیم اساسی (پارادایم و انواع، هستی شناسی و انواع، معرفت شناسی و روش شناسی)
اصناف واقعیت
چهار استراتژی در پژوهش های اجتماعی
جلسه سوم
پارادایم های رئالیستی (عینی گرا)
• پوزیتیویسم
جلسه چهارم
پارادایم های رئالیستی (عینی گرا)
• خردگرایی انتقادی؛ اندیشه های اجتماعی کارل پوپر
جلسه پنجم
پارادایم های نسبی گرا
• عوامل افول پوزیتیویسم
• تاویل گرایی
جلسه ششم
پارادایم های نسبی گرا
• برساختی- تفسیری
جلسه هفتم
پارادایم های نسبی گرا
• نامینالیسم
جلسه هشتم
پارادایم های تلفیقی
• رئالیسم انتقادی
منابع
بلیکی، نورمن. (1390). طراحی پژوهش های اجتماعی. ترجمه: حسن چاووشیان. تهران، نشر نی.
بوغوسیان، پل. (1395). هراس از معرفت؛ در نقد نسبی انگاری. ترجمه: یاسر میردامادی. تهران: نشر کرگدن.
جعفری روشن، مرجان. (1387). آشتی واقع گرایی و سازه گرایی؛ پس از بررسی گرایش های نوین در فلسفه علوم اجتماعی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم.
رووت، مایکل. (1389). فلسفه علوم اجتماعی (روش ها، آرمان ها و سیاست های پژوهش اجتماعی). ترجمه: محمد شجاعیان. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم.
سروش، عبدالکریم. (1385). درسهایی در فلسفه علم الاجتماع (روش تفسیر در علوم اجتماعی). تهران: نشر نی
سروش، عبدالکریم. (1393). علم چیست، فلسفه چیست؟. تهران: انتشارات صراط.
فولادیان، مجید. فاطمی امین، زینب. (1387). اندیشه های اجتماعی کارل پوپر. مشهد: انتشارات سخن گستر.
محمدپور، احمد. (1389). روش در روش: درباره ساخت معرفت در علوم انسانی. تهران: انتشارات جامعه شناسان.
هاف، توبی. ای. (1399). پیشگام پساتجربه گرایی؛ گزارشی متفاوت از روش شناسی ماکس وبر در علوم اجتماعی. ترجمه: ابوالفضل فیضی خواه. تهران: انتشارات شفیعی.
@isa_ctc
💢 بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران درباره حوادث منجر به بروز اندوه و خشم عمومی
مرگ غمانگیز مهسا امینی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد روی داد، افکار عمومی را جریحه دار کرد و موجب اندوه و فوران خشم در بین کثیری از مردم ایران شد. در اعتراض به این اتفاق ناگوار، احزاب سیاسی، گروهها و نهادهای مدنی، شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و دینی بیانیههای متعددی منتشر کردند. در فضای مجازی هم تعداد زیادی از افراد اندوه و خشم خود را از این اتفاق و نحوه عمل گشت ارشاد ابراز داشتند. گستردگی و شدت واکنش نسبت به این واقعه دردناک در اندازهای بود که معمولاً در مواقع مصیبتها و فاجعههای جمعی شاهد آن هستیم. این اتفاق، بخش بزرگی از ایرانیان را متاثر کرد، همدلی با خانواده قربانی را برانگیخت، موج انتقادات سهمگینی را به سوی گشت ارشاد روانه کرد و فوران خشم عمومی را موجب شد. متاسفانه این اتفاق در زنجیرهای از اتفاقات گذشته روی داده است و نمیتوان آن را حادثهای موردی و تصادفی دانست. این اولین مورد نیست ولی امیدواریم با تغییر رویهها، آخرین مورد از این دست حوادث باشد.
متاسفانه دستگاههای مسئول بیش از آن که به دنبال حل ریشهای این نوع مشکلات باشند، تمام تلاش خود را مصروف آن کردهاند که این حادثه را یک اتفاق طبیعی معرفی کنند. مسئولان بیشتر از آن که به افکار عمومی توضیحات قانعکننده بدهند و یا سعی کنند با بازماندگان قربانی همدلی کنند، واکنشهایی را ابراز میدارند که به افزایش خشم منجر میشود. امیدواریم دستور مقامات مبنی بر پیگیری موضوع و ارائه گزارش، ابعاد مختلف این اتفاق و نحوه روی دادن آن را روشن کند و پاسخی شفاف و قانعکننده به افکار عمومی ارائه شود. این نکته را نباید از نظر دور داشت که رویههای معمول در زمان خریدن و به فراموشی سپردن ماجرا موثر نیست، چنان که امروز هم مشاهده می کنیم اتفاقات گذشته از حافظه جمعی پاک نشده است و در هر فرصتی بازتولید میشود و پاسخ امروز مسئولان را با آن محک میزنند. تعویق موضوعات و بیاعتنایی به ارائه پاسخهای شایسته، مشکلی را حل نمیکند بلکه تهمانده اعتماد مردم به دستگاههای رسمی را از بین میبرد.
