پلاسکو را فراموش نکنیم
(محمد فاضلی)
✅ دیروز 19 تیر 1396 در نشست «درسآموختههای حادثه پلاسکو برای تابآوری شهری» در «چهارمین کنفرانس جامع مدیریت بحران و HSE» درباره گزارش ملی پلاسکو در ابعاد مختلف سخن گفتم. دکتر مهدی هداوند (عضو کمیته ملی پلاسکو) و دکتر رحمتا... حافظی (عضو شورای شهر تهران) هم نکات مهمی گفتند. خلاصه ایدهها به شرح زیر بود:
🔹 کاستیهای قانونی، از جمله نقص در قوانین ایمنی شهری، و قوانین مرتبط با وظایف شهرداریها، مالکان بناها، اختیارات آتشنشانی، ساختار مدیریت بحران و نظام مدیریت شهری، نقش اساسی در بروز حادثه پلاسکو داشته است. کشور نیازمند توسعه حقوقی و اصلاح قوانین در حوزه ایمنی است.
🔹اگرچه اصلاحات قانونی ضروری است، اما قوانین باید در نهایت ضمانت اجرایی داشته باشند و این ضمانت نتیجه کار قوه قضائیه است. بیتوجه بودن قوه قضائیه به مقوله ایمنی، اصلاحات حقوقی و حساسیت سایر سازمانها به ایمنی را بیاثر خواهد کرد. ضروری است ایمنی نیز به اندازه موضوعاتی نظیر تخلفات رسانهای، اخلاقی (نظیر پوشش و لباس)، و مسائل سیاسی در کانون توجه قوه قضائیه باشد.
🔹علیرغم کاستیهای قانونی، اگر به قوانین موجود نیز به درستی عمل شده بود، حادثه پلاسکو قابل پیشگیری بود.
🔹ایمنی در نظام و نقشه ذهنی ایرانیان حضور ندارد. نظام حقوقی و قانونی هم به الزامات ایمنی بیتوجه است. ترکیب این دو عامل به نادیده گرفتن ایمنی و بروز حوادث میانجامد.
🔹رسانهها نسبت به مقوله ایمنی بیتوجه هستند و حتی تعداد زیاد کشتههای ناشی از حوادث مرتبط با ایمنی نیز مورد توجه جامعه واقع نمیشود.
🔹صدا و سیما در صدر رسانهها و سایر رسانهها تا اندازه زیادی، توجهی به مقوله ایمنی ندارند. قریب سه ماه از ارائه گزارش نهایی کمیته ملی پلاسکو میگذرد، اما صدا و سیما تاکنون حتی یک برنامه اختصاصی گزارش ملی تولید و پخش نکرده و حتی از اعضای کمیته ملی نیز برای ارائه نتایج در صدا و سیما دعوت نشده است.
🔹بدون قرار گرفتن مبحث ایمنی در کتب درسی، رسانهها و توجه به سازمانهای مردمنهاد (سمن) در حوزه ایمنی، نمیتوان در جهت جای دادن ایمنی در نقشه ذهنی مردم، و تقویت مشارکت اجتماعی در ارتقای ایمنی گام مؤثری برداشت.
🔹شهرداری نسبت به مصوبات شورای شهر در زمینه تخصیص اعتبارات بخش ایمنی و تقویت آتشنشانی کمتوجه بوده و اعتبارات این بخش در سایر بخشها هزینه شده و پاسخگو نیز نبوده است.
🔹تداخل وظایف 25 دستگاه مرتبط با ایمنی و نبود مرکزیت در این بخش (عدم کفایت اختیارات آتشنشانی در حوزه ایمنی) سبب تضعیف ایمنی در شهرها شده است.
🔹پلاسکو فقط یک نماد از «جامعه پلاسکویی» است. جامعه پلاسکویی، جامعهای است که دهها و صدها برج شبیه پلاسکو در آن هستند، صدها برج روی گسلها ساخته شدهاند، دشتها در حال فرونشست هستند، و زلزله بزرگترین تهدید شهری نظیر تهران است. جامعه پلاسکویی، جامعهای دائماً در معرض مخاطره با ایمنی پایین است. جامعهای که به این وضع عادت کرده و همه مخاطرات را نیز به هیچ میانگارد.
🔹ارتقای ایمنی میتواند از طریق شفافیت بیشتر، انتشار گزارشهای کامل کمیتههای تخصصی کمیته ملی پلاسکو، و افزایش شفافیت در سایر عرصهها صورت گیرد.
#پلاسکو_را_فراموش_نکنیم
#گزارش_ملی_پلاسکو
#جامعه_پلاسکویی
#انتشار_کل_گزارش_ملی_پلاسکو
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
(محمد فاضلی)
✅ دیروز 19 تیر 1396 در نشست «درسآموختههای حادثه پلاسکو برای تابآوری شهری» در «چهارمین کنفرانس جامع مدیریت بحران و HSE» درباره گزارش ملی پلاسکو در ابعاد مختلف سخن گفتم. دکتر مهدی هداوند (عضو کمیته ملی پلاسکو) و دکتر رحمتا... حافظی (عضو شورای شهر تهران) هم نکات مهمی گفتند. خلاصه ایدهها به شرح زیر بود:
🔹 کاستیهای قانونی، از جمله نقص در قوانین ایمنی شهری، و قوانین مرتبط با وظایف شهرداریها، مالکان بناها، اختیارات آتشنشانی، ساختار مدیریت بحران و نظام مدیریت شهری، نقش اساسی در بروز حادثه پلاسکو داشته است. کشور نیازمند توسعه حقوقی و اصلاح قوانین در حوزه ایمنی است.
🔹اگرچه اصلاحات قانونی ضروری است، اما قوانین باید در نهایت ضمانت اجرایی داشته باشند و این ضمانت نتیجه کار قوه قضائیه است. بیتوجه بودن قوه قضائیه به مقوله ایمنی، اصلاحات حقوقی و حساسیت سایر سازمانها به ایمنی را بیاثر خواهد کرد. ضروری است ایمنی نیز به اندازه موضوعاتی نظیر تخلفات رسانهای، اخلاقی (نظیر پوشش و لباس)، و مسائل سیاسی در کانون توجه قوه قضائیه باشد.
🔹علیرغم کاستیهای قانونی، اگر به قوانین موجود نیز به درستی عمل شده بود، حادثه پلاسکو قابل پیشگیری بود.
🔹ایمنی در نظام و نقشه ذهنی ایرانیان حضور ندارد. نظام حقوقی و قانونی هم به الزامات ایمنی بیتوجه است. ترکیب این دو عامل به نادیده گرفتن ایمنی و بروز حوادث میانجامد.
🔹رسانهها نسبت به مقوله ایمنی بیتوجه هستند و حتی تعداد زیاد کشتههای ناشی از حوادث مرتبط با ایمنی نیز مورد توجه جامعه واقع نمیشود.
🔹صدا و سیما در صدر رسانهها و سایر رسانهها تا اندازه زیادی، توجهی به مقوله ایمنی ندارند. قریب سه ماه از ارائه گزارش نهایی کمیته ملی پلاسکو میگذرد، اما صدا و سیما تاکنون حتی یک برنامه اختصاصی گزارش ملی تولید و پخش نکرده و حتی از اعضای کمیته ملی نیز برای ارائه نتایج در صدا و سیما دعوت نشده است.
🔹بدون قرار گرفتن مبحث ایمنی در کتب درسی، رسانهها و توجه به سازمانهای مردمنهاد (سمن) در حوزه ایمنی، نمیتوان در جهت جای دادن ایمنی در نقشه ذهنی مردم، و تقویت مشارکت اجتماعی در ارتقای ایمنی گام مؤثری برداشت.
🔹شهرداری نسبت به مصوبات شورای شهر در زمینه تخصیص اعتبارات بخش ایمنی و تقویت آتشنشانی کمتوجه بوده و اعتبارات این بخش در سایر بخشها هزینه شده و پاسخگو نیز نبوده است.
🔹تداخل وظایف 25 دستگاه مرتبط با ایمنی و نبود مرکزیت در این بخش (عدم کفایت اختیارات آتشنشانی در حوزه ایمنی) سبب تضعیف ایمنی در شهرها شده است.
🔹پلاسکو فقط یک نماد از «جامعه پلاسکویی» است. جامعه پلاسکویی، جامعهای است که دهها و صدها برج شبیه پلاسکو در آن هستند، صدها برج روی گسلها ساخته شدهاند، دشتها در حال فرونشست هستند، و زلزله بزرگترین تهدید شهری نظیر تهران است. جامعه پلاسکویی، جامعهای دائماً در معرض مخاطره با ایمنی پایین است. جامعهای که به این وضع عادت کرده و همه مخاطرات را نیز به هیچ میانگارد.
🔹ارتقای ایمنی میتواند از طریق شفافیت بیشتر، انتشار گزارشهای کامل کمیتههای تخصصی کمیته ملی پلاسکو، و افزایش شفافیت در سایر عرصهها صورت گیرد.
#پلاسکو_را_فراموش_نکنیم
#گزارش_ملی_پلاسکو
#جامعه_پلاسکویی
#انتشار_کل_گزارش_ملی_پلاسکو
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
جامعه رزمنده
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ من قبلاً از چند مفهوم برای توصیف جامعه ایران استفاده کردهام که هرکدام وجهی از آن را توضیح میدهند، مفاهیمی نظیر «جامعه مسائل حلنشده»، «جامعه در خطر» یا جامعه «دستورزان گنگزبان» اما در همه آنها وجه مهمی از جامعه ایران مغفول است. ما به مفاهیم دیگری برای توصیف این جامعه نیازمندیم. توصیف کردن، راهی به سوی گمانهزنی و شناخت واقعیت، اندیشهورزی جمعی و دنبال راهحل بودن است.
✅ بخش مهمی از مردم ایران امروز، در این وصف مشترکاند که در نوعی رزم ذهنی و عینی مدام به سر میبرند. گفتوگوی درونی هر ایرانی، رزمی مدام با موجودیتهایی است که تصور میکند او را محدود، مستأصل، ناخرسند، بیآینده یا گریزان کردهاند. همین گفتوگوی دائم او را خیلی زود از دنیای زندگی روزمره، سریع به دنیای سیاست (در وسیعترین معنای آن، دنیای قدرتهای خرد و درشت) پرتاب میکند. هر ایرانی درگیر صورتهای هر چه بیشتر آشکارشوندهای از قدرت است. چند مثال: اکثر نوازندگان موسیقی در دنیا، بر سر صحنه هنرنمایی می کنند، اما در ایران از نوآموزی که ساز به دست می گیرد تا آنکه سر صحنه اجرا می کند، درگیر نوعی رزم با محدودیتها و ممنوعیتهای موسیقی است.
✅ هنرپیشههای دنیا روی فرش قرمز، درگیر رقابت هستند، اما تصویر رزم با محدودیت ارائه نمیکنند. آنها هم با تصویرهای بایسته، انگهای سیاسی، و تقسیمبندیهای خوب و بد برآمده از قدرت، منازعه میکنند. هر ایرانی کاربر تلگرام یا بقیه شبکههای اجتماعی، درگیر رزمی پیگیر برای یافتن و فوروارد کردن متن یا تصویری است که وضع موجود، گذشته یا تصویر آینده را به چالش بکشد.
