📝 آیا افرادی که فکر می کنند می توانند چندین کار را انجام دهند خودشان را فریب میدهند؟
✍️ لویئس دلنر
♻️ برگردان: #حمیده_محمدزاده
@IranSociology
🔸 همه ما سعی کرده ایم چندین کار در یک دفعه انجام بدهیم. این این درست است، یا بهتر این است تنها روی یک کار در یک زمان تمرکز داشته باشیم؟ امکان دارد زمانی که شما این مطلب را می خوانید در حال کنفرانس تلفنی، تاب دادن فرزنداتان یا هردو باشید. اما آیا انجام دادن چندین کار با هم واقعاً ایده خوبی است یا اینکه ما را متقاعد می کند که اگر در یک زمان بر روی یک کار تمرکز کنیم آن را آهسته تر و بهتر انجام خواهیم داد؟
🔸 راه حل
روانشناسان می گویند تحقیقات قوی که فقط به یک کار توجه بیشتری می کنند باعث بهبودی عملکردشان شده است. آنها استدلال می کنند که انسان ها وظایف (کارهای) به سرعت پشت سرهم را نسبت به وظایف همزمان به خوبی انجام می دهند. توجوانان اصرار دارند که این خوب است درحالی که پیام کوتاه می فرستند و یوتیوب را تماشا می کنند بیندیشند- اما آنها در اشتباه هستند. در 2009، تیم تحقیقاتی استنفورد که توسط کلیفورد ناس رهبری می شد در یک سری از آزمایشات کسانی که وظایف چندگانه رسانه ای سنگین و سبک را انجام می دهند را مقایسه کردند. ناس فکر می کرد کسانی که وظایف چندگانه سنگینی را انجام می دهند باید در سازماندهی، ذخیره اطلاعات بهتر باشند و حافظه فوق العاده ای نیز داشته باشند، اما مشخص شد که عکس (خلاف) آن درست بود. وقتی گروه ها ترتیبی از شکل های رنگی را نشان دادند و از آنها خواستند موقعیت آنها را به یاد بیاورند و دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که چندین کار را باهم انجام می دانند نتوانستند چنین کاری را انجام دهند. آنها به طور مداوم پریشان بودندو توانایی انها در تغییر بین وظایف، فیلتر کردن اطلاعات بی ربط و به یادآوردن آنچه دیده بودند بدتر از کسانی بود که وظایف چندگانه سبکی انجام می دهند.
🔸 تیمی از دانشگاه یوتا که توسط دیوید استرایر رهبری می شد، افرادی را که در حین رانندگی از تلفن همراه استفاده می کردند، بررسی کرده اند و پی برده اند که بیشتر از دوبار احتمال داشت که علایم توقف را نادیده بگیرند. در بررسی بعدی، استرایر پی برده اس تافرادی که بیشتر احتمال دارد چندین کار با هم انجام دهند آنهایی هستند که فکر می کنند در این کار ماهر هستند. 70 درصد از 310 دانشجوی بررسی او فکر می کردند آنها بالاتر از حد متوسط در وظایف چندگانه بودند. افردای که چندوظیفه ای بودند در مقایسه با کسانی که در یک زمان فقط یک شغل داشتند سطوح بالایی از رفتارهای تکانشی را داشتند وبه طور نامتناسب تلاش می کردند. استفاده از موبایل حتی زمانی که دست ها آزاد هستند، در حالیکه رانندگی مدت زمانی را که به ترمز اضطراری نیاز هست به تاخیر می اندازد و نیمی از اطلاعات که رانندگان به آن آگاه هستند. اما استرایر نشان داده است که افراد به طور مداوم بیش از اندازه برآورد کرده اند که زمانی که با تلفن صحبت می کردند، خوب رانندگی می کرده اند.
🔸 تحقیق ناس نشان می دهد که ما باید باید 20 دقیقه را صرف یک کار بکنیم و بعد به کار دیکری بپردازیم، به جای اینکه بین دوکار با سرعت هر چه بیشر حرکت کنیم. آزمایشاتی که توانایی یادآوری اشکال را اندازه گیری می کنند از تحقیق درباره وظایف چندگانه زندگی واقعی کمتر جالب هستند، اما شواهد نشان می دهند که کا خودمان را فریب می دهیم اگر فکر کنیم در زمان واحد بتوانیم بیشتر از یک کار را به خوبی انجام دهیم. تحقیقات اندکی نشان می دهند که زنان ممکن است تاحدود کمی در این کار بهتر باشند، اما تعداد کمی از ما طور طبیعی اینگونه هستیم. تحقیق استرایر نشان می دهد که برخی افراد "سوپر تسکر" هستند، کسی که به بهترین نحو می تواند چندین کار را با هم انجام دهد. بقیه فقط می تواند در یک زمان به یک کار بچسبند.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
#روانشناسی_اجتماعی
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
✍️ لویئس دلنر
♻️ برگردان: #حمیده_محمدزاده
@IranSociology
🔸 همه ما سعی کرده ایم چندین کار در یک دفعه انجام بدهیم. این این درست است، یا بهتر این است تنها روی یک کار در یک زمان تمرکز داشته باشیم؟ امکان دارد زمانی که شما این مطلب را می خوانید در حال کنفرانس تلفنی، تاب دادن فرزنداتان یا هردو باشید. اما آیا انجام دادن چندین کار با هم واقعاً ایده خوبی است یا اینکه ما را متقاعد می کند که اگر در یک زمان بر روی یک کار تمرکز کنیم آن را آهسته تر و بهتر انجام خواهیم داد؟
🔸 راه حل
روانشناسان می گویند تحقیقات قوی که فقط به یک کار توجه بیشتری می کنند باعث بهبودی عملکردشان شده است. آنها استدلال می کنند که انسان ها وظایف (کارهای) به سرعت پشت سرهم را نسبت به وظایف همزمان به خوبی انجام می دهند. توجوانان اصرار دارند که این خوب است درحالی که پیام کوتاه می فرستند و یوتیوب را تماشا می کنند بیندیشند- اما آنها در اشتباه هستند. در 2009، تیم تحقیقاتی استنفورد که توسط کلیفورد ناس رهبری می شد در یک سری از آزمایشات کسانی که وظایف چندگانه رسانه ای سنگین و سبک را انجام می دهند را مقایسه کردند. ناس فکر می کرد کسانی که وظایف چندگانه سنگینی را انجام می دهند باید در سازماندهی، ذخیره اطلاعات بهتر باشند و حافظه فوق العاده ای نیز داشته باشند، اما مشخص شد که عکس (خلاف) آن درست بود. وقتی گروه ها ترتیبی از شکل های رنگی را نشان دادند و از آنها خواستند موقعیت آنها را به یاد بیاورند و دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که چندین کار را باهم انجام می دانند نتوانستند چنین کاری را انجام دهند. آنها به طور مداوم پریشان بودندو توانایی انها در تغییر بین وظایف، فیلتر کردن اطلاعات بی ربط و به یادآوردن آنچه دیده بودند بدتر از کسانی بود که وظایف چندگانه سبکی انجام می دهند.
🔸 تیمی از دانشگاه یوتا که توسط دیوید استرایر رهبری می شد، افرادی را که در حین رانندگی از تلفن همراه استفاده می کردند، بررسی کرده اند و پی برده اند که بیشتر از دوبار احتمال داشت که علایم توقف را نادیده بگیرند. در بررسی بعدی، استرایر پی برده اس تافرادی که بیشتر احتمال دارد چندین کار با هم انجام دهند آنهایی هستند که فکر می کنند در این کار ماهر هستند. 70 درصد از 310 دانشجوی بررسی او فکر می کردند آنها بالاتر از حد متوسط در وظایف چندگانه بودند. افردای که چندوظیفه ای بودند در مقایسه با کسانی که در یک زمان فقط یک شغل داشتند سطوح بالایی از رفتارهای تکانشی را داشتند وبه طور نامتناسب تلاش می کردند. استفاده از موبایل حتی زمانی که دست ها آزاد هستند، در حالیکه رانندگی مدت زمانی را که به ترمز اضطراری نیاز هست به تاخیر می اندازد و نیمی از اطلاعات که رانندگان به آن آگاه هستند. اما استرایر نشان داده است که افراد به طور مداوم بیش از اندازه برآورد کرده اند که زمانی که با تلفن صحبت می کردند، خوب رانندگی می کرده اند.
