.
وقتی بهار عربی خیلی زود تبدیل به زمستان عربی شد یک بار دیگر مردم خاورمیانه و شمال آفریقا از خواب خوش و کوتاه آزادی و دموکراسی پریدند. رویا در مصر، لیبی، یمن و سوریه به سرعت تبدیل به کابوس شد. از شروع جنگ داخلی در سوریه حدود هشت میلیون نفر خانه خراب و آواره شدهاند، از آلمان و ترکیه و امارات و کانادا و هر گوشه از این جهان که میشد ساکن شدهاند در حالی که وطن دارند. وطنی به نام سوریه... هشت میلیون نفر تقریبا نصف جمعیت این کشور است. به این رقمِ بزرگ سیصد تا پانصد هزار کشته را هم اضافه کنید. حضور ارتشهای اجنبی ( روسیه و آمریکا و باقی کشورهای ناتو تا لبنان و ترکیه و ایران و قطر ) در این کشور ارمغان زمستان عربی است که البته گویا همه جهان در وقوع آن مقصر هستند بجز دکتر بشار اسد.
در سوریه #انتخابات برگزار شده، انتخاباتی که پس از مرگ حافظ اسد پدر بشار همیشه با یک نتیجه مشخص به پایان میرسد. دوباره #بشاراسد نود و پنج درصد آرا را به دست آورده تا خیلی خوشحال و خندان به حکمرانی قشنگ و خداپسندانهاش ادامه دهد. در اینکه بسیاری از حاکمان تا آخرین لحظه از زندگی حاضر به ترک قدرتِ نامحدود نیستند هیچ شکی نیست. شاید خنده دارترین و در عین حال غم انگیزترین مثالی که میشود برای حرصِ قدرت زد عاقبتِ سرهنگ قذافی در لیبی باشد که زیر مشت و لگدِ مخالفان و دقایقی قبل از مرگِ شنیعش حتی به آنها که او را کتک میزدند امر و نهی میکرد. گویی استبداد سیاسی آدمی را دچار مرگِ وجدان و شرف میکند.
به چهره اسما اسد و بشار اسد خوب نگاه کنید، آثار استفاده از داروهای ضد افسردگی در لبخند و انجماد عضلات صورت هردو هنگام لبخند زدن هویداست. اسد در حالی که سرنوشت یک نسل کامل از کودکان کشورش به نابودی کشانده شده، صدها هزار انسان به بدترین شکل به قتل رسیدهاند اصرار دارد انتخابات برگزار کند، رای هم بدهد و هنگام رای دادن لبخند هم بزند. اسما اسد را نگاه کنید، او مهندس کامپیوتر از کالج سلطنتی انگلستان است، همزمان لیسانس ادبیات فرانسه هم دارد، او حتما بینوایان ویکتور هوگو را به زبان اصلی خوانده، او حتما ترانههای ادیت پیاف را گوش کرده، او حتما اشعار شارل آزنووار را خوانده او حتما با عشق با انسانیت با مفهومِ رنجی که انسان در قبال ظلم و بیعدالتی تحمل میکند آشناست. او حتما میداند غمِ بیوطنی یعنی چه و همینهاست که لبخند عصبی و مصنوعی ماسیده بر صورت غمگینش را رقم زده، دیکتاتورها مردمان غمگینی هستند و گاهی برای کاستن از غم تنهایی و انزوا باید توسط مردم تایید شوند آن هم توسط انتخاباتی که بیشتر انتخوابات است...
✍️ #رسول_اسدزاده
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
وقتی بهار عربی خیلی زود تبدیل به زمستان عربی شد یک بار دیگر مردم خاورمیانه و شمال آفریقا از خواب خوش و کوتاه آزادی و دموکراسی پریدند. رویا در مصر، لیبی، یمن و سوریه به سرعت تبدیل به کابوس شد. از شروع جنگ داخلی در سوریه حدود هشت میلیون نفر خانه خراب و آواره شدهاند، از آلمان و ترکیه و امارات و کانادا و هر گوشه از این جهان که میشد ساکن شدهاند در حالی که وطن دارند. وطنی به نام سوریه... هشت میلیون نفر تقریبا نصف جمعیت این کشور است. به این رقمِ بزرگ سیصد تا پانصد هزار کشته را هم اضافه کنید. حضور ارتشهای اجنبی ( روسیه و آمریکا و باقی کشورهای ناتو تا لبنان و ترکیه و ایران و قطر ) در این کشور ارمغان زمستان عربی است که البته گویا همه جهان در وقوع آن مقصر هستند بجز دکتر بشار اسد.
در سوریه #انتخابات برگزار شده، انتخاباتی که پس از مرگ حافظ اسد پدر بشار همیشه با یک نتیجه مشخص به پایان میرسد. دوباره #بشاراسد نود و پنج درصد آرا را به دست آورده تا خیلی خوشحال و خندان به حکمرانی قشنگ و خداپسندانهاش ادامه دهد. در اینکه بسیاری از حاکمان تا آخرین لحظه از زندگی حاضر به ترک قدرتِ نامحدود نیستند هیچ شکی نیست. شاید خنده دارترین و در عین حال غم انگیزترین مثالی که میشود برای حرصِ قدرت زد عاقبتِ سرهنگ قذافی در لیبی باشد که زیر مشت و لگدِ مخالفان و دقایقی قبل از مرگِ شنیعش حتی به آنها که او را کتک میزدند امر و نهی میکرد. گویی استبداد سیاسی آدمی را دچار مرگِ وجدان و شرف میکند.
به چهره اسما اسد و بشار اسد خوب نگاه کنید، آثار استفاده از داروهای ضد افسردگی در لبخند و انجماد عضلات صورت هردو هنگام لبخند زدن هویداست. اسد در حالی که سرنوشت یک نسل کامل از کودکان کشورش به نابودی کشانده شده، صدها هزار انسان به بدترین شکل به قتل رسیدهاند اصرار دارد انتخابات برگزار کند، رای هم بدهد و هنگام رای دادن لبخند هم بزند. اسما اسد را نگاه کنید، او مهندس کامپیوتر از کالج سلطنتی انگلستان است، همزمان لیسانس ادبیات فرانسه هم دارد، او حتما بینوایان ویکتور هوگو را به زبان اصلی خوانده، او حتما ترانههای ادیت پیاف را گوش کرده، او حتما اشعار شارل آزنووار را خوانده او حتما با عشق با انسانیت با مفهومِ رنجی که انسان در قبال ظلم و بیعدالتی تحمل میکند آشناست. او حتما میداند غمِ بیوطنی یعنی چه و همینهاست که لبخند عصبی و مصنوعی ماسیده بر صورت غمگینش را رقم زده، دیکتاتورها مردمان غمگینی هستند و گاهی برای کاستن از غم تنهایی و انزوا باید توسط مردم تایید شوند آن هم توسط انتخاباتی که بیشتر انتخوابات است...
✍️ #رسول_اسدزاده
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY