دغدغه ایران
54.8K subscribers
777 photos
192 videos
129 files
1.79K links
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشته‌های محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشته‌هایم ندارم.
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
تب مادر وطن را اندازه بگیریم
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
🌡اندازه‌گیری یکی از بنیان‌های زندگی و بالاخص حکمرانی خوب است. انسان، جامعه و حکمرانی بدون اندازه‌گیری، ناموفق خواهد بود.
امسال که سال کم‌بارشی و خشکسالی است، و حال که کشور به‌طور کلی جدای از بارش‌های کم امسال با مسأله آب و ضرورت «#سازگاری_با_کم‌آبی» مواجه است، توسعه اندازه‌گیری منابع و مصارف آب در همه سطوح از کلان تا خرد، از آب کشاورزی تا شرب و صنعت، ضروری است. سنجش منابع و مصارف آب در هر کدام از این سطوح ابزارهای خاص خود را دارد.
🌡شنبه گذشته در نمایشگاه صنعت آب و فاضلاب با یک وسیله اندازه‌گیری ساده مصرف آب شرب و بهداشت در منازل آشنا شدم. این وسیله که تصویر آن‌را در پایین همین یادداشت مشاهده می‌کنید «نایلون مدرّج» است. نایلون مدرّج همان گونه که زیر نام آن نوشته شده «جهت اندازه‌گیری میزان خروجی مصرف شیرآلات بهداشتی ساختمان» است.
🚿این نایلون را به مدت ده ثانیه زیر شیر آب گرفته و سپس شیر را می‌بندید. اعدادی که روی آن نوشته شده نشان می‌دهد که در یک دقیقه از شیر چقدر آب خارج می‌شود. این نایلون قادر است تا خروجی 18 لیتر بر دقیقه را اندازه بگیرد.
🚰روی نایلون اطلاعات دیگری هم هست و برای مثال نشان داده شده که طبق مبحث 16 مقررات ملی ساختمان میزان خروجی آب از هر شیر ساختمان چقدر باید باشد:
📐شیر روشویی خصوصی 6 لیتر بر دقیقه
📐شیر روشویی عمومی 2 لیتر بر دقیقه
📐شیر روشویی اتومات 6 لیتر بر دقیقه
📐سردوش حمام 8 لیتر بر دقیقه
📐شیر ظرفشویی 8 لیتر بر دقیقه
📐شلنگ توالت 6 لیتر بر دقیقه
🚿البته ابزارهای کاهنده‌ای هستند که می‌توانند بسته به سلیقه مصرف‌کننده میزان آب خروجی را از این حد هم کمتر کنند.
🚿تصور می‌کنم به کمک این ابزار می‌توانیم مقدار مصرف آب شیرهای منازل خود را اندازه بگیریم، در حالت‌های مختلف اندازه‌گیری را تکرار کنیم و بسنجیم که در صورت استفاده از ابزارهای کاهنده مصرف (که در یادداشت دیگری آن‌ها را معرفی خواهم کرد) ظرفیت چقدر کاهش مصرف داریم.
🚿کاش این نایلون‌ مدرّج به صورت گسترده در فروشگاه‌ها در دسترس باشد و ما بتوانیم کمتر از نیم ساعت زمان خود را به اندازه‌گیری میزان مصرف آب در منازل‌مان اختصاص دهیم. اگر این نایلون‌ها در فروشگاه‌ها در دسترس باشند، می‌توانیم به دوستان‌مان، همسایگان‌مان، خانواده‌مان و ... این نایلون‌ها را هدیه بدهیم و از آن‌ها بخواهیم با اندازه‌گیری به تصویری از میزان مصرف آب خودشان دست پیدا کنند.
🌡اندازه‌گیری آغاز راه بهتر مصرف کردن، پایدارتر زیستن و کمک به ایران است. مادر وطن در تب کمآبی می‌سوزد، و هر قطره آب که بیشتر مصرف می‌کنیم بر عطش و تب او می‌افزاییم. تصور کنیم این نایلون‌ها تب‌سنج‌هایی هستند که به ما امکان می‌دهند بدانیم ما چقدر در تب و عطش کمآبی مادر وطن سهیم هستیم.
📣پیشنهاد: شرکت تولیدکننده یا دیگر تولیدکنندگان این نایلون، آن‌را در مقیاس گسترده در اختیار جامعه قرار دهند؛ دستگاه‌های مسئول از جمله وزارت نیرو و شرکت‌های زیرمجموعه به توسعه استفاده از این وسیله کمک کنند، و طرفداران محیط‌زیست و سازمان‌های محیط‌زیستی کمپینی برای توسعه استفاده از این وسیله ایجاد نمایند.
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.)
https://tttttt.me/fazeli_mohammad
مقام مسیولا، در و دیوار شهر را با نصیحت پر نکنید
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
در و دیوار شهر پر است از بیلبوردها و پوسترهایی که شهروندان را به اخلاق، فروتنی، بخشش یا بقیه فضیلت‌های اخلاقی دعوت می‌کنند. سال‌هاست من واقعاً نمی‌دانم در جامعه‌ای کم‌اعتماد که هر فردش از زوال اخلاق سخن می‌گوید و آدم‌ها با سرعت‌های بالا در بزرگراه‌ها می‌رانند، چه کسی وقت و حوصله برای خواندن این پیام‌ها دارد؟ چه نتیجه‌ای از این‌ها گرفته‌اید؟ می‌شود راه‌های دیگری هم رفت.