🔸 تحقیق ناس نشان می دهد که ما باید باید 20 دقیقه را صرف یک کار بکنیم و بعد به کار دیکری بپردازیم، به جای اینکه بین دوکار با سرعت هر چه بیشر حرکت کنیم. آزمایشاتی که توانایی یادآوری اشکال را اندازه گیری می کنند از تحقیق درباره وظایف چندگانه زندگی واقعی کمتر جالب هستند، اما شواهد نشان می دهند که کا خودمان را فریب می دهیم اگر فکر کنیم در زمان واحد بتوانیم بیشتر از یک کار را به خوبی انجام دهیم. تحقیقات اندکی نشان می دهند که زنان ممکن است تاحدود کمی در این کار بهتر باشند، اما تعداد کمی از ما طور طبیعی اینگونه هستیم. تحقیق استرایر نشان می دهد که برخی افراد "سوپر تسکر" هستند، کسی که به بهترین نحو می تواند چندین کار را با هم انجام دهد. بقیه فقط می تواند در یک زمان به یک کار بچسبند.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
#روانشناسی_اجتماعی
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvdsjE0JsdJd3Q
📝#تماسهای_شبکهای و تجربه ی عشق سیّال
✏️#محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹مقدمه
در طی سالهای اخیر، همه ی جوامع به درجات متفاوت با ظهور و گسترش رسانه های مجازی مواجه شدهاند. پدیدار شدن مفاهیمی مانند جهانی شدن، اجتماع مجازی، جامعه ی اطلاعاتی، جامعه ی شبکه ای و فضای سایبر بر این واقعیت دلالت دارد که تکنولوژیهای ارتباطی، صورتبندی تازه ای از حیات اجتماعی را پدید آورده اند (نجفی،1383: 16). جامعه ایران نیز از این تحولات بی بهره نبوده است. امروزه در ایران استفاده ی همگانی از رسانه های مجازی و به خصوص اینترنت به یک واقعیت انکارناپذیر تبدیل شده است. بر اساس آمار سایت جهانی اینترنت در ژوئن 2014 میلادی 45 میلیون کاربر اینترنتی در ایران وجود داشتند که بیش از 40 درصد کل کاربران اینترنت در خاورمیانه و 6/1 درصد از کل کاربران جهان را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که در همین سال ایران 34 درصد جمعیت خاورمیانه و 12/1 درصد کل جمعیت دنیا را تشکیل میداد. همچنین در دسامبر 2013 میلادی، ایران از بین 20 کشوری که بیشترین کاربران اینترنتی را دارند در ردۀ سیزدهم قرار گرفته است (آمار جهانی اینترنت 2015).
نکتۀ درخور توجه این است که «برخلاف اینکه ایرانیها در طول تاریخ نسبت به ورود مصنوعات غربی مقاومت نشان داده اند، اما در برابر تکنولوژیهای ارتباطی جدید مقاومت خاصی ابراز نکردند. شاید سرعت تغییر این تکنولوژیها به اندازه ای بود که مجال تردید و چند و چون را از مردم گرفته است. شاید هم این سازگاری، نشانهی آمادگی مردم برای قبول [ویژگیها و پیامدهای] محصولات مدرن باشد» (فاضلی،1385: 34).
از جمله پیامدهای ورود تکنولوژیهای ارتباطی جدید بر حیات اجتماعی معاصر، تغییر شکل نوع و نحوه ارتباطات بین دوجنس، و یا به قول آنتونی گیدنز (1992) «دگردیسی صمیمیت» بین آنها، بوده است. امروزه در سایه تحولات شگفت انگیز تکنولوژیهای رسانهای و به ويژه اينترنت، شاهد شکل گیری نوع جدیدی از تعاملات بین دختران و پسران و به ویژه رابطههای پیش از ازدواج هستیم که با شکلهای سنتی این رابطهها تفاوتهایی اساسی دارند. گسترش اينترنت همراه با تغيير ارزشها، نگرشها و كنشهاي افراد در روابط بين فردي، سبكهاي متفاوتي از آشنایی و دوستی بین دو جنس را رقم زده و مرزبنديهاي سنتي و مدرن رايج در جامعه را درهم شكسته است. این نوع آشناییها و رابطهها را جامعهشناس لهستانی زیگمونت باومن (2003) #تماسهای_شبکهای نامیده است.