جدا از این نوع اقدامات رسمی و اداری، بهعنوان یک نهاد علمی، مسئولان کشور را به ریشهیابی این اتفاق و اتفاقات پیاپی دعوت میکنیم. ما بر این باوریم که این یک اتفاق موردی نیست بلکه نتیجه اجتنابناپذیر رویکردها و سیاستهایی است که به تحولات اجتماعی بیاعتناست. فیلم های متعددی که از برخوردهای گشت ارشاد با زنان و دختران در فضای عمومی منتشر شده است، حاکی از برخوردهای خشن، آن هم در ملاء عام است. ما به مدارک معتبر دسترسی نداریم که بدانیم در سالنهای گشت ارشاد چه گذشته و میگذرد ولی نمیتوانیم خوشبین باشیم که در غیاب چشم ناظر عمومی، برخورد ماموران با زنان و دختران گرفتار، متفاوت از رفتاری باشد که در ملاءعام انجام میشود. یکی از مهمترین ریشههای این نوع برخوردهای خشن زبانی و بدنی را باید در فاصله فزاینده بین ارزشهای حاکمیت با ارزشها و هنجارهای عمومی جامعه جستجو کرد. هر چه این فاصله بیشتر میشود و نهادها و دستگاههای تبلیغاتی، فرهنگی و آموزشی در پر کردن این فاصله ناتوانتر و ناکارآمدتر میشوند، میل به کاربرد روشهای قهری برای کاهش این فاصله بیشتر میشود.
امروز سطح نارضایتی عمومی از شیوه اداره کشور بالاتر از گذشته است. مردم در تامین نیازهای اساسی خود درمانده شدهاند و هر روز سطح معیشتی آنان نازلتر می شود. جامعه ما درگیر مشکلاتی چون فقر و فساد فراگیر و گسترده، بیکاری و تورم مهارگسیخته، ناکارآمدی در اداره امور، بحران زیستمحیطی و مانند آن است. اکثریت مردم از این وضعیت ناراضیاند و به انحاء مختلف آن را ابراز کرده اند. آثار این وضعیت را میتوان در پدیدههایی مانند گرایش به مهاجرت به ویژه در بین نسل جوان و تحصیلکرده مشاهده کرد. افکار عمومی با این پرسش بدون پاسخ درگیر است که چرا مسئولان به جای آن که همت و منابع خود را مصروف حل این نوع مشکلات کنند، مسائل فرعی مثل کنترل حجاب را در اولویت گذاشتهاند که نهتنها رافع مشکلات موجود نیست، بلکه سطح تنش و ناامنی روانی در بین کثیری از زنان و دختران و خانوادههای آنان را افزایش میدهد. متاسفانه مسئولان و دستگاههای مسئول این نوع دغدغهها و پرسشهای افکار عمومی را پاسخ نمیدهند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/diebw9
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
مرگ غمانگیز مهسا امینی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد روی داد، افکار عمومی را جریحه دار کرد و موجب اندوه و فوران خشم در بین کثیری از مردم ایران شد. در اعتراض به این اتفاق ناگوار، احزاب سیاسی، گروهها و نهادهای مدنی، شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و دینی بیانیههای متعددی منتشر کردند. در فضای مجازی هم تعداد زیادی از افراد اندوه و خشم خود را از این اتفاق و نحوه عمل گشت ارشاد ابراز داشتند. گستردگی و شدت واکنش نسبت به این واقعه دردناک در اندازهای بود که معمولاً در مواقع مصیبتها و فاجعههای جمعی شاهد آن هستیم. این اتفاق، بخش بزرگی از ایرانیان را متاثر کرد، همدلی با خانواده قربانی را برانگیخت، موج انتقادات سهمگینی را به سوی گشت ارشاد روانه کرد و فوران خشم عمومی را موجب شد. متاسفانه این اتفاق در زنجیرهای از اتفاقات گذشته روی داده است و نمیتوان آن را حادثهای موردی و تصادفی دانست. این اولین مورد نیست ولی امیدواریم با تغییر رویهها، آخرین مورد از این دست حوادث باشد.
