""هسا پس""(جریان شعر پیشرو اقوام ایران و جهان)
228 subscribers
1.05K photos
11 videos
324 files
914 links
شعر پیشرو(آوانگارد) اقوام ایران و جهان
#دهه_نود
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#هسا_پس(پسا نو_فرازبان)
Download Telegram
ش را به

به روح اشعار ماتسو باشو (از قله های شعر هایکو)و برکه کهن او و حتی اشعار هایکو الن گینزبرگ نزدیک می سازد که در اینجا نمونه ای از شعر هر سه شاعر را می آورم تا ملموس تر باشد:

#یک👇

برکه کهن
جهیدن غوکی
صدای آب(ماتسو باشو)


#دو👇

برای دیدن تهی بیکران پهناور
از پنجره ببین
آسمان آبی را( الن گینزبرگ)


#سه👇


واگوده
خو پولوکا ما
شبه تان آویرا بوستی

باز‌کرد/دکمه هایش‌را ماه/درون شب گم شدیم(علیرضا فانی-ترجمه گیلکی)


در هر سه شعر بالا اگر چه ممکن است دنیای شعر باشو و گینزبرگ متعالی تر باشند اما به نوعیهر سه شعر در خصوصیتی مشترک اند و آن اینکه در هر سه شعر هیچ کدام از ابژه ها در مفهوم واقعی خود نیستند ودر هر سه شعر با حیرت و تعجب و مکث شاعرانه ای روبه روییم

حتی هنگامی که علیرضا فانی از واقعیت کمال یافته ای می نویسد:👇


کورکی
برقص‌باورده داره و‌ دیفارا
پیاده رو آکاردئون

دخترک/به رقص آورد درخت و دیوار را/آکاردئون پیاده رو

خودش را به دنیای واقعی اشعار ماساکا شیکی نزدیک می سازد و حتی هنگامی که اجتماع و مسایل انسانی در اشعار کوتاه علیرضا فانی بروز می کند👇


‍ ورق
واگردسه
گول بزه
نسرین

ورق/برگشت/گل زد/نسرین

نا خودآگاه به یاد اشعار انسانی کوبا یاشی ایسا می افتیم👇

درین جهان

از صبح تا غروب

پروانه‌ها نیز باید جان بکنند.


در واقع در چنین شعر هایی با ابژه هایی واقعی و رخداد هایی روبه روییم که حقیقی اند و ابژه ها در معنای واقعی خودشان به کار رفته اند

البته باید اذعان داشت که اگر بخواهیم در جغرافیای ملی کشور ، بینامتن های اشعار علیرضا فانی را رد یابی کنیم باید در شعر فارسی به اشعار سیروس نوذری نظر داشت و در بخش زبان گیلکی بی هیچ شک و تردیدی باید از وسعت فرهنگ شعر های هایکو واره مسعود پور هادی گفت که در واقع نماینده گسست واقعی شعر گیلکی از مرحله هسا شعر به مرحله ای جدی تر است که در کنار شعر های هایکو واره ایشان باید به شخی شعر های محسن آریا پاد اشاره کرد که این دو شاعر توانسته اند نماینده جریان میانه و معتدل پس از هسا شعر باشند

علیرضا فانی در تشخص بخشیدن به فرهنگ اشعار خود در این مرحله حتی به شکلی مستقیم از ابژه های پر کاربرد شعر هایکو شرقی(ژاپن)و غربی(نسل بیت)استفاده می برد که نمونه هایش عبارتند از:👇
شب/ماه/قورباغه/برکه/فصل های بهار-زمستان-...

که این ابژه ها گاها با تضاد و تقابلی نرم و سخت و سفید و سیاه و در عین حال با سادگی و صمیمیتی آشکار اهداف متن های کوتاه اشعار علیرضا فانی را پوشش می دهند👇

اَبر مایا پیته بزه
چی چی نی پیرانه پوشت
ویریس هیست


اَبر/ماه را/پشتِ پیراهن گنجشک پنهان کرد/طناب خیس

علیرضافانی

اَویرا بو/ اَویر
پورزماته
راه
را نیشه/
پورده چکره شلا بو

‌ ‌ #علیرضا_فانی

مدتهاست/گم‌ شده /گم/راه/راه نمی رود/پاهای پل سُست شد...

