جامعه‌شناسی
39.4K subscribers
3.51K photos
482 videos
145 files
2.44K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
من مارکسی را در نظر دارم که، اگر اختیارگرا نباشد، لااقل می‌گوید انسان‌ها قادرند به‌طور جمعی تصمیم بگیرند تا جهت اوضاع را عوض کنند. مارکس منتقد سوسیالیسم تخیلی بود چون فکر می‌کرد به جایی که شما هستید کاری ندارد. مارکس گفت باید تحلیل کنید کجا هستید، ببینید چه چیزی در دسترس‌تان است و آن‌وقت بکوشید چیزی از بیخ‌و‌بن متفاوت بسازید.

#دیوید_هاروی

کانال جامعه شناسی @IranSociology
📝 خلاصه ای از فصل 18 ام جامعه شناسی آنتونی گیدنز
#علیرضا_عربیان

@IranSociology

⚠️ شهرنشینی و محیط زیست مصنوعی

#دیوید_هاروی
شهر نشینی یکی از جنبه های محیط زیست مصنوعی است که با گسترش سرمایه صنعتی بوجود آمده است. در جوامع سنتی، شهر و روستا به وضوح از هم متمایز بودند و در دنیای مدرن، صنعت موجب مخدوش شدن تفکیک میان شهر و روستا میشود و این فرآیند موجب کمرنگ شدن تفاوت شیوه های زندگی اجتماعی مردم شهری و روستایی میشود. در شهرنشینی مدرن، مکان پیوسته تجدید ساختار میابد. این فرایند به واسطه تصمیم شرکت های بزرگ درباره محل استقرار کارخانه ها و مراکز تحقیق و توسعه و سایر تاسیساتشان . به واسطه کنترل و نظارتی که حکومت روی زمین و فعالیت صنعتی دارد و نیز به واسطه فعالیت های سرمایه گذاران خصوصی که به خرید و فروش خانه ها و املاک میپردازند، تعیین میشود.

#مانوئل_کاستلز
تاکید میکند که شکل فضایی و مکانی یک جامعه پیوند تنگاتنگی با مکانسیم های کلی توسعه ان جامعه دارد. برای فهمیدن ماهیت شهر ها ما باید فرآیند های ایجاد و دگرگون شدن شکل های فضایی شهر ها را درک کنیم. طرح کلی و خصوصیات معماری شهر ها و محله ها تجلی تضاد و نبرد میان گروه های مختلف در جامعه است. او بر خلاف جامعه شناسان مکتب شیکاگو، نه تنها شهر را جایگاه مشخص و جداگانه ای میداند، بلکه همچنین شهر را بخش تفکیک ناپذیر فرآیند مصرف جمعی تلقی میکند که به نوبه خود جزو جنبه های ذاتی سرمایه داری صنعتی اند. همچنین شکل فیزیکی شهر ها هم محصول نیرو های بازار است و هم محصول قدرت یک حکومت. مطالعه شهری برانگیزنده طیفی از جنبش های اجتماعی است که هدفشان بهبود شرایط مسکن، اعتراض به آلودگی هوا، دفاع از پارک ها و فضای سبز و مبارزه با توسعه ساخت و ساز هایی است که طبیعت یک منطقه را برهم میزند.

در نهایت کاستلز و هاروی که شهر ها محیط هایی سر و پا مصنوعی اند که به دست مردم ساخته میشوند، حتی اکثر نواحی روستایی نیز از تاثیر دخالت بشر و فناوری های مدرن مصون نمانده اند، زیرا فعالیت بشر موجب تغییر شکل و تغییر نظم و ترتیب جهانی شده است.

📝 ارزیابی (هاروی و کاستلز)
آثار هر دو تاثیر مهمی بر جهت گیری جدید تحلیل های شهری داشته است:
1. دیدگاه های این دو تن توجه چندانی به فرآیند های مکانی طبیعی ندارد بلکه بر چگونگی انعکاس یافتن نظام ها قدرت اقتصادی و اجتماعی، در زمین های شهری و محیط زیست مصنوعی تاکید میکند؛

2. دیدگاه های آنها را میتوان با هم ترکیب کرد تا تصویر جامع و کاملی از فرآیند های شهری بدست آید.

کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
📕 تاریخ مختصر نئولیبرالیسم
✍️ #دیوید_هاروی

#نئولیبرالیسم، نظریه‌ای که مبادله‌ی مبتنی بر بازار را یک نظام اخلاقی می‌داند که می‌تواند رهنمونی برای همه‌ی کنش‌های انسانی باشد، از حدود دهه‌ی 1970 بر اندیشه و عمل بسیاری از رهبران و مردم کشورهای جهان حاکم شده است. این نظریه بر بازنگری قدرت‌های دولت و به ویژه بر خصوصی‌سازی، اداره‌ی امور مالی، و فرآیندهای بازار تاکید می‌کند. براساس اصول نئولیبرالیسم، از یک سو مداخله‌ی دولت در اقتصاد به حداقل می‌رسد و از سوی دیگر تعهدات آن در مورد تامین رفاه شهروندانش کاهش می‌یابد. دیوید هاروی استاد ممتاز دانشگاه نیویورک و مولف کتاب‌های «وضعیت پسامدرنیته»، «امپریالیسم نوین» و «از حق به شهر تا شهرهای شورشی» در کتاب حاضر داستان سیاسی اقتصادی خاستگاه نئولیبرالیسم و گسترش آن در سطح جهان را بازگو می‌کند. اگرچه از مارگارت تاچر، نخست وزیر پیشین بریتانیا و رونالد ریگان رییس جمهوری سابق ایالات متحده آمریکا، به عنوان بانیان اصلی چرخش نئولیبرالی نام می‌برند، هاروی نشان می‌دهد که چگونه مجموعه‌ای از نیروها، از شیللی تا چین و از نیویورک تا مکزیکو سیتی، در این فرآیند نقش داشته‌اند. دیوید هاروی شاهکار دیگری آفریده است. اوتوصیفی بسیار زنده، خواندنی، جامع، و انتقادی از آن‌چه می‌توان «وضعیت نئولیبرالیسم» نامید عرضه کرده و خاستگاه‌های آن را افشا کرده است. هاروی گسترش نئولیبرالیسم در جهان را دنبال می‌کند و آثار ویران کننده‌ی آن بر اکثریت بزرگی از مردم در همه کشورها را آشکار می‌سازد.

در این لینک سفارش دهید:
http://bit.ly/2NNUyQZ

📚کتابهای بیشتر در برخط‌بوک👇
www.barkhatbook.com
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
http://bit.ly/2NNUyQZ

#هرروز_یک_کتاب
📃سیاست ضد سرمایه‌داری در زمانه‌ی کرونا
✍️
#دیوید_هاروی


⚠️اگر بخواهم برای طبیعت شخصیت انسانی و استعاری قائل شوم، نتیجه میگیرم که کووید-19 انتقام طبیعت است،‌ به خاطر بیش از چهل سال سوءرفتار متجاوزانه و شرم‌آور با آن توسط بهره‌کشی نولیبرال وحشی و بی‌قاعده...

‼️وقتی برای اولین بار درباره‌ی گسترش ویروس کرونا در چین شنیدم، بی‌درنگ به تبعات آن برای پویایی جهانی انباشت سرمایه فکر کردم. مطالعاتم درباره‌ی الگوی اقتصادی به من می‌گفت که انسداد در تداوم گردش سرمایه به ارزش‌زدایی منتهی خواهد شد و تعمیق ارزش‌زدایی‌ها هشداری برای آغاز بحران‌ها خواهد بود.

‼️سرمایه‌گذاری در آمادگی برای بحران سلامت عمومی سود اندکی دارد. آن‌ها علاقه‌ی بسیاری به طراحی درمان‌ها دارند. ما هرچه بیمارتر باشیم، آن‌ها درآمد بیش‌تری دارند.

‼️این وضعیت چقدر ادامه خواهد داشت؟ می‌تواند بیش از یک سال باشد و هرقدر که بیش‌تر طول بکشد، ارزش‌زدایی بیش‌تر خواهد بود. ازجمله در نیروی کار. در صورت عدم دخالت کلان دولت تقریباً مطمئنم بیکاری به سطحی قابل‌مقایسه با دهه‌ی سی قرن بیستم خواهد رسید.

📃متن کامل را اینجا بخوانید


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃لحظه پوپولیستی و توهم آینده
✍️ #محمد_هدایتی

1- تصور دوران پس از کرونا، این‌که چه تفاوتی نسبت به دوران پیشین خواهد داشت، خود به خوش‌بینی‌ها و البته توهماتی دامن زده است. این توهم از یک سو ناشی از روندهایی بود که پیش از شیوع کرونا حاکم بودند و از سوی دیگر محصول آن چیزی است که در ظاهر و از زمان شروع این ویروس بروز یافته است.

