دوستی پیام داده بود و دنبال مورد ازدواج برای یکی از آشناهایشان بود. با واسطه موردی پیدا شد. داشتم پیام میدادم دو تا واسطه را به هم وصل کنم. دست چپم گوشی بود و دست راست حلقه شده دور یک قابلمهٔ بزرگ روحی و کیسهٔ کتابی که روی در قابلمه گذاشته بودم.
یکهو قابلمه و کیسه پرت شدند روی زمین، خودم هم سکندری خوردم اما نیفتادم.
وسط این حیاط درندشت کسی هلم داد؟ چه شد؟
سربرگرداندم پشت، ماشین یکی از همکارها موقع دنده عقب خورده بود بهم. بله راننده آقا بود و البته سرعتش کم وگرنه نمیدانم چه اتفاقی میافتاد.
بیشتر از درد ضربه، شوکه بودم. همکارم که پیاده شد اولش دوتایی فقط همدیگر را نگاه میکردیم.
یادم باشد اگر آن ازدواج سرگرفت طلب خسارت کنم:)
یکهو قابلمه و کیسه پرت شدند روی زمین، خودم هم سکندری خوردم اما نیفتادم.
وسط این حیاط درندشت کسی هلم داد؟ چه شد؟
سربرگرداندم پشت، ماشین یکی از همکارها موقع دنده عقب خورده بود بهم. بله راننده آقا بود و البته سرعتش کم وگرنه نمیدانم چه اتفاقی میافتاد.
بیشتر از درد ضربه، شوکه بودم. همکارم که پیاده شد اولش دوتایی فقط همدیگر را نگاه میکردیم.
یادم باشد اگر آن ازدواج سرگرفت طلب خسارت کنم:)
😁3
حرف اضافه
وبینار داریم. چند تا اسم و فامیل خوب دیدم که جدا جدا مینویسمشون:) #اسم_فامیل_بازی
اسم یک از شرکت کنندهها فرخدین بود. خب چطوری بخونیمش؟
لابد میگینفرُّخدین.
درست هم میگین اما توی منطقهٔ ما فخرالدین رو صدا میزنن فرخِ دین.
و چون بعضی مأمورین ثبت سجل در قدیم سواد کافی نداشتند حدس قریب به یقین اینه که چنین خطایی رخ داده.
شاهد مثالش رو من زیاد دیدم از جمله اینکه منیژه رو نوشتند منیجه. فخرالتاج رو نوشتند فرخ تاج.
#اسم_فامیل_بازی
لابد میگینفرُّخدین.
درست هم میگین اما توی منطقهٔ ما فخرالدین رو صدا میزنن فرخِ دین.
و چون بعضی مأمورین ثبت سجل در قدیم سواد کافی نداشتند حدس قریب به یقین اینه که چنین خطایی رخ داده.
شاهد مثالش رو من زیاد دیدم از جمله اینکه منیژه رو نوشتند منیجه. فخرالتاج رو نوشتند فرخ تاج.
#اسم_فامیل_بازی
😐2
😁3👻2👾1
از شمارهٔ افتاده روی گوشی و لهجهاش فهمیدم اهل لرستان است. سوار که شدم خواهرم زنگ زد. بعد از قطع تماس، پرسید آبجی ببخشید شما لک هستید؟
-بله.
ما کوهدشتی هستیم. شما اهل کجایید؟
و این سلسله سؤالات ادامه داشت تا رسید به بحث ازدواج؟
مجردید؟ البته فضولی نباشهها.
به جواب «بله»ام راضی نشد.
شغل همسرتون چیه؟ خودتونم به حمدالله مشغولید؟ دیگه برنمیگردید شهرتون؟ برای کار اومدید یا محیط مذهبی اینجا؟ و سؤال پشت سؤال و جوابهای نیم بند و تک کلمهای من تا وقتی آقای صاد زنگ زد. از صبح دو سه باری زنگ زده بودم و جواب نداده بودند تا آن موقع که خودشان تماس گرفتند. آن قدر آرام حرف میزدم که خودم هم به سختی میشنیدم. تمام که شد راننده با خنده پرسید ولی آبجی مجردی. درسته؟ از مشکلاتی که پیش اومده فهمیدم.
دلم میخواست بزنم روی شانهاش و بگویم داداش گوش تیز کردی بشنوی تا نتیجهٔ اخلاقی بگیری من مجردم یا نه؟
بعد دیدم خودمان هم خیلی وقتها اصل قضیه را رها میکنیم تا برسیم به فرع ماجرا.
#از_تاکسی
-بله.
