دغدغه ایران
57.6K subscribers
887 photos
222 videos
133 files
1.91K links
این تنها رسانه ویژه انتشار نوشته‌های محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشته‌هایم ندارم.
Download Telegram
ما ایرانیان

پادکست دغدغه ایران

اپیزود دوم پادکست با عنوان «ما ایرانیان» شرحی بر کتاب «ما ایرانیان» نوشته دکتر مقصود فراستخواه است. فراستخواه در این کتاب تلاش می‌کند توضیح بدهد آن‌چه تحت عنوان خلقیات ایرانیان برشمرده شده است، آیا واقعیت دارند، و اگر چنین است، چگونه چنین خلقیاتی در ایرانیان پدید آمده است.

کتاب ما ایرانیان بیش از بیست بار تجدید چاپ شده است.

شنیدن روی کست‌باکس

شنیدن روی شنوتو

شنیدن روی گوگل پادکست

شنیدن روی اپل پادکست

شنیدن در تلگرام

حمایت از پادکست دغدغه ایران

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@dirancast
Audio
اپیزود بیستم پادکست دغدغه ایران

عنوان اپیزود
ساختن جامعه برابر

⭕️ این اپیزود، قسمت دوم و پایانی شرح کتاب «تاوان نابرابری: چرا برابری به سود همگان است» نوشته ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت است که در آن ضمن برشمردن شمار دیگری از خسارات اجتماعی نابرابری، راه‌های ساختن جامعه برابرتر از نگاه این کتاب بررسی و ارائه می‌شود.

حمایت از پادکست دغدغه ایران

سایت Equality Trust معرفی شده در پادکست

شنیدن روی کست‌باکس

شنیدن روی شنوتو

شنیدن روی گوگل پادکست

⭕️ برای حمایت از #پادکست_دغدغه_ایران و همکاری تبلیغاتی می‌توانید با ایمیل این پادکست ارتباط برقرار کنید:
dirancast@gmail.com

گوینده
محمد فاضلی

موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده

موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Ehrling - Deja vu
Adrian Disch - Nearness
Adrian Disch - When the lights comes in

تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصد شمسی
Forwarded from شبکه توسعه
🔳⭕️ محل دقیق تولد پدرخوانده؛ آشپزخانه دوزخ
🖋️دکتر مجتبی لشکربلوکی


حتما می دانید سه گانه پدرخوانده بر اساس واقعیت ساخته شده و صرفا حاصل تخیل نویسنده اش نیست. بسیاری از کاراکترهای فیلم کاملا اشاره به یک فرد مشخص بیرونی دارد. سوال اینجاست که چگونه و کجا پدرخوانده متولد ‌شد؟ چگونه دون کورلئونه به پدرخواندگی می‌رسد و چرا مایکل، جزو معدود کاراکترهای تحصیل کرده، آرام و اتوکشیده خانواده به خونخوارگی کشیده ‌شد؟

☑️⭕️فساد و هر گونه رفتار غیرقانونی ریشه در پنج پارامتر دارد:
◾️ امکان: یعنی آنکه عملا امکان یک رفتار دیگر غیر از رفتار قانونی وجود داشته باشد؟ مثلا شما نمی توانید به یک دستگاه خودپرداز رشوه بدهید و از او بخواهید که به جای ۲۰۰ هزار تومان، ۳۰۰ هزار تومان پول بدهد. ماشین است و نفهم و غیرقابل مذاکره. پس شما عملا امکان خلاف ندارید.

◾️ وسوسه: یک فکر موذی و اغواکننده که ما را به کاری یا استفاده از موقعیتی دعوت می کند. وقتی شما می بینید که با استفاده از ارز ارزان دولتی می توانید یک ماهه، معادل ۳۰ سال حقوق کارمندی تان درآمد داشته باشید، حداقل یک بار وسوسه نمی شوید؟ وسوسه با پیشنهادهای اغواکننده تحریک جدی می شود این جمله طلایی فیلم را به خاطر بیاورید: I'm gonna make him an offer he can't refuse

◾️ فشار: فرض کنید کالای شما پشت گمرک گیر کرده و اگر تا هفته بعد ترخیص نشود ده میلیارد ضرر می کنید. تحت فشار هستید. کسی به شما پیشنهاد رشوه می کند! فشار فضا را مساعد می کند برای پذیرش رشوه، تبانی، تقلب، رابطه غیراخلاقی و .... فشار ریشه در نیاز ارضا نشده دارد. نویسنده کتاب دام های اجتماعی و مسئله اعتماد معتقد است مافیا جایگزین نهادهای رسمی است که قادر نیستند امنیت، عدالت و کارآیی را برای مردم فراهم کنند.

◾️ توجیه: یعنی اینکه وجدان خود را با یک سری دلایل قانع کنیم و به عبارت دیگر شستشوی اخلاقی دهیم. همه تقلب می کنند من چرا نکنم؟ همه رشوه می دهند حالا من که بچه پیغمبر نیستم. بابا همه دارند می خورند و می برند، فقط سر ما بی کلاه مونده.

◾️ خالص منفعت مورد انتظار مثبت: یعنی اینکه هر کاری می کنیم، در ذهن مان و به صورت ناخودآگاه منافع و هزینه‌های احتمالی را در نظر می گیریم و ضرب در احتمال وقوع منافع و هزینه ها می کنیم و اگر جمع جبری منافع احتمالی و هزینه های احتمالی مثبت بود آنگاه اقدام می کنیم.

سه پارامتر از این ۵ مورد، کاملا تحت تاثیر ترتیبات نهادی (قواعد جمعی پذیرفته شده) هستند.

برگردیم به پدرخوانده: دولت آمریکا ۱۹۲۰ فروش مشروبات الکلی را ممنوع اعلام کرد. بسیاری برای تصویب این قانون لحظه شماری می‌کردند و بعد از تصویب به سرعت وارد عمل شدند و با توجه به مرزهای گسترده (۱۸۷۰۰ مایل) و بی در و پیکر آمریکا قاچاق مشروبات الکلی به صورت غیرقابل مهار آغاز شد. مافیا به ثروت و سپس قدرت رسید. پنج خانواده اصلی که در پدرخوانده به وضوح از آنها نام برده شده دقیقا در همین ایام شکل گرفتند.
مافیــا با کسب ثروت توانست مردان سیاست را بخرد و قمارخانه‌ها، مسابقات اسب‌دوانی، خانه‌های فحشا، کازینوها و کلوب‌ها و هتلها را یکی پس از دیگری فتح کند. مافيا براي پاک کردن منشا پول‌ها اقدام به راه اندازی کسب وکارهای معمولی نیز کرد از جمله خشکشويي و گونه ای حساب‌سازی می‌کردند که انگار تمام پول‌ها از این کسب وکارها بدست آمده و حتي مالياتش‌ را نيز مي‌پرداختند و پول‌هایشان را تطهير (پول شویی) مي‌کردند.

کانون مافیای جدید آمریکا سیسیلی ها بودند که از ایتالیا می آمدند با فرهنگ و تاریخ خاص خود. با آمدن حکومت موسوليني عرضه بر مافيا تنگ شد و بسياري از آن ها به آمريکا (نيويورک) مهاجرت کردند. سیسیلی های فقیر یک نسخه جدید از مافیای سیسیلی مدرن در آمریکا تاسیس کردند.

پدرخوانده کجا متولد شد؟ جایی که وسوسه و امکان فساد وجود داشت (=فرصت قاچاق مشروبات الکلی از مرزهای بی در و پیکر آمریکا)، توجیه و فشار وجود داشت (=رهایی از شرایط دشوار معیشتی) و خالص منفعت مورد انتظار نیز مثبت بود (درآمد سرشار از قاچاق، پول شویی و حتی دادن مالیات و خرید پلیس و سیستم قضايی به گونه ای که در مجموع منافع این کار بیشتر از هزینه‌ها، مخاطرات و تبعات آن بود).
شخصیت پدرخوانده حوالی ۱۹۲۰ در محله ای به نام آشپزخانه دوزخ Hell’s Kitchen نیویورک شکل گرفت. اسم با مسمایی است! آشپرخانه دوزخ موقعیتی است که به خاطر ترتیبات نهادی، خالص منفعت مورد انتظار «فساد سازمان یافته» مثبت است. توصیه می کنم برای آشنایی با نهادها به زبان ساده جلد پنجم کتاب چرا ایران عقب ماند (لینک دانلود) را بخوانید. خواهید دید این نهادها هستند که آشپزخانه فسادند و محل تولد پدرخوانده ها و سلطان های اقتصادی!

بازنشر از کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی (@Dr_Lashkarbolouki)

شبکه توسعه
@I_D_Network
رسانه‌ای درباره توسعه

پادکست دغدغه ایران، از دی‌ماه ۱۳۹۹ با مدیریت و صدای محمد فاضلی با تمرکز بر مسائل توسعه دوشنبه هر هفته منتشر می‌شود. این پادکست در نزدیک به شش ماه فعالیت و انتشار ۲۰ اپیزود، و با ۲۱۰۰۰ نفر مخاطب، کتاب‌های زیر را معرفی کرده است.

کتاب‌های حوزه خلقیات ایرانیان

📚 ما ایرانیان (نوشته مقصود فراستخواه)

📚 معمای فراوانی: دولت‌های نفتی و رونق‌های نفتی (نوشته تری لین کارل) – سه اپیزود

📚 نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – شش اپیزود

📚 دام‌های اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – سه اپیزود

📚 تجربه توسعه آسیای شرقی: معجزه، بحران و آینده (نوشته ها-جون چانگ)

📚 تاوان نابرابری: چرا برابری به سود همگان است (نوشته ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت) – دو اپیزود

اپیزود هفدهم این پادکست نیز درباره وضعیت صنعت برق ایران است.

🎙 پادکست دغدغه ایران را می‌توانید در اپلیکیشن‌های پادگیر نظیر کست‌باکس، شنوتو، اپل پادکست، گوگل پادکست، آی‌تیونز و در تلگرام با شناسه dirancast پیدا کنید.

🎧 برای یک ساعت در هفته شنیدن درباره توسعه با ما همراه باشید.

می‌توانید دیگران را به شنیدن پادکست دغدغه ایران، رسانه‌ای درباره توسعه دعوت کنید.


@dirancast
شوق واکسن؟

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

من شخصاً مایلم به آن ایرانیان متخصصی که احتمالاً بیش از یک سال زحمت کشیده و در آزمایشگاه، با همکاری بین‌المللی و شور و شوق موفق به ساخت واکسن ایرانی کرونا شده‌اند تبریک بگویم. آن‌ها دانسته‌های‌شان را در خدمت تولید واکسن برای نجات جان هم‌وطنان و انسان قرار داده‌اند.

خبر ساخت واکسن ایرانی در شرایط عادی، پس از یک و نیم سال بحران کرونا و همه مصائب آن، باید شور و شوقی در مردم برانگیزد، اما چنین فضایی ایجاد نمی‌شود. اگرچه مهم است که کشوری در بین چند تولیدکننده معدود واکسن یک بیماری عالم‌گیر قرار بگیرد، اما چرا شوری برنمی‌انگیزد؟

یک. ساخت واکسن فرایندی تخصصی و هر گونه آلودن آن به اغراض و اشخاص سیاسی، از این فرایند اعتبارزدایی می‌کند. عقلانیت بشر همان گونه که به تفکیک قوا رسیده، به تفکیک کارکردی چهار عرصه اقتصاد، سیاست، جامعه و فرهنگ هم رسیده است. این چهار عرصه با هم مرتبط هستند، اما اگر در کار هم دخالت کنند، منطق‌شان را بر یکدیگر تحمیل کرده و همدیگر را آلوده کنند به نحوی که استقلال نسبی هر کدام مخدوش شود، اعتبارزدایی می‌شوند.

دو. رعایت نکردن اصول شفافیت در اطلاع‌رسانی درباره فرایند تولید واکسن، اعتبارسنجی نشدن یا گزارش نکردن اعتبارسنجی انجام‌شده در فرایند ساخت، اعتماد را مخدوش می‌کند.

سه. سابقه ارائه دست‌آوردهای محیرالعقول از درمان بیماری لاعلاج تا داروها و تجهیزات خاص، و در نهایت به نتیجه نرسیدن آن‌ها، فضای بی‌اعتمادی شدید پدید آورده است.

چهار. اطلاع‌رسانی درباره واکسن توسط افراد غیرمتخصص و با اسم و رسم سیاسی، و در حاشیه ماندن متخصصان، کل فرایند اطلاع‌رسانی را مخدوش ساخته است.

پنج. تبدیل کردن واکسن به یک ابزار حیثیتی و بار کردن معنایی سیاسی و بین‌الملی بر این محصول، و تبدیل کردن آن به دنباله مناقشات سیاست خارجی ایران، جامعه را از سویه اجتماعی و افتخارآمیز آن دور کرده است.

شش. این‌ها همه به بی‌اعتمادی انباشته از گذشته افزوده شده و دست‌آوردی را که می‌تواند برای هر کشوری مهم باشد، به موضوعی حاشیه‌ای، بدون برانگیختن امید و شوقی در جامعه، و حتی مستمسک برخی مناقشات و اعتراض‌ها در فضای مجازی و واقعی، و حتی طنزهای گزنده بدل کرده است.

اعتماد بزرگ‌ترین دارایی هر ملت و حکومتی است، بدون اعتماد، دست‌آوردهای افتخارآمیز ملت‌ نیز می‌تواند به ضد خود بدل شود. اولین اولویت کشور، پیش از برجام، اصلاح یارانه‌ها، کنترل تورم یا هر کار دیگری، در پیش گرفتن راه‌ها و اجرای اقداماتی برای ارتقای اعتماد عمومی است.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad
Audio
اپیزود دوازدهم پادکست دغدغه ایران

عنوان اپیزود
منطق دام اجتماعی

قسمت اول از خلاصه کتاب «دام‌های اجتماعی و مسأله اعتماد» نوشته بو روثستاین، ترجمه لادن رهبری، محمود شارع‌پور، محمد فاضلی و سجاد فتاحی، نشر آگه، سال 1393.

این اپیزود مسأله دام‌های اجتماعی، اعتماد و مبانی شناخت و توضیح دام‌های اجتماعی به علاوه تأثیر دام‌های اجتماعی بر جوامع را بررسی می‌کند.

⭕️ لینک حمایت از پادکست دغدغه ایران در «حامی باش»

⭕️ شنیدن روی Castbox

⭕️ شنیدن روی شنوتو


⭕️ شنیدن روی Google Podcasts


تهیه متن و گوینده
محمد فاضلی

موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده

موسیقی متن

فردین کریم خاوری - قطعه پرواز

Ennio Morricone & Nino Rota - The Godfather

امیر دارابی - قطعه رؤیاها

مسعود سخاوت دوست - قطعه راه مشخص

تاریخ انتشار
فروردین هزار و چهارصد شمسی
Audio
اپیزود سیزدهم پادکست دغدغه ایران

عنوان اپیزود
اعتماد و سرمایه اجتماعی

قسمت دوم از خلاصه کتاب «دام‌های اجتماعی و مسأله اعتماد» نوشته بو روثستاین، ترجمه لادن رهبری، محمود شارع‌پور، محمد فاضلی و سجاد فتاحی، نشر آگه، سال 1393.

این اپیزود شرحی بر دو مفهوم اعتماد و سرمایه اجتماعی، تشریح دیدگاه‌های نظری درباره اعتماد، و اعتماد و سرمایه اجتماعی در کشور سوئد است.

لینک حمایت از پادکست دغدغه ایران در «حامی باش»

شنیدن روی Castbox

شنیدن روی شنوتو

شنیدن روی Google Podcasts


تهیه متن و گوینده
محمد فاضلی

موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده

فردین کریم خاوری - قطعه پرواز

The rolling wave - گروه نوا

Crossroad of twilight - گروه نوا

Come to the sea - italian mandolin torna

Dreams - امیر دارابی

مسعود سخاوت دوست - قطعه راه مشخص

News from new zealand - ravid

Winds of hope - tech art

تاریخ انتشار
فروردین هزار و چهارصد شمسی
Audio
اپیزود بیست و یکم پادکست دغدغه ایران

عنوان اپیزود
برخاستن اقتصاد از روی خاک

قسمت اول از شرح کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» نوشته نیکا گیلائوری که انتشارات امین‌الضرب در بهار ۱۴۰۰ منتشر کرده است. کتاب نوشته نخست‌وزیر گرجستان و درباره چگونگی تبدیل اقتصادی فروپاشیده و سراسر فساد گرجستان به اقتصادی پویاست.

⭕️ پرسشنامه نظرسنجی از مخاطبان پادکست دغدغه ایران

حمایت از پادکست دغدغه ایران

شنیدن روی کست‌باکس

شنیدن روی شنوتو

شنیدن روی گوگل پادکست

⭕️ برای حمایت از #پادکست_دغدغه_ایران و همکاری تبلیغاتی می‌توانید با ایمیل این پادکست ارتباط برقرار کنید:
dirancast@gmail.com

⭕️ سایت اینترنتی تولید و عرضه کنندگان تجهیزات کاهنده مصرف آب

سایت شرکت بلندای صنعت

سایت شرکت فریزشاور

سایت شرکت فردا فن کامران

گوینده
محمد فاضلی

موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده

موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Tommy Walter - Arrival
Adrian Disch - Nearness
Yasumu - Repressed Emotions
Ashamaluev Music - I Miss

تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصد شمسی
نظرخواهی از مخاطبان پادکست دغدغه ایران

اختصاص دو سه دقیقه از وقت مخاطبان پادکست و پاسخگویی به سؤالات این پرسشنامه، به ارتقای کیفیت و تداوم کار پادکست کمک میکند.

لینک پرسشنامه
https://panel.porsall.com/Poll/Show/e3535e4b4e71442

@dirancast
سؤالات «حکمرانی واکسن کرونا»

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

هر وقت مقرراتی وضع می‌کنید که قادر به اجرای آن نیستید؛ و هر وقت وعده‌ای می‌دهید که قادر به تحقق آن نیستید، بخشی از اعتبار خود را از دست می‌دهید. اما مدیران وقتی وعده‌ای می‌دهند که قادر به عملی کردن آن نیستند، فقط اعتبار خودشان را از دست نمی‌دهند بلکه بخشی از اعتماد عمومی را که دارایی مشترک همه است نابود می‌کنند.

سؤال از فرایند سیاست‌گذاری، تا تصمیم‌سازی، تحقیقات، تولید و اطلاع‌رسانی درباره واکسن کرونا، از این منظر که بر اعتماد عمومی تأثیر داشته و دارد، و هم از آن جهت که منابع عمومی برای آن صرف شده است، حق شهروندی همه ایرانیان است.

چندین سؤال هم از همین منظر درخصوص کل فرایندهای مربوط به مختلف کرونا در ایران وجود دارد که با پاسخ دادن به آن‌ها شاید بشود راهی به سوی آینده بهتر برای سیاست علم، فناوری و صنعت در ایران گشود و برای بهبود وضع فعلی هم اندیشه کرد.

