پیشکشی #یلدا، جشن روشنائی و مهر
*
"آوام تاریکی"، نام نسکی است از #کاترین_نیکسی. نسک با گریز خردکامان واپسین فرهنگستان #یونان آغاز می شود و پناهنده شدن ایشان نزد شاه بزرگ، #انوشیروان دادگر در #تیسپون. واپسین آزاد اندیشانِ دوشستر، از جهان #ترسا، که ترس و بیم را بنیاد خود کرده است، می گریزند و به سوی اوشستر، به سوی روشنائی مزدائی می روند، به #ایرانشهر. نیکسی به نیکی نشان می دهد که چگونه ترسایان بنیادگرا، که به همان اندازه که شیفته ی کشتن اند، شیفته ی کشته شدن و مردن در راه #یهوه نیز هستند، شهر #اشکانی پالمیرا را ویران کردند، #مغان و دانایان و پریستاران دین های گوناگون را سر بریدند و تندیس های بغان را شکاندند و نسک ها را سوزاندند. همان کاری که محمد چندی پس از ایشان در تیسپون و سراسر ایرانشهر کرد. گفتنی این که دومین بار که #پالمیرا ویران شد، از سوی #داعش، فرزندان مینوئی ترسایان آغازین بود. آوام تاریکی نسکی ست به همان اندازه هراسناک و لرزاننده، که خواندنی و آشکارکننده ی نگره ی ما، این که #اسلام در ددمنشی و تاریک خیمی اش، فرزند ترساگری است، و هر دو، فرزند جهودی گری.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین

@iranshahrig

#صهیونیسم_شیعه: شيعه كارخانه ي تواب سازي است. از روزن شيعه، داعشي هاي ١٤٠٠ سال پيش همي شاش و گميزشان نيز پاك است و فرزندان زرتشت و كوروش بايد بنوشند. راست اين است كه #شیعه چيزي جز فروكاستن مرد و زن آريايي به كرم و خرفستر درگاه داعشيان قريش نيست. مگر همين امروز بزرگان مافياي شيعه ( #عبدالكریم_سروش) نميگويند #خمبنی بزرگترين رهبر كل تاريخ انسان بوده است؟ كسان همين اند، شيعه با عمامه و بي عمامه ندارد، از #خامنه_ای تا #رضا_دیبا همه از سر تا ذيل يك كرباس اند. آزاد كردن ايرانزمين جز با نبردي تا پاي نابودي شيعه در #ایرانزمین به دست نخواهد آمد و اين يعني درافتادن با شيعه و همه ي برادرها و خواهرهاي اش، از سني و #بهائی، تا #جهود و #مسیحی، چه، هنگام كه روز گزينش فرارسيد، جهود و سني و مسيحي و بهائي يك موي شيعه را به هزار #داریوش و #كوروش و #انوشیروان و #شاهپور نميدهند: همبستگي ابراهيمي.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig

تو دهانی ای دیگر برای #صهیونیست_های_شیعه: در همان هنگام که #رضا_ناپهلوی #کوروش_گرایی را #فاشیسم می نامد و #نرمشعلی_خامنه_ای #هخامنشی را توهم میخواند، #پدر_بوریس_جانسون می‌گوید که ایران برای بوریس یاداورنده ی #داریوش و #خشیارشاشاه بزرگ است! #شیعیان خود را به آب و آتش می زنند تا #ایرانشهر را چون خودشان کوتوله و تا پایه ی آدمخوارانی چون اسماعیل و عباس #صفوی پایین آورند، لیک جهان هر بار که میخواهد به ایران آزرم نشان دهد و نکوی اش دارد، از شهریاران #زرتشتی ای چیون #داریوش و #کوروش و #اردشیر و #شاهپور و #انوشیروان نام می برد! چه رنجی می برند شیعیان از این یادآوری ها! از آن سو شیعیان برای حسن و حسین سینه خیز می روند تا خود را برده و بنده ی #سعودی ها و حجازیان نشان دهند، لیک آن ها برای شان تاقچه بالا می گذارند و می گویند شما مسلمان نیستید، #آتش_پرست مجوسید! از اینجا مانده از آنجا رانده، بیچاره تر از شیعه در پهنه ی دهر نتوان یافت. به هر روی هر روز که می گذرد بیشتر روشن می شود چه چیز توهم است: شیعه گرایی یا هخامنشی گرایی؟ چرا ما پاسخ دهیم، پدر بوریس جانسون هم فهمیده است
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#استنلی_جانسون

