🔸حرکت علم با پوچی نهیلیسم همگام شده، در پی تسلط بر زمین می آید. اکنون بزرگ ترین نیرو به جریان در آمده است. هنگامی که تاریخ پیش رود و این دگرگونی بزرگ دیده شود بر سر آدمی چه خواهد آمد؟ آیا او نیز تغییر خواهد یافت؟ آیا از خویش فراتر خواهد رفت؟ آیا آدمی آمادگی آن را دارد که آنچه واقعا هست بشود؟ انسانی با ذهنی شفاف که قادر است تا بر هیچ تکیه زند و خویشتن را برتر از همگان قرار دهد، نه همچون انسانی که اکنون هست: بورژوای انتهای قرن نوزده که نیچه بخوبی آن را می شناسد، انسانی با هدف های خُرد، یقین های کوچک، شیطان صفت و ناتمام، او هنوز چیزی از آن حادثه نمی داند که به واسطه ی دست اندازی هایش در حال نزدیک شدن به اوست، حادثه ای فراتر از او و به دیگر سخن حادثه ای که به او قدرتی نامحدود می بخشد و در همان حال او را به اطاعتی وا می دارد که تا کنون ندیده است زیرا انسان باید آزادانه و بدون هیچ سنجه ای به خود و به جهان معنا بخشد.
✍️ #موریس_بلانشو، #ادبیات و مرگ، ص231، لیلا کوچک منش
https://goo.gl/CZ3vHD
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
✍️ #موریس_بلانشو، #ادبیات و مرگ، ص231، لیلا کوچک منش
https://goo.gl/CZ3vHD
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
ادبیات، به منزله ی کلام مشترک، با پایانی آغاز می کند که تنها همان امکان درک کردن می دهد. برای سخن گفتن، لازم است مرگ را ببینیم، مرگ را پشت سر خود ببینیم. وقتی سخن می گوییم، به گوری تکیه می کنیم، و این خلاء گور همان است که حقیقت زبان را می سازد، اما خلاء، در عین حال، واقعیت است و مرگ هستی می شود. هستی هست_یعنی حقیقتی منطقی و بیان نشدنی_و دنیایی هست، زیرا ما می توانیم چیزها را ویران سازیم و وجود را معلق داریم. بدین لحاظ است که می توان گفت هستی هست زیرا نیستی هست.
#موریس_بلانشو | #ادبیات | #مباحث_نظری_ادبیات | #جامعه_شناسی_ادبیات
https://goo.gl/65bZ3d
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
#موریس_بلانشو | #ادبیات | #مباحث_نظری_ادبیات | #جامعه_شناسی_ادبیات
https://goo.gl/65bZ3d
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q