متاسفانه دستگاههای مسئول بیش از آن که به دنبال حل ریشهای این نوع مشکلات باشند، تمام تلاش خود را مصروف آن کردهاند که این حادثه را یک اتفاق طبیعی معرفی کنند. مسئولان بیشتر از آن که به افکار عمومی توضیحات قانعکننده بدهند و یا سعی کنند با بازماندگان قربانی همدلی کنند، واکنشهایی را ابراز میدارند که به افزایش خشم منجر میشود. امیدواریم دستور مقامات مبنی بر پیگیری موضوع و ارائه گزارش، ابعاد مختلف این اتفاق و نحوه روی دادن آن را روشن کند و پاسخی شفاف و قانعکننده به افکار عمومی ارائه شود. این نکته را نباید از نظر دور داشت که رویههای معمول در زمان خریدن و به فراموشی سپردن ماجرا موثر نیست، چنان که امروز هم مشاهده می کنیم اتفاقات گذشته از حافظه جمعی پاک نشده است و در هر فرصتی بازتولید میشود و پاسخ امروز مسئولان را با آن محک میزنند. تعویق موضوعات و بیاعتنایی به ارائه پاسخهای شایسته، مشکلی را حل نمیکند بلکه تهمانده اعتماد مردم به دستگاههای رسمی را از بین میبرد.
جدا از این نوع اقدامات رسمی و اداری، بهعنوان یک نهاد علمی، مسئولان کشور را به ریشهیابی این اتفاق و اتفاقات پیاپی دعوت میکنیم. ما بر این باوریم که این یک اتفاق موردی نیست بلکه نتیجه اجتنابناپذیر رویکردها و سیاستهایی است که به تحولات اجتماعی بیاعتناست. فیلم های متعددی که از برخوردهای گشت ارشاد با زنان و دختران در فضای عمومی منتشر شده است، حاکی از برخوردهای خشن، آن هم در ملاء عام است. ما به مدارک معتبر دسترسی نداریم که بدانیم در سالنهای گشت ارشاد چه گذشته و میگذرد ولی نمیتوانیم خوشبین باشیم که در غیاب چشم ناظر عمومی، برخورد ماموران با زنان و دختران گرفتار، متفاوت از رفتاری باشد که در ملاءعام انجام میشود. یکی از مهمترین ریشههای این نوع برخوردهای خشن زبانی و بدنی را باید در فاصله فزاینده بین ارزشهای حاکمیت با ارزشها و هنجارهای عمومی جامعه جستجو کرد. هر چه این فاصله بیشتر میشود و نهادها و دستگاههای تبلیغاتی، فرهنگی و آموزشی در پر کردن این فاصله ناتوانتر و ناکارآمدتر میشوند، میل به کاربرد روشهای قهری برای کاهش این فاصله بیشتر میشود.
امروز سطح نارضایتی عمومی از شیوه اداره کشور بالاتر از گذشته است. مردم در تامین نیازهای اساسی خود درمانده شدهاند و هر روز سطح معیشتی آنان نازلتر می شود. جامعه ما درگیر مشکلاتی چون فقر و فساد فراگیر و گسترده، بیکاری و تورم مهارگسیخته، ناکارآمدی در اداره امور، بحران زیستمحیطی و مانند آن است. اکثریت مردم از این وضعیت ناراضیاند و به انحاء مختلف آن را ابراز کرده اند. آثار این وضعیت را میتوان در پدیدههایی مانند گرایش به مهاجرت به ویژه در بین نسل جوان و تحصیلکرده مشاهده کرد. افکار عمومی با این پرسش بدون پاسخ درگیر است که چرا مسئولان به جای آن که همت و منابع خود را مصروف حل این نوع مشکلات کنند، مسائل فرعی مثل کنترل حجاب را در اولویت گذاشتهاند که نهتنها رافع مشکلات موجود نیست، بلکه سطح تنش و ناامنی روانی در بین کثیری از زنان و دختران و خانوادههای آنان را افزایش میدهد. متاسفانه مسئولان و دستگاههای مسئول این نوع دغدغهها و پرسشهای افکار عمومی را پاسخ نمیدهند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/diebw9
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
www.isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران درباره حوادث منجر به بروز اندوه و خشم عمومی
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
Social Tragedy of Reproducing Violence 2.pdf
69.7 KB
#یادداشت_ماه
💢تراژدی اجتماعی بازتولید و تداوم خشونت
🔺نگاهی به روندهای موجب فاجعه، به هنگام اندوه عمومی در مرگ دردناک مهسا (ژینا) امینی
اسمعیل خلیلی
26 شهریور 1401
yun.ir/o4lws8
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
💢تراژدی اجتماعی بازتولید و تداوم خشونت