مالا پاماله
آبه مته سر
جوخوفته ما
#علیرضا_فانی

جای پای ماهیگیر/روی مسیر آب/ ماه پنهان شد

منو غروب
ایتا خطه سر ایسامی
سبزا بوسته بج

#علیرضا_فانی

من وغروب/روی یک خط ایستاده ایم/سبز شد برنج




#مرحله_سه(بازی شعر)

اگر در مرحله اول تجربیات شعری علیرضا فانی
با اسطوره هایی قراردادی و از پیش ساخته و مانیفست شده ای روبه رو هستیم و در مرحله دوم هم اگر با تجربیاتی نسبتا فردیت یافته ای در گیریم در مرحله سوم بی شک با علیرضا فانی ای روبه روییم که توانسته خود را به جریانی آوانگارد روبه رو سازد و به شکلی علیه بینامتنیت در اشعارش قیامی نسبی انجام دهد و به فردیت قابل ملاحظه ای دست یابد .

در جریان شعر پیشرو اقوام ایرام(#هسا_پس) هویتی آشکار و گسسته ای را می توان برای اشعار علیرضا فانی رقم زد که در این جریان دیگر خبر از قرارداد ها و تجربیاتی مشخص و از پیش اسطوره شده ای نیست و هر چه هست مربوط به دنیای کشف و زوایای تکامل یافته ای است که علیرضا فانی پس از عبور از دو مرحله پر نشیب و فراز توانسته به اهدافی متعالی و ارزشمندی دست یابد که در کنار زیبایی شناسی ها می توان به پدیدار هایی در زبان اشعارش اشاره داشت که حاصل تعامل تجربه ها و اتفاق هایی است که برای او شناسنامه مجزایی را به آرمغان آورده است.
در این مرحله دیگر فقط خبر از دست یافتن به مفاهیم و مَضامین بینامتنی و آگاهانه نیست و نمی توان علیرضا فانی را در مسیر اشعار دیگران به سادگی ردیابی کرد لذا باید به تجربیاتی اذعان داشت که خبر از گسست واقعی در دنیای شعر آوانگارد فولکلور ایران دارد که برای آشنا شدن بیشتر خوانشگران این نقد کوتاه نمونه هایی را ذکر می کنم که تفاوت و تمایز این گونه اشعار علیرضا فانی در تقابل با مراحل دوگانه قبلی به آسانی چه در صورت و چه در محتوا قابل بررسی است👇👇

#هساپس



صف
صف
صف
صف
واااااا
ش را به

به روح اشعار ماتسو باشو (از قله های شعر هایکو)و برکه کهن او و حتی اشعار هایکو الن گینزبرگ نزدیک می سازد که در اینجا نمونه ای از شعر هر سه شاعر را می آورم تا ملموس تر باشد:

#یک👇

برکه کهن
جهیدن غوکی
صدای آب(ماتسو باشو)


#دو👇

برای دیدن تهی بیکران پهناور
از پنجره ببین
آسمان آبی را( الن گینزبرگ)


#سه👇


واگوده
خو پولوکا ما
شبه تان آویرا بوستی

باز‌کرد/دکمه هایش‌را ماه/درون شب گم شدیم(علیرضا فانی-ترجمه گیلکی)


در هر سه شعر بالا اگر چه ممکن است دنیای شعر باشو و گینزبرگ متعالی تر باشند اما به نوعیهر سه شعر در خصوصیتی مشترک اند و آن اینکه در هر سه شعر هیچ کدام از ابژه ها در مفهوم واقعی خود نیستند ودر هر سه شعر با حیرت و تعجب و مکث شاعرانه ای روبه روییم

حتی هنگامی که علیرضا فانی از واقعیت کمال یافته ای می نویسد:👇


کورکی
برقص‌باورده داره و‌ دیفارا
پیاده رو آکاردئون

دخترک/به رقص آورد درخت و دیوار را/آکاردئون پیاده رو

خودش را به دنیای واقعی اشعار ماساکا شیکی نزدیک می سازد و حتی هنگامی که اجتماع و مسایل انسانی در اشعار کوتاه علیرضا فانی بروز می کند👇


‍ ورق
واگردسه
گول بزه
نسرین

ورق/برگشت/گل زد/نسرین

نا خودآگاه به یاد اشعار انسانی کوبا یاشی ایسا می افتیم👇

درین جهان

از صبح تا غروب

پروانه‌ها نیز باید جان بکنند.


در واقع در چنین شعر هایی با ابژه هایی واقعی و رخداد هایی روبه روییم که حقیقی اند و ابژه ها در معنای واقعی خودشان به کار رفته اند

البته باید اذعان داشت که اگر بخواهیم در جغرافیای ملی کشور ، بینامتن های اشعار علیرضا فانی را رد یابی کنیم باید در شعر فارسی به اشعار سیروس نوذری نظر داشت و در بخش زبان گیلکی بی هیچ شک و تردیدی باید از وسعت فرهنگ شعر های هایکو واره مسعود پور هادی گفت که در واقع نماینده گسست واقعی شعر گیلکی از مرحله هسا شعر به مرحله ای جدی تر است که در کنار شعر های هایکو واره ایشان باید به شخی شعر های محسن آریا پاد اشاره کرد که این دو شاعر توانسته اند نماینده جریان میانه و معتدل پس از هسا شعر باشند

علیرضا فانی در تشخص بخشیدن به فرهنگ اشعار خود در این مرحله حتی به شکلی مستقیم از ابژه های پر کاربرد شعر هایکو شرقی(ژاپن)و غربی(نسل بیت)استفاده می برد که نمونه هایش عبارتند از:👇
شب/ماه/قورباغه/برکه/فصل های بهار-زمستان-...

