توی فامیل سببی ما سه تا خواهر هستند به نامهای ریحان، روحان و ایران.
ریحان هشتاد و چندساله است و بسیار زیبا. تازه من در پیریش دیدمش. دو خواهر دیگهش از خودش کوچیکترند و ندیدمشون.
البته دا میگه گمونم سه چهارسال پیش به رحمت خدا رفته ولی من خبر مرگش رو یادم نمیاد.
هر وقت توی سورهٔ واقعه میرسم به «فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ» یاد این دو خواهر میافتم و اسمهای زیبا و خوش عطرشون.
#اسم_فامیل_بازی
ریحان هشتاد و چندساله است و بسیار زیبا. تازه من در پیریش دیدمش. دو خواهر دیگهش از خودش کوچیکترند و ندیدمشون.
البته دا میگه گمونم سه چهارسال پیش به رحمت خدا رفته ولی من خبر مرگش رو یادم نمیاد.
هر وقت توی سورهٔ واقعه میرسم به «فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ» یاد این دو خواهر میافتم و اسمهای زیبا و خوش عطرشون.
#اسم_فامیل_بازی
❤9
میخواد شیربرنج درست کنه. عجله داره براش. برنج رو ریخته توی زودپز. دا بهش میگه مگه برنج چقدر جون داره؟
#دا
#کلمه_بازی
#دا
#کلمه_بازی
👌10👍1
صدا
دوربین
حرکت
بازم برام فیلم بازی کن
پشت شیشه عقب پرایده نوشته بود.
دوربین
حرکت
بازم برام فیلم بازی کن
پشت شیشه عقب پرایده نوشته بود.
😁5💔4❤1
ما در طول روز با آدمهای زیادی سروکار داریم که هر کدوم دارای هویت اختصاصی هستند و نماد بارز هویتیشون اسم و فامیلشونه. گاهی نام پدرشون رو هم میشنویم یا میبینیم. اسمها منو به فکر وا میدارند و گاهی تطبیقشون با ویژگیهای ظاهری یا رفتاری افراد برام آوردههای زیادی داره. امروز من روی اسم غریبرضا گیر کردم و احساس نامگذارنده موقع نامگذاری اون نوزاد.
#اسم_فامیل_بازی
#اسم_فامیل_بازی
🥰4❤2
بعد چندسال بچهدارشدند. پدر بچه اسمش رو گذاشته همایون. مادرش این اسم رو دوست نداره به فامیلیش صداش میکنه. دوتا مادربزرگها صداش میکنند محمد.
میگم خب اونم محمد صداش کنه.
میگه شاید میخواد دل شوهرش «نایِرا» یعنی فرو نریزه.
این فعل برای فروریختن دیوار به کار میره. ما وقتی میخوایم دل کسی رو نشکنیم مراقبیم فرونریزه.
آخه دل مثل یه حصار امنه. دیوار داره.
وقتی هم پای دلبستگی و دلدادگی وسط باشه خب قطر دیواره بیشتر میشه دیگه.
مگه نه؟
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
#اسم_فامیل_بازی
میگم خب اونم محمد صداش کنه.
میگه شاید میخواد دل شوهرش «نایِرا» یعنی فرو نریزه.
این فعل برای فروریختن دیوار به کار میره. ما وقتی میخوایم دل کسی رو نشکنیم مراقبیم فرونریزه.
آخه دل مثل یه حصار امنه. دیوار داره.
وقتی هم پای دلبستگی و دلدادگی وسط باشه خب قطر دیواره بیشتر میشه دیگه.
مگه نه؟
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
#اسم_فامیل_بازی
❤7
توی استوریش داشت غر میزد که حالم خوب نیست و باید برم مهمونی و برم زیر دوش گریه کنم و خودمو جمع کنم برم.
خالهش براش نوشته بود غر بزن، فحش بده، اصلا حموم نرو، ناشور برو مهمونی.
ناشور توی دیالوگهای روزمرهٔ کرمانیها به کار میره. خب دمشون گرم:)
#کلمه_بازی
خالهش براش نوشته بود غر بزن، فحش بده، اصلا حموم نرو، ناشور برو مهمونی.
ناشور توی دیالوگهای روزمرهٔ کرمانیها به کار میره. خب دمشون گرم:)
#کلمه_بازی
👌4
داره دعا میکنه: ای خدا شر ای همی ظِلم گَرَه ئه سر مردم کوتا کَه.
ظِلم گَرَ همون ظالمه.
#دا
#کلمه_بازی
ظِلم گَرَ همون ظالمه.
#دا
#کلمه_بازی
❤11👌1
چهارسالشه. با باباش اومده اداره. داره اسم بازیهایی رو که با پسرداییش میکنه بهم میگه: دنبال بازی، گرفتن بازی.
