دغدغه ایران
55K subscribers
784 photos
194 videos
129 files
1.8K links
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشته‌های محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشته‌هایم ندارم.
Download Telegram
«شفافیت، گزارش و گفت‌وگوی ملی» درباره تلگرام، حق مسلم ماست
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
خبرها از تصمیم‌‌های جدی برای فیلترینگ تلگرام حکایت می‌کند. تأیید و تکذیب‌ها هم شاید برای سنجیدن واکنش‌هاست. من خودم که قاطعانه با فیلترینگ تلگرام مخالفم و معتقدم جز افزودن بر شمار کسانی که از فیلترشکن استفاده می‌کنند، بیشتر کردن شمار ناراضیان، و از دسترس خارج کردن امکانات مثبت تلگرام برای کسب‌وکارها، افزایش آگاهی و دسترسی به مردم برای رساندن پیام‌های مثبت، نتیجه‌ای نخواهد داشت؛ اما اگر سیاست‌گذارانی که اصرار دارند فیلترینگ تلگرام به نفع مردم و منافع ملی است، پیشنهاد می‌کنم سه اقدام زیر را انجام دهند تا حسن نیت و صدق گفتارشان بیشتر آشکار شود:
🔷 پیشنهاد اول: اختصاص وقت کافی در برنامه‌های زنده تلویزیونی به گفت‌وگوهای جامع، با حضور دیدگاه‌ها و تفکرات مختلف، و متخصصانی از رشته‌های مختلف، به بحث درباره تلگرام و ضرورت‌های فیلترینگ. سیاست‌گذارانی که در درستی گزینه فیلترینگ و نفع آن برای منافع و امنیت ملی شک ندارند، در این گفت‌وگوها، اطمینان و ایمان خود به این امر را به مردم منتقل خواهند کرد و با استقبال عمومی مواجه خواهند شد. چه چیزی برای سیاست‌گذار بهتر از این‌که گزینه تصمیمش با اقبال عمومی و مقبولیت مواجه شود؟ (#گفت‌وگوی_ملی_درباره_تلگرام)
🔷 پیشنهاد دوم: گروهی متشکل از متخصصان مختلف، دارای مقبولیت عمومی و حتی‌الامکان بی‌طرف، «#گزارش_ملی_تلگرام» را تدوین کنند. گزارش ملی تلگرام می‌تواند به این موضوعات بپردازد: چرا مردم از تلگرام استقبال می‌کنند؟ چرا مردم از پیام‌رسان‌های داخلی استقبال نمی‌کنند؟ پی‌آمدهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی استفاده گسترده از تلگرام چیست؟ تلگرام سبب چه آسیب‌هایی شده است؟ سهم تلگرام در پیدایش هر یک از این آسیب‌ها چیست؟ فیلترینگ تلگرام چقدر بر رفع این آسیب‌ها مؤثر است؟ فیلترینگ تلگرام چه آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی جدیدی ایجاد می‌کند؟ راهکارهای جلب اعتماد به پیام‌رسان‌های داخلی چیست؟
🔸خاصیت چنین گزارشی این است که کلی‌گویی به دقت‌های مکتوب تبدیل می‌شود. این چنین گزارشی نمی‌تواند به‌طور کلی بگوید «تلگرام باعث تضعیف خانواده، گسترش آسیب‌های اجتماعی و بی‌اخلاقی شده است.» بلکه باید با روش علمی و شواهد نشان دهد آسیب‌های برشمرده‌شده برای تلگرام چقدر است. حداقل خاصیت این چنین گزارشی این است که بعد از فیلترینگ تلگرام می‌توانیم بپرسیم: «حالا که تلگرام فیلتر شد، آن آسیب‌ها رفع شده یا کاسته شدند؟» این چنین گزارشی باید تکلیف مهم‌ترین ادعاها درباره خوبی‌ها و بدی‌های تلگرام را روشن کرده، سناریوهای آینده پس از تلگرام را معلوم ساخته و مسئولیت دستگاه‌ها در قبال جامعه پس از تلگرام (جایگزین‌ها، خدمات پس از تلگرام، و عواقبی نظیر افزایش فیلترشکن‌ها) را مشخص سازد.
🔷 پیشنهاد سوم: طرفداران فیلترینگ تلگرام قطعاً خود را خیرخواهان جامعه می‌دانند. آدم‌های خیرخواه نباید از شفافیت گریزان باشند. شورای عالی فضای مجازی یا هر شورای دیگری که مسئول تصمیم درباره فیلترینگ تلگرام است، می‌تواند بر اساس سازوکاری شفاف، تصمیم خود درباره فیلترینگ را اعلام کند. این بدان معناست که در جلسه تصمیم درباره فیلترینگ، آراء افراد علنی باشد و به اطلاع عموم برسد. (#شفافیت_رأی_درباره_تلگرام)
ابهام در آراء کسانی که درخصوص فیلترینگ نظر می‌دهند سبب می‌شود همه مسئولیت این خیرخواهی در نهایت متوجه رئیس‌جمهور حسن روحانی و محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات شود. این در حالی است که چنین تصمیمی در شوراهای عالی و با حضور مقامات متعدد تصویب می‌شوند. شایسته نیست طرفداران چنین خیرخواهی دلسوزانه‌ای رأی خود درباره فیلترینگ تلگرام و مسئولیت‌پذیری در قبال این رأی را پنهان کنند. گزارش ملی می‌تواند شامل اطلاعاتی درباره مشخصات افراد تصمیم‌گیر درباره سرنوشت تلگرام، استدلال‌ها و رأی نهایی‌شان در قبال فیلترینگ تلگرام نیز باشد.
هر سه پیشنهاد در راستای حداکثرسازی شفافیت، آشکار کردن خیرات پنهان در فیلترینگ تلگرام، افزایش مسئولیت‌پذیری مقامات و تصمیم‌گیران و روشن شدن مواضع آن‌ها برای مردم است. تصور نمی‌کنم پیشنهادهای بدی باشند.
سیاست‌گذاران اگر به این سه پیشنهاد تن دهند، «#موفقیت‌های_کوچک»ی به دست آورده‌اند که بر روی هم «موفقیت بزرگ»ی را خواهد ساخت؛ ارتقای شفافیت و جلب اعتماد مردم.
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)
📡کانال «#دغدغه_ایران» @fazeli_mohammad
📡کانال «#موفقیت‌های_کوچک_ایرانیان» @IR_S_S
«شفافیت، گزارش و گفت‌وگوی ملی» درباره تلگرام، حق مسلم ماست
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
این متن قبلا هم منتشر شده است اما انتشارش متناسب شرایط فعلی است.