۱. سیاست تحقیقاتی و سیاست صنعتی برای تحقیقات و تولید واکسن کرونا چه بوده، کجا بررسی و تصویب شده، و متن مصوب این سند چیست و چگونه اجرایی شده است؟

۲. هدف سیاست رسمی درخصوص واکسن، ظرفیت‌سازی تحقیقاتی، تولید صنعتی برای نیاز داخل و صادرات، یا هر دو بوده است؟

۳. همکاری فناورانه با کشورهای خارجی - به‌طور مشخص چین و روسیه – برای تولید واکسن مشترک یا تولید انبوه واکسن خارجی (نظیر راهبرد هند در تولید انبوه واکسن‌های خارجی که تحقیق و توسعه آن‌ها در هند انجام نشده است) در سیاست واکسن کشور چه جایگاه، موانع یا دست‌آوردهایی داشته است؟

۴. واکسن‌هایی که با اسامی مختلف تحت عنوان واکسن ایرانی در دستورکار قرار گرفته و تولید آن‌ها رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی شده، پروژه‌های صرفاً تحقیقاتی برای توسعه زیرساخت پژوهشی بوده‌اند یا از ابتدا با هدف تولید صنعتی در نظر گرفته شده‌اند؟

۵. چرا علی‌رغم محدودیت‌های زیرساخت، منابع و شرایط تحریم شدید، فعالیت در زمینه تحقیقات یا تولید صنعتی چندین گونه واکسن، در دستور کار قرار گرفته است؟ آیا برنامه منظم و سنجیده‌ای بر این سیاست حاکم بوده یا محصول عوامل دیگری است؟

۶. اگر واکسن‌های اطلاع‌رسانی شده فقط طرح‌های تحقیقاتی بوده‌اند چرا اطلاع‌رسانی درخصوص آن‌ها بر محور ایجاد امید به تولید واکسن داخلی برای واکسیناسیون میلیون‌ها ایرانی صورت گرفته است؟

۷. اگر زیرساخت صنعتی لازم برای تولید واکسن در داخل وجود نداشته و پیش‌بینی می‌شده که فعالیت در سطح تحقیقاتی باقی بماند یا تولید صنعتی آن مستلزم همکاری فناورانه با طرف‌های خارجی باشد، چرا اطلاع‌رسانی چنان انجام شده که انتظار تولید صنعتی و واکسینه شدن میلیون‌ها نفر با واکسن ایرانی ایجاد شد؟

۸. تعارض منافع شرکت‌ها و مؤسسات تحقیقاتی یا تولیدکننده داخلی واکسن، با راهبرد همکاری فناورانه و تأمین واکسن از طریق واردات چه سهمی در پیدایش وضعیت فعلی دسترسی به واکسن داشته است؟

۹. سیاست اطلاع‌رسانی زودهنگام درخصوص واکسن‌های در مرحله تحقیقات و کارآزمایی (Trial) و قول دادن درخصوص زمان دقیق تولید واکسنی که در مرحله کارآزمایی است، کجا و با چه هدفی تنظیم شده بود؟

۱۰. ظرفیت تولید داخلی – به شرط تبدیل شدن همه موردهای تحقیقاتی به محصولات صنعتی با تولید انبوه – چقدر برآورد شد، با چه مقدار ریسک و احتمال خطای برآورد، و چه تأثیری بر سیاست واردات واکسن خارجی باقی گذاشت؟

۱۱. چه اصولی بر سیاست واکسیناسیون حاکم بوده است؟ آیا راهبرد تزریق بر اساس گروه‌های سنی مناسب‌ترین بوده است؟ آیا با توجه به مرزهای گسترده ایران و تفاوت‌های محلی زیاد در الگوهای مراقبت شخصی و ابتلا به بیماری، راهبردهایی نظیر واکسیناسیون گسترده در مرزها یا بر اساس گروه‌های شغلی، بهتر نمی‌بود؟

۱۲. آیا با توجه به نقش زمان‌بندی و ضرورت واکسیناسیون تعداد زیادی از شهروندان در مدت زمان کوتاه برای قطع زنجیره انتقال، راهبرد و وضعیت فعلی تأمین (از طریق تولید یا واردات)‌ واکسن، قادر است چشم‌انداز امیدبخشی  برای بازگشت به زندگی عادی در بازه زمانی مناسبی ایجاد کند؟

این‌ها بخشی از سؤالاتی است که از منظر سیاست و منافع عمومی، می‌توان از سیاست‌گذاران بهداشت و درمان پرسید. پاسخ دادن و نه بر حذر داشتن از پرسش است که امید به بهبود خلق می‌کند.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad
لینک پرسشنامه نظرخواهی درباره #پادکست_دغدغه_ایران

https://b2n.ir/z81391

بابت وقتی که برای پر کردن پرسشنامه اختصاص میدهید سپاسگزاریم.

محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

@dirancast
در نقد شکنجه اعداد و سیاست بیراهه

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

فرض کنید باک پژو ۴۰۵ و تویوتا پیریوس هر دو پنجاه لیتر بنزین جا بگیرد. اگر کسی به شما بگوید مصرف پژو و تویوتا یکسان است چون باک‌ هر دو پنجاه لیتر است، باور می‌کنید؟ خیر! خواهید گفت پژو مثلاً با ۵۰ لیتر ۵۰۰ کیلومتر و تویوتا با ۵۰ لیتر ۱۰۰۰ کیلومتر راه می‌رود، پس مصرف تویوتا نصف پژو ۴۰۵ است. همین اصل ساده نسبت‌ها را که نادیده بگیرید، می‌توانید اعداد را شکنجه کنید تا به آن‌چه می‌خواهید اعتراف کنند.

توضیح: همه نمودارهای مربوط به این پست را این‌جا ببینید.

دیروز نموداری منتشر شد که نشان می‌داد هر ایرانی سالی ۳۰۷۲ کیلووات‌ساعت برق مصرف می‌کند که کمتر از ۳۰۸۱ کیلووات‌ساعت میانگین جهانی است. این عدد هم‌چنین کمتر از سرانه مصرف آلمان (۶۳۰۶)، عمان (۶۳۵۸)، روسیه (۶۳۵۸)، ژاپن (۷۱۰۵)، عربستان (۹۴۰۷)، کره (۱۰۱۹۲)، آمریکا (۱۲۱۵۴)، امارات (۱۲۲۲۶)، کویت (۱۴۰۹۰)، قطر (۱۵۳۱۶) و نروژ (۲۳۲۱۰) است.

نتیجه‌ای هم که از این نمودار می‌گیرند این است که هر چه اقتصاددان، متخصص انرژی و محققان گفته‌اند که ما ایرانیان (اعم از صاحبان منافع در صنایع، کشاورزی، تجاری، خانگی) مصرف انرژی زیادی داریم، دروغی بوده که به ذهن مردم فرو کرده‌اند.

چند دقیقه با من همراه شوید تا معلوم شود دروغ، نتیجه‌ای است که از این نمودار گرفته می‌شود؛ و تهیه‌کنندگان چنین نمودارهایی از یک تکنیک ساده «حذف نسبت‌ها» برای شکنجه کردن اعداد و اعتراف گرفتن از آن‌ها استفاده می‌کنند. بیچاره اعداد هم که دست و پا ندارند مقاومت کنند، به هر چه شکنجه‌گر اعداد بخواهد اعتراف می‌کنند، از جمله اعتراف به این‌که مصرف انرژی در ایران نامعقول و زیاد نیست.

یک. ایران در بین ۱۹ مصرف‌کننده اول برق جهان، با مصرف ۲۵۴۷۲۴ گیگاوات‌ساعت در سال در رتبه ۱۶ قرار دارد. چین با ۷۵۰۰۰۰۰ در رتبه اول است.

دو. اگر مقدار کل مصرف برق این ۱۹ مصرف‌کننده بزرگ را بر جمعیت‌شان تقسیم کنیم سرانه مصرف برق هر ایرانی می‌شود ۳۰۷۲ و باز هم ایران در رتبه ۱۶ قرار می‌گیرد. کانادا با ۱۴۶۱۲ می‌رود در صدر و هند با ۹۳۵ می‌رود رتبه ۱۹ قرار می‌گیرد. چینی‌ها که در کل مصرف رتبه ۱ هستند، در سرانه به ازای هر نفر در رتبه ۱۱ قرار می‌گیرند (۵۳۱۲)

سه. نکته مهم این است که مردم هر کشوری با برق چه کاری انجام می‌دهند، با مصرف برق چقدر ثروت خلق می‌کنند. محاسبه این شاخص (یعنی لحاظ کردن نسبت‌ها) مستلزم تقسیم مصرف برق سرانه هر کشور به تولید ناخالص داخلی و سرانه تولید ناخالص داخلی است.

تقسیم کل مصرف برق هر کشور به تولید ناخالص داخلی نشان می‌دهد که پر‌مصرف‌ترین کشور اندونزی است که مقدار این شاخص در آن ۱.۶۵ و تنها کشور دارنده شاخص بالای ۱ در بین ۱۹ مصرف‌کننده بزرگ برق است. نمره این شاخص ایران ۰.۳۷۳ است و در رتبه هفتم کشورهای پرمصرف بعد از اندونزی، روسیه،‌ هند، چین، عربستان سعودی و برزیل است.

درست است سرانه مصرف برق هر آلمانی حدود ۲ برابر هر ایرانی است اما تولید ناخالص داخلی آلمان ۶.۳۳ برابر ایران است و برق در آلمان ۳ برابر کارآمدتر از ایران برای خلق ثروت استفاده می‌شود.

اگر سرانه مصرف برق هر فرد را به سرانه تولید ناخالص داخلی تقسیم کنیم، جایگاه ایران از نظر پرمصرف بودن به جایگاه ششم صعود می‌کند و دیگر رتبه ۱۶ بزرگ‌ترین مصرف‌کننده برق جهان، بیانگر واقعیت مصرف برق نیست. روسیه، چین، هند، عربستان سعودی و برزیل از این نظر پرمصرف‌تر از ایران هستند. به عبارتی، بهره‌وری مصرف برق در این کشورها از ایران هم وضعیت بدتری دارد.

نتیجه‌گیری

یک. این نوشته، دفاع از وضع موجود نیست، ساختار اقتصاد برق ایران به شدت قابل نقد است (این‌جا شرح داده‌ام). این متن در دفاع از عقلانیت مقایسه است.

دو. مقایسه که کنیم معلوم می‌شود وضع ما از روسیه، چین، هند، عربستان و برزیل بهتر است، اما در شمار کم‌مصرف‌های برق جهان یا استفاده‌کنندگان دارای بهره‌وری بالا نیستیم. ما برای خلق هر یک دلار درآمد، چهار برابر یک انگلیسی و سه برابر یک آلمانی برق مصرف می‌کنیم.