که این ابژه ها گاها با تضاد و تقابلی نرم و سخت و سفید و سیاه و در عین حال با سادگی و صمیمیتی آشکار اهداف متن های کوتاه اشعار علیرضا فانی را پوشش می دهند👇

اَبر مایا پیته بزه
چی چی نی پیرانه پوشت
ویریس هیست


اَبر/ماه را/پشتِ پیراهن گنجشک پنهان کرد/طناب خیس

علیرضافانی

اَویرا بو/ اَویر
پورزماته
راه
را نیشه/
پورده چکره شلا بو

‌ ‌ #علیرضا_فانی

مدتهاست/گم‌ شده /گم/راه/راه نمی رود/پاهای پل سُست شد...

مالا پاماله
آبه مته سر
جوخوفته ما
#علیرضا_فانی

جای پای ماهیگیر/روی مسیر آب/ ماه پنهان شد

منو غروب
ایتا خطه سر ایسامی
سبزا بوسته بج

#علیرضا_فانی

من وغروب/روی یک خط ایستاده ایم/سبز شد برنج




#مرحله_سه(بازی شعر)

اگر در مرحله اول تجربیات شعری علیرضا فانی
با اسطوره هایی قراردادی و از پیش ساخته و مانیفست شده ای روبه رو هستیم و در مرحله دوم هم اگر با تجربیاتی نسبتا فردیت یافته ای در گیریم در مرحله سوم بی شک با علیرضا فانی ای روبه روییم که توانسته خود را به جریانی آوانگارد روبه رو سازد و به شکلی علیه بینامتنیت در اشعارش قیامی نسبی انجام دهد و به فردیت قابل ملاحظه ای دست یابد .

در جریان شعر پیشرو اقوام ایرام(#هسا_پس) هویتی آشکار و گسسته ای را می توان برای اشعار علیرضا فانی رقم زد که در این جریان دیگر خبر از قرارداد ها و تجربیاتی مشخص و از پیش اسطوره شده ای نیست و هر چه هست مربوط به دنیای کشف و زوایای تکامل یافته ای است که علیرضا فانی پس از عبور از دو مرحله پر نشیب و فراز توانسته به اهدافی متعالی و ارزشمندی دست یابد که در کنار زیبایی شناسی ها می توان به پدیدار هایی در زبان اشعارش اشاره داشت که حاصل تعامل تجربه ها و اتفاق هایی است که برای او شناسنامه مجزایی را به آرمغان آورده است.
در این مرحله دیگر فقط خبر از دست یافتن به مفاهیم و مَضامین بینامتنی و آگاهانه نیست و نمی توان علیرضا فانی را در مسیر اشعار دیگران به سادگی ردیابی کرد لذا باید به تجربیاتی اذعان داشت که خبر از گسست واقعی در دنیای شعر آوانگارد فولکلور ایران دارد که برای آشنا شدن بیشتر خوانشگران این نقد کوتاه نمونه هایی را ذکر می کنم که تفاوت و تمایز این گونه اشعار علیرضا فانی در تقابل با مراحل دوگانه قبلی به آسانی چه در صورت و چه در محتوا قابل بررسی است👇👇

#هساپس



صف
صف
صف
صف
وااااا
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
اهمیت زبان‌های محلّی



▪️ما نمی‌خواهیم خدای نکرده هیچ زبان محلّی را [بی‌اعتنایی کنیم]
چون این زبان‌های محلّی پشتوانهٔ فرهنگ ما هستند.
ما اگر زبان‌های محلّی را حفظ نکنیم بخش اعظمی از فرهنگ مشترکمان را عملاً نمی‌فهمیم.
اما این زبان بین الاقوامی قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌ها همهٔ اقوام دَرِش مساهمت دارند.
هیچ قومی بر هیچ قوم دیگری تقدّم ندارد در ساختن این دریای بزرگ [زبان فارسی]. ما باید به این [زبان فارسی] خیلی بیشتر از اینها اهمیت بدهیم.»
محمدرضا شفیعی کدکنی
#سه_شنبه یکم خرداد ۹۷
دانشگاه تهران
[۲ اسفند روز جهانی زبان مادری]


#هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران
با انتخاب #مراد_قلی_پور
@hasa_pas