📜 متن کامل را در فایل #pdf زیر مطالعه کنید.
🌏جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
✏️#محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹مقدمه
در طی سالهای اخیر، همه ی جوامع به درجات متفاوت با ظهور و گسترش رسانه های مجازی مواجه شدهاند. پدیدار شدن مفاهیمی مانند جهانی شدن، اجتماع مجازی، جامعه ی اطلاعاتی، جامعه ی شبکه ای و فضای سایبر بر این واقعیت دلالت دارد که تکنولوژیهای ارتباطی، صورتبندی تازه ای از حیات اجتماعی را پدید آورده اند (نجفی،1383: 16). جامعه ایران نیز از این تحولات بی بهره نبوده است. امروزه در ایران استفاده ی همگانی از رسانه های مجازی و به خصوص اینترنت به یک واقعیت انکارناپذیر تبدیل شده است. بر اساس آمار سایت جهانی اینترنت در ژوئن 2014 میلادی 45 میلیون کاربر اینترنتی در ایران وجود داشتند که بیش از 40 درصد کل کاربران اینترنت در خاورمیانه و 6/1 درصد از کل کاربران جهان را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که در همین سال ایران 34 درصد جمعیت خاورمیانه و 12/1 درصد کل جمعیت دنیا را تشکیل میداد. همچنین در دسامبر 2013 میلادی، ایران از بین 20 کشوری که بیشترین کاربران اینترنتی را دارند در ردۀ سیزدهم قرار گرفته است (آمار جهانی اینترنت 2015).
نکتۀ درخور توجه این است که «برخلاف اینکه ایرانیها در طول تاریخ نسبت به ورود مصنوعات غربی مقاومت نشان داده اند، اما در برابر تکنولوژیهای ارتباطی جدید مقاومت خاصی ابراز نکردند. شاید سرعت تغییر این تکنولوژیها به اندازه ای بود که مجال تردید و چند و چون را از مردم گرفته است. شاید هم این سازگاری، نشانهی آمادگی مردم برای قبول [ویژگیها و پیامدهای] محصولات مدرن باشد» (فاضلی،1385: 34).
از جمله پیامدهای ورود تکنولوژیهای ارتباطی جدید بر حیات اجتماعی معاصر، تغییر شکل نوع و نحوه ارتباطات بین دوجنس، و یا به قول آنتونی گیدنز (1992) «دگردیسی صمیمیت» بین آنها، بوده است. امروزه در سایه تحولات شگفت انگیز تکنولوژیهای رسانهای و به ويژه اينترنت، شاهد شکل گیری نوع جدیدی از تعاملات بین دختران و پسران و به ویژه رابطههای پیش از ازدواج هستیم که با شکلهای سنتی این رابطهها تفاوتهایی اساسی دارند. گسترش اينترنت همراه با تغيير ارزشها، نگرشها و كنشهاي افراد در روابط بين فردي، سبكهاي متفاوتي از آشنایی و دوستی بین دو جنس را رقم زده و مرزبنديهاي سنتي و مدرن رايج در جامعه را درهم شكسته است. این نوع آشناییها و رابطهها را جامعهشناس لهستانی زیگمونت باومن (2003) #تماسهای_شبکهای نامیده است.
📜 متن کامل را در فایل #pdf زیر مطالعه کنید.
🌏جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
IJCR3021466278200.pdf
768.1 KB
📝تماس های شبکه ای و تجربه عشق سیال
✏️#محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
متن کامل #pdf
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✏️#محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
متن کامل #pdf
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📝مطالعه گمنامی در روابط اینترنتی و عوامل جامعهشناختی مؤثر بر آن
✏️ #محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
اینترنت به عنوان پدیدۀ جدید در عصرحاضر، بخش مهمی از زندگی روزانه افراد را در برگرفته است و توسط میلیونها نفر برای برقراری ارتباط و به دست آوردن اطلاعات به کار گرفته میشود. این رسانه، جهان (فضا یا محیط) جدیدی را به موازات جهان واقعی به وجود آورده که بی مرز، بی مکان و به تعبیر دقیقتر «جهان مجازی» نام گرفته است. در این محیط، عامل زمان و مکان کمرنگ شده و دوری و نزدیکی به عنوان عاملی خنثی در ارتباطات محلی و جهانی محسوب میشود و فضای ارتباطی جدیدی پدید آمده که صنعت جدیدی از ارتباطات به نام ارتباط همزمان را رقم زده است (جونز،2004: 21, معیدفر،1384: 14).