سه. برای ارزیابی مصرف خودرو می‌پرسند با هر لیتر بنزین چقدر راه می‌رود، و برای سنجش نوع مصرف برق هم باید پرسید با هر کیلووات‌ساعت برق چقدر درآمد خلق می‌کنید.

چهار. اگر با نمودارهایی که با شکنجه اعداد فقط بخشی از واقعیت را بدون مقایسه می‌گویند، باور کنیم که کم‌مصرف هستیم، هیچ مطالبه‌ای برای اصلاح بخش انرژی نخواهیم داشت و به سوی نابودی بیشتر اقتصاد و محیط‌زیست ایران پیش خواهیم رفت.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad
امان از بدبختی!

وقتی آبی بی‌جهت هدر می‌رود، هر شهروندی بنا به سطح توجه و حساسیت خود به این موضوع واکنش نشان می‌دهد. حساست من نسبت به هدر رفتن آب، تا حد مشاهدۀ کتک خوردن طفلی بیگناه توسط والدینی بی‌رحم است. طاقتم واقعاً طاق می‌شود!
این میزان حساسیت در زندان گاهی کار دستم می‌داد. در انفرادی‌های بند 240 زندان اوین، هفته‌ای یک‌بار حق استحمام داشتیم، اما آب همیشه گرم نبود و حمام گرفتن عقب می‌افتاد. نگهبان بی‌آزاری که از این وضع ناراحت می‌شد، گاهی مرا برای دوش گرفتن به سرویس‌های بخش انتهایی بند هدایت می‌کرد، اما چون اثری از آب گرم در آن روز پیدا نمی‌شد، او توصیه می‌کرد که شیر آب را باز بگذارم تا بلکه به تدریج گرم شود!
هیچوقت این توصیه را نپذیرفتم و او از این رفتارم حیرت‌زده می‌شد! از نظر او باز گذاشتن شیر آب به مدت ربع ساعت برای گرم شدن تدریجی آن، کاملاً عادی بود بخصوص اینکه آب زندان اوین از چاه تأمین می‌شد. به او توضیح دادم که آب چاه با آب شبکه ارزش یکسانی دارند و به هیچ وجه نباید بی‌دلیل به فاضلاب تبدیل‌شان کرد. با نگاهی شبیه نگاهِ زیرک اندر هالو، تبسمی به لب می‌آورد و مرا به سلولم برمی‌گرداند.
در زندان رجایی‌شهر اما این مشکل را با برخی همبندی‌ها داشتم. بی‌تفاوتی برخی از آنها نسبت به هدر رفت آب، برایم غیر قابل تحمل بود. یک زندانی برای شستن پتویش آن را زیر دوش حمام می‌گذاشت و مقداری پودر لباس‌شویی هم روی آن می‌ریخت و آنگاه شیر دوش را تا انتها باز می‌کرد تا به خودی خود مثلاً در طول 24 ساعت ریزش آب، تمیز شود! آن دیگری، شیر آب را با تمام فشارش باز می‌گذاشت و مشغول مسواک زدن دندان‌های خود می‌شد بدون آنکه یک لحظه زحمت پیچاندن شیر را به خود دهد. در چنین مواقعی من معمولاً به زندانی نزدیک می‌شدم و به گونه‌ای که به او برنخورد، شیر را می‌بستم و به شوخی می‌گفتم؛ پیچاندن این شیر هیچ زحمت و هزینه‌ای ندارد!
برخی هواداران سازمان مجاهدین خلق این رفتارم را تمسخر می‌کردند. یکی از آنها گفت: فلانی جای تضاد اصلی و فرعی را اشتباه گرفته است! منظورش این بود که مسئلۀ اصلی نظام سیاسی است، اما من به مسئله‌ای فرعی مثل چگونگی مصرف آب توجه نشان می‌دهم.
آب زندان رجایی‌شهر نیز از چشمه‌ای در بالادست تأمین می‌شد و از نظر برخی زندانیان آب چشمه برای هدر رفتن و تبدیل به فاضلاب شدن هیچ مشکلی نداشت!
به آنها چندین بار مشکل آب و بخصوص چشم‌انداز بحرانی آن را در آینده توضیح دادم اما هواداران سازمان کمترین التفاوتی به این نوع بحث‌ها نشان نمی‌دادند. از نظر آنها اگر رژیم ساقط می‌شد، همۀ این مشکلات به راحتی برطرف می‌شد. یک روز به یکی از آنها گفتم؛ آیا فکر می‌کند اگر رژیم ساقط شود و خودِ آنها به حکومت برسند، مثلاً بارش باران و برف چند برابر می‌شود و ایران از منطقه‌ای عمدتاً گرم و خشک و کم بارش به ناحیه‌ای پر برف و باران و سبز و خرم، تغییر ماهیت می‌دهد؟
این نوع حرف‌ها اما برای آنان جا به جا کردن تضاد اصلی با فرعی بود و گوش شنوایی برای آن وجود نداشت.
متأسفانه همان منطقِ تضاد اصلی و فرعی ناخواسته به تمام ایرانیان ناراضی سرایت کرده است. در این شرایط بحرانیِ آب و برق که بدون تردید ناکارآمدی و سیاست‌های نادرست حکومت، عامل مهم آن است، حتی یک کلمه نمی‌توان از مصرف بی‌رویۀ برخی از هموطنان انتقاد و آنها را به صرفه‌جویی توصیه کرد. اغلب چنین توصیه‌ای را به طرفداری از نظام حاکم نسبت می‌دهند.
چوپانی در جنگل‌های شمال، با داسی بزرگ، شاخه‌های درختان جنگلی را قطع می‌کرد و جلو گوسفندانش می‌ریخت. وقتی به او گفته شد هر یک از این درختانی که می‌بُرد به اندازۀ تمام گلۀ او ارزش حیاتی برای کشور دارد، خشمگین شد و گفت؛ امسال علف کم است و می‌گی من چه کنم؟ بعد گفت؛ به جای آنکه یقۀ بالایی‌ها را بگیرید به من گیر می‌دهید؟
گویا چند سال پیش، دولت به دامداران مناطق جنگل‌نشین وامی داده تا گوسفندان خود را از جنگل خارج کرده و به دشت‌های اطراف منتقل کنند. برخی دامداران پس از گرفتن وام و مصرف آن، دوباره دام‌ها را راهی جنگل کرده‌اند. اگر کسی متعرض آنها شود، حرف‌شان این است که زورت به ما رسیده؟ چرا یقۀ بالایی‌ها را نمی‌گیری؟
خلاصه بالا و پایین در تقسیم کاری ویرانگر، دست به دست هم داده‌اند تا اثری از منابع حیاتی این کشور باقی نماند. اگر به بالایی‌ها انتقاد کنی، با محرومیت و زندان روبرو می‌شوی و اگر به پایینی‌ها توصیه‌ای کنی به همدستی با بالایی‌ها متهم می‌شوی! امان از بدبختی!
#احمد_زیدآبادی
#محیط_زیست
#زندان_رجایی_شهر
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
Forwarded from دغدغه ایران
لینک پرسشنامه نظرخواهی درباره #پادکست_دغدغه_ایران