شمام بدونید اینا با هم فرق دارن. هر دنبالبازیای به گرفتن بازی ختم نمیشه. لابد بعضی دنبال بازیا کورند:)
#کلمه_بازی
شمام بدونید اینا با هم فرق دارن. هر دنبالبازیای به گرفتن بازی ختم نمیشه. لابد بعضی دنبال بازیا کورند:)
#کلمه_بازی
😁9
هرتا مولر یه زن نویسندهٔ رومانیایی و آلمانی زبانه. یعنی روستاشون توی رومانی جزو اقلیتهای زبانی بوده. مادر هرتا به پنج سال کار در اردوگاه اجباری روسیه محکوم میشه و اونجا یه دوستی پیدا میکنه به نام هرتا که تا آخر محکومیت طاقت نمیاره و جونش رو از دست میده. ولی مادر هرتا موقع مرگ دوستش بهش قول میده اسمش روی دخترش بذاره و همین کار رو میکنه.
حالا ببینید اثر اسمه روش چی بوده؟
هرتا مولر میگه من هیچ وقت نمیخواستم نویسنده بشم. توی کودکیم توی خونهمون حتی یه جلد کتاب هم نبود اما چون میخواستم راوی قصهٔ زندگیم بشم نویسنده شدم.
اون ۲۵ اثر رو به نظم و نثر نوشته که جوایز معتبر زیادی بابتشون دریافت کرده از جمله نوبل ادبیات در ۲۰۰۹.
#اسم_فامیل_بازی
حالا ببینید اثر اسمه روش چی بوده؟
هرتا مولر میگه من هیچ وقت نمیخواستم نویسنده بشم. توی کودکیم توی خونهمون حتی یه جلد کتاب هم نبود اما چون میخواستم راوی قصهٔ زندگیم بشم نویسنده شدم.
اون ۲۵ اثر رو به نظم و نثر نوشته که جوایز معتبر زیادی بابتشون دریافت کرده از جمله نوبل ادبیات در ۲۰۰۹.
#اسم_فامیل_بازی
💘3
نون من کجاست؟ زن از صندوقدار پرسید و دختر اشاره کرد به دو پسر کارگر قنادی. پسر قدکوتاه ریش زرد یواش گفت توهم زدی. نون کجا بود و دختر با صدای بلند اشاره کرد از آن یکی بپرسد. زن روبروی من بود. بهش گفتم حاج خانوم نونت که دستته. و اشاره کردم به نایلون نان خشکی که از مچ دست راستش آویزان کرده بود. چشمهایش را انداخت پایین و با لبخندی گفت: چرا من حواسم نیست؟
رمز کارتش ۱۳۲۳ بود و اگر طبق رسم معمول بزرگسالان و نسبت بین سال تولد و رمز کارت، این عدد سال تولدش بوده باشد به چهرهاش نمیآمد.
از فراموشیاش بغضم گرفت.
رمز کارتش ۱۳۲۳ بود و اگر طبق رسم معمول بزرگسالان و نسبت بین سال تولد و رمز کارت، این عدد سال تولدش بوده باشد به چهرهاش نمیآمد.
از فراموشیاش بغضم گرفت.
💔5
حرف اضافه
عمه نرگس هم مثل مادرم سه فرزند جوانش را از دست داده. داریم حرفش را میزنیم. آبجیم دست رو به آسمان با سوز دل میگوید: «خدایا رنجْ هوچکس هدر نِه». #عمه_نرگس
زنگ زده به عمه نرگس. عمه نرگس ناراحته. میگه شانس منه مریض شدی. تو بودی چند روز یه بار میومدم خونهتون.
#دا
#عمه_نرگس
#دا
#عمه_نرگس
😢4
حرف اضافه
آخرین روزی که رفته بودم دانشگاه دوازدهم تیر بود که آخرین امتحان ارشد را دادم. به خودم قول داده بودم نروم تا وقتی بخشی از پایاننامه را ننویسم. امروز زدم زیر قولم. دلم برای لمس و تنفس آن فضا تنگ شده بود. زهرا برادرزادهام میگوید ما کی از دست ژن «ز گهواره…
چه عجب خانم خزایی!
خجالت کشیدم از این جملهٔ استاد. نرفته بودم توجیه کنم. رفته بودم برای شروع. در جواب گفتم استاد نمیدونم برنامهٔ خداوند چیه ولی چندماهه متصلم به گرفتاریهای پی در پی. از این رها نشده آن یکی رخ نشان میدهد. الان هم که بیست و دو روز است مادرم بیمار است. به چهرهٔ استاد نگاه نمیکردم ولی بعد از شنیدن این جمله نگرانی آمد تو صدایشان. مادرتون؟ چرا؟ چیشده؟
این روزها شدهام شبیه آن عروسکهایی که دلشان را فشار میدادی شروع میکردند به سردادن آهنگ. دل من هم با شنیدن بعضی کلمات شروع میکند به فرو ریختن و به جای آهنگ گریهام در میآید. یکی از آن کلمات دا است.
استاد خوب شنید و بعد گفت این روزا هر کاری دارید بذارید زمین و فقط با مادرتون باشید. مادرتون رو بخونید و بنویسید. تمام لحظاتشون رو ضبط کنید.
از اتاق که زدم بیرون مشت مشت اشک ریخته بودم اما دلم سبک شده بود.
به خاطر همدلیای که کمتر دیدهام.
#دا
خجالت کشیدم از این جملهٔ استاد. نرفته بودم توجیه کنم. رفته بودم برای شروع. در جواب گفتم استاد نمیدونم برنامهٔ خداوند چیه ولی چندماهه متصلم به گرفتاریهای پی در پی. از این رها نشده آن یکی رخ نشان میدهد. الان هم که بیست و دو روز است مادرم بیمار است. به چهرهٔ استاد نگاه نمیکردم ولی بعد از شنیدن این جمله نگرانی آمد تو صدایشان. مادرتون؟ چرا؟ چیشده؟
این روزها شدهام شبیه آن عروسکهایی که دلشان را فشار میدادی شروع میکردند به سردادن آهنگ. دل من هم با شنیدن بعضی کلمات شروع میکند به فرو ریختن و به جای آهنگ گریهام در میآید. یکی از آن کلمات دا است.
استاد خوب شنید و بعد گفت این روزا هر کاری دارید بذارید زمین و فقط با مادرتون باشید. مادرتون رو بخونید و بنویسید. تمام لحظاتشون رو ضبط کنید.
از اتاق که زدم بیرون مشت مشت اشک ریخته بودم اما دلم سبک شده بود.
به خاطر همدلیای که کمتر دیدهام.
#دا
❤20😢3😭2
گوشی ساعت شش زنگ میزند. بیدارم. از یک ساعت قبلش بیدار شدهام. با خودم میگویم اصلا آلارم را خاموش کنم. فردا که خانهام.
فردا؟ کدام فردا؟ امروز که شنبه است. هنوز چند ساعت از شنبه نگذشته هوای جمعه به سرم افتاده. آنقدر ضعف دارم که دلم نمیخواهد از خانه بزنم بیرون.
فردا؟ کدام فردا؟ امروز که شنبه است. هنوز چند ساعت از شنبه نگذشته هوای جمعه به سرم افتاده. آنقدر ضعف دارم که دلم نمیخواهد از خانه بزنم بیرون.
👌1
حرف اضافه
از ۲۵مهر پارسال میخواهم هشتگی بسازم برای جا و مکانهایی که دوستشان دارم یا اسمشان خاص است و یا در حافظهٔ مردم زندهاند اما در نقشهها و مسیریابها و تابلوها و گفتگوهای رسمی تغییر کردهاند. چند تا را هم صبا پیشنهاد داد: جانشان، جانِ جا و مکان جان ولی مگر…
قم یه روستایی داره به نام کلاغنشین. میگن جاش شبیه فیلمهای وسترنه، یه آبادی وسط بیابون. من گفتم شاید درختهای بلندی داره که لونهٔ کلاغ هستند ولی گفتند محصولاتش انار و انگور یاقوتیه و انارهاش طعم منحصر به فردی داره.
الانم اسمش عوض شده البته.
#از_جاها
الانم اسمش عوض شده البته.
#از_جاها
🤔3
❤1
توی منطقهٔ ما حاج خانوم یا حاجی خانوم یه اسم زنانه است. تازه فهمیدم دخترانی که عید قربان به دنیا میومدند این اسم رو روشون میذاشتند و بعد کم کم تبدیل به یه اسم رایج شده.
#اسم_فامیل_بازی
#اسم_فامیل_بازی
👍3❤1
👌1
عادل پردل.
علاوه بر خاص بودن فامیلیش. هموزن بودن اسم و فامیلش جالبه:)
میدونید که یکی از فاکتورهای نامگذاری میتونه خوشآوایی اسم باشه.
چه در نامهای انسانی و چه تجاری.
#اسم_فامیل_بازی
علاوه بر خاص بودن فامیلیش. هموزن بودن اسم و فامیلش جالبه:)
میدونید که یکی از فاکتورهای نامگذاری میتونه خوشآوایی اسم باشه.
چه در نامهای انسانی و چه تجاری.
#اسم_فامیل_بازی
👌1
اسم یکی از خانمها مَنظر بود.
من خیال میکردم منظر مال منطقهٔ ماست فقط که همکارم قمیم نقضش کرد و گفت توی فامیلشون منظر خانوم دارند:)
شما این اسم رو شنیده بودید؟
#اسم_فامیل_بازی
من خیال میکردم منظر مال منطقهٔ ماست فقط که همکارم قمیم نقضش کرد و گفت توی فامیلشون منظر خانوم دارند:)
شما این اسم رو شنیده بودید؟
#اسم_فامیل_بازی