سنگ بنای فرهنگ اینترنت، گمنامی، ارتباطات ناشناس و ایفای نقش در فضای مجازی است. محیط اینترنتی به طور منحصر به فردی برای ارتباطات گمنام و یا با نام مستعار مناسب است. کاربران برخط در مورد اینکه چه مقدار اطلاعات درباره خودشان بدهند و یا ناشناس باقی بمانند، مختار هستند؛ همچنین میتوانند پناهگاهی را برای خود پشت یک نام مستعار انتخاب کنند. این نوع از هویتزایی (هویت گمنام و با نام مستعار)، پیامدهای پیچیدهای دارد؛ از یک طرف، ارتباطات را گسترش میدهد و از سوی دیگر، میتواند اشتباه را تشویق کند و به ویژه تصوری را به جود آورد که کاربر نتواند مسئولیت اعمال و کلمات خود را بر عهده بگیرد، همچنین گمنامی به کاربران اجازه میدهد که بدون اینکه در برابر عکس العمل یا واکنش دیگران احساس خطر کنند، رفتار خصمانه و یا دوستانه داشته باشند (مکاین تاریر،2004: 1, این،2011: 126). بنابراین، چنین شرایطی پیامدهای جدیدی را در استفاده از فضای مجازی فراهم کرده است.
استفاده از این ویژگی باعث شده است که کاربران در این فضا هم نويسنده متن باشند و هم نویسندۀ هویت خودشان (ترکل،1996: 26)، بسیاری از آنها در فضای مجازی هویت واقعی خود را کنار گذاشته و به ساختن هویت جدیدی از خودشان (یا هویت دلخواه یا ایده آل) یعنی هویت آنلاین میپردازند. به اينترتيب اينترنت و واقعيت مجازی امكانات انجام انواع تازه ای از تعاملات دوسویه را فراهم آورده اند (اسلوین،1380: 83). گمنامی تا زمانی که مشارکت کنندگان تصمیم بگیرند هویت حقیقیشان را برای سایرین آشکار سازند که شاید این موضوع عملاً هرگز اتفاق نیفتد، درون برنامه های چت باقی میماند. حتی اگر مشارکت کنندگان نام مستعار و دیگر اطلاعات شخصی خود را تغییر دهند و یا روشهای بیان هویت خود را عوض کنند، گمنامی و احساس متعاقب آن، این امکان را به آنها میدهد تا هر نقش دیگری را که خیلی دور یا خیلی نزدیک به خود واقعی آنهاست برگزینند (مورفی و کولینز،2000: 5).
دو دسته از عوامل معمولاً بر روی نحوه نمایش و ارائه خود در صحنه مجازی و یا بر روی گمنامی در این فضا مؤثر شناخته شدهاند؛ یک دسته ویژگیهای خود کاربران و دیگری ویژگیهای محیطهای مجازی. همه کاربران به یک اندازه به پنهان کردن هویت و یا عکس آن به خودنمایانی اقدام نمیکنند (کالینووسکی و آدام ماتی،2011: 7-8؛ جیانگ و همکاران،2011: 59-58؛ چیو،2007: 725).
استفاده از اینترنت و حضور در صحنه مجازی در سالهای اخیر به وسیله کاربران ایرانی و به ویژه جوانان و دانشجویان افزایش سریعی یافته است. یکی از مهمترین دلایل این امر، تمایل جوانان به گسترش تعاملات اجتماعی با دیگران علیرغم وجود محدودیتهایی در امکان برقراری چنین کنشهایی در دنیای واقعی است. با توجه به اینکه ممکن است حضور گمنام در این فضا هم علل و هم پیامدهای مختلفی برای کاربران داشته باشد لازم است در این زمینه تحقیقات مختلفی صورت گیرد تا هم عوامل مؤثر بر نحوه ارائه و نمایش خود در اینترنت و هم پیامدهای این نوع نمایش مورد شناسایی قرار گیرند.