✅ علاوه بر نوازنده و هنرپیشه، هر کنشگر دیگری هم درگیر رزم بیوقفه برای به چالش کشیدن قدرت سیاسی، نظم فرهنگی، وضعیت محیط زیست، بوروکراسی و... است. خود شما بشمارید که از دیروز تا امروز، چندبار وجوه مختلف قدرت، جامعه، فرهنگ، محیط زیست و... را در زبان، فوروارد کردن پستهای شبکههای اجتماعی و رفتارتان به چالش کشیدهاید. اگر پایه باشید، فاصله زمانی نشستن در تاکسی یا اسنپ تا ورود به دنیای رزمهایی که برشمردم، کمتر از یک تا دو دقیقه است مگر آنکه عمداً سکوت کنید.
✅ نقدها به جای خود، اما خودزنی هم بخشی از این رزم بیامان است. این رزمندگان، اکثریت چیزهای خودی، از اخلاق و رفتار ایرانی تا نهادها، تاریخ و آداب و رسوم را مفصل میزنند. شمار زیادی از ایرانیان به «شهروندان رزمنده» فضای واقعی و مجازی بدل شدهاند که در کنار زندگی روزمره، بر بنیانهایی از واقعیت و تصویرسازی، میرزمند.
✅ حسن ریوندی، کمدین مشهور این سالها، بسیاری از شوخیهایش با عبارت «ما ایرانیها همه چیمون با خارجیها فرق میکنه» شروع می شود. موفقیت او شاید تا اندازهای محصول بازتاب یافتن خصیصه رزمندگی جامعه در گفتار و شوخیهای اوست. او شاید بلندگوی نافذ و دوستداشتنی این رزم است.
✅ تصور میکنم همه جوامع به درجاتی با این پدیده مواجه هستند، اما گسترش فزاینده و عمیق شدن آن هم مستلزم تبیین است، یعنی باید شکلگیری آنرا توضیح داد و هم باید فکر چاره بود. همهجایی شدن سایه قدرت سیاسی به نحوی که هیچ عرصهای را بیرون از خود باقی نگذاشته، هدفی را که رزمندگان با آن رزم میکنند تعریف میکند. مهم نیست مداخله قدرت سیاسی در عمل رخ میدهد یا نمیدهد – که اغلب رخ میدهد – بلکه مهم این است که مدعای مداخله دارد. ناکارآمدیهای حکمرانی رزمندگان را در درستی مدعاهاشان استوارتر میسازد.
✅ رزم ذهنی و عینی میلیونها ایرانی، فرسودگی و خستگی، نارضایتی و استیصالی خلق میکند که جامعه را عینی و ذهنی در معرض خطر قرار میدهد. من قبلاً مفهوم «جامعه برهه حساس» را بهکار بردهام. «برهه حساس» و «رزم ذهنی و عینی مدام» هر دو این کارکرد را دارند که شهروند را در تعلیق، ابهام، امکان سلب مسئولیت از خود، عصبانیت و روحیه «مهاجم ترسو» قرار دهند.
✅ «مهاجم ترسو» وضعیتی است که فرد عصبانی و مستعد عمل است، اما از ترس انفعال پیشه میکند و به تدریج فسیل میشود، «احساس بیقدرتی» را در خود نهادینه کرده و مستعد فروپاشی ذهنی و اخلاقی میشود. جامعه رزمنده سبب بیاعتمادی، و متقابلاً بیاعتمادی مسبب تشدید خصیصه رزمندگی شهروند است. نظام سیاسی است که باید تعامل جدیدی را با مردم آغاز کند و جامعه را به تدریج از وضعیت «#جامعه_رزمنده» خارج کند. امنیت و توسعه پایدار خروجی تداوم این وضعیت نیست.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://tttttt.me/fazeli_mohammad
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ من قبلاً از چند مفهوم برای توصیف جامعه ایران استفاده کردهام که هرکدام وجهی از آن را توضیح میدهند، مفاهیمی نظیر «جامعه مسائل حلنشده»، «جامعه در خطر» یا جامعه «دستورزان گنگزبان» اما در همه آنها وجه مهمی از جامعه ایران مغفول است. ما به مفاهیم دیگری برای توصیف این جامعه نیازمندیم. توصیف کردن، راهی به سوی گمانهزنی و شناخت واقعیت، اندیشهورزی جمعی و دنبال راهحل بودن است.
✅ بخش مهمی از مردم ایران امروز، در این وصف مشترکاند که در نوعی رزم ذهنی و عینی مدام به سر میبرند. گفتوگوی درونی هر ایرانی، رزمی مدام با موجودیتهایی است که تصور میکند او را محدود، مستأصل، ناخرسند، بیآینده یا گریزان کردهاند. همین گفتوگوی دائم او را خیلی زود از دنیای زندگی روزمره، سریع به دنیای سیاست (در وسیعترین معنای آن، دنیای قدرتهای خرد و درشت) پرتاب میکند. هر ایرانی درگیر صورتهای هر چه بیشتر آشکارشوندهای از قدرت است. چند مثال: اکثر نوازندگان موسیقی در دنیا، بر سر صحنه هنرنمایی می کنند، اما در ایران از نوآموزی که ساز به دست می گیرد تا آنکه سر صحنه اجرا می کند، درگیر نوعی رزم با محدودیتها و ممنوعیتهای موسیقی است.
✅ هنرپیشههای دنیا روی فرش قرمز، درگیر رقابت هستند، اما تصویر رزم با محدودیت ارائه نمیکنند. آنها هم با تصویرهای بایسته، انگهای سیاسی، و تقسیمبندیهای خوب و بد برآمده از قدرت، منازعه میکنند. هر ایرانی کاربر تلگرام یا بقیه شبکههای اجتماعی، درگیر رزمی پیگیر برای یافتن و فوروارد کردن متن یا تصویری است که وضع موجود، گذشته یا تصویر آینده را به چالش بکشد.
✅ علاوه بر نوازنده و هنرپیشه، هر کنشگر دیگری هم درگیر رزم بیوقفه برای به چالش کشیدن قدرت سیاسی، نظم فرهنگی، وضعیت محیط زیست، بوروکراسی و... است. خود شما بشمارید که از دیروز تا امروز، چندبار وجوه مختلف قدرت، جامعه، فرهنگ، محیط زیست و... را در زبان، فوروارد کردن پستهای شبکههای اجتماعی و رفتارتان به چالش کشیدهاید. اگر پایه باشید، فاصله زمانی نشستن در تاکسی یا اسنپ تا ورود به دنیای رزمهایی که برشمردم، کمتر از یک تا دو دقیقه است مگر آنکه عمداً سکوت کنید.
✅ نقدها به جای خود، اما خودزنی هم بخشی از این رزم بیامان است. این رزمندگان، اکثریت چیزهای خودی، از اخلاق و رفتار ایرانی تا نهادها، تاریخ و آداب و رسوم را مفصل میزنند. شمار زیادی از ایرانیان به «شهروندان رزمنده» فضای واقعی و مجازی بدل شدهاند که در کنار زندگی روزمره، بر بنیانهایی از واقعیت و تصویرسازی، میرزمند.
✅ حسن ریوندی، کمدین مشهور این سالها، بسیاری از شوخیهایش با عبارت «ما ایرانیها همه چیمون با خارجیها فرق میکنه» شروع می شود. موفقیت او شاید تا اندازهای محصول بازتاب یافتن خصیصه رزمندگی جامعه در گفتار و شوخیهای اوست. او شاید بلندگوی نافذ و دوستداشتنی این رزم است.
✅ تصور میکنم همه جوامع به درجاتی با این پدیده مواجه هستند، اما گسترش فزاینده و عمیق شدن آن هم مستلزم تبیین است، یعنی باید شکلگیری آنرا توضیح داد و هم باید فکر چاره بود. همهجایی شدن سایه قدرت سیاسی به نحوی که هیچ عرصهای را بیرون از خود باقی نگذاشته، هدفی را که رزمندگان با آن رزم میکنند تعریف میکند. مهم نیست مداخله قدرت سیاسی در عمل رخ میدهد یا نمیدهد – که اغلب رخ میدهد – بلکه مهم این است که مدعای مداخله دارد. ناکارآمدیهای حکمرانی رزمندگان را در درستی مدعاهاشان استوارتر میسازد.
✅ رزم ذهنی و عینی میلیونها ایرانی، فرسودگی و خستگی، نارضایتی و استیصالی خلق میکند که جامعه را عینی و ذهنی در معرض خطر قرار میدهد. من قبلاً مفهوم «جامعه برهه حساس» را بهکار بردهام. «برهه حساس» و «رزم ذهنی و عینی مدام» هر دو این کارکرد را دارند که شهروند را در تعلیق، ابهام، امکان سلب مسئولیت از خود، عصبانیت و روحیه «مهاجم ترسو» قرار دهند.
✅ «مهاجم ترسو» وضعیتی است که فرد عصبانی و مستعد عمل است، اما از ترس انفعال پیشه میکند و به تدریج فسیل میشود، «احساس بیقدرتی» را در خود نهادینه کرده و مستعد فروپاشی ذهنی و اخلاقی میشود. جامعه رزمنده سبب بیاعتمادی، و متقابلاً بیاعتمادی مسبب تشدید خصیصه رزمندگی شهروند است. نظام سیاسی است که باید تعامل جدیدی را با مردم آغاز کند و جامعه را به تدریج از وضعیت «#جامعه_رزمنده» خارج کند. امنیت و توسعه پایدار خروجی تداوم این وضعیت نیست.
(اگر میپسندید، با دیگران به اشتراک بگذارید.)
https://tttttt.me/fazeli_mohammad
Telegram
دغدغه ایران
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشتههای محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشتههایم ندارم.
جامعهشناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ کتاب «جامعهشناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن» نوشته دکتر محمد یزدانی نسب، عضد هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد.
✅ کتاب نوشته جامعهشناسی از نسل جوان جامعهشناسی ایران (متولد 1362) است و نویدبخش قوت گرفتن مطالعات مقایسهای (تطبیقی) در جامعهشناسی ایران است.
✅ کتاب امروز به دستم رسیده و فقط تورقی کردهام، اما ایده بنیادین آن جذاب است: «زنجیره تغییرات با نخبگان شروع میشود نه با طبقه یا افراد. تضاد نخبگان است که تحولات را ممکن میسازد.»
📚 این کتاب را انتشارات طرح نو، در 464 صفحه، با قیمت نود هزار تومان منتشر کرده است.
#دغدغه_ایران، #جامعه_شناسی_نخبگان، #محمد_یزدانی_نسب، #دانشگاه_شهید_بهشتی، #جامعه_شناسی
.
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ کتاب «جامعهشناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن» نوشته دکتر محمد یزدانی نسب، عضد هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد.
✅ کتاب نوشته جامعهشناسی از نسل جوان جامعهشناسی ایران (متولد 1362) است و نویدبخش قوت گرفتن مطالعات مقایسهای (تطبیقی) در جامعهشناسی ایران است.
✅ کتاب امروز به دستم رسیده و فقط تورقی کردهام، اما ایده بنیادین آن جذاب است: «زنجیره تغییرات با نخبگان شروع میشود نه با طبقه یا افراد. تضاد نخبگان است که تحولات را ممکن میسازد.»
📚 این کتاب را انتشارات طرح نو، در 464 صفحه، با قیمت نود هزار تومان منتشر کرده است.
#دغدغه_ایران، #جامعه_شناسی_نخبگان، #محمد_یزدانی_نسب، #دانشگاه_شهید_بهشتی، #جامعه_شناسی
.
Forwarded from جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
| نشست «بررسی آثار، افکار و کنشگری دکتر محمدامین قانعی راد»
| پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰
| سخنرانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر حسن محدثی
| برگزار کننده:
انجمن #جامعهشناسی ایران (گروه #جامعهشناسی_ایران)
| تاریخ برگزاری:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1ep8d7V2AgOQyvA5kVgwt2CscMolZ4Xo1/view
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1m0ZGbifUmqTDCI6IGPE5URdOIfDaR1Mf/view
| فایل ویدئویی احمد بخارایی:👇
https://youtu.be/7zUeAz2JsPs
| فایل ویدئویی کل برنامه:👇
https://youtu.be/oqGO55JapuY
| احمد بخارایی: در این نشست مجازی که سعی داشتم تفاوت میان دو نوع جامعهشناسی، یعنی #پایشگری و #کنشگری را توضیح دهم به این موضوعات و موارد اشاره داشتم:
ـ «کنشگری زندهیاد محمد امین قانعیراد» در #انجمن_جامعهشناسی_ایران و حضورشان در صحنهی #مطبوعات و جراید،
ـ «پایشگری» به مثابه مشاهدهگری و مانیتورینگ از سوی بسیاری از جامعهشناسان محافظهکار در مقابل «کنشگری» با ویژگی اکتیویستی،
ـ «#پروبلماتیک» ندیدن موضوعات جامعهشناختی از سوی جامعهشناسیخواندههای «پایشگر» و روی آوردن به پژوهشهای حداقلی با نتایج تکراری،
ـ نسبی بودن «پایشگری» از حداقلی تا حداکثری،
ـ توأم بودن «کنشگری جامعهشناختی» با ۳ ویژگی: ۱ـ «مطالبهگری» با ۴ عنصر محتوایی (پژواک بخشیدن به صداهای حاشیهای، تبدیل #مطالبهگری_فردی به #مطالبهگری_جمعی، احساس مسئولیت فراتر از ایفای نقش سازمانی، عملگرایی بر اساس هزینه ـ فایده)، ۲ـ «#روشنفکری» با ۹ ویژگی به ویژه ارتباط با ۲ ویژگی شامل: الف: اندیشهی معطوف به عمل در سه جهت: «#اعتراض» در زمانی که امید به آینده در #جامعه کاهش یافته، «تغییر» در زمانی که عدالت منکوب شده، «#برساخت» در شرایط انسداد اجتماعی و ب: آلترناتیوسازی، ۳ـ «نسبی بودن» و توجه به وجود #ایدئولوژی مانع #توسعه در ایران که بالطبع، توجه جامعهشناس کنشگر به «ساختارها» و نقد آنها را ضروری میسازد،
ـ کنشگری جامعهشناسانه و تبدیل «ابژهها» به «سوژهها»،
ـ رویکرد «کنشگرانه»ی زندهیاد محمدامین قانعیراد در کتابهایش.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰
| سخنرانان:
دکتر #احمد_بخارایی و دکتر حسن محدثی
| برگزار کننده:
انجمن #جامعهشناسی ایران (گروه #جامعهشناسی_ایران)
| تاریخ برگزاری:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
| فایل شنیداری احمد بخارایی:👇
https://drive.google.com/file/d/1ep8d7V2AgOQyvA5kVgwt2CscMolZ4Xo1/view
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://drive.google.com/file/d/1m0ZGbifUmqTDCI6IGPE5URdOIfDaR1Mf/view
| فایل ویدئویی احمد بخارایی:👇
https://youtu.be/7zUeAz2JsPs
| فایل ویدئویی کل برنامه:👇
https://youtu.be/oqGO55JapuY
| احمد بخارایی: در این نشست مجازی که سعی داشتم تفاوت میان دو نوع جامعهشناسی، یعنی #پایشگری و #کنشگری را توضیح دهم به این موضوعات و موارد اشاره داشتم:
ـ «کنشگری زندهیاد محمد امین قانعیراد» در #انجمن_جامعهشناسی_ایران و حضورشان در صحنهی #مطبوعات و جراید،
ـ «پایشگری» به مثابه مشاهدهگری و مانیتورینگ از سوی بسیاری از جامعهشناسان محافظهکار در مقابل «کنشگری» با ویژگی اکتیویستی،
ـ «#پروبلماتیک» ندیدن موضوعات جامعهشناختی از سوی جامعهشناسیخواندههای «پایشگر» و روی آوردن به پژوهشهای حداقلی با نتایج تکراری،
ـ نسبی بودن «پایشگری» از حداقلی تا حداکثری،
ـ توأم بودن «کنشگری جامعهشناختی» با ۳ ویژگی: ۱ـ «مطالبهگری» با ۴ عنصر محتوایی (پژواک بخشیدن به صداهای حاشیهای، تبدیل #مطالبهگری_فردی به #مطالبهگری_جمعی، احساس مسئولیت فراتر از ایفای نقش سازمانی، عملگرایی بر اساس هزینه ـ فایده)، ۲ـ «#روشنفکری» با ۹ ویژگی به ویژه ارتباط با ۲ ویژگی شامل: الف: اندیشهی معطوف به عمل در سه جهت: «#اعتراض» در زمانی که امید به آینده در #جامعه کاهش یافته، «تغییر» در زمانی که عدالت منکوب شده، «#برساخت» در شرایط انسداد اجتماعی و ب: آلترناتیوسازی، ۳ـ «نسبی بودن» و توجه به وجود #ایدئولوژی مانع #توسعه در ایران که بالطبع، توجه جامعهشناس کنشگر به «ساختارها» و نقد آنها را ضروری میسازد،
ـ کنشگری جامعهشناسانه و تبدیل «ابژهها» به «سوژهها»،
ـ رویکرد «کنشگرانه»ی زندهیاد محمدامین قانعیراد در کتابهایش.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
ظرفیت حل مسأله و رفتن زنان به ورزشگاه
محمد فاضلی - جامعهشناس
✅ #رفتن_زنان_به_ورزشگاه برای صدمین بار در بازی ایران و لبنان مسأله شد. دهههاست که رفتن زنان به ورزشگاه مسأله شده است. همین که جامعه و حکومتی با داشتن دهها مسأله بزرگ نظیر پرونده هستهای، رکود اقتصادی، تورم، نرخ بیکاری بالا، مسأله آب، فرسایش خاک، آسیبهای اجتماعی و ... که هر کدام میتوانند جامعهای را از پا درآورند و اولویت مهمی روی میز سیاستگذار و حکمران باشند، دست به گریبان رفتن زنان به ورزشگاه است، خودش نشانهای از مسأله در ظرفیت حکمرانی است.