#مشروطه بازان، خیانت گران به #ایرانشهر و ستایندگان #اسلام، طاعون #جهودی
***
#فتنه_ی_مشروطه، که اگر برامدن #خشنود_شاه بزرگ [ #رضا_شا ]رخ نمی داد و پیروز گشته بود، ما امروز دیگر چیزی به نام ایران نداشتیم و کسان با تیغ #مشروطه_خواهی و #دمکراسی جویی کشور را تکه تکه و مشروطه خور کرده بودند، دو #فتنه ی بزرگ دیگر را از دل خود برون زاد: #فتنه_ی_مصدق و #فتنه_ی _خمینی. نه گسست #مصدق و نه گسست #خمینی، هیچ یک بدون گسست مشروطه نه فهم پذیرند و نه پنداشتنی می بودند.
تا امروز نیز مشروطه چیان که چیزی جز #شیعیان_سکولار نیستند، در کنار مافیای #بهائی، با به بیراهه بردن نیروهای #ایرانشهری در خط پیشین خیانت بوده اند. لیک آن چه هرگز نباید فراموش شود و از بزرگترین خیانت های مشروطه بازان به ایرانشهر است، پشت کردن ایشان به دین #زرتشت و #بازیابان_ایرانشهری ای چون #آخونزاده و #میرزا_آقا_کرمانی است. مشروطه بازان، یا همان #شترمرغان_فرنگی، زیر پوشش #دمکراسی و #سکولاریسم، پیکار بازیابانه ی ایرانشهریان را که می رفتند تا اسلام، ای آن چه را که میرزا آقای کرمانی " #طاعون_عربی" می نامید ریشه کن کنند، از جنبش بازداشتند و دست در دست #فراماسون ها، با نوشتن " #قانون_اساسی_مشروطه"، و مشروط کردن پادشاهی ایرانزمین به #شرع_محمدی، یکی از زیان بارترین رویدادهای ماهروز ما را پدید آوردند. کسان تا امروز نیز دست برنداشته اند و به دروغ ها و خیانت های خود با بی شرمی ای بی همتا می نازند.
ما در زیر گفتاوردی از میرزا آقا کرمانی می آوریم که هم در زمینه طاعون عربی، که باید آن را #طاعونی_جهودی دانست، چرا که اسلام چیزی جز بیانی عربی از جهودی گری نبوده و نیست، و هم در دو زمینه ی #زیبا_شناسی و تباهی شناسی ایرانشهری بسیار مهند است:
" و دیگری از لوازم [آبادانی هر ملت] جنس و قیافه و شکل و صورت است، که هر چه جنس بهتر است، شکل و شمایل و اندام زیباتر و خوب تر می شود؛ ... اگر چه در تمام خاک ایران ناب آن طاعون عربی ( = اسلام)- که عرض خواهد شد- نه یک قد موزون و نه یک اندام با میزان و نه یک روی گلگون و موی مانند گلابتون پیدا می شود. ولی اندام معتدل #خسرو، و خرام دلارام #شیرین، و قد و بالای #بهرام، و سینه و بازوی #رستم، و یال و کوپال #فرچیزز، و هیئت و هیبت و جلالت و صلابت #گودرز، و وقار و آرام #جمشید، و سیما و چهر #منوچهر، و رخ و گونه #فریدون، و کله سر #کاوه_آهنگر، و فرم و دماغ #جاماسب و چشم و ابروی #لهراسب و گردن و شانه ی #انوشیروان، خوبی شکل و قشنگی شمایل #ایرانیان را خوب نشان می دهد. هر کس که منکر است، تاریخ یونانیان و #تخت_جمشید فارس و #طاق_بستان کرمانشاهان و کوه داراب و #بیستون را به دقت ملاحظه فرماید. همه گواهان قائم و استوار و راستگویان راسخ و پایدارند." ( #صد_خطابه، میرزا آقاخان کرمانی، شرکت کتاب، لس آنجلس، 1386، ب. 79)
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig

جاکشی افتخاری!
*
#کاسپینچای بیهوده #ترکمن_چای نشد! آن زمان نیز، که البته هنوز پوتینی زاده نشده بود تا #کاسپین را در برابر چشمان ناباور ما، بدون حتا شلیک یک گوله، در نهایت شیکی، با کت و شلوار اتو کشیده و کروات قرمز و کفش واکس زده، یکجا هورت بکشد و غورت بدهد و از #لشگری تا کشوری جیک نیز نزنند، پا اندازان تمام وقتی در این مملکت بودند که نه تنها #ترکمنچای را یک شاهکار #دیپلماتیک می نامیدند و #فتحعلی را تولد دگرباره ی #شاهپور و #انوشیروان، که همی حق مالکیت تاریخی و قانونی ایران نسبت به اراضی به یغما رفته را نیز، توهم و زیاده خواهی مرسوم #پارسی به جای می آوردند.
#خامنه_ای خود تبدیل شده است به خادم الولادمیر و پا انداز ارشد خرس، امثال #محمد_قوچانی، زور نزنند، پاانداز پاانداز پاانداز نیز نیستند و هرگز نیز نخواهند شد. کسان تا بخواهند خادم خادم الولادمیر گردند و به جایگاه رفیع #ظریف پاشاها برسند، معاشقه های زیادی از سر باید بگذرانند. چیون، بروند ته خط، صف #جاکش های افتخاری بس بلند شده است در ملک دارا. و این، بی شک یک افسانه نیست، توهم #پارسیان هماره متوهم نیست، واقعیت افتخار آمیز کسان است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
*
#نه_به_کاسپینچای #کاسپینچای #دریای_کاسپین_فروشی_نیست

بدین گونه، چه در درون و چه در برون، فرح، عروس برگزیده ی همه ی دشمنان ایرانزمین بوده و هست. ما شاهد آنیم که کسانی که به نام روشنگری روز و شب خود را صرف بررسی همخوابگی های ادعایی شاه با دیگر زنان می کنند (جان اف کندی، محبوب ترین رئیس جمهور آمریکا و قبله ی آمال خود کسان، بنا به اسناد طبقه بندی شده ی دولت خودشان، در سراسر دوران حکومت اش بطور میانگین هر روز با سه زن همبستر شد)، آن هم تنها با اتکا به یک کتاب خاطرات از سوی ویراستار دست کاری شده و بی ارائه ی هیچ گواه و سند دومی، نه تنها از همخوابگی فرح با بسیاری مردان در سراسر دوران زندگی اش با شاه چشم پوشی می کنند، که حتا یک بار نیز به امر غیر قابل مقایسه ای مهمتر، یعنی نقد جدی نقش او در سقوط 57 و به قدرت رسیدن #مسلمان ها و کمونیست ها ننشسته اند. در همین راستا، سراسر روزنامه ها و رادیو ها و تلویزیون های فارسی زبان لوس آنجلسی و اروپائی که به کل در دست جهودها و شیعیان سکولار و بهائی های فارسی زبان اند، هر چه درباره ی او گفته و نوشته و نشان داده اند، جز شو تبلیغاتی، آن هم به حرفه ای ترین گونه ی خود نبوده است.
آری، روشنفکری ایرانی که آنقدر "نقاد" است که کشور هزاران ساله ی ایران را با یک چرخش قلم بی پیشینه و جعلی اعلام می کند و ساعت ها می تواند از وابستگی #رضا_شاه و پسر اش به انگلیس، تا استبداد #کوروش و #داریوش و #شاهپور و #انوشیروان و ریز و درشت زندگی #خسرو_پرویز و همخوابگی #زرتشتیان با محارم سخن سرایی کند، یکبار نیز به بررسی نقادانه ی زندگی سیاسی جادوگر برگزیده ی خود و محفل دوستان و آشنایان و بستگان اش و نقش غیر قابل انکاری که در پدید آمدن شورش 57، یاری رساندن به تروریست های سرخ و سیاه، بد نام نمودن برنامه مند شاه، سیاه نمائی از کمبودها و سکوت درباره ی پیشرفت ها، خنثی کردن #ارتش، و در نهایت خارج کردن شاه از ایران و سپس لو دادن پروژه ی نقاب و #کودتا ی شاهرخی بازی کرده اند، نپرداخته است.
فرح، و به پیروی از آموزه ی او، پسر اش، که خود را اصولا یک #جمهوری_خواه می خواند و خط قرمز اش را حفظ و نگهداری شیعه می داند، تا به امروز نیز بزرگترین عامل عدم اتحاد #سلطنت_طلبان به سود اسلامیست ها و کمونیست ها بوده است. لیک وجدان علمی و دانشگاهی روشنفکران و تحلیل گران ایرانی هرگز از انبوه این همه خیانت جریحه دار نشده است. با این همه، در این شب هول و در میان این همه تاریکی، نقطه ی روشنی نیز اندر است: #بازیابی_ایرانشهری یگانه نیرویی بوده و هست که به جدال با این خاموشی، به پیکار با این دروج متراکم برخاسته است. ما، و این یعنی تک تک بازیابان، تنهائی بنیادین را به جان خریده، به این کوشش و نبرد خویش می بالیم. با ایران، در ایران، برای ایران. به #تیسپون بازخواهیم گشت.