متن کامل را در فایل #pdf زیر مطالعه کنید.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✏️ #محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
اینترنت به عنوان پدیدۀ جدید در عصرحاضر، بخش مهمی از زندگی روزانه افراد را در برگرفته است و توسط میلیونها نفر برای برقراری ارتباط و به دست آوردن اطلاعات به کار گرفته میشود. این رسانه، جهان (فضا یا محیط) جدیدی را به موازات جهان واقعی به وجود آورده که بی مرز، بی مکان و به تعبیر دقیقتر «جهان مجازی» نام گرفته است. در این محیط، عامل زمان و مکان کمرنگ شده و دوری و نزدیکی به عنوان عاملی خنثی در ارتباطات محلی و جهانی محسوب میشود و فضای ارتباطی جدیدی پدید آمده که صنعت جدیدی از ارتباطات به نام ارتباط همزمان را رقم زده است (جونز،2004: 21, معیدفر،1384: 14).
سنگ بنای فرهنگ اینترنت، گمنامی، ارتباطات ناشناس و ایفای نقش در فضای مجازی است. محیط اینترنتی به طور منحصر به فردی برای ارتباطات گمنام و یا با نام مستعار مناسب است. کاربران برخط در مورد اینکه چه مقدار اطلاعات درباره خودشان بدهند و یا ناشناس باقی بمانند، مختار هستند؛ همچنین میتوانند پناهگاهی را برای خود پشت یک نام مستعار انتخاب کنند. این نوع از هویتزایی (هویت گمنام و با نام مستعار)، پیامدهای پیچیدهای دارد؛ از یک طرف، ارتباطات را گسترش میدهد و از سوی دیگر، میتواند اشتباه را تشویق کند و به ویژه تصوری را به جود آورد که کاربر نتواند مسئولیت اعمال و کلمات خود را بر عهده بگیرد، همچنین گمنامی به کاربران اجازه میدهد که بدون اینکه در برابر عکس العمل یا واکنش دیگران احساس خطر کنند، رفتار خصمانه و یا دوستانه داشته باشند (مکاین تاریر،2004: 1, این،2011: 126). بنابراین، چنین شرایطی پیامدهای جدیدی را در استفاده از فضای مجازی فراهم کرده است.
استفاده از این ویژگی باعث شده است که کاربران در این فضا هم نويسنده متن باشند و هم نویسندۀ هویت خودشان (ترکل،1996: 26)، بسیاری از آنها در فضای مجازی هویت واقعی خود را کنار گذاشته و به ساختن هویت جدیدی از خودشان (یا هویت دلخواه یا ایده آل) یعنی هویت آنلاین میپردازند. به اينترتيب اينترنت و واقعيت مجازی امكانات انجام انواع تازه ای از تعاملات دوسویه را فراهم آورده اند (اسلوین،1380: 83). گمنامی تا زمانی که مشارکت کنندگان تصمیم بگیرند هویت حقیقیشان را برای سایرین آشکار سازند که شاید این موضوع عملاً هرگز اتفاق نیفتد، درون برنامه های چت باقی میماند. حتی اگر مشارکت کنندگان نام مستعار و دیگر اطلاعات شخصی خود را تغییر دهند و یا روشهای بیان هویت خود را عوض کنند، گمنامی و احساس متعاقب آن، این امکان را به آنها میدهد تا هر نقش دیگری را که خیلی دور یا خیلی نزدیک به خود واقعی آنهاست برگزینند (مورفی و کولینز،2000: 5).
دو دسته از عوامل معمولاً بر روی نحوه نمایش و ارائه خود در صحنه مجازی و یا بر روی گمنامی در این فضا مؤثر شناخته شدهاند؛ یک دسته ویژگیهای خود کاربران و دیگری ویژگیهای محیطهای مجازی. همه کاربران به یک اندازه به پنهان کردن هویت و یا عکس آن به خودنمایانی اقدام نمیکنند (کالینووسکی و آدام ماتی،2011: 7-8؛ جیانگ و همکاران،2011: 59-58؛ چیو،2007: 725).