خبرها از تصمیم‌‌های جدی برای فیلترینگ تلگرام حکایت می‌کند. تأیید و تکذیب‌ها هم شاید برای سنجیدن واکنش‌هاست. من خودم که قاطعانه با فیلترینگ تلگرام مخالفم و معتقدم جز افزودن بر شمار کسانی که از فیلترشکن استفاده می‌کنند، بیشتر کردن شمار ناراضیان، و از دسترس خارج کردن امکانات مثبت تلگرام برای کسب‌وکارها، افزایش آگاهی و دسترسی به مردم برای رساندن پیام‌های مثبت، نتیجه‌ای نخواهد داشت؛ اما اگر سیاست‌گذارانی که اصرار دارند فیلترینگ تلگرام به نفع مردم و منافع ملی است، پیشنهاد می‌کنم سه اقدام زیر را انجام دهند تا حسن نیت و صدق گفتارشان بیشتر آشکار شود:
🔷 پیشنهاد اول: اختصاص وقت کافی در برنامه‌های زنده تلویزیونی به گفت‌وگوهای جامع، با حضور دیدگاه‌ها و تفکرات مختلف، و متخصصانی از رشته‌های مختلف، به بحث درباره تلگرام و ضرورت‌های فیلترینگ. سیاست‌گذارانی که در درستی گزینه فیلترینگ و نفع آن برای منافع و امنیت ملی شک ندارند، در این گفت‌وگوها، اطمینان و ایمان خود به این امر را به مردم منتقل خواهند کرد و با استقبال عمومی مواجه خواهند شد. چه چیزی برای سیاست‌گذار بهتر از این‌که گزینه تصمیمش با اقبال عمومی و مقبولیت مواجه شود؟ (#گفت‌وگوی_ملی_درباره_تلگرام)
🔷 پیشنهاد دوم: گروهی متشکل از متخصصان مختلف، دارای مقبولیت عمومی و حتی‌الامکان بی‌طرف، «#گزارش_ملی_تلگرام» را تدوین کنند. گزارش ملی تلگرام می‌تواند به این موضوعات بپردازد: چرا مردم از تلگرام استقبال می‌کنند؟ چرا مردم از پیام‌رسان‌های داخلی استقبال نمی‌کنند؟ پی‌آمدهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی استفاده گسترده از تلگرام چیست؟ تلگرام سبب چه آسیب‌هایی شده است؟ سهم تلگرام در پیدایش هر یک از این آسیب‌ها چیست؟ فیلترینگ تلگرام چقدر بر رفع این آسیب‌ها مؤثر است؟ فیلترینگ تلگرام چه آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی جدیدی ایجاد می‌کند؟ راهکارهای جلب اعتماد به پیام‌رسان‌های داخلی چیست؟
🔸خاصیت چنین گزارشی این است که کلی‌گویی به دقت‌های مکتوب تبدیل می‌شود. این چنین گزارشی نمی‌تواند به‌طور کلی بگوید «تلگرام باعث تضعیف خانواده، گسترش آسیب‌های اجتماعی و بی‌اخلاقی شده است.» بلکه باید با روش علمی و شواهد نشان دهد آسیب‌های برشمرده‌شده برای تلگرام چقدر است. حداقل خاصیت این چنین گزارشی این است که بعد از فیلترینگ تلگرام می‌توانیم بپرسیم: «حالا که تلگرام فیلتر شد، آن آسیب‌ها رفع شده یا کاسته شدند؟» این چنین گزارشی باید تکلیف مهم‌ترین ادعاها درباره خوبی‌ها و بدی‌های تلگرام را روشن کرده، سناریوهای آینده پس از تلگرام را معلوم ساخته و مسئولیت دستگاه‌ها در قبال جامعه پس از تلگرام (جایگزین‌ها، خدمات پس از تلگرام، و عواقبی نظیر افزایش فیلترشکن‌ها) را مشخص سازد.