🔺نگاهی به روندهای موجب فاجعه، به هنگام اندوه عمومی در مرگ دردناک مهسا (ژینا) امینی
اسمعیل خلیلی
26 شهریور 1401
yun.ir/o4lws8
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه آرش حیدری
yun.ir/nhcnd5
✍جریان زندگی
بسیاری از صاحبنظران، اتفاقات اخیر را در ذیل تقابل و شکافهای نسلی تحلیل میکنند و برخی هم از ظهور نسل «زد» در عرصه عمومی جامعه ایران حرف میزنند و دهه هشتادیها را مصداق این نسل میدانند. بهنظر شما آنچه در اعتراضات اخیر و شعارهای آن میبینیم یک مطالبه یا نبرد نسلی است که برآمده از وخیمشدن یک شکاف نسلی تاریخی است که حالا در تاریخ معاصر ما سر برآورده؟
اگر به خواست این جریان و شعارهایش نگاه کنیم کدامیک از آنها محدود به خواستههای یک نسل خاص میشود؟ این مطالبات از زمان مشروطه به این طرف به اشکال متفاوتی فریاد زده شده و خواستههایی انسانی است که نسلهای مختلف، در سطوح مختلف با آن همدل هستند. اینکه در زمانهای اعتراض، پیشانی یک جریان جوانان باشند چیز عجیب و غریبی نیست. بدیهی است در وضعیتهای اینچنینی جوانان وارد عرصه شوند که خواسته نسلهای مختلف را نمایندگی کنند. مسئله «زندگی» مسئله انسان و تاریخ تمدناش است.
من نام این جریان را میگذارم «جریان ضد محتسب». به قول حافظ: «خدا را محتسب ما را به آواز دف و نی بخش/ که ساز شرع از این افسانه بیقانون نخواهد شد». یا در جای دیگر: «بیا که رونق این کارخانه کم نشود/ به زهد همچو تویی به فسق همچو منی». یا «محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد/ قصه ماست که بر هر سر بازار بماند». این صدا صدای حافظ هم بود، صدای خیام، سعدی، مولانا و. . . هم بود. میخواهم بگویم این حرکت اعتراضی را نباید به تحلیلهای سطح پایین نسلی و تعابیری از این دست فروکاست. آنچه این روزها بهعنوان ضرورتهای زندگی مطرح میشود نه امروز که هزاران سال است که دارد به انواع و اشکال مختلفی فریاد زده میشود. اما بهنظر میرسد برای اولینبار در تاریخ ایران، با جریانی مواجهیم که یک سر علیه محتسب و محتسببازی است.
در مشروطه مطالبات متعددی طرح میشود که یکی از آن همین زندگی است. صدایی که میتوان از دهان روشنفکران، فعالان، ادبیات و نشریات مشروطه به وضوح آنها را شنید. صدایی که ذیل خواست «حرّیت» و «آدمیت» مطرح میشود، اما در کنار خواستها و نیروهای دیگر این صدای رهاییبخش شنیده میشود. اما در سال 1401 برای نخستینبار بهجای اینکه به اشکال استعاری (مثل حافظ، سعدی، مولانا، خیام و. . . ) به محتسب کنایه زده شود به شکل عینی و آشکارا در برابر محتسبگری سخن گفته میشود. شعار «زن، زندگی، آزادی» مسئله مرکزیاش خیلی روشن، خود زندگی و حق زندگی شاد است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/1474ea
@iran_sociology
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه آرش حیدری
yun.ir/nhcnd5
✍جریان زندگی
بسیاری از صاحبنظران، اتفاقات اخیر را در ذیل تقابل و شکافهای نسلی تحلیل میکنند و برخی هم از ظهور نسل «زد» در عرصه عمومی جامعه ایران حرف میزنند و دهه هشتادیها را مصداق این نسل میدانند. بهنظر شما آنچه در اعتراضات اخیر و شعارهای آن میبینیم یک مطالبه یا نبرد نسلی است که برآمده از وخیمشدن یک شکاف نسلی تاریخی است که حالا در تاریخ معاصر ما سر برآورده؟
اگر به خواست این جریان و شعارهایش نگاه کنیم کدامیک از آنها محدود به خواستههای یک نسل خاص میشود؟ این مطالبات از زمان مشروطه به این طرف به اشکال متفاوتی فریاد زده شده و خواستههایی انسانی است که نسلهای مختلف، در سطوح مختلف با آن همدل هستند. اینکه در زمانهای اعتراض، پیشانی یک جریان جوانان باشند چیز عجیب و غریبی نیست. بدیهی است در وضعیتهای اینچنینی جوانان وارد عرصه شوند که خواسته نسلهای مختلف را نمایندگی کنند. مسئله «زندگی» مسئله انسان و تاریخ تمدناش است.