مقامات ایالت تگزاس با هزینه‌های تبلیغاتی سرسام‌آور تلاش می‌کردند مردم را به این باور برسانند که نریختن زباله در شهر وظیفه شهروندی است. جوانان 18 تا 24 ساله بیشترین زباله را می‌ریختند، کسانی که حاضر به پذیرفتن حرف مقامات پشت میز نشین نیستند. مقامات احساس کردند به شعاری به اندازه کافی خشن و جدی، منطبق بر روحیه مغرور تگزاسی احتیاج دارند که افراد بی‌مسئولیت را خطاب قرار دهد.
بازیکنان تیم مشهور «دالاس کابوی» برای تبلیغ تلویزیونی دعوت شدند. بازیکنان در این آگهی زباله‌ها را جمع می‌کردند و به قوطی‌های مچاله‌شده نوشابه می‌گفتند «با تگزاس در نیفتید!» اکنون تمام محصولات «با تگزاس درنیفتید!» - از عکس برگردان گرفته تا لیوان قهوه و بلوز – در دسترس مردم است. بیش از 95 درصد تگزاسی‌ها با این شعار آشنا هستند. این شعار در سال 2006 به عنوان شعار محبوب آمریکا انتخاب شد و در گرامیداشت آن رژه‌ای در خیابان مدیسون نیویورک برگزار شد. میزان زباله ریخته‌شده در سال اول تا حد چشم‌گیر 26 درصد کاهش یافت و در 6 سال اول کاهش 76 درصدی در زباله‌های کنار بزرگراه‌ها مشاهده شد. این اتفاق نه با تهدید و زور بلکه با سُقُلمه‌ای خلاقانه محقق شد.
این مثال را از صفحات 138 تا 140 کتاب سُقُلمِه نوشته ریچارد تیلر و کاس سانستین (ترجمه مهدی حبیب‌الهی و همکاران، انتشارات شفاف) انتخاب کرده‌ام. این مثال – در کنار ده‌ها مثال دیگری که تیلر و سانستین در کتاب آورده‌اند – نشان می‌دهد می‌توان با اقداماتی بسیار کم‌هزینه‌تر از آن‌چه اکنون در بسیاری از روابط عمومی‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی دولتی و عمومی انجام می‌شود، مردم را می‌توان نسبت به انجام برخی مسئولیت‌ها تشویق کرد.
کمپین نریختن زباله در شهر ایالت تگزاس نشان می‌دهد: اول درباره چیزی با مردم سخن بگویید که مسأله‌شان باشد. تلاش نکنید درباره آن‌ چیزهایی که مسأله زندگی واقعی‌شان نیست با آن‌ها صحبت کنید. مردم به راحتی شما را نادیده می‌گیرند. آن‌ها دوست ندارند یک نهاد دولتی یا عمومی پول‌شان را صرف دعوت مردم به اخلاق از طریق بیلبورد کند. دوم، توجه کنید که چه کسی پیام را ارسال می‌کند. مردم دوست ندارند پیام اخلاق را از سوی کسانی بشنوند که نتوانسته‌اند فکری به حال فساد در سازمان تحت امرشان کنند. گاهی لازم است حرف‌ را دیگرانی بگویند که شما شاید اصلاً آن‌ها را دوست ندارید.
سوم، روحیه مردم را در نظر بگیرید. اگر تگزاسی‌ها روحیه خشن و مغرور را دوست دارند و شعارشان متناسب با همین روحیه تنظیم شده است، شما هم درباره مسأله واقعی مردم، مبتنی بر روحیه‌شان کمپین تنظیم کنید. چهارم، روی یک شعار متمرکز شوید نه آن‌که به هر گوشه شهر چیزی آویزان کنید و روی آن چیزی بنویسید. شعارها باید متمرکز باشند، متمرکز بر زندگی واقعی (نه نصیحت اخلاقی از زبان کسانی که متهم به بی‌اخلاقی هستند)، متناسب و متمرکز بر روحیه مردم، و هم تمرکز بر شعاری واحد و به اندازه کافی برانگیزاننده.
پنجم، درست است که کسب‌وکار شرکت‌های تبلیغاتی و قراردادهای آن‌ها مهم است و بر سیاست تبلیغات تأثیر می‌گذارد، ولی حتی آن‌ها هم می‌توانند با مدل‌های خلاقانه‌تر و راهگشاتری به همان قراردادها و پول‌ها برسند. پول درآوردن هم که نباید همیشه با روش‌های کهنه و بی‌اثر صورت گیرد.
ششم، روی مسائلی متمرکز شوید که واقعاً دغدغه مردم است و به‌کار بهبود زندگی ایشان می‌آید. مردم به اندازه کافی نصیحت اخلاقی شنیده‌اند. در و دیوارهای شهر را با هر چیزی شلوغ نکنید. تابستان است و خشکسالی و وقت #سازگاری_با_کم‌آبی، زباله‌ها برای شهر مشکل درست کرده‌اند، مردم عوارض شهری را درست نمی‌پردازند، رانندگی شهروندان خوب نیست، ایمنی در مقابل آتش بسیار کم است. اگر در و دیواری برای شهر هست، و اگر پولی دارید که خرج تبلیغات کنید، مسائلی مهم‌تر از نصایح اخلاقی وجود دارد. آن‌که باید نصیحت و توصیه به فضایل اخلاقی شود شمایید، مقام مسیولا!! در و دیوار شهر ظرفیت پیام‌های مهم‌تری دارند.
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) https://tttttt.me/fazeli_mohammad
Forwarded from اتچ بات
زیبایِ خُشک
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
فاتحان تاریخ چه می‌کردند؟ کریستف کلمب یا هرنان کورتس (فاتح مکزیک) سرزمین‌های جدیدی را به امپراطوری اسپانیا اضافه کردند. آن‌ها سرزمین‌های جدیدی را پیش روی سیاستمداران قرار دارند. واژه‌ها و مفاهیم هم همین نقش را دارند. هر مفهوم جدیدی، بسته به قابلیت‌هایش می‌تواند سرزمین جدیدی از اندیشه را پیش روی ما بگشاید. مفاهیم ذهن ما را به عرصه‌های جدید راهگشا می‌شوند.

من امروز صبح یکی از همین مفاهیم را شنیدم که اطمینان دارم اکثریت مردم نشنیده‌اند و به آن فکر نکرده‌اند. فضاهای سبز شهری یکی از کارکردهای‌شان این است که «منظر شهری» را زیبا کنند. زیبایی منظر در شهر، سازمان یا هر فضایی که انسان حضور دارد مهم است. مکان زندگی ما باید «خوش‌منظر» باشد.

راهکاری که چندین دهه است برای «خوش‌منظر» کردن مکان زندگی آموخته‌ایم، کاشتن چمن، گلکاری و توسعه فضاهایی است که به شدت نیازمند آبیاری هستند؛ اما «خوش‌منظر» بودن فقط نیازمند استفاده از آب نیست. راهکارهای دیگری هم هست.

واژه‌ای که می‌تواند ذهن ما را به سرزمین جدیدی از ایده‌ها برای زیباسازی و «خوش‌منظر» ساختن محل زندگی ببرد، مفهوم «خشک‌منظر» است. خشک‌منظر یعنی فضاهای شهری زیبایی که بدون استفاده از آب و آبیاری، کارکردهای زیباسازی فضای سبزهای موجود را انجام می‌دهند. نمونه‌ای از آن را در عکس زیر می‌بینید.

دو مفهوم «خوش‌منظر» و «خشک‌منظر» ظرفیت زیادی برای ترکیب‌های مفهومی جالب دارند و ایده‌هایی برای طراحی شهری و فضاسازی زیبا ایجاد می‌کنند. شما به این مفاهیم دقت کنید: «خشک‌منظر و خوش‌منظر»، «خشکِ خوش‌منظر» یا «خوش‌منظرِ خشک». ما عادت کرده‌ایم همیشه فضای سبزهایی بینیم که خیس هستند، زیبایی را در پرآبی دیده‌ایم؛ اما وقتی شرایط ایجاب کند، می‌توانیم زیبایی را در خشکی ببینیم.

مفهوم «زیبایِ خشک» می‌تواند ایده‌ای در طراحی فضاهای شهری، تغییر فضاهای سبز و حرکت به سمت پایدارسازی استفاده از منابع آب باشد. ما به زیبایی پرآبی عادت کرده‌ایم، گاه به شیوه‌ای تقلیدی از اروپای پُرآب، اما زیبایی را می‌توان در خشکی نیز جست‌وجو کرد. مجموعه‌ای از مفاهیم که می‌توانند در این نوع از اندیشیدن به‌کار آیند عبارتند از: «طراحی خشک‌منظر»، «خشک‌منظرسازی» یا «فضای شهری خشک‌منظر».

ما مردم، روزنامه‌نگاران، فعالان محیط‌زیست، استادان هنر و معماری، طراحان فضای شهری، مدیران دستگاه‌های دولتی، فعالان بخش خصوصی و همه کسانی که دغدغه پایدارسازی منابع آب ایران داریم، چرا به جای مصیبت‌خوانی و مرثیه‌خوانی درباره آب این کشور، چرا مجموعه‌ای از اقدامات جدی برای محور قرار دادن مفهوم «زیبای خشک» در زیباسازی شهری را مطالبه نکنیم؟

چرا مسابقات ملی طراحی زیباسازی فضاهای شهری خشک برگزار نکنیم؟ چرا به بهترین طراحی و اجرای زیباسازی شهری بر مبنای «زیبای خشک» جایزه ندهیم؟ چرا رساله‌های دانشجویان رشته‌های طراحی، معماری یا زیباسازی شهری برای «زیبای خشک» تعریف نشوند؟ چرا جشنواره عکس و فیلم «زیبای خشک» برگزار نکنیم؟ چرا موفقیت‌های شهرداری‌ها و سایر سازمان‌ها در طراحی بر مبنای «زیبای خشک» را در رسانه‌ها به تصویر نکشیم؟ چرا «#سازگاری_با_کم‌آبی» را از مسیر «#زیبای_خشک» هم دنبال نکنیم؟ چرا برترین شهرداری‌ها در به‌کار بستن طراحی خشک‌منظر شناسایی و معرفی نشوند و جایزه نگیرند؟

ما همواره زیبایی بیشتر را با پرآبی و فضای سبزهایی به تصویر کشیده‌ایم که امروز تناسبی با شرایط آبی کشور ندارد؛ بیایید «زیبای خشک» را الهام‌بخش زیباسازی قرار دهیم، شاید کویر با همه عظمت و زیبایی‌اش، تجلی «زیبای خشک» است.
#سازگاری_با_کم‌آبی، #زیبای_خشک، #خوش‌منظر_خشک‌منظر
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
کانال «دغدغه ایران» @fazeli_mohammad
کانال «#موفقیت‌های_کوچک_ایرانیان» @IR_S_S
او که سرطان داشت و گلوله خورده بود
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
بیمار را که به بیمارستان رساندند، جای اصابت گلوله خونریزی می‌کرد. بیم آن می‌رفت که اگر خونریزی ادامه یابد، بیهوش شود و جان دهد. تیم پزشکی اصلاً نمی‌پرسیدند بیمار چرا گلوله خورده است، فقط تلاش می‌کردند که خونریزی را بند آورند و بقیه اقدامات پزشکی را انجام دهند تا به حالت باثبات‌تری برسد. یکی از همراهان بیمار وسط این شلوغی و اضطراب تیم پزشکی و نگرانی همراهان با صدای بلند گفت: «آقای دکتر حواس‌تان به دارو و درمان باشد، بیمار سرطان پیشرفته دارد.»

تیم پزشکی انگار یک دفعه از تلاش ایستادند و یکی آرام گفت «فکری به حال سرطانش کنید، گیریم که جای گلوله هم خوب شد، بر اثر سرطان خواهد مرد.» پزشک معالج از این رفتار شوکه شده و جا خورده بود، اصلاً باور نمی‌کرد، این رفتار اخلاقی نبود، بیمار باید زنده می‌ماند تا بعد به حال سرطانش فکری کنند.

شما درباره این رفتار چه قضاوت اخلاقی‌ای دارید؟ آیا درست است بیمار سرطانی به این دلیل که نهایتاً با سرطان ممکن است هرگز بهبود نیابد و فوت کند، امروز درمان نشود؟ البته حتی برخی انواع سرطان هم درمان دارند.

حکایت کمی اغراق‌آمیز اما روایت مواجهه این روزهای بسیاری با مسائل جامعه ایران است. ایران امروز مثل بیماری می‌ماند که بیماری‌های مزمن دارد. ناکارآمدی اداری، مشکلات آموزش، دشواری‌های اقتصادی و فساد مالی، و چندین مسأله مهم دیگر به بیماری‌های مزمن بدل شده‌اند. من واژه سرطان را برای این جامعه به‌کار نمی‌برم بلکه بیماری‌های مزمن را بهتر می‌دانم. سرطان کشنده است و این جامعه فرصت دارد تا بهبود یابد، اگرچه مسیر دشوار و نیازمند تصمیم‌های سخت است. نظام‌های اجتماعی هم مثل موجودات زنده نمی‌میرند، بلکه فراز و فرودهایی دارند که البته می‌توانند هولناک باشند.

این نظام اجتماعی و سیاسی درگیر بیماری‌های مزمن است – از جمله بیماری مزمن بدمصرفی در زمینه آب و انرژی و محیط‌زیست – که محصول عوامل ساختاری (ناکارآمدی سیاسی، تصمیم‌گیری نادرست، ضعف فناوری، نادیده‌گرفتن علم، برخورد ایدئولوژیک با واقعیات، و ...) و عوامل رفتاری (نوع مصرف مردم) هستند. درست در لحظات آشکار شدن عوارض این بیماری‌های مزمن، بیمار گلوله خورده است (بارش‌ها در خشکسالی سال آبی 97-96) به شدت کاهش یافته‌اند و کمبود منابع آب و برق آشکار شده است. بیماری با امراض مزمن، حال خونریزی هم دارد.

من همه آن بیماری‌های مزمن را می‌فهمم و درباره آن‌ها نوشته‌ام، و لبه انتقاد اصلی متوجه آن‌هاست، اما امروز وقت آن نیست که تیم پزشکی و همراهان بیمار بگویند «گیریم که خونریزی گلوله را هم بند آوردید، با سرطانش چه می‌کنید؟» آن‌ها که در مقابل دعوت به رفتار مصرف درست آب و انرژی، دائم می‌پرسند مگر چقدر از آب در بخش شرب مصرف می‌شود؟ مگر صرفه‌جویی در مصرف برق جبران‌کننده فناوری نامناسب نیروگاه‌هاست؟ مگر با صرفه‌جویی در آب شرب، مشکل بالا بودن مصرف در بخش کشاورزی حل می‌شود؟

بله شما درست می‌گویید، بیمار به امراض مزمن بسیاری گرفتار است و در درازمدت جز با درمان این امراض سر به سلامت نخواهد برد؛ اما یادمان باشد بیماری که در شرایط اورژانسی است، ابتدا باید به ثبات برسد، خونریزیش قطع و بعد برای بیماری‌های مزمن‌اش فکری شود.

منابع آب و انرژی این سرزمین هم‌چون بیماری مبتلا به انواع بیماری‌های مزمن، با گلوله خشکسالی و تغییر اقلیم، زخمی شده و خونریزی دارد. اول تلاش کنیم بیمار زنده بماند و به ثبات برسد؛ اما فراموش نمی‌کنیم که تصمیم‌های درست، سخت و شجاعانه برای درمان بیماری‌های مزمن این عزیز دوست‌داشتنی ضروری است. تصمیم‌هایی که کل حاکمیت سیاسی و مردم در کنار هم باید مسئولیت آن‌ها را بپذیرند، هزینه‌های آن‌ها را تقسیم کنند و هر کس سهم بیشتری در بروز این بیماری‌ها داشته مسئولیت بیشتری بپذیرد.

#درجه_کولر_26_کافی_است

#سازگاری_با_کم‌آبی
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
https://tttttt.me/fazeli_mohammad
Forwarded from اتچ بات
ما و زمینی که غارت شد
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✳️ شامگاه یکشنبه دوم دی‌ماه 1397 در خانه هنرمندان به همراه جمعی از هنرمندان از جمله رضا کیانیان، میترا حجار و دیگرانی از سینمای ایران به تماشای فیلم «تالان» به کارگردانی محمد صادق دهقانی نشستم. مستندی پژوهشی درباره غارت منابع آب زیرزمینی این سرزمین که پیش‌تر درباره‌اش بسیار شنیده بودم.

✳️ جمعی که در سالن نشسته بودند قریب به اتفاق از اقشار هنرمند و فرهیخته کشور بودند، اما در چهره‌های ایشان، واکنش‌های‌شان به صحنه‌ها و سخنان‌شان وقتی از سالن خارج می‌شدند می‌توانستم بفهمم که شوکه شده بودند و کاملاً معلوم بود که شاید هیچ گاه این‌ گونه به وخیم بودن وضعیت منابع آب زیرزمینی این سرزمین نیندیشیده بودند. آن‌ها گویی هرگز به زمین غارت‌شده و کمرشکسته بر اثر تخلیه آبخوان‌های ایران کهن، این گونه نگاه نکرده بودند.

✳️ تالان حکایت غریب و قریبی است از چگونگی هم‌دست شدن سیاستمداران، شکست سیاست‌های توسعه اقتصادی، مردمان در جست‌وجوی معاش، نمایندگان طالب رأی، منفعت‌طلبی‌های پیمانکاران، الگوی نادرست حکمرانی، اصرار بر تکرار اشتباهات، انکار مسائل محیط‌زیست و چشم بستن بر واقعیت است. تالان را باید ایرانیان ببینند تا بدانیم چگونه در کنار یکدیگر زمین را غارت کردیم.

✳️ تالان، فیلمی که شایسته است در هر مدرسه، دانشگاه، شورای شهر و روستا، مسجد روستا و هر جایی که گوش شنوا و چشم بینایی هست نمایش داده شود. یک جلسه علنی مجلس را باید به نمایش تالان اختصاص داد تا عاقبت قانون‌گذاری مخرب به حال محیط‌زیست آشکار شود. تالان را باید سیاست‌گذاران ببینند. تالان بازگویی صدای ناهنجار توسعه بی‌خردانه ماست که در گوش طبیعت پیچیده و به ما بازگشته است. این صدا را باید همگان بشنوند.

✳️ تالان اگرچه هشدار می‌دهد و فریاد می‌کشد، اما سیاه نیست، امیدوارکننده هم هست. تالان هشدار می‌دهد که اگرچه دیر شده، اما مهلت به پایان نرسیده است. تالان فیلم بیم و امید است. اگر بازگردیم و راه عقلانیت در پیش گیریم، هنوز می‌شود آب‌های زیرزمینی این کشور را نجات داد. تالان ما را به درس گرفتن از گذشته و به‌کار بستن عقلانیت برای آینده فرامی‌خواند.

✳️ «تالان» را به دانشگاه، مدرسه، روستا و شهرتان دعوت کنید (تماس برای دعوت: @m_s_dehghani) و همگان را به تماشای آن دعوت نمایید. تماشای تالان بخشی از فرایند گفت‌وگوی اجتماعی گسترده‌ای است که برای «#سازگاری_با_کم‌آبی» و «#پایدارسازی_منابع_آب_ایران» به آن نیازمندیم.

✳️ (این مطلب را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
@IR_S_S
مطالب مرتبط
🔹شیخ بهایی در محاصره «ژول ورن»ها: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1244
🔹چرخ را از نو اختراع نکنید: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1158
🔹کمکم زیر پای‌مان خالی می‌شود و در آغوش فاجعه بدبخت می‌شویم: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1346
🔹جامعه، آب و اقتصاد: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1474
🔹ژرفای سیاستی آب ژرف: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1457
🔹هفت توهم درباره مسأله آب در ایران: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1175
🔹دموکراسی و آب‌های ژرف: https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1125
کمآبی سرزمین ایران چقدر است؟
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)

شما هم حتماً شنیده‌اید که ما ایرانیان در کشور کم‌آب زندگی می‌کنیم. اصطلاح «#سازگاری_با_کم‌آبی» به همین ویژگی اشاره دارد، اما چگونه می‌توانیم تصویر بهتری از کمآبی ایران به دست آوریم؟ تصور می‌کنم مقایسه ساده بین منابع آب تجدیدپذیر ایران و مقدار آب برخی رودخانه‌های جهان می‌تواند تصویر خیلی خوبی از کمآبی سرزمین ایران ارائه کند.

نشانی صفحه‌ای در اینترنت را در پایین این یادداشت آورده‌ام که در آن می‌توانید مشخصات 139 رودخانه مهم جهان را به ترتیب مقدار آورد آب آن‌ها مشاهده کنید. من هم در این‌جا مقدار کل آب تجدیدپذیر کشور را با آورد آب برخی از این رودخانه‌ها مقایسه کرده‌ام. مقدار آبدهی رودخانه‌ها در این جدول، بر حسب مترمکعب بر ثانیه داده شده است. اگر این عدد را در سه عدد 3600، 24 و 365 (31536000 ثانیه هر سال) کنید، مقدار آب دهی بر حسب مترمکعب به دست می‌آید. مقدار آب تجدیدپذیر کشور در گذشته حدود 130 میلیارد متر مکعب بوده که گفته می‌شود به حدود 90 میلیارد متر مکعب کاهش یافته است. من در این‌جا مقدار 100 میلیارد مترمکعب را در نظر می‌گیرم.

