جامعه‌شناسی
39.7K subscribers
3.51K photos
482 videos
145 files
2.44K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
در یکی از کتاب‌هایم میان ابله، عقب مانده و احمق تمایز قائل شده‌ام. #عقب_مانده مورد بحث ما نیست چون او کسی است که قاشق را به جای دهن، به سمت پیشانی‌اش می‌برد. کسی است که از عهده درک آن‌چه به او می‌گویید، بر نمی‌آید. تکلیفش روشن است. #بلاهت یک ویژگی اجتماعی است. حتی می‌توانید نام دیگری بر آن بگذارید چون از نظر بعضی‌ها، "احمق" و "ابله" با هم مترادفند. #ابله کسی است که در موقعی مشخص، چیزی می‌گوید که نباید بگوید. ناخواسته، دسته گل به آب می‌دهد. وضع #احمق فرق می‌کند، نقص او اجتماعی نیست بلکه منطقی است. در نظر اول، گمان می‌کنیم که به نحوی منطقی استدلال می‌کند. تشخیص آن‌چه در رفتار او با منطق همخوانی ندارد، در وهله نخست، کار دشواری است. برای همین او را خطرناک می‌دانم.

#از_کتاب_رهایی_نداریم #امبرتو_اکو #ژان_کلود_کریر #مهستی_بحرینی
قطعات تفکر

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
"هوم ...بله دادرسی ... همین طور است ! آن‌جا وضع چه طور است؟ از این جا بهتراست؟

"نمی‌دانم، از دادگاه‌های خودمان که خیلی تعریف می‌کنند! می‌گویند باز مجازات اعدام ملغی شده!

" آن‌جا هنوز اعدام است؟ "

" بله من خودم در فرانسه شاهدش بودم. در لیون. شنایدر مرا با خودش می‌برد آن جا!"

" آنجا مجرمان را دار می‌زنند؟

" نه ،در فرانسه گردن می‌زنند."

"محکوم چه می‌کند؟ جیغ می‌شد؟"

"فرصت نمی‌کند. به یک آن کارش تمام می‌شود. آدم را می‌خوابانند و یک تیغه پهن، به فرمان یک دستگاهی روی گردنش می‌افتد. اسم دستگاه گیوتین است و تیغه‌اش خیلی سنگین و پرزور است ... سر محکوم چنان به سرعت می‌افتد آن طرف که فرصت ندارد پلک به هم‌ بزند. ولی مقدمات کار خیلی ناگوار است، وقتی حکم اعدام را می‌خوانند و سر محکوم را می‌تراشند و دست‌هایش را می‌بندند و از سکوی اعدام بالایش می‌برند. این‌ها خیلی وحشتناک است. مردم با عجله دور سکوی اعدام جمع می‌شوند، حتی زن‌ها می‌آیند. گر چه آن‌جا دوست ندارند که زن‌ها شاهد این باشند..

عذاب عجیبی است! محکومی که من دیدم آدم باهوشی بود و نترس و قوی. عاقل مردی بود و اسمش لوگرو بود. ولی، رنگش مثل گچ دیوار سفید شده بود. جدا فکرش را نمی‌شود کرد. وحشتناک است؟ کیست که از وحشت گریه کند؟ من نمی‌توانستم فکر کنم که یک آدم بزرگ، کسی که هیچ‌وقت گریه نکرده، یک مرد چهل و پنج ساله از وحشت گریه کند. به فکر آدم نمی‌گنجد که روح آدم در این چند دقیقه چه می‌کشد. تنشجش به کجا می‌رسد! این اهانت است به روح انسان، و غیر از این هیچ نیست! دین به ما می‌گوید: نکش! ولی انسانی را می‌کشند چون آدم کشته است! این که نمی‌شود! من این صحنه را یک ماه پیش دیدم و تا امروز هنوز ان را جلو چشم دارم. تا حالا چهار پنج بار خوابش را دیده‌ام. ......پیشخدمت گفت: باز جای شکرش باقی است که وقتی سر به یک ضرب از بدن جدا می‌شود و به یک گوشه می‌افتد محکوم دردی حس نمی‌کند.

پرنس با حرارت گفت :بله می دانید ؟شما به نکته جالبی اشاره کردید .همه درست همین حرف شما را می زنند .این دستگاه ،یعنی گیوتین را هم برای همین اختراع کرده اند. ولی من همان وقتی که این صحنه را دیدم فکری به ذهنم رسید :از کجا معلوم که عذاب این مرگ بیشتر نباشد.شاید این حرف به نظر شما مضحک بیاید. فکر کنید که دری وری می گویم .ولی کافی است کمی قوه تخیل تان را به کار بیندازید.ان وقت میبینید که همین فکر به ذهن شما هم می اید.یک خرده فکر کنید،مثلا شکنجه را در نظر بگیرید .وقتی کسی را با شکنجه می کشند رنج و درد زخم ها جسمانی است.واین عذاب جسمانی ادم را از عذاب روحی غافل می کند ،به طوری که تنها عذابی که می کشد از همان زخم هاست تا بمیرد . حال ان که چه بسا درد بزرگ،رنجی که به راستی تحمل پذیر نیست از زخم نیست بلکه در این است که می دانی و به یقین می دانی که یک ساعت دیگر ،بعد ده دقیقه دیگر ،بعد نیم دقیقه دیگر ،بعد همین حالا ،در همین ان روحت از تنت جدا می شودو دیگر انسان نیستی و ابدا چون و چرایی هم ندارد. در این است که سرت را می گذاری درست زیر تیغ و صدای غژغژ فرود امدن ان را میشنوی وهمین ربع ثانیه از همه وحشتناک تر است .میدانیدُ،این حرف ها از خیال پردازی من نیست.خیلی ها همین حرف را زده اند. من به این اعتقاد دارم،به قدری که رک وراست می کویم:مجازات اعدام به گناه ادم کشی ،به مراتب وحشتناک تر از خود ادم کشی است.کشته شدن به حکم دادگاه به قدری هولناک است که هیچ تناسبی با کشته شدن به دست تبهکار ندارد.......نه ،انسان را نباید اینطور شکنجه کرد.

#ابله #فئودور_داستایوفسکی

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY