پدرم مغازه پارچه فروشی داشت. بچه که بودیم خیلی از پارچههاش یزد باف بودند. چون دور طاقهها کاغذ میپیچیدن و یکی از لذتهای ما باز کردن و خوندن اسم کارخونههای روی کاغذها بود. الان توی کانال وزارتخونه میدیدم خبری رو به نقل از یکی از مدیران استان یزد نقل کرده که فامیلیش طاقه بافه. طاقه باف منو برد به اون روزگار.
#اسم_فامیل_بازی
#اسم_فامیل_بازی
❤7
مادربزرگش آلزایمر داره. نوهش رو یادش رفته. نوهای که یه پسر جوونه. وقتی یادش میاد اول دخترش رو صدا میکنه که سارا بیا ببین این چی میگه؟ بعد خدا رو شکر میکنه و خیلی خوشحال و شعروار میخونه گل دارم گلدون دارم.
ندیده بودم نوه رو اینقدر سبز و زنده صدا کنند.
#کلمه_بازی
ندیده بودم نوه رو اینقدر سبز و زنده صدا کنند.
#کلمه_بازی
😢4💔2❤1