✅ فرضیه بدبینانه میتواند این باشد که حکمرانان چنین مسائلی را رو نگه میدارند تا آن مسائل اصلیتر در معرض دید و توجه قرار نگیرند. شاید برخی این گونه فکر کنند اما من تصور میکنم خیلی نگاه بدبینانهای است و قائل به فرضیه دوم هستم. فرضیه اندک بودن #ظرفیت_حکومت و به تبع آن #ظرفیت_حل_مسأله نگاه راهگشاتری است.
✅ حل مسائلی نظیر رفتن زنان به ورزشگاه نیازمند مجموعه اقداماتی نظیر: یک. طرح دقیق مسأله از همه ابعاد (فقهی، سازمانهای بینالمللی ورزش، حقوق زنان، آسیب اجتماعی و ...)؛ دو. گفتوگوی میان همه گروههای دخیل در این مسأله و در نتیجه شفاف شدن نیروهای اثرگذار بر مسأله؛ سه. روشن کردن همه گزینههای ممکن؛ چهار. ارزیابی تأثیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همه گزینهها؛ پنج. اولویتبندی منافع گروههای اجتماعی و منافع ملی در قبال مسأله؛ شش. اجماعسازی؛ و هفت. اعمال قدرت حکمرانی برای انتخاب گزینه مناسب و ختم مسأله است.
✅ اگر دقت کنید مشاهده میکنید که نظام تصمیمگیری و حکمرانی به هیچ کدام از این اقدامات تن نداده است. جامعه حتی به دقت نمیداند مخالفان رفتن زنان به ورزشگاهها چه کسانی هستند و بر اساس چه مناسباتی اعمال قدرت میکنند و به مدت چند دهه یک مسأله را در جامعه ایرانی زنده نگه داشتهاند.
✅ این چنین حکمرانیای فاقد ظرفیت حل مسأله است. مسأله این نیست که حکمرانی ظرفیت حل مسأله رفتن زنان به ورزشگاه و خاتمه دادن به آنرا ندارد و بین تیغ دو دم تن ندادن به قواعد بینالمللی ورزش و محروم شدن از صحنههای بینالمللی فوتبال و عوارض اجتماعی آن، یا استخوان لای زخم نگه داشتن این مسأله و تحمل پیآمد آن گیر کرده است. مسأله این است که همان ظرفیتهایی که برای حل مسأله رفتن زنان به ورزشگاه لازماند، با شدت و کیفیت بیشتری برای حل مسائل اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی هم لازم هستند.
✅ کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را که برای ناشر میفرستادم اصرار داشتم کتاب با گفتار «ایران: جامعه مسائل حل نشده» شروع شود. آن گفتار به نظر خودم چهار عبارت کلیدی داشت:
یک. جامعه ایرانی از فقدان سرمایه اجتماعی و مرجعیتی برای خاتمه دادن به مسألهها رنج میبرد. (ص. ۲۷)
دو. کمتر نهادی از پس حل و فصل مسأله و ایجاد اطمینان از رفع علل موجبه مسأله یا معرفی عامل، و اطمینان دادن به جامعه برمیآید. (ص. ۲۸)
سه. باید مرجعیتی قادر باشد مسائل را ختم کند. این مسأله بیش و بزرگتر از خود مسائلی است که برای جامعه به صورت دورهای پیش میآیند. (ص. ۲۹)
چهار. در جوامع امروزی وقوع رویدادهای ناخوشایند طبیعی است. غیرطبیعی آن است که جامعه نتواند به حل مسأله اعتماد کند. (ص. ۳٠)
✅ مسأله رفتن زنان به ورزشگاه و دهها مسأله بزرگتر و بسیار مهمتر ایران امروز درگیر فقدان یا اندک بودن ظرفیت حل مسأله و همین چهار خصیصهای هستند که ایران را به #جامعه_مسائل_حل_نشده مبدل ساختهاند. تداوم این مسألههاست که کار را به پاشیدن اسپری فلفل به چشم زنان این سرزمین میکشاند.
✅ پرسش بزرگتر از رفتن یا نرفتن زنان به ورزشگاه، پرسش از ظرفیت حل مسأله در حکمرانی برای کاستن از دردهای جامعه مسائل حل نشده است. تمرین ساختن ظرفیت حل مسأله و ارتقای کیفیت حکمرانی از همین مسألههای کوچکتر شروع میشود.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی - جامعهشناس
✅ #رفتن_زنان_به_ورزشگاه برای صدمین بار در بازی ایران و لبنان مسأله شد. دهههاست که رفتن زنان به ورزشگاه مسأله شده است. همین که جامعه و حکومتی با داشتن دهها مسأله بزرگ نظیر پرونده هستهای، رکود اقتصادی، تورم، نرخ بیکاری بالا، مسأله آب، فرسایش خاک، آسیبهای اجتماعی و ... که هر کدام میتوانند جامعهای را از پا درآورند و اولویت مهمی روی میز سیاستگذار و حکمران باشند، دست به گریبان رفتن زنان به ورزشگاه است، خودش نشانهای از مسأله در ظرفیت حکمرانی است.