🔹آمازون، بزرگ‌ترین رودخانه جهان است و آورد آن 209000 مترمکعب در ثانیه و معادل 6591 میلیارد مترمکعب در سال (66 برابر کل آب تجدیدپذیر ایران) است. این مقدار معادل 20 درصد (یک‌پنجم) آب شیرین کره زمین است که به اقیانوس‌ها می‌ریزد.

🔹رودخانه گنگ-براهماپوترا، جاری در هند و بنگلادش، چهارمین رودخانه جهان، با آورد سالیانه 1202 میلیارد متر مکعب (12 برابر کل آب ایران) است.

🔹رودخانه یانگ‌تسه، در چین، با آورد 30166 مترمکعب بر ثانیه، که فقط یکی از رودخانه‌های چین است، آورد سالیانه 951 میلیارد مترمکعب در سال (9.5 برابر کل آب ایران) دارد.

🔹رودخانه میسی‌سیپی در آمریکا، با آورد 16792 مترمکعب بر ثانیه، آورد سالیانه‌ای معادل 529 میلیارد مترمکعب (5.2 برابر کل آب ایران) دارد.

🔹رودخانه ولگا، در روسیه، با آورد 8060 مترمکعب بر ثانیه، آورد سالیانه‌ای معادل 254 میلیارد مترمکعب (2.5 برابر کل آب ایران) دارد.

🔹آرُویمی، آخرین رودخانه فهرست 139 رودخانه بزرگ جهان است که آورد سالیانه آن 2000 مترمکعب بر ثانیه است و آورد سالیانه آن 63 میلیارد مترمکعب است. آرُویمی به رودخانه کنگو می‌ریزد که خودش 1299 میلیارد مترمکعب سالیانه آورد دارد (13 برابر کل منابع آب تجدیدپذیر ایران).

اعداد فوق، بالاخص بر اساس مقدار آب آمازون و سهم آن از آب شیرین جهان، نشان می‌دهد که کل آب شیرینی که به اقیانوس‌ها تخلیه می‌شود، معادل 32955 میلیارد متر مکعب است. این بدان معناست که کل مقدار آب تجدیدپذیر ایران، معادل 0.3 (سه‌دهم درصد) کل آب شیرین تخلیه‌شده به اقیانوس‌هاست. ما ایرانیان حدود 1 درصد جمعیت جهان را داریم و سهم‌مان از آب جهان، معادل 0.3 درصد آب شیرین تخلیه‌شده به اقیانوس‌ها (و نه کل آب شیرین جهان) است.

#سازگاری_با_کم‌آبی

#ایران_سرزمین_کم‌آب

(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.) @fazeli_mohammad

https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_rivers_by_discharge
ما بیست‌وهفت هزار نفریم
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)

✳️ سیزده بدر شما مبارک

✳️ یک سال قبل در فروردین 1397 کانال #موفقیت‌های_کوچک_ایرانیان را راه‌اندازی کردم. تعداد اعضای کانال تا شب دوازده فروردین به پنج هزار نفر رسیده بود. یک یادداشت کوتاه با این محتوا نوشتم: «ما در دو هفته پنج هزار نفر شده‌ایم. ما پنج هزار نفر فردا، روز طبیعت، سیزده بدر، می‌توانیم موفقیت‌های کوچکی داشته باشیم. ما پنج هزار نفر، فردا:
🔸بین دو خط رانندگی می‌کنیم.
🔸قوانین رانندگی را رعایت می‌کنیم.
🔸طبیعت را به آتش نمی‌کشیم.
🔸تلاش می‌کنیم تا بی‌زباله روز طبیعت را به پایان ببریم.
🔸زباله‌های خود را در طبیعت رها نخواهیم کرد.
🔸یک کیسه یا گونی به همراه خواهیم داشت و تا آن‌جا که بتوانیم، زباله‌های طبیعت را جمع می‌کنیم.
🔸گیاهان را صدمه نمی‌زنیم.
🔸آب و خاک را آلوده نخواهیم کرد.
🔸ما فردا اعضای خانواده و دیگران را نیز به رعایت این کارها تشویق خواهیم کرد.»