من نام این جریان را میگذارم «جریان ضد محتسب». به قول حافظ: «خدا را محتسب ما را به آواز دف و نی بخش/ که ساز شرع از این افسانه بیقانون نخواهد شد». یا در جای دیگر: «بیا که رونق این کارخانه کم نشود/ به زهد همچو تویی به فسق همچو منی». یا «محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد/ قصه ماست که بر هر سر بازار بماند». این صدا صدای حافظ هم بود، صدای خیام، سعدی، مولانا و. . . هم بود. میخواهم بگویم این حرکت اعتراضی را نباید به تحلیلهای سطح پایین نسلی و تعابیری از این دست فروکاست. آنچه این روزها بهعنوان ضرورتهای زندگی مطرح میشود نه امروز که هزاران سال است که دارد به انواع و اشکال مختلفی فریاد زده میشود. اما بهنظر میرسد برای اولینبار در تاریخ ایران، با جریانی مواجهیم که یک سر علیه محتسب و محتسببازی است.
در مشروطه مطالبات متعددی طرح میشود که یکی از آن همین زندگی است. صدایی که میتوان از دهان روشنفکران، فعالان، ادبیات و نشریات مشروطه به وضوح آنها را شنید. صدایی که ذیل خواست «حرّیت» و «آدمیت» مطرح میشود، اما در کنار خواستها و نیروهای دیگر این صدای رهاییبخش شنیده میشود. اما در سال 1401 برای نخستینبار بهجای اینکه به اشکال استعاری (مثل حافظ، سعدی، مولانا، خیام و. . . ) به محتسب کنایه زده شود به شکل عینی و آشکارا در برابر محتسبگری سخن گفته میشود. شعار «زن، زندگی، آزادی» مسئله مرکزیاش خیلی روشن، خود زندگی و حق زندگی شاد است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/1474ea
@iran_sociology
@isa_ctc
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه یوسف اباذری
yun.ir/ct8f77
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هماکنون در منتهای حدت خود در خیابانهای ایران به چشم میخورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آنقدر عزا سرمان ریختهاند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بیپایان باشد با مرگ معصومانه و غمانگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هماکنون در خیابانها موج میزند.
این دو پدیده متناقض و مکمل هماند و نباید هیچکس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیقتری است که جامعهی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. میگویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکیاش گفت که امر مقدس مصالحهناپذیر است. جنگ مقدس میبایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفتهی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا میبایست هر آنچه را میپندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام میباید مصلحتها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحتاندیشی پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/q1ieeg
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه یوسف اباذری
yun.ir/ct8f77
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هماکنون در منتهای حدت خود در خیابانهای ایران به چشم میخورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آنقدر عزا سرمان ریختهاند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بیپایان باشد با مرگ معصومانه و غمانگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هماکنون در خیابانها موج میزند.
این دو پدیده متناقض و مکمل هماند و نباید هیچکس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیقتری است که جامعهی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. میگویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکیاش گفت که امر مقدس مصالحهناپذیر است. جنگ مقدس میبایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفتهی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا میبایست هر آنچه را میپندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام میباید مصلحتها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحتاندیشی پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/q1ieeg
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه مقصود فراستخواه
yun.ir/qrdej5
چرا با وجود حضور نسلهای مختلف در اعتراضات اخیر، اما بیش از همه دهه هشتادیها با خصوصیات خاصی که جسور بودن از آن جمله است، دیده میشوند؟
توجه به فرزندان و نسل جوانتر که بهطور خاص شامل دهه ۸۰ میشود، سالهاست در جامعه بیشتر شده است. شاید علت آن باشد که ما با یک امر موقت مواجه هستیم و پایداری در این سرزمین نمیبینیم. یکی از شاخصهای این جامعه آن است که فرد با بهرهگیری از یک سازوکار جبرانی، تلاش میکند برای غلبه بر این امر موقت، پایداری را از طریق فرزندانش ادامه دهد.
