🌍
#هسا_پس_اسا_شعر
پیرامون واژه''تنگام''👇
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانهٔ تنها زد و رفت
دل تنگش سر گلچیدن از این باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت
گشت و فریادکشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان درهم و ناموزون دید
قلم نسخ بر این خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدیاش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به تنگام قفس
نالهای در غم مرغان هماوا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج #سیاهمشق
توضیح واژهٔ #تنگام
تنگنای تنگام!
دربارهٔ پسوند #ام و دو واژه
«ام» پسوند مکان است (فرشیدورد، ۱۳۹۲: ۳۱۳). مانند چرام و تنگام:
چرام: چَراگاه، جای چٓرا:
آن شنیدی که در ولایت شام
برده بودند اشتران به چرام؟
(سنایی، ۱۳۲۹) بیت از حکایتی در باب ششم حدیقه است.
تنگام: جای تنگ، تنگنا
همنوای دل من بود به تنگام ِ قفس
نالهای در غم مرغان هماوا زد و رفت
(ابتهاج، سیاهمشق، ۱۳۹۳)
تنگام کمابیش هممعنی «تنگنا» است. در گیلکی تنگام هم برای تنگبودن جا (مکان) به کار میرود و هم به معنی نزدیکی غروب (زمان) است. پارسیگویان از دید معنایی، نیازمند واژۀ تنگام نیستند؛ زیرا برابر آن، تنگنا را میشناسند. لیک از دید آوایی، تنگام از تنگنا که پیوند هجای کشیدۀ «تنگ» با «نا» خواندنِ روان و شتابان آن را دشوار میسازد، خوشآهنگتر است. این واژۀ گیلکی در بیت سایه [ابتهاج] خوش نشسته و بافت سخن که همانندی تنگام با تنگنا هم به یاری آن آمده، به گونهای است که خواننده معنی واژه را بیهیچ توضیحی درمییابد (فیروزان، ۱۳۹۵).
بخش پایانی نظر دکتر مهدی فیروزیان چندان قانعکننده نیست. در جستوجو و گفتوگوهایی که دربارهٔ این واژه کردیم متوجه شدیم برخی خوانندگانِ این بیت تصور کردهاند «هنگام قفس» درست است و آن را با این تصحیف در اینترنت منتشر کردهاند. برخی از اهالی ادبیات هم تصور کردهاند اشتباه تایپی است و «تنگنای قفس» صحیح است. گروهی هم آن را درست اما مخفف «تنگگام» و نیز به صورت «تنگام» پنداشتند ...
همهٔ این تصورها ناشی از این است که آن واژه در کتاب پانویس ندارد و تنها آنها که به واژگان قدیمتر گیلکی مشرف یا در ادبیات با پسوند مردهٔ «ام» آشنا باشند متوجه معنای تنگام میشوند.
منابع
فرهنگ وندها، خسرو فرشیدورد، نشر زوار، ۱۳۹۲.
حدیقةالحقیقة، سنایی، تصحیح مدرس رضوی، چاپخانه سپهر، ۱۳۲۹.
سیاهمشق، هوشنگ ابتهاج، نشر کارنامه، چاپ بیستوهشتم، ۱۳۹۳.
دوماهنامۀ فرهنگی، هنری و پژوهشی «گیلهوا» ویژۀ آذر و دی ۱۳۹۵، ش ۱۴۴.
#پسوند #ام #تنگام #چرام
#مهدی_شعبانی
#کانال_گیلکی_هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی
@hasa_pas
#هسا_پس_اسا_شعر
پیرامون واژه''تنگام''👇
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانهٔ تنها زد و رفت
دل تنگش سر گلچیدن از این باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت
گشت و فریادکشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان درهم و ناموزون دید
قلم نسخ بر این خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدیاش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به تنگام قفس
نالهای در غم مرغان هماوا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج #سیاهمشق
توضیح واژهٔ #تنگام
تنگنای تنگام!
دربارهٔ پسوند #ام و دو واژه
«ام» پسوند مکان است (فرشیدورد، ۱۳۹۲: ۳۱۳). مانند چرام و تنگام:
چرام: چَراگاه، جای چٓرا:
آن شنیدی که در ولایت شام
برده بودند اشتران به چرام؟
(سنایی، ۱۳۲۹) بیت از حکایتی در باب ششم حدیقه است.
تنگام: جای تنگ، تنگنا
همنوای دل من بود به تنگام ِ قفس
نالهای در غم مرغان هماوا زد و رفت
(ابتهاج، سیاهمشق، ۱۳۹۳)
تنگام کمابیش هممعنی «تنگنا» است. در گیلکی تنگام هم برای تنگبودن جا (مکان) به کار میرود و هم به معنی نزدیکی غروب (زمان) است. پارسیگویان از دید معنایی، نیازمند واژۀ تنگام نیستند؛ زیرا برابر آن، تنگنا را میشناسند. لیک از دید آوایی، تنگام از تنگنا که پیوند هجای کشیدۀ «تنگ» با «نا» خواندنِ روان و شتابان آن را دشوار میسازد، خوشآهنگتر است. این واژۀ گیلکی در بیت سایه [ابتهاج] خوش نشسته و بافت سخن که همانندی تنگام با تنگنا هم به یاری آن آمده، به گونهای است که خواننده معنی واژه را بیهیچ توضیحی درمییابد (فیروزان، ۱۳۹۵).
بخش پایانی نظر دکتر مهدی فیروزیان چندان قانعکننده نیست. در جستوجو و گفتوگوهایی که دربارهٔ این واژه کردیم متوجه شدیم برخی خوانندگانِ این بیت تصور کردهاند «هنگام قفس» درست است و آن را با این تصحیف در اینترنت منتشر کردهاند. برخی از اهالی ادبیات هم تصور کردهاند اشتباه تایپی است و «تنگنای قفس» صحیح است. گروهی هم آن را درست اما مخفف «تنگگام» و نیز به صورت «تنگام» پنداشتند ...
همهٔ این تصورها ناشی از این است که آن واژه در کتاب پانویس ندارد و تنها آنها که به واژگان قدیمتر گیلکی مشرف یا در ادبیات با پسوند مردهٔ «ام» آشنا باشند متوجه معنای تنگام میشوند.
منابع
فرهنگ وندها، خسرو فرشیدورد، نشر زوار، ۱۳۹۲.
حدیقةالحقیقة، سنایی، تصحیح مدرس رضوی، چاپخانه سپهر، ۱۳۲۹.
سیاهمشق، هوشنگ ابتهاج، نشر کارنامه، چاپ بیستوهشتم، ۱۳۹۳.
دوماهنامۀ فرهنگی، هنری و پژوهشی «گیلهوا» ویژۀ آذر و دی ۱۳۹۵، ش ۱۴۴.
#پسوند #ام #تنگام #چرام
#مهدی_شعبانی
#کانال_گیلکی_هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی
@hasa_pas