✳️ اون یادداشت 664 هزار بار دیده شد و تعداد اعضای کانال به 26 هزار نفر افزایش یافت و الان 27 هزار نفر عضو دارد. خودش یک #موفقیت_کوچک بود.

✳️ من در این یک سال به پشتوانه و دلگرمی 26 هزار نفر که در یک مقطعی تا 31 هزار نفر نیز افزایش یافته بود، تلاش کردم ایده #موفقیت‌های_کوچک را بسط بدهم؛ خیلی درباره‌اش نوشتم، سخنرانی کردم (حتی پیش مقامات سیاسی بارها درباره آن سخن گفتم و بر اساس آن طرح و ایده ارائه کردم.)

✳️ این کانال با همراهی کسانی که درباره موفقیت‌های کوچک‌شان می‌نویسند برپاست و این خودش مشارکت جمعی ما در یک موفقیت کوچک است. ما از ناامیدی، خودزنی و نفرت حرف نمی‌زنیم، ما موفقیت‌های زندگی‌ساز را به اشتراک می‌گذاریم و این نافی انتقادهای‌ ما به سایر عرصه‌ها و حتی تلاش برای کسب موفقیت‌های بزرگ و تغییر رویه‌های نادرست نیست.

✳️ کانال را یک نفره اداره کردم (به دلایل مختلف) و این باعث کندی انتشار پست‌ها شد، با این‌حال برخی از موفقیت‌های منتشرشده در کانال به تلویزیون و معرفی تلویزیونی هم راه یافت. امسال سعی می‌کنم نقیصه انتشار کند #موفقیت‌های_کوچک برطرف شود.

✳️ کانال لوگوی جذابی نداشته است و برخی برایم درباره این نکته نوشته‌اند و امسال برای طراحی لوگوی کانال فکری خواهیم کرد. گزارش انتخاب ادمین برای کانال و طراحی لوگو را به شما گزارش خواهم کرد.

✳️ امسال هم راه‌مان بر مسیر کسب #موفقیت‌های_کوچک را استوارتر از سال گذشته ادامه خواهیم داد. پیشنهاد می‌کنم غیر از آن‌چه از جنس #موفقیت‌های_کوچک در سیزده بدر پارسال رعایت کردیم، امسال و در کل سال، برای موفقیت‌های کوچک زیر هم تلاش کنیم.

🔹سیل 1398 هم‌وطنان بی‌خانمان و نیازمند کمک بسیاری به جا می‌گذارد. کمک در حد توان‌مان به هلال احمر (شماره حساب 99999 نزد همه بانک‌ها؛ پرداخت از طریق: *780*112#) را فراموش نکنیم. به هلال احمر اعتماد کرده و البته شفافیت را مطالبه کنیم، جامعه بر همین نهادها استوار می‌شود.

🔹سال سیلاب است، اما ایران سرزمین کمآبی بوده و تلاش کنیم #سازگاری_با_کم‌آبی شیوه زندگی‌مان باشد. سال 1398 استثنای شصت هفتاد سال گذشته ایران است، قاعده همان کمآبی است.

🔹سال 1398 وضع اقتصادی پیش‌بینی‌شده توسط متخصصان، دشوار خواهد بود. افراد و خانواده‌های زیادی در شرایط سختی قرار می‌گیرند. تلاش کنیم #هوای_یکدیگر_را_داشته_باشیم، و اگر خواستید بدانید چگونه، به این یادداشت نگاه کنید: (https://tttttt.me/fazeli_mohammad/1440).

🔹تلاش کنیم #موفقیت‌های_کوچک خود را بیشتر با دیگران به اشتراک بگذاریم و امیدوارانه به همه بهبودهای ممکن در زندگی شخصی، محل کار و شیوه اداره کشور فکر کنیم.

🔹تلاش کنیم کارکنان دستگاه‌های دولتی، عمومی و خصوصی را به کسب #موفقیت‌های_کوچک و به اشتراک گذاشتن آن‌ها با دیگران از طریق همین کانال تشویق کنیم.

🔹بکوشیم ایده #موفقیت‌های_کوچک_ایرانیان را بیشتر توسعه دهیم. ما بیست‌وهفت هزار نفر هستیم و می‌توانیم گام‌های کوچک زیادی در مسیر طولانی ساختن ایران و بهبود زندگی مردمانش برداریم.

(خوشحال می‌شویم اگر کانال #موفقیت‌های_کوچک_ایرانیان را به دیگران هم معرفی کنید.)
@IR_S_S