✅ فرضیه بدبینانه میتواند این باشد که حکمرانان چنین مسائلی را رو نگه میدارند تا آن مسائل اصلیتر در معرض دید و توجه قرار نگیرند. شاید برخی این گونه فکر کنند اما من تصور میکنم خیلی نگاه بدبینانهای است و قائل به فرضیه دوم هستم. فرضیه اندک بودن #ظرفیت_حکومت و به تبع آن #ظرفیت_حل_مسأله نگاه راهگشاتری است.
✅ حل مسائلی نظیر رفتن زنان به ورزشگاه نیازمند مجموعه اقداماتی نظیر: یک. طرح دقیق مسأله از همه ابعاد (فقهی، سازمانهای بینالمللی ورزش، حقوق زنان، آسیب اجتماعی و ...)؛ دو. گفتوگوی میان همه گروههای دخیل در این مسأله و در نتیجه شفاف شدن نیروهای اثرگذار بر مسأله؛ سه. روشن کردن همه گزینههای ممکن؛ چهار. ارزیابی تأثیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همه گزینهها؛ پنج. اولویتبندی منافع گروههای اجتماعی و منافع ملی در قبال مسأله؛ شش. اجماعسازی؛ و هفت. اعمال قدرت حکمرانی برای انتخاب گزینه مناسب و ختم مسأله است.
✅ اگر دقت کنید مشاهده میکنید که نظام تصمیمگیری و حکمرانی به هیچ کدام از این اقدامات تن نداده است. جامعه حتی به دقت نمیداند مخالفان رفتن زنان به ورزشگاهها چه کسانی هستند و بر اساس چه مناسباتی اعمال قدرت میکنند و به مدت چند دهه یک مسأله را در جامعه ایرانی زنده نگه داشتهاند.
✅ این چنین حکمرانیای فاقد ظرفیت حل مسأله است. مسأله این نیست که حکمرانی ظرفیت حل مسأله رفتن زنان به ورزشگاه و خاتمه دادن به آنرا ندارد و بین تیغ دو دم تن ندادن به قواعد بینالمللی ورزش و محروم شدن از صحنههای بینالمللی فوتبال و عوارض اجتماعی آن، یا استخوان لای زخم نگه داشتن این مسأله و تحمل پیآمد آن گیر کرده است. مسأله این است که همان ظرفیتهایی که برای حل مسأله رفتن زنان به ورزشگاه لازماند، با شدت و کیفیت بیشتری برای حل مسائل اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی هم لازم هستند.
✅ کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را که برای ناشر میفرستادم اصرار داشتم کتاب با گفتار «ایران: جامعه مسائل حل نشده» شروع شود. آن گفتار به نظر خودم چهار عبارت کلیدی داشت:
یک. جامعه ایرانی از فقدان سرمایه اجتماعی و مرجعیتی برای خاتمه دادن به مسألهها رنج میبرد. (ص. ۲۷)
دو. کمتر نهادی از پس حل و فصل مسأله و ایجاد اطمینان از رفع علل موجبه مسأله یا معرفی عامل، و اطمینان دادن به جامعه برمیآید. (ص. ۲۸)
سه. باید مرجعیتی قادر باشد مسائل را ختم کند. این مسأله بیش و بزرگتر از خود مسائلی است که برای جامعه به صورت دورهای پیش میآیند. (ص. ۲۹)
چهار. در جوامع امروزی وقوع رویدادهای ناخوشایند طبیعی است. غیرطبیعی آن است که جامعه نتواند به حل مسأله اعتماد کند. (ص. ۳٠)
✅ مسأله رفتن زنان به ورزشگاه و دهها مسأله بزرگتر و بسیار مهمتر ایران امروز درگیر فقدان یا اندک بودن ظرفیت حل مسأله و همین چهار خصیصهای هستند که ایران را به #جامعه_مسائل_حل_نشده مبدل ساختهاند. تداوم این مسألههاست که کار را به پاشیدن اسپری فلفل به چشم زنان این سرزمین میکشاند.
✅ پرسش بزرگتر از رفتن یا نرفتن زنان به ورزشگاه، پرسش از ظرفیت حل مسأله در حکمرانی برای کاستن از دردهای جامعه مسائل حل نشده است. تمرین ساختن ظرفیت حل مسأله و ارتقای کیفیت حکمرانی از همین مسألههای کوچکتر شروع میشود.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
در درسگفتارهای #جامعه_شناسی_برای_همه، مجموعهای از مفاهیم و مباحث جامعهشناسی را که به زعم خودم، نسبت بیشتری با جامعه امروز ایران دارند، بر اساس واقعیات جامعه ایران ارائه میکنم. ترکیبی از تحلیل جامعهشناختی و واقعیت، به قصد تحلیل واقعبینانه وضع ایران است. شروع از ۲۱ تیر
این درسگفتارها در کتابسرای رشدیه، از ۲۱ تیر، هر چهارشنبه در ۱۰ هفته، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ ارائه میشود.
برای ثبت نام افراد میتوانند با شماره واتساپ زیر تماس بگیرند
۰۹۹۴۴۹۲۱۲۶۷
تماس بگیرند
@fazeli_mohammad
این درسگفتارها در کتابسرای رشدیه، از ۲۱ تیر، هر چهارشنبه در ۱۰ هفته، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ ارائه میشود.
برای ثبت نام افراد میتوانند با شماره واتساپ زیر تماس بگیرند
۰۹۹۴۴۹۲۱۲۶۷
تماس بگیرند
@fazeli_mohammad
طرح درس جامعهشناسی برای همه
محمد فاضلی
در درسگفتارهای #جامعه_شناسی_برای_همه، مجموعهای از مفاهیم و مباحث جامعهشناسی را که به زعم خودم، نسبت بیشتری با جامعه امروز ایران دارند، بر اساس واقعیات جامعه ایران ارائه میکنم. ترکیبی از تحلیل جامعهشناختی و واقعیت، به قصد تحلیل واقعبینانه وضع ایران است. شروع از ۲۱ تیر
این درسگفتارها در کتابسرای رشدیه، از ۲۱ تیر، هر چهارشنبه در ۱۰ هفته، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ ارائه میشود.