ما کوهدشتی هستیم. شما اهل کجایید؟
و این سلسله سؤالات ادامه داشت تا رسید به بحث ازدواج؟
مجردید؟ البته فضولی نباشهها.
به جواب «بله»ام راضی نشد.
شغل همسرتون چیه؟ خودتونم به حمدالله مشغولید؟ دیگه برنمیگردید شهرتون؟ برای کار اومدید یا محیط مذهبی اینجا؟ و سؤال پشت سؤال و جوابهای نیم بند و تک کلمهای من تا وقتی آقای صاد زنگ زد. از صبح دو سه باری زنگ زده بودم و جواب نداده بودند تا آن موقع که خودشان تماس گرفتند. آن قدر آرام حرف میزدم که خودم هم به سختی میشنیدم. تمام که شد راننده با خنده پرسید ولی آبجی مجردی. درسته؟ از مشکلاتی که پیش اومده فهمیدم.
دلم میخواست بزنم روی شانهاش و بگویم داداش گوش تیز کردی بشنوی تا نتیجهٔ اخلاقی بگیری من مجردم یا نه؟
بعد دیدم خودمان هم خیلی وقتها اصل قضیه را رها میکنیم تا برسیم به فرع ماجرا.
#از_تاکسی
👍5
توی غرب کشور یه ایلی هست به نام ترکاشوند. تُرکاش+وند. که الان ساکن استانهای لرستان، کرمانشاه و نهاوند هستند. یکی از نقاط ییلاقیشون کوهپایهٔ الوند همدانه. توی ویکی پدیا نوشته اینا دوهزار سال پیش از الشتر در لرستان کوچیدند به نواحی ترک زبان همدان و برای همین بهشون گفتند تُرکاش یعنی ترک شده.
#اسم_فامیل_بازی
#اسم_فامیل_بازی
👍4🙏1👌1
حرف اضافه
یکی از دعاهای ایرانیها در حق همدیگه «عاقبت به خیر باشی»ه. ما بهش میگیم آخر خیر شدن. متضادش چی میشه؟ آخر شر. #کلمه_بازی
محسن لرستانی یه آهنگ خونده به فارسی کرمانشاهی با اسم «اسم مَنَه دیه نیار.»
یه جاش میگه آخر شر دنیا به مَه
ببین کی شدَه رقیب مَه.
خواستم اگه شنیدیدش بدونید آخر شر یعنی چی:)
#کلمه_بازی
یه جاش میگه آخر شر دنیا به مَه
ببین کی شدَه رقیب مَه.
خواستم اگه شنیدیدش بدونید آخر شر یعنی چی:)
#کلمه_بازی
🥰3
قیافهام چطوریه؟ معمولی.
زنگ که میزنم به راننده شرکت و آهنگ پیشوازش رو میشنوم قیافهم چطوری میشه؟ سه چهار درجه کشیده شدن لبها.
آهنگه چیه؟
صبرم شده لبریز. کجایی؟
چه دل آشوبهٔ جذابی.
در این شب مهتابی،
در تاب و تبم تا تو بیایی
به چه دلشوره زیبایی.
زنگ که میزنم به راننده شرکت و آهنگ پیشوازش رو میشنوم قیافهم چطوری میشه؟ سه چهار درجه کشیده شدن لبها.
آهنگه چیه؟
صبرم شده لبریز. کجایی؟
چه دل آشوبهٔ جذابی.
در این شب مهتابی،
در تاب و تبم تا تو بیایی
به چه دلشوره زیبایی.
🥴7😁4💔1👀1
🤷2
👌5☃1👍1😢1
حرف اضافه
مادرم رفته. تسبیح سفیدش روی پتوی گوشهٔ هال مانده. با دمپاییهای نرمش توی خانه راه میروم. به گلدانهای گندمی و زامفولیای روبهرویم که جابهشان کرده نگاه میکنم و ردّ دستهاش که مانده در گله به گلهٔ خانه. یخچال برفک گرفته. از برق کشیدهام تمیزش کنم. یک کوه…
بارونه و زمین تر و آسمون کیپ تا کیپ ابر. اگه مادرم خونه بودم امروز میرفتم پیشش. شب میگفتم هلیم بذاره برای صبونهمون.
#دا
#دا
👌3
هنگامه گلستان زن کاوه گلستان تهرانیه. یه جایی داره خاطرات کودکیش رو میگه: «میرفتیم مغازهدارها را اذیت میکردیم. آنها میگذاشتند دنبالمان.»
ما هم دقیقا توی حرف زدنمون فعل گذاشتن رو برای دنبال به کار میبریم نه فعل کردن.