🔷 پیشنهاد سوم: طرفداران فیلترینگ تلگرام قطعاً خود را خیرخواهان جامعه می‌دانند. آدم‌های خیرخواه نباید از شفافیت گریزان باشند. شورای عالی فضای مجازی یا هر شورای دیگری که مسئول تصمیم درباره فیلترینگ تلگرام است، می‌تواند بر اساس سازوکاری شفاف، تصمیم خود درباره فیلترینگ را اعلام کند. این بدان معناست که در جلسه تصمیم درباره فیلترینگ، آراء افراد علنی باشد و به اطلاع عموم برسد. (#شفافیت_رأی_درباره_تلگرام)
ابهام در آراء کسانی که درخصوص فیلترینگ نظر می‌دهند سبب می‌شود همه مسئولیت این خیرخواهی در نهایت متوجه رئیس‌جمهور حسن روحانی و محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات شود. این در حالی است که چنین تصمیمی در شوراهای عالی و با حضور مقامات متعدد تصویب می‌شوند. شایسته نیست طرفداران چنین خیرخواهی دلسوزانه‌ای رأی خود درباره فیلترینگ تلگرام و مسئولیت‌پذیری در قبال این رأی را پنهان کنند. گزارش ملی می‌تواند شامل اطلاعاتی درباره مشخصات افراد تصمیم‌گیر درباره سرنوشت تلگرام، استدلال‌ها و رأی نهایی‌شان در قبال فیلترینگ تلگرام نیز باشد.
هر سه پیشنهاد در راستای حداکثرسازی شفافیت، آشکار کردن خیرات پنهان در فیلترینگ تلگرام، افزایش مسئولیت‌پذیری مقامات و تصمیم‌گیران و روشن شدن مواضع آن‌ها برای مردم است. تصور نمی‌کنم پیشنهادهای بدی باشند.
سیاست‌گذاران اگر به این سه پیشنهاد تن دهند، «#موفقیت‌های_کوچک»ی به دست آورده‌اند که بر روی هم «موفقیت بزرگ»ی را خواهد ساخت؛ ارتقای شفافیت و جلب اعتماد مردم.
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)
📡کانال «#دغدغه_ایران» @fazeli_mohammad
📡کانال «#موفقیت‌های_کوچک_ایرانیان» @IR_S_S
مصیبت «محرمانه»
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
هر کسی که در نظام دولتی بالاخص در رده مدیران میانی و ارشد کار کند به سرعت متوجه تعداد زیاد نامه‌ها، اسناد و داده‌هایی می‌شود که مهرهای «محرمانه» و «خیلی محرمانه» بر آن‌ها حک شده است. وجود این کلمات روی مکتوبات و داده‌ها باید نشان اهمیت آن‌ها باشد و ضرورت دارد که این اقدام مطابق قانون انجام شود.