برای ثبت نام افراد میتوانند با شماره واتساپ زیر تماس بگیرند
۰۹۹۴۴۹۲۱۲۶۷
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
در درسگفتارهای #جامعه_شناسی_برای_همه، مجموعهای از مفاهیم و مباحث جامعهشناسی را که به زعم خودم، نسبت بیشتری با جامعه امروز ایران دارند، بر اساس واقعیات جامعه ایران ارائه میکنم. ترکیبی از تحلیل جامعهشناختی و واقعیت، به قصد تحلیل واقعبینانه وضع ایران است. شروع از ۲۱ تیر
این درسگفتارها در کتابسرای رشدیه، از ۲۱ تیر، هر چهارشنبه در ۱۰ هفته، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ ارائه میشود.
برای ثبت نام افراد میتوانند با شماره واتساپ زیر تماس بگیرند
۰۹۹۴۴۹۲۱۲۶۷
@fazeli_mohammad
جامعهشناسی برای همه (دوره دوم)
کلاسهای چهارشنبهها ساعت ۱۸ تا ۲۰ تاکنون ۳ جلسه برگزار شده است و از آنجا که تقاضا برای ثبت نام و تکرار دوره وجود داشت، دوره دوم از ۱۲ مرداد در ۱۰ جلسه، روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ برگزار میشود.
ثبت نام از طریق شماره واتساپ
۰۹۹۴۴۹۲۱۲۶۷
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #جامعه_شناسی_برای_همه
@fazeli_mohammad
کلاسهای چهارشنبهها ساعت ۱۸ تا ۲۰ تاکنون ۳ جلسه برگزار شده است و از آنجا که تقاضا برای ثبت نام و تکرار دوره وجود داشت، دوره دوم از ۱۲ مرداد در ۱۰ جلسه، روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ برگزار میشود.
ثبت نام از طریق شماره واتساپ
۰۹۹۴۴۹۲۱۲۶۷
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #جامعه_شناسی_برای_همه
@fazeli_mohammad
Forwarded from موسسه حامی علوم انسانی
💠 معرفی رشتههای علوم انسانی
#کنکور_ارشد
#از_مهندسی_به_علوم_انسانی
🔺سومین همایش از مهندسی به علوم انسانی ۲۶ مهر در پردیس دانشکده فنی دانشگاه تهران توسط موسسه حامی علوم انسانی برگزار شد.
✔️ در این همایش اساتید منتخبِ رشتههای علوم انسانی با معرفی رشتههای خود سعی کردند به مخاطبان خود در چالش تغییر رشته از مهندسی به علوم انسانی کمک کنند.
✅ رشته جامعهشناسی
🔹دکتر محمد فاضلی، عضو پیشین هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
https://youtu.be/DEQnETz8Pv8?si=efslJZHMfe7L-kRO
➖ دورههای آموزشی حامی و معرفی سایر رشتهها در یوتوب حامی:
https://youtube.com/@haameeinstitute?si=7bDvK
#کنکور_ارشد
#از_مهندسی_به_علوم_انسانی
🔺سومین همایش از مهندسی به علوم انسانی ۲۶ مهر در پردیس دانشکده فنی دانشگاه تهران توسط موسسه حامی علوم انسانی برگزار شد.
✔️ در این همایش اساتید منتخبِ رشتههای علوم انسانی با معرفی رشتههای خود سعی کردند به مخاطبان خود در چالش تغییر رشته از مهندسی به علوم انسانی کمک کنند.
✅ رشته جامعهشناسی
🔹دکتر محمد فاضلی، عضو پیشین هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
https://youtu.be/DEQnETz8Pv8?si=efslJZHMfe7L-kRO
➖ دورههای آموزشی حامی و معرفی سایر رشتهها در یوتوب حامی:
https://youtube.com/@haameeinstitute?si=7bDvK
YouTube
معرفی جامعهشناسی | دکتر محمد فاضلی | از مهندسی به علوم انسانی 1402
دکتر محمد فاضلی عضو سابق هیئت علمی جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی به معرفی رشته جامعهشناسی و چالشهای تغییر رشته از مهندسی به این حوزه تحصیلی میپردازند.
#علوم_انسانی #حامی #جامعه_شناسی #محمد_فاضلی #مهندسی
#علوم_انسانی #حامی #جامعه_شناسی #محمد_فاضلی #مهندسی
Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
📣 مجموعه نشستهای جامعه مدنی: راه رهایی یا ابزار سلطه
🔴نشست هفتم:
جامعه مدنی؛ ایضاح مفهومی و دلالتهای نظری
ابوالفضل دلاوری
🗓 دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲
⏰ ساعت: ۱۸
📍نشست به صورت حضوری در دفتر موسسه رحمان به نشانی: میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک ۵۶، طبقه اول برگزار میشود.
🌐 پخش زنده از اینستاگرام موسسه رحمان:
https://instagram.com/rahman.inst
#جامعه_مدنی_راه_رهایی_یا_ابزار_سلطه
@rahmaninstitute
🔴نشست هفتم:
جامعه مدنی؛ ایضاح مفهومی و دلالتهای نظری
ابوالفضل دلاوری
🗓 دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲
⏰ ساعت: ۱۸
📍نشست به صورت حضوری در دفتر موسسه رحمان به نشانی: میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک ۵۶، طبقه اول برگزار میشود.
🌐 پخش زنده از اینستاگرام موسسه رحمان:
https://instagram.com/rahman.inst
#جامعه_مدنی_راه_رهایی_یا_ابزار_سلطه
@rahmaninstitute