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
ما هم دقیقا توی حرف زدنمون فعل گذاشتن رو برای دنبال به کار میبریم نه فعل کردن.
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
👌8👍1
برای انجام یک کار بانکی مرخصی گرفتم و زودتر از اداره زدم بیرون. یکی از همکاران شاغل در شرکتهای خصوصی که آشنایی دورادوری داریم تا جایی رساندم.
بعد از سوار شدن پرسید خانم مهندس شغل همسرتون چیه؟
جواب همسر ندارم را که شنید بلافاصله سنم را پرسید.
و بعد انگار به یک فرمول حل شده رسیده باشد گفت: آها. از سرتون افتاده دیگه.
و تلفنش زنگ خورد و بعدش هم بحث کش پیدا نکرد و لابد مسئله ذهنیاش برطرف شد.
#از_دختران_مجرد
بعد از سوار شدن پرسید خانم مهندس شغل همسرتون چیه؟
جواب همسر ندارم را که شنید بلافاصله سنم را پرسید.
و بعد انگار به یک فرمول حل شده رسیده باشد گفت: آها. از سرتون افتاده دیگه.
و تلفنش زنگ خورد و بعدش هم بحث کش پیدا نکرد و لابد مسئله ذهنیاش برطرف شد.
#از_دختران_مجرد
💔7😐4☃1🙊1
کشاورزی آمده با یک گوشی که نمیدانم مدلش چیست و دارد توی لیست مخاطبهایش یکی یکی با جوی استیک میآید پایین تا شمارهٔ همآبادیاش را به ما بدهد.صدای پایین آمدن توی لیست مثل صدای دستگاه نشان دهندهٔ ضربان قلب است. من را میبرد به بیمارستان امام علی و آن چند روز بستری بودن دا و چشمانداز ثابت من. صدایش نگرانم میکند.
#دا
#دا
💔8
ما به زمینه میگیم تخت.
مثلاً یه چادر گلدار که زمینهش کرم باشه میشه چادر تخت کرم.
شما چی؟
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
مثلاً یه چادر گلدار که زمینهش کرم باشه میشه چادر تخت کرم.
شما چی؟
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
👌4
مانتو شلوار سرمهای تنم است با پالتوی گلدار تخت سرمهای. وسط روز گرم میشود. پالتو را میکَنم. کمی بعد که برای کاری میروم اتاق کناری یکی از همکارها میگوید ئه خانم خزایی مدلش عوض شد. آن یکی میگوید گلاش ریخته.
زاویه دید آدمها اینطوری خودش را نشان میدهد.
زاویه دید آدمها اینطوری خودش را نشان میدهد.
😁10❤3👌3
در زندگی لحظاتی هست که توی یک کارتت ۲۶ تومان داری و توی کارت دیگرت نُه هزارتومان قابل برداشت است. باید وی پیان بخری چهل هزارتومان.
چندم برج است؟ ۲۷ام.
تصمیم میگیری بی خیال دور زدن صیانت شوی یا بروی یکی از آن رایگانهای کجدار و مریز را نصب کنی که یادت میآید دیروز مجبور شدهای یک حساب جدید باز کنی که ۵۹۳۰۰ تومان موجودی دارد.
پس زنده باد پول خردهای به دادرسِ تهکارتها.
چندم برج است؟ ۲۷ام.
تصمیم میگیری بی خیال دور زدن صیانت شوی یا بروی یکی از آن رایگانهای کجدار و مریز را نصب کنی که یادت میآید دیروز مجبور شدهای یک حساب جدید باز کنی که ۵۹۳۰۰ تومان موجودی دارد.
پس زنده باد پول خردهای به دادرسِ تهکارتها.
👌10
به گفتهٔ احسان عبدیپور ظاهراً بوشهر یه میدونی داره به اسم جراحی. (جراحی چرا؟) و این میدون تا حالا سه تابلو عوض کرده ولی مردم همچنان به اسم چهار راه فاخر میشناسندش. فاخر چرا؟
فاخر یه سیگارفروشی بوده که چهار دهه سر اون چهار راه وایساده. شب و روز. سرما و گرما. اینقدر وایساده که ذات چهارراه رو تصاحب کرده و شأن نزول یه اسم شده.
#از_جاها
فاخر یه سیگارفروشی بوده که چهار دهه سر اون چهار راه وایساده. شب و روز. سرما و گرما. اینقدر وایساده که ذات چهارراه رو تصاحب کرده و شأن نزول یه اسم شده.
#از_جاها
👌10