یک حس استیصالی در نسل ما وجود دارد که تداوم خود را جز در این دلبستگی نمیبینیم. شاید یک علت آن این است که سرمایههای اجتماعی رو به زوال است. به همین دلیل توجه خانواده به فرزندان معطوف شده است. در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان میدهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شدهاند و همچنان برای زندگی باید بکوشند.
به خصوص در جامعهای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعهای که از هرجومرج و ناکارآمدی رنج میبرد. اینجاست که سیاست زندگی و خودبیانی اهمیت پیدا میکند. والدین به عنوان کسانی که بیشتر خود بیانی فرزندان را میبینند، یک نوع حس غمخواری نسبت به آنها دارند. در جامعه تودهوار مسئولیت گم شده و همه اعم از روشنفکر، اصلاحطلب و رادیکال میگویند شرایط کنونی مسئولیت دیگری بوده است. ما اکنون دچار یک تروما هستیم.
حس میکنیم قربانی و نفرین شدهایم، این حس به نوعی در فرزندانمان دیده میشود. به همین دلیل است که این طور بازنمایی میکنیم که جوانترها و دهه هشتادیها آمدهاند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/x54264
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
🔸دیدگاه مقصود فراستخواه
yun.ir/qrdej5
چرا با وجود حضور نسلهای مختلف در اعتراضات اخیر، اما بیش از همه دهه هشتادیها با خصوصیات خاصی که جسور بودن از آن جمله است، دیده میشوند؟
توجه به فرزندان و نسل جوانتر که بهطور خاص شامل دهه ۸۰ میشود، سالهاست در جامعه بیشتر شده است. شاید علت آن باشد که ما با یک امر موقت مواجه هستیم و پایداری در این سرزمین نمیبینیم. یکی از شاخصهای این جامعه آن است که فرد با بهرهگیری از یک سازوکار جبرانی، تلاش میکند برای غلبه بر این امر موقت، پایداری را از طریق فرزندانش ادامه دهد.
یک حس استیصالی در نسل ما وجود دارد که تداوم خود را جز در این دلبستگی نمیبینیم. شاید یک علت آن این است که سرمایههای اجتماعی رو به زوال است. به همین دلیل توجه خانواده به فرزندان معطوف شده است. در این اعتراضات و نارضایتی جمعی اخیر، این موضوع خود را به شکل یک حس غمخواری والدین نسبت به فرزندان نشان میدهد و تصور آن است که آنها قربانی عقاید و باورهای ما شدهاند و همچنان برای زندگی باید بکوشند.
به خصوص در جامعهای که از انواع جهات ناکارآمد و بدقواره شده، هرج و مرج وجود دارد. جامعهای که از هرجومرج و ناکارآمدی رنج میبرد. اینجاست که سیاست زندگی و خودبیانی اهمیت پیدا میکند. والدین به عنوان کسانی که بیشتر خود بیانی فرزندان را میبینند، یک نوع حس غمخواری نسبت به آنها دارند. در جامعه تودهوار مسئولیت گم شده و همه اعم از روشنفکر، اصلاحطلب و رادیکال میگویند شرایط کنونی مسئولیت دیگری بوده است. ما اکنون دچار یک تروما هستیم.
حس میکنیم قربانی و نفرین شدهایم، این حس به نوعی در فرزندانمان دیده میشود. به همین دلیل است که این طور بازنمایی میکنیم که جوانترها و دهه هشتادیها آمدهاند.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/x54264
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#پیام_تسلیت
فرهیخته ارجمند، دکتر ناصر تکمیل همایون، استاد تاریخ و جامعهشناسی در سن ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. از ایشان دانشجویان بسیار و آثار ارزشمندی برجای مانده است.
انجمن جامعهشناسی ایران درگذشت این استاد فرزانه را به جامعه علمی و خانواده آن مرحوم تسلیت میگوید.
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
فرهیخته ارجمند، دکتر ناصر تکمیل همایون، استاد تاریخ و جامعهشناسی در سن ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. از ایشان دانشجویان بسیار و آثار ارزشمندی برجای مانده است.
انجمن جامعهشناسی ایران درگذشت این استاد فرزانه را به جامعه علمی و خانواده آن مرحوم تسلیت میگوید.