https://b2n.ir/z81391

بابت وقتی که برای پر کردن پرسشنامه اختصاص میدهید سپاسگزاریم.

محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

@dirancast
نابرابری اجتماعی-اقتصادی چه پی‌آمدهای مخربی دارد؟

پادکست دغدغه ایران

اپیزودهای نوزدهم و بیستم پادکست دغدغه ایران، توضیح می‌دهد که چرا نابرابری اجتماعی-اقتصادی یکی از مخرب‌ترین عوامل مؤثر بر جوامع است، بر ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها و جوامع تأثیر می‌گذارد و به شیوه‌هایی مستقیم و غیرمستقیم به نارضایتی اجتماعی، بیماری و پایین آمدن کیفیت زندگی می‌انجامد.

می‌توانید این دو اپیزود را در کست‌باکس با لینک‌های زیر بشنوید.

اپیزود نوزدهم
نابرابری: چرایی خرید شاسی‌بلند و ناتوانی جنسی

اپیزود بیستم
ساختن جامعه برابر

حمایت از پادکست دغدغه ایران

@dirancast
🔴قطاری که به جنوب می‌رود؟

🔻اعتماد ۱۹ تیر ۱۴۰۰

🔴شکاف میان نگاه و برداشت مردم از وضعیت جامعه و کشور با ارزیابی بخشی از مسئولین از این وضعیت در حال افزایش است. این افزایش فاصله را می‌توان خوش‌بینانه یا بدبینانه تحلیل کرد. در تحلیل بدبینانه مسئولین می‌دانند که وضع چگونه است و تصمیم دارند که برای ارزیابی و برداشت مردم تره خُرد نکنند و بگویند همین که هست، و البته می‌گویند سعی می‌کنیم وضع را بهتر کنیم، ولی باید بپذیرید.

🔘ولی در تحلیل خوش‌بینانه فرض این است که ارزیابی واقعی مسئولین از وضع جامعه و مردم در اساس چندان هم بدبینانه نیست و گمان می‌کنند که اشاعه انتقادات، یا به قول خودشان سیاه‌نمایی بیش از آن که واقعیت داشته باشد، محصول تبلیغات براندازان و بیگانگان از طریق فضای مجازی است و آنان حقیقت را در باره ایران بازگو نمی‌کنند. به همین علت هم در پی محدود کردن استفاده از این فضا هستند.

🔘در این یادداشت فرض خوش‌بینانه را تحلیل می‌کنم و رد و تأیید فرض بدبینانه را کنار می‌گذارم.

🔘به نظر می رسد که علت بروز این شکاف میان نگاه مردم و مسئولین، پیروی آنان از دو رویکرد متفاوت جزیی‌نگری و کلی‌نگری نسبت به امور است که نزد هر کدام