استفاده از اینترنت و حضور در صحنه مجازی در سالهای اخیر به وسیله کاربران ایرانی و به ویژه جوانان و دانشجویان افزایش سریعی یافته است. یکی از مهمترین دلایل این امر، تمایل جوانان به گسترش تعاملات اجتماعی با دیگران علیرغم وجود محدودیتهایی در امکان برقراری چنین کنشهایی در دنیای واقعی است. با توجه به اینکه ممکن است حضور گمنام در این فضا هم علل و هم پیامدهای مختلفی برای کاربران داشته باشد لازم است در این زمینه تحقیقات مختلفی صورت گیرد تا هم عوامل مؤثر بر نحوه ارائه و نمایش خود در اینترنت و هم پیامدهای این نوع نمایش مورد شناسایی قرار گیرند.
متن کامل را در فایل #pdf زیر مطالعه کنید.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
JAS_2018 Summer_Vol 29_Issue 2_Pages 17-38.pdf
529.2 KB
📝مطالعه گمنامی در روابط اینترنتی و عوامل جامعه شناختی موثر بر آن
✏️#محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
#pdf متن کامل
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✏️#محمد_امین_کنعانی، #حمیده_محمدزاده
#pdf متن کامل
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🎬زیگمونت باومن درباره رسانههای اجتماعی میگوید
ترجمه: #حمیده_محمدزاده
تفاوت اجتماع و شبکه در این است که شما به اجتماع تعلق دارید اما شبکه متعلق به شما و احساس میکنید در کنترل شما است. هر وقت که تمایل داشته باشید میتوانید دوستانتان را به شبکه اضافه کنید و هر زمان که بخواهید میتوانید حذفشان کنید. شما افراد مهمی را که با آنها ارتباط دارید کنترل میکنید. در نتیجه، افرادِ کمی احساس بهتری خواهند داشت، چون که تنهایی و رهاشدگی بزرگترین ترس عصر فردگرایی است. اگرچه افراد در یادگیری مهارتهای اجتماعی واقعی و تعاملات معقول با کسانی که در خیابان، محیط کار و یا هر جای دیگری که با آنها در ارتباط هستند، موفق نیستند، اما اضافه کردن یا حذف دوستان در اینترنت کار بسیار راحتی است. رسانههای اجتماعی گفتگو را توصیه نمیکنند چون طفره رفتن از بحث و جدل کار بسیار آسانی است… اغلب مردم از رسانههای اجتماعی برای بهم پیوستگی و گسترش افق فکری شان استفاده نمیکنند، بلکه برعکس، از محدوده آسایش خودشان، جایی که تنها صداهایی که میشنوند، پژواک صدای خودشان، و تنها تصویری که میبینند بازتاب چهره خودشان است، جدا میشوند. و در آخر از نظر باومن رسانههای اجتماعی با وجود مفید بودن و فراهم کردن اسباب لذت و سرگرمی، دام و تله هستند.
مشاهده ویدئو
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
ترجمه: #حمیده_محمدزاده
تفاوت اجتماع و شبکه در این است که شما به اجتماع تعلق دارید اما شبکه متعلق به شما و احساس میکنید در کنترل شما است. هر وقت که تمایل داشته باشید میتوانید دوستانتان را به شبکه اضافه کنید و هر زمان که بخواهید میتوانید حذفشان کنید. شما افراد مهمی را که با آنها ارتباط دارید کنترل میکنید. در نتیجه، افرادِ کمی احساس بهتری خواهند داشت، چون که تنهایی و رهاشدگی بزرگترین ترس عصر فردگرایی است. اگرچه افراد در یادگیری مهارتهای اجتماعی واقعی و تعاملات معقول با کسانی که در خیابان، محیط کار و یا هر جای دیگری که با آنها در ارتباط هستند، موفق نیستند، اما اضافه کردن یا حذف دوستان در اینترنت کار بسیار راحتی است. رسانههای اجتماعی گفتگو را توصیه نمیکنند چون طفره رفتن از بحث و جدل کار بسیار آسانی است… اغلب مردم از رسانههای اجتماعی برای بهم پیوستگی و گسترش افق فکری شان استفاده نمیکنند، بلکه برعکس، از محدوده آسایش خودشان، جایی که تنها صداهایی که میشنوند، پژواک صدای خودشان، و تنها تصویری که میبینند بازتاب چهره خودشان است، جدا میشوند. و در آخر از نظر باومن رسانههای اجتماعی با وجود مفید بودن و فراهم کردن اسباب لذت و سرگرمی، دام و تله هستند.
مشاهده ویدئو
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.