مهرهای محرمانه اما در این کشور کارکردهای دیگری یافته‌اند. کارکنان دولت گاه این مهر را برای جلب توجه گیرنده به‌کار می‌برند زیرا می‌دانند گیرنده حال و حوصله خواندن نامه‌های عادی را ندارد. این تکنیک جلب توجه اما به سرعت عادی شده و باعث بی‌اعتماد می‌شود.

مهر محرمانه گاه بدون رعایت قانون و فقط برای آن‌که داده و اطلاعات از دسترس عموم خارج شود و عملکرد دستگاه قابل ارزیابی نباشد به‌کار گرفته می‌شود. دستگاه‌های دولتی، میزان زیادی داده و اطلاعات با پول بیت‌المال تولید می‌کنند اما به تشخیص خودشان همه این داده‌ها و اطلاعات را محرمانه اعلام می‌کنند و سرخود تشخیص می‌دهند که فلان داده به قول خودشان «پدافندی» است و نباید در اختیار مردم قرار گیرد.

شکی نیست که در هر دولتی مجموعه‌ای از داده‌ها ماهیت طبقه‌بندی‌شده و محرمانه دارند، اما وقتی مهر محرمانه ابزار از دسترس خارج کردن داده‌هایی می‌شود که از آن‌ها می‌توان برای اطلاع‌رسانی، گفت‌وگو با مردم، آگاهی‌بخشی، تحقیقات علمی و نقد عملکردهای دولت استفاده کرد، این مهرهای محرمانه و خیلی محرمانه، باعث خدشه بر شفافیت و تولید مصیبت می‌شوند.

بسیاری از مدیران قادرند بدون رعایت قانون ناظر بر تعیین طبقه‌بندی محرمانه و خیلی محرمانه، مانع از شفافیت کارهای خود شوند. همین طبقه‌بندی‌هاست که اجرای قانون انتشار و دسترسی آزادانه به اطلاعات را دشوار می‌سازد.

اصلاحات اداری در ایران اگر قرار است صورت گیرد – که از جمله ضروری‌ترین کارهاست – و اگر بناست قانون انتشار و دسترسی آزادانه به اطلاعات اجرا شود (که باید اجرا شود) باید تکلیف این اسناد، نامه‌ها و بالاخص داده‌ها و اطلاعات محرمانه را روشن کرد. قانون باید تعیین‌کننده نوع داده‌ها و اطلاعات محرمانه باشد. مردم باید از طریق داده‌ها و اطلاعاتی که با منابع مالی عمومی تولید می‌شود، توان ارزیابی عملکرد حکومت و نظارت شفاف بر آن پیدا کنند. بخشی از این توانمندی نتیجه سر و سامان دادن به وضعیتی است که در آن هر مدیری قادر است سلیقه‌ای چیزهایی را محرمانه اعلام کند و مانع شفافیت گردد.

#شفافیت
#مبارزه_با_فساد
#قانون_انتشار_و_دسترسی_آزاد_به_اطلاعات

(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)

https://tttttt.me/fazeli_mohammad
فوتبال مهم‌تر است یا مجلس؟
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
دو شبکه تلویزیونی در ایران به ورزش می‌پردازند. شبکه ورزش مختص پخش مسابقات ورزشی است و شبکه سه هم عمدتاً مسابقات ورزشی بالاخص فوتبال را «مستقیم پخش می‌کند.» برنامه «نود» پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون هم به کنکاش در فوتبال و شفاف‌سازی همه ابعاد آن، از بررسی درستی تصمیم داوران تا پشت‌پرده قراردادهای بازیکنان، امور حکمرانی فوتبال (برنامه و اقدامات فدراسیون و سازمان لیگ) و بررسی تأثیرات هر تحولی در فوتبال اختصاص دارد. کارکرد برنامه نود، شفاف‌سازی است.

شفاف‌سازی نه فقط در فوتبال بلکه برای کل کشور ضرورت دارد و یکی از جاهایی که باید شفاف شود مجلس شورای اسلامی است. شما به احتمال قریب به یقین با من هم‌عقیده هستید که مجلس مهم‌تر از لیگ فوتبال است و بنابراین شفاف‌سازی در امور مجلس (و البته سایر ارکان حکومت) مهم‌تر از شفاف‌سازی در فوتبال است. بیایید مجلس و فوتبال را مقایسه کنیم و به چند نتیجه برسیم.