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
طرح درس دوره فرایند انجام پژوهش کیفی
◙ کلیات
▪️ مفاهيم پايه
1. هستي شناسي جنبش روش شناختی کیفی
2. معرفت شناسي جنبش روش شناختی کیفی
3. روش شناسي جنبش روش شناختی کیفی
پرسش های روش شناختی
◙ طبقه بندی پارادایمی در علوم اجتماعی بر اساس سه جنبش روش شناختی
▪️ جنبش کمی : پارادایمهای اثباتی ، پسا اثباتی ، خردگرایی انتقادی و واقع گرایی اجتماعی انتقادی
▪️جنبش کیفی : پارادایمهای تاویل گرایی کلاسیک و معاصر ، برساختی – تفسیری ، کنش متقابل نمادین گرایی ، پدیدارشناسی ، روش شناسی مردمی و نظریه ساختاریندی گیدنز
▪️جنبش ترکیبی : رویکردهای پراگماتیسم کلاسیک و نوپراگماتیسم
و
▪️ همینطور پارادایمهای انتقادی ( رویکردهای انتقادی ، فمینیسم و پست مدرن ) که گرچه نسبت به استفاده از روش های کمی بی توجه نیست ، اما تمرکز عمده آن بر روش شناسی کیفی است .
◙ نقش پژوهشگر در پژوهش کیفی
◙ جایگاه پرسش در پژوهش کیفی
◙ معرفی اهداف پژوهش کیفی
◙ آشنایی با استراتژی پژوهش کیفی
▪️ استراتژي استفهامي
◙ آشنایی با روش های نمونه گیری در پژوهش کیفی
◙ آشنایی با روشهاي گردآوري دادههاي كيفي :
مصاحبه ، روایت ،مشاهده، گروه های متمرکز ، ....
◙ آشنایی با روش های فنون تقليل داده ها در روشهاي كيفي :
آشنایی با انواع کدگذاری کیفی، فرایند پروراندن مفاهیم ، سنخ شناسی
◙ آشنایی با روش های تحلیل دادههای كيفي :
نظریه مبنایی ، تحلیل گفت و گو ، تحلیل گفتمان ، تحلیل ژانر ، تحلیل محتوا و ....
◙ آشنایی با روش های تحقیق كيفي :
روش تحقیق پدیدارشناختی، اتنومتدلوژی، تحقیق فمینیستی، تاریخی تطبیقی، تحقیق عملی مشارکتی،
مطالعه موردی ، مونوگرافی ، اتنوگرافی ، ......
◙ معیارهای سنجش کیفیت در پژوهش کیفی
◙ نحوه نگارش گزارش کیفی
@isa_ctc
◙ کلیات
▪️ مفاهيم پايه
1. هستي شناسي جنبش روش شناختی کیفی
2. معرفت شناسي جنبش روش شناختی کیفی
3. روش شناسي جنبش روش شناختی کیفی
پرسش های روش شناختی
◙ طبقه بندی پارادایمی در علوم اجتماعی بر اساس سه جنبش روش شناختی
▪️ جنبش کمی : پارادایمهای اثباتی ، پسا اثباتی ، خردگرایی انتقادی و واقع گرایی اجتماعی انتقادی
▪️جنبش کیفی : پارادایمهای تاویل گرایی کلاسیک و معاصر ، برساختی – تفسیری ، کنش متقابل نمادین گرایی ، پدیدارشناسی ، روش شناسی مردمی و نظریه ساختاریندی گیدنز
▪️جنبش ترکیبی : رویکردهای پراگماتیسم کلاسیک و نوپراگماتیسم
و
▪️ همینطور پارادایمهای انتقادی ( رویکردهای انتقادی ، فمینیسم و پست مدرن ) که گرچه نسبت به استفاده از روش های کمی بی توجه نیست ، اما تمرکز عمده آن بر روش شناسی کیفی است .
◙ نقش پژوهشگر در پژوهش کیفی
◙ جایگاه پرسش در پژوهش کیفی
◙ معرفی اهداف پژوهش کیفی
◙ آشنایی با استراتژی پژوهش کیفی
▪️ استراتژي استفهامي
◙ آشنایی با روش های نمونه گیری در پژوهش کیفی
◙ آشنایی با روشهاي گردآوري دادههاي كيفي :
مصاحبه ، روایت ،مشاهده، گروه های متمرکز ، ....
◙ آشنایی با روش های فنون تقليل داده ها در روشهاي كيفي :
آشنایی با انواع کدگذاری کیفی، فرایند پروراندن مفاهیم ، سنخ شناسی
◙ آشنایی با روش های تحلیل دادههای كيفي :
نظریه مبنایی ، تحلیل گفت و گو ، تحلیل گفتمان ، تحلیل ژانر ، تحلیل محتوا و ....
◙ آشنایی با روش های تحقیق كيفي :
روش تحقیق پدیدارشناختی، اتنومتدلوژی، تحقیق فمینیستی، تاریخی تطبیقی، تحقیق عملی مشارکتی،
مطالعه موردی ، مونوگرافی ، اتنوگرافی ، ......
◙ معیارهای سنجش کیفیت در پژوهش کیفی
◙ نحوه نگارش گزارش کیفی
@isa_ctc
دیدگاههای جامعهشناسان درباره اعتراضات اخیر
#یادداشت_ماه
✍ دیدگاه هادی خانیکی
yun.ir/0f2anf
🔸حس به حاشیه رانده شدن میتواند منشاء اعتراضات اخیر باشد
به نظر شما این نارساییها در کشور از چه زمانی ظهور و بروز پیدا کرد. ظاهرا در سالهای ابتدایی انقلاب، اقناع عمومی مناسبی در کشور صورت میگرفت و مردم هم همراهتر بودند. سپس سالهای پس از جنگ آغاز میشود، جنبش اصلاحات شکل میگیرد و...فکر میکنید این نارسایی از چه زمانی شکل گرفت و بروز بیماری وطن از چه دورهای آغاز شده است؟
یکی از تعابیری که در مورد جامعه ایران چه متفکران غیر ایرانی و چه ایرانی به کار بردهاند، جنبشی بودن جامعه ماست. جامعه ناآرام، جامعه سیال. جامعهای که واجد تواناییها و هوشمندیهای گفتمانی بسیاری است. ایران جامعهای است که برای بسیاری از تغییرات حداقل طی 150سال اخیر در مواجهه با تجدد پیشتاز است. به هر حال کشوری که در کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ «مشروطه» و «انقلاب اسلامی 57» را پشت سر گذاشته نشان میدهد که چقدر مطالبات بالا و والایی داشته و این مطالبات وقتی با شرایط سیاسی و حاکمیتی ناسازگار بوده، جامعه را به سمت انقلابها کشانده است. جدا از انقلابها هم جامعه را به سمت جنبشهای مختلف از جمله جنبش «ملی شدن صنعت نفت»، «15خرداد» و...کشانده است. اما چیزی که منشا بروز وضعیت کنونی شده به نظر من از آنجا آغاز میشود که تغییرات شتابناک و پردامنه جامعه ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/kllvza
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#یادداشت_ماه
✍ دیدگاه هادی خانیکی
yun.ir/0f2anf
🔸حس به حاشیه رانده شدن میتواند منشاء اعتراضات اخیر باشد
به نظر شما این نارساییها در کشور از چه زمانی ظهور و بروز پیدا کرد. ظاهرا در سالهای ابتدایی انقلاب، اقناع عمومی مناسبی در کشور صورت میگرفت و مردم هم همراهتر بودند. سپس سالهای پس از جنگ آغاز میشود، جنبش اصلاحات شکل میگیرد و...فکر میکنید این نارسایی از چه زمانی شکل گرفت و بروز بیماری وطن از چه دورهای آغاز شده است؟
یکی از تعابیری که در مورد جامعه ایران چه متفکران غیر ایرانی و چه ایرانی به کار بردهاند، جنبشی بودن جامعه ماست. جامعه ناآرام، جامعه سیال. جامعهای که واجد تواناییها و هوشمندیهای گفتمانی بسیاری است. ایران جامعهای است که برای بسیاری از تغییرات حداقل طی 150سال اخیر در مواجهه با تجدد پیشتاز است. به هر حال کشوری که در کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ «مشروطه» و «انقلاب اسلامی 57» را پشت سر گذاشته نشان میدهد که چقدر مطالبات بالا و والایی داشته و این مطالبات وقتی با شرایط سیاسی و حاکمیتی ناسازگار بوده، جامعه را به سمت انقلابها کشانده است. جدا از انقلابها هم جامعه را به سمت جنبشهای مختلف از جمله جنبش «ملی شدن صنعت نفت»، «15خرداد» و...کشانده است. اما چیزی که منشا بروز وضعیت کنونی شده به نظر من از آنجا آغاز میشود که تغییرات شتابناک و پردامنه جامعه ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه این مطلب را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/kllvza
@isa_ctc
@iran_sociology
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعه_شناسی_ایران