2- از یک سو حاصل نوعی استیصالِ تمام عیار در جوامع است. استیصالی محصول ناامنیِ اقتصادی و روانی که زندگی بخش بزرگی از مردم در جوامع مختلف را به مخاطره انداخته است. نرخ‌های بیکاری بالا، بی‌پاسخ ماندن بسیاری از نیازهای اساسی، نابرابری فزاینده و بحران در سازوکارهای انتخاباتی/دموکراتیک، جوامع معاصر را با بحران‌هایی جدی روبرو ساخته‌اند. کار به جای رسیده بود که این اواخر، مردم خیال می‌کردند/می‌کنند که وضعیت دیگر بدتر از این نمی‌شود. این خیال با نوعی باور ایدئولوژیک گره خورده است؛ این‌که بالاخره از یک جایی، که احتمالا این‌جا و اکنون است، سیاست‌مداران، اهالی قدرت و اساساً نگهبانان وضع موجود به کمک ما می‌آیند. نمی‌گذارند وضع بدتر از این شود. شاید این کمک ناشی از احساس خطر باشد. بهرحال این خیال پرورانده می‌شد که ما در بدترینِ وضعیت‌ها هستیم و لاجرم تغییری مثبت حاصل می‌شود.

3- مورد دیگر به خود وضعیت کرونایی ارجاع دارد. برخی، در این روزها و ماه‌ها، حضور پررنگ‌تر دولت‌ها، و اعلام نوعی «وضعیت استثنایی» از جانب آن‌ها را با احتمال تغییر در سیاست‌های نئولیبرالی همراه می‌دانند. انگار که زین پس، در دوران #پسا_کرونا، دولت‌ها، این بار به نمایندگی از مردم و در راستای منافع عموم، پا به میدان می‌گذارند. سیاست‌های نئولیبرالی عقب می‌نشینند و از چیزهایی مثل آموزش، بهداشت و مسکن کالازدایی می‌شود. خوش‌بینی‌ها، از فردایی متفاوت و البته بهتر سخن به میان می‌آوردند. در واقعیت اما، هیچ شاهدی برای صحه گذاردن بر این خوش‌بینی‌ها وجود ندارد.

4- راست است که ما به تعبیر شانتال موفه در «لحظه پوپولیستی» هستیم. آن معنای مرسوم و سراسر منفی از پوپولیسم را فراموش کنید. لحظه پوپولیستی لحظه‌ای است که گفتار مسلط، گفتارِ مشروعیت دهنده به سازوکارهای موجود، خود بحرانی می‌شود، مشروعیتش را از دست می‌دهد. سال‌های ابتدایی دهه 1970 لحظه‌ای پوپولیستی بود. دولت رفاهِ پس از جنگ جهانی دوم در بحران بود، دولت رفاهی که برای نزدیک به سه دهه تلفیقی بین نیروی کار و سرمایه ایجاد کرده و مبتنی بر تامین حداقل‌های زندگی بود. از تورم و رکود آن دوره سخن می‌گویند. برخلاف روایت غالب، بدیل آن وضعیت تنها نئولیرالیسم نبود. #دیوید_هاروی نشان می‌دهد که اتفاقاً گفتارهای برابری خواهانه حضور پررنگی داشتند. اما در لحظه پوپولیستی، نئولیبرالیسمِ تاچری-ریگانی پیروز بازی شد. یک پیروزیِ آن زمان تمام عیار که گویا پایان تاریخ بود. آن‌ها برای چند دهه، فراتر از ملاحظات مالی و سرمایه‌پرورانه، ذهنیتِ اقتصادی اجتماعی را در غرب تغییر دادند. وقتی از مارگارت تاچر پرسیدند که مهم‌ترین دستاورد خود را چه می‌داند، با نخوت اعلام کرد که «حالا دشمنان‌مان مثل ما فکر می‌کنند». و آن دشمنان خیالی #تونی_بلر بود و حزب #کارگر انگلستان که این سال‌ها بی‌خاصیت‌تر از هر زمانی شده بود.

5- نئولیبرالسیم، به مثابه گفتار غالب در این چند دهه، پس از ورشکستگیِ سال 2008 و اتفاقات اخیر در وضعیتی بحرانی ست. مورد کرونا نشان داد که نظام بهداشتیِ مبتنی بر بازار آزاد، و مقررات زدایی شده چقدر ناتوان و ناکارآمد [این واژه مورد علاقه خود آن‌ها] است و عملاً تنها نظام بهداشتی اغنیا است. اما وجود و به رسمیت‌شناسیِ این بحران به منزله این نیست که حتما بدیلی برابری خواه و عادلانه‌تر جایگزین خواهد شد.

6- ورود بیشتر دولت هیچ به معنای عدالت بیشتر، به معنای توزیع عادلانه‌تر و زندگی‌های بهتر نیست. دولت در سال 2008، همچون کارگزارِ باوفای سرمایه به میان آمد و با تزریق میلیاردها دلار پول موسسات مالی را نجات داد. شاید حالا پس از کرونا، باز هم وارد شود و این بار ضررهای آن‌ها را به شکل دیگری جبران کند، با فشار بیشتر بر مردم. این توهمات و خوش‌بینی‌های امروز، خطرناکند و نسبتی با آن‌چه در جریان است ندارند. ما بیشتر از هر زمانی به «بدبینی فکر و خوش بینی اراده» نیازمندیم.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.