@iranshahrig

پیشکشی #یلدا، جشن روشنائی و مهر
*
"آوام تاریکی"، نام نسکی است از #کاترین_نیکسی. نسک با گریز خردکامان واپسین فرهنگستان #یونان آغاز می شود و پناهنده شدن ایشان نزد شاه بزرگ، #انوشیروان دادگر در #تیسپون. واپسین آزاد اندیشانِ دوشستر، از جهان #ترسا، که ترس و بیم را بنیاد خود کرده است، می گریزند و به سوی اوشستر، به سوی روشنائی مزدائی می روند، به #ایرانشهر. نیکسی به نیکی نشان می دهد که چگونه ترسایان بنیادگرا، که به همان اندازه که شیفته ی کشتن اند، شیفته ی کشته شدن و مردن در راه #یهوه نیز هستند، شهر #اشکانی پالمیرا را ویران کردند، #مغان و دانایان و پریستاران دین های گوناگون را سر بریدند و تندیس های بغان را شکاندند و نسک ها را سوزاندند. همان کاری که محمد چندی پس از ایشان در تیسپون و سراسر ایرانشهر کرد. گفتنی این که دومین بار که #پالمیرا ویران شد، از سوی #داعش، فرزندان مینوئی ترسایان آغازین بود. آوام تاریکی نسکی ست به همان اندازه هراسناک و لرزاننده، که خواندنی و آشکارکننده ی نگره ی ما، این که #اسلام در ددمنشی و تاریک خیمی اش، فرزند ترساگری است، و هر دو، فرزند جهودی گری.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین

@iranshahrig

در شناخت شناسی ایرانی یکی: #کارد_درمانی داریم. دومی: #داغ_پزشکی یعنی با حرارت ایا #ماساژ ایا سوزاندن درمان میکردند. سومی: #اورور_پزشکی یعنی گیاه درمانی. چهارمی: #مانثره_پزشکی ایا روانپزشکی ایا گفتار درمانی یعنی پزشک با بیمار وارد یک همپرسی میشود از طریق ادبیات، آموزه ها، داستان های کهن و تلقین کردن. ما اگر کلیت تاریخ ایرانشهر را بگذاریم بر روی میز وبخواهیم شناخت شناسی کنیم یکی از بزرگترین بیماری هایی که ما باهاش روبرو هستیم اسلام است اگر این را تشخیص ندهید باید بروید کنار. حال ریز کنیم برای بررسی؛ یکی از مهمترین بخش های اسلام نهاد روحانیت است، این را نمیتوان مانثره درمانی کرد یعنی هزار سال با آخوندها صحبت بکنیم تغییر ماهیتی در آن به وجود نمی آوریم ممکن است بعد از 50سال یک آخوند را بتوانیم متقاعد کنیم زرتشتی بشود ولی موضوع این نیست پدیده ای که حضور تاریخی خودش را در سرتاسر جهان با شکستن کنگره های #کاخ_خسرو و با #خشک_شدن_دریاچه_ساوه که نماد #آناهیتا و #ایزد_آبهای_ایرانشهری است و با خاموش شدن #آتشکده_پارس تعریف بکند یعنی لحظه ای که محمد به دنیا می آید این اتفاقات در ایران می افتد این سلب مطلق تمدن ایرانشهری هستش. در #تاریخ_بناکتی میخوانیم: در برگه64؛ پیغمبر ما #محمد_ص در آخر عهد او یعنی (عهد خسرو #انوشیروان_دادگر) به وجود آمد و در آن وقت آتش آتشکده ها بمرد و دریای ساوه خشک شد و دوازده کنگره از #ایوان_کسری بیوفتاد. یعنی سیاست، دین و طبیعت ایران نابود میشود. یعنی آغاز محمد پایان ایران است شما نمیتوانید نسبت به این بی تفاوت (#سکولار) باشید
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@golchinebaghkam