بازيابی ايرانشهريگ
«کسان عینک #پهلویسم را از چشم ها بردارند: تا #ایرانشهر را ببینند» پهلویسم به مثابه ی اسلام+کمونیسم+دمکراسی * سه شاخه ی اصلی از #اسکندریسم_ابراهیمی، در ایران معاصر، #اسلام، #کمونیسم، و #دمکراسی بوده اند، پهلویسم، به آن گونه که در « #انقلاب_سفید» و مانیفست شاه،…
این چیزی جز تبین مفهوم Permanent Revolution که #تروتسکی بنیاد گذاشت نیست؛ سپس می افزاید:
"هر نظر سازنده و مثبت و مکمل انقلاب که ارائه شود و واقعا مفید تشخیص داده شود، حتی اگر مستلزم تعویض یا تعدیل اصولی از انقلاب، به غیر از اصول بنیادی آن باشد، از طرف من پذیرفته می شود. زیرا این انقلابی است که باید همیشه چند قدم از پیشامدهای آینده جلوتر باشد تا هیچ حادثه غیرمنتظره و هیچ تحول و تغییر سیاسی یا اجتماعی و یا اقتصادی این مملکت را غافل گیر نکند" (همان)
اشتباه نکنیم، این ها سخنان #احسان_طبری یا #نورالدین_کیانوری نیست، این ها سخنان #شاهنشاه_آریامهر است. هنگامی که فرد اول مملکت در هر صفحه از مانیفست اش، چندین بار از لفظ انقلاب و ضرورت تاریخی و انواع و اقسام دمکراسی های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی سخن گوید، و این فضای انقلابی را نیز مستمر و همیشگی بداند، جای شگفتی نیست که درست یکسال پس از چاپ همین مانیفست در برابر شیشه ی تلویزیون ظاهر شود و پس از مشاورت با فیلسوفان حکومتی خویش، یعنی قطبی و نصر، رو به مردمی که خود بیش از هر کس دیگر در انقلابی کردنشان سهیم بوده است، اعلام کند: " #من_صدای_انقلاب_شما_را_شنیدم "؛
آشنائی سطحی با دبستان #مغان بسنده است تا بدانیم، اصل اساسی فلسفه ی ایرانشهری، مفهوم «پیمان» است و نه انقلاب. انقلاب، امر اهرمنی است. و مغان در تعریف پیمان گفته اند: پرهیز از افراط و تفریط؛ این در حالی است که در پهلویسم، خود شاه عامل انقلاب است! یک شبه زمین ها را از مردم گرفتن و #پوپولیسم ژرفی با سیاق #مزدکیسم مدرن را به جامعه تحمیل کردن، که در نهایت تر و خشک را با هم سوزاند و کشاورزی و کشاورز و آب و زمین را با هم نابود کرد، سویه ی دیگری از مزدکیسم-تروتسکیسم پهلویستی بود.
در نوشتاری دیگر نشان خواهیم داد که چگونه اصل ششم انقلاب، "توسعه ی مدارس علوم دینی" را اصلی اساسی از آموزش همگانی تلقی می کند، به عبارت دیگر، تدریس نکاح با کودک شیرخواره را! [یاد مرحوم فریدون فرخزاد به خیر.] ...
@iranshahrig
"هر نظر سازنده و مثبت و مکمل انقلاب که ارائه شود و واقعا مفید تشخیص داده شود، حتی اگر مستلزم تعویض یا تعدیل اصولی از انقلاب، به غیر از اصول بنیادی آن باشد، از طرف من پذیرفته می شود. زیرا این انقلابی است که باید همیشه چند قدم از پیشامدهای آینده جلوتر باشد تا هیچ حادثه غیرمنتظره و هیچ تحول و تغییر سیاسی یا اجتماعی و یا اقتصادی این مملکت را غافل گیر نکند" (همان)
اشتباه نکنیم، این ها سخنان #احسان_طبری یا #نورالدین_کیانوری نیست، این ها سخنان #شاهنشاه_آریامهر است. هنگامی که فرد اول مملکت در هر صفحه از مانیفست اش، چندین بار از لفظ انقلاب و ضرورت تاریخی و انواع و اقسام دمکراسی های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی سخن گوید، و این فضای انقلابی را نیز مستمر و همیشگی بداند، جای شگفتی نیست که درست یکسال پس از چاپ همین مانیفست در برابر شیشه ی تلویزیون ظاهر شود و پس از مشاورت با فیلسوفان حکومتی خویش، یعنی قطبی و نصر، رو به مردمی که خود بیش از هر کس دیگر در انقلابی کردنشان سهیم بوده است، اعلام کند: " #من_صدای_انقلاب_شما_را_شنیدم "؛
آشنائی سطحی با دبستان #مغان بسنده است تا بدانیم، اصل اساسی فلسفه ی ایرانشهری، مفهوم «پیمان» است و نه انقلاب. انقلاب، امر اهرمنی است. و مغان در تعریف پیمان گفته اند: پرهیز از افراط و تفریط؛ این در حالی است که در پهلویسم، خود شاه عامل انقلاب است! یک شبه زمین ها را از مردم گرفتن و #پوپولیسم ژرفی با سیاق #مزدکیسم مدرن را به جامعه تحمیل کردن، که در نهایت تر و خشک را با هم سوزاند و کشاورزی و کشاورز و آب و زمین را با هم نابود کرد، سویه ی دیگری از مزدکیسم-تروتسکیسم پهلویستی بود.
در نوشتاری دیگر نشان خواهیم داد که چگونه اصل ششم انقلاب، "توسعه ی مدارس علوم دینی" را اصلی اساسی از آموزش همگانی تلقی می کند، به عبارت دیگر، تدریس نکاح با کودک شیرخواره را! [یاد مرحوم فریدون فرخزاد به خیر.] ...
@iranshahrig