رأی داور فوتبال بر سرنوشت تیم‌ها و هواداران‌شان مؤثر است و چون رأی داور شفاف و جلوی چشم صدها هزار بیننده اعلام و در برنامه نود موشکافی می‌شود، بر سرنوشت داور اثر دارد. داور بد جریمه می‌شود و برای مسابقه‌های بعدی استفاده نمی‌شود. رأی نماینده مجلس هم بسیار بیشتر از رأی داور فوتبال بر زندگی مردم اثر می‌گذارد. شایسته است رأی نماینده شفاف باشد تا مردم بدانند چه کسی با چه ویژگی‌هایی به نمایندگی از آن‌ها در مجلس حضور دارد. شفافیت رأی نشان می‌دهد رأی‌دهنده، نماینده کیست؛ نماینده مردم یا نمایندگی‌کننده منافع دیگران؟ باید مشخص باشد که هر نماینده به کدام طرح‌ها و لوایح، چگونه رأی داده است.

نماینده نه فقط در نطق‌ها و مصاحبه‌هایش، بلکه در یکی از مهم‌ترین لحظه‌های رفتار نمایندگی، یعنی در لحظه رأی دادن باید زیر نظر مردم باشد.

مسابقه فوتبال پخش مستقیم می‌شود و مردم عملکرد بازیکنان را می‌بینند. چرا نباید مذاکرات کمیسیون‌های مجلس که مستقیماً بر سرنوشت و زندگی مردم اثر دارد به صورت مستقیم از تلویزیون پخش مستقیم شود؟ اگر بودجه صدا و سیما و منابع بیت‌المال را می‌شود برای پخش مسابقات فوتبال لیگ کشورهای اروپایی خرج کرد، چرا نشود این هزینه را برای پخش مستقیم مذاکرات کمیسیون‌های مجلس صرف کرد؟ اگر مذاکرات کمیسیون‌ها – مگر در موارد محرمانه – مستقیم پخش شود، نماینده مجلس و نمایندگان دولت حواس‌شان را جمع می‌کنند که حرف غیرکارشناسی نزنند، تا منافع مردم و نه منافع فلان گروه قدرتمند را اولویت بدهند.

نماینده وقتی رأی مخفی داشته باشد و سخنانش در کمیسیون‌های مجلس به اطلاع مردم نرسد، می‌تواند در قبال رأی و سخنش بی‌مسئولیت شود. اگر متن لایحه و قانون را نخوانده باشد، و اگر استدلالش در مقابل مقامات دولتی استوار نباشد، هیچ ناظری برای آشکار شدن کاستی‌هایش مشاهده نمی‌کند. فقدان نظارت عمومی بر مجلس مسبب تضعیف‌ مسئولیت‌پذیری است.

بهتر است ما هم راه بقیه کشورهای دنیا را در زمینه افزایش شفافیت مجلس پیش بگیریم. بسیاری از کشورها همان گونه که رسانه اختصاصی برای پخش زنده فوتبال دارند و چندین برنامه تلویزیونی هم به شرح و تفسیر فوتبال می‌پردازند، کانال‌های تلویزیونی، رادیویی و اینترنتی برای پخش جلسات مجالس خود دارند و آراء نمایندگان شفاف است. کانال‌های پخش فوتبال در دنیا اغلب پولی است و کانال پخش مذاکرات مجالس و دسترسی به آراء نمایندگان مجانی است. ما در این مسیر نیز معکوس رفته‌ایم. دسترسی به فوتبال مجانی و دسترسی به رأی نمایندگان و مذاکرات کمیسیون‌های مجلس ناممکن است.

اگر به دنبال راهی برای بهبود کیفیت حکومت در ایران هستید که در نهایت به بهبود کیفیت زندگی شما هم منجر خواهد شد، به هر طریق که می‌توانید برای تصویب شفاف شدن رأی نمایندگان مجلس و اختصاص کانالی تلویزیونی یا اینترنتی برای پخش مستقیم مذاکرات جلسات کمیسیون‌های مجلس تلاش کنید. اگر می‌پسندید، این متن را به هر کسی که می‌شناسید ارسال کنید و از نمایندگان شهر و شهرستان خود بخواهید به طرح شفافیت آراء نمایندگان مجلس رأی مثبت دهند. مجلسی که شفاف باشد، می‌تواند از دیگر دستگاه‌ها نیز شفافیت مطالبه کند.

(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)

#شفافیت_رأی_نمایندگان_مجلس

#مجلس_شفاف
https://tttttt.me/fazeli_mohammad

https://tttttt.me/IR_S_S
روز گشایش

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

عبارت انگلیسی Open day را که من «روز گشایش» ترجمه کرده‌ام اگر در اینترنت جست‌وجو کنید، این معنی را برای آن مشاهده می‌کنید: «روزی که یک مدرسه، دانشگاه، سازمان یا کارخانه درهای خود را به روی عموم مردم می‌گشاید تا به آن‌جا بروند و مشاهده کنند که در آن چه می‌گذرد.»

«#روز_گشایش» بیش از همه در دانشگاه‌ها رایج است. دانشگاه‌ها به عموم اجازه می‌دهند تا وارد شوند، یک روز زندگی در دانشگاه را تجربه کنند، کلاس‌ها، آزمایشگاه‌ها، خوابگاه‌ها و کتابخانه‌ها و زندگی علمی را ببینند و با دانشگاه ارتباط بگیرند.

سازمان‌های تحت نظر سازمان ملل متحد سالی یک بار «روز گشایش» برگزار می‌کنند. سازمان‌ها معمولاً گزارش «روز گشایش» خود را نیز منتشر می‌کنند. مجموعه سازمان ملل در ژنو، «روز گشایش» را با بازدید 14200 نفر از سازمان‌های خود برگزار کرده است.

شتاب‌دهنده فیزیک ذرات سرن – یکی از بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین تأسیسات تحقیقات فیزیک در جهان – برای روزهای 14 و 15 سپتامبر 2019 روز گشایش برگزار می‌کند و از هم‌اکنون از داوطلبان ثبت‌نام می‌شود.

سازمان‌ها و شرکت‌ها از برگزار کردن «روز گشایش» به دنبال نشان دادن تصویر مثبتی از خود به عموم مردم، برقراری رابطه مناسب با همسایگان‌شان، جلب اعتماد عموم به درستی فعالیت‌هایی که انجام می‌دهند، نشان دادن محصولات و خدمات‌شان، شناسایی نیروی انسانی مناسب، ایجاد انگیزه در کارکنان خودشان، معرفی رویه‌های سازمانی خود و انتشار عمومی این گونه ارتباط‌گیری‌شان با مردم هستند.

سازمان‌های دولتی از آن جهت که از منابع عمومی استفاده می‌کنند (مالیات یا پول نفت، فرقی نمی‌کند، عمومی است) «روز گشایش» برگزار می‌کنند تا نشان دهند منابع عمومی را برای چه مقاصدی صرف می‌کنند.

«روز گشایش» برای معرفی برنامه‌های سازمان برای آینده با مردم نیز هست. شورای شهر یکی از شهرهای کانادایی «روز گشایش» را با حضور سیصد نفر برگزار کرده و نتایج یک روز ارائه برنامه‌ها و بازخورد گرفتن از شهروندان را منتشر کرده است.

⭕️ نتیجه‌گیری: مگر گفته نمی‌شود اعتماد عمومی کاهش پیدا کرده و رابطه مردم با همه بخش‌ها – از دولت و بخش عمومی گرفته تا بخش خصوصی، رسانه و سایر سازمان‌ها – مخدوش شده است؟ چه ایرادی دارد که ما هم در این کشور «روز گشایش» داشته باشیم؟

⭕️ آیا نمی‌شود یک روز در سال، روزنامه‌ها درهای خود را به روی مردم بگشایند و فرایند تولید روزنامه را تشریح کنند؟ شرکت‌های خصوصی تولیدکننده دارو، لبنیات، نان و همه محصولات زندگی روزمره مردم، درهای خود را بگشایند و برای مردم توضیح بدهند که چه می‌کنند.

⭕️ آیا نمی‌شود سازمان‌های دولتی درهای خود را بگشایند و برای مردم توضیح دهند که در مقابل مصرف بودجه عمومی برای حقوق و دستمزد و سایر هزینه‌ها، چه خدمتی می‌کنند؟

⭕️ «روز گشایش» به نفع خود سازمان‌ها هم هست. آن‌ها مجبور می‌شوند خودشان را برای مردم توضیح دهند. این شروع نمادینی برای آغاز شفافیت، جلب اعتماد و تولید سرمایه اجتماعی است.

⭕️ شاید بد نباشد منتظر بمانیم و ببینیم کدام شرکت خصوصی، رسانه، سازمان دولتی، شهرداری یا شورای شهر داوطلب برگزاری «روز گشایش» می‌شود. شاید #چالش_روز_گشایش هم بد نباشد.

🔹#روز_گشایش
🔹#شفافیت
🔹#اعتماد_به_سازمان
🔹#گزارش_به_مردم
🔹#چالش_روز_گشایش

(اگر می‌پسندید، به اشتراک بگذارید.) @fazeli_mohammad

دغدغه ایران در اینستاگرام: 👇👇
https://www.instagram.com/p/B06NPRYB7FE/?igshid=9l3upk0rpd0v
TeptPod Episode 02
tept
بررسی مسئله‌ی شفافیت و شفافیت آرای نمایندگان مجلس

میهمان: محمد فاضلی

📢مارا در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. اندیشکده سیاستگذاری اقتصادی دانشگاه تهران

🆔 @tept_ir

#قسمت_دوم

#شفافیت_آرا

#پادکست_اندیشکده_سیاست‌گذاری_اقتصادی_تهران

کانال دغدغه ایران
@fazeli_mohammad
تو درد بکش، من هم داد می‌کشم

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

برخی مسئولان سال‌هاست، و در صدر آن‌ها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفته‌اند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد می‌کشم» نام‌گذاری می‌کنم.

بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضرب‌خوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست می‌گذارد روی عضوی که شدید درد می‌کند، فشار می‌دهد، به بیمار هم می‌گوید این‌جا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد می‌کشد.

بیمار در چنین حالتی حتماً می‌گوید پزشک‌جان، من دردم می‌آید، تو چرا داد می‌کشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم می‌گوید: من دارم داد می‌کشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی‌ کنند؛ من دارم جلب توجه می‌کنم.

حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد می‌کشند آن‌ها هم داد می‌کشند. آن‌ها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد می‌کشند. آن‌ها جلب توجه می‌کنند. آن‌ها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین می‌دهند.

آن‌ها چیزی درباره علت درد نخوانده‌اند و حتی یافته‌ها و دانسته‌های دیگران درباره بیماری را هم نمی‌خوانند. من چندی پیش در متنی با عنوان «چرا لگن سوار می‌شویم؟» خلاصه‌ای از گزارش تحقیق و تفحص مجلس دهم درباره صنعت خودروسازی و علت فساد و ناکارآمدی در آن‌را ارائه کردم. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله می‌کنند، با اطمینان می‌شود گفت آن گزارش را نخوانده‌اند، حتی در سخنان‌شان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمی‌کنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسأله‌شان درد فروش گران‌قیمت پراید نیست، آن‌ها داد می‌کشند.

#پوپولیسم_نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد می‌کشد و هر قدر صدایش بلندتر می‌شود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار می‌شود؛ هیچ چیز درباره علت نمی‌گوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد می‌کشد.

رفتار «تو درد بکش من هم داد می‌کشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح می‌دهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نان‌شان هم در بقای فضای مجازی است. آ‌ن‌ها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق می‌رساند همین فضای مجازی است. جملات‌ سخنان‌شان را کوتاه طراحی می‌کنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.

پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی می‌دهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علت‌شناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد می‌کشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینه‌ها و سیاست‌های منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضرب‌خوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه می‌آید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.

آقایان و خانم‌های دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشه‌ها، گزاره‌ها، گزینه‌ها، سیاست‌ها، اقدامات و برنامه‌های منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژه‌های کلیشه‌ای سراسر تهی چیزی می‌دانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکرده‌اند یا بر کاری نگمارده‌اند.

#تو_درد_بکش_من_داد
#سندروم_دیده_شدن
#سیاست_جزع_و_فزع
#پوپولیسم_نو
(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad
آقای رئیس‌جمهور بعدی – قسمت یازدهم

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

آقای رئیس‌جمهور بعدی شانزده نکته برای شما نوشته‌ام، و این نکته هفدهم است:

☑️⭕️ شفافیت اطلاعات کالای عمومی است

ببخشید که مجبورم مفهوم «کالای عمومی» را توضیح بدهم. کالای عمومی که ادبیات گسترده‌ای در علم اقتصاد دارد، عمدتاً به معنای کالاهایی است که اگر فراهم شوند، نمی‌شود گروهی از مردم را از آن‌ها محروم کرد، حتی اگر در هزینه تأمین این کالا سهم نداشته باشند.

صلح یا امنیت کالای عمومی است، یعنی وقتی صلح یا امنیت برقرار باشد، همه از آن برخوردارند حتی اگر مالیات برای تأمین مالی ارتش یا نیروی پلیس نداده باشند. نمی‌توانید در یک کشور امن یا در حال صلح، برخی مردم را از این دو کالا محروم کنید. ماست اما کالای خصوصی است، هر کسی که پول ندهد می‌شود او را از ماست محروم کرد.

می‌خواهم به شما بگویم که شفافیت هم کالای عمومی است. درکش کمی سخت است، اما شما حتماً می‌توانی درک کنی که «شفافیت برای همه است یا برای هیچ کس نیست.» فکر نکن می‌شود اطلاعات را از مردم پنهان کرد اما برای صاحبان قدرت شفاف باشد. شفافیت عین امنیت، صلح و هوای پاک است. اگر هوا پاک، امنیت و صلح برقرار باشد، شما هم از این سه به اندازه مردم برخوردار می‌شوی. اگر هوا ناسالم باشد، شما هم هوای ناسالم تنفس خواهی کرد.

شفافیت اطلاعات عین هوا، امنیت و صلح است؛ برای همه یا برای هیچ کس. اطلاعات اقتصادی یا شفاف روی پایگاه‌های اینترنتی و گزارش‌های معتبر به صورت دوره‌ای در اختیار همه قرار می‌گیرد، یا منع، انحصار و سانسورهایی ایجاد می‌شود که این اطلاعات در اختیار مردم قرار نگیرد. اطلاعات وقتی در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد، یعنی در اختیار آدم‌ها و گروه‌های خاصی است، حالا شما فرض کن همان بوروکرات‌هایی که این اطلاعات را کنترل می‌کنند.

اطلاعاتی که در اختیار این بوروکرات‌هاست، اولاً راستی‌آزمایی نمی‌شود. کسی نمی‌تواند آزمون کند که داده و اطلاعات این‌ها درست هست یا نیست. انتشار و اطلاع عمومی است که محک جدی آزمون اطلاعات است. ثانیاً، این صاحبان اطلاعات قادرند بنا به منافع خودشان، اطلاعات را دستکاری کنند و حتی به شما، شخص شخیص شما، اطلاعات دستکاری و شکنجه‌شده بدهند. ضمن این‌که شما هیچ مرجعی ندارید تا داده و اطلاعاتی را که آن‌ها می‌دهند بررسی و صحت‌سنجی کنید.

یادتان باشد که بوروکرات‌های صاحب اطلاعات جنس همان نهنگ‌هایی هستند که در مثال اقیانوس به شما یادآوری کردم. آن‌ها ده بیست سال است در نظام اداری هستند، قبل از شما بوده‌اند و بعد از شما هم خواهند بود. آن‌ها شبکه هستند و چون قرار است در نظام اداری زندگی کنند، برّه یکدیگر را به گرگ نمی‌سپارند، یعنی همدیگر را لو نمی‌دهند.

شما نمی‌توانید حرف‌های بوروکرات‌ها را با بقیه بوروکرات‌ها راستی‌آزمایی کنید، بالاخص این‌که اغلب‌شان «جلّاسان گردگویی» هستند که در یکی از یادداشت‌ها برای‌تان توضیح می‌دهم. شجاعت در میان آن‌ها اغلب عنصر کمیابی است، به اندازه کمیابی تربیوم، هولمیوم، دیسپرزیوم یا اربیوم در جدول تناوبی شیمی.

آقای رئیس‌جمهور بعدی خلاصه حرفم این است، شما باید نظام داده و آمار این کشور را جوری متحول کنید که غیر از اطلاعات سرّی نظامی و امنیتی، بقیه داده و اطلاعات مرتبط با حکمرانی در اختیار همه جامعه باشد و جامعه به نیابت از شما آن‌ها را راستی‌آزمایی کند، و به تدریج شفافیت برای جامعه و شما توأمان شکل بگیرد؛ یا در این توهم سیر می‌کنید که لازم نیست جامعه شفاف به همه داده و آمار دسترسی داشته باشد، خودمان بدانیم کافیست. این دومی یعنی دیگر قادر نخواهی بود به هیچ داده شفاف و درستی دست پیدا کنی و همواره در خوف و رجا باقی می‌مانی که به این داده اعتماد کنم یا نکنم؛ و جلّاسان گردگو به احتمال زیاد کلاه‌های گشادی بر سرت خواهند گذاشت.

این جمله را به عنوان یادگار با خود داشته باش: «یکی از بنیان‌های حکمرانی این است که حکمران بتواند به صحت و اعتبار داده‌هایی که مبنای تصمیم‌گیری است اعتماد کند.» بدون شفافیت برای همه، شما هم شفافیت و اعتماد نخواهی داشت.

#شفافیت_کالای_عمومی_است

#آقای_رئیس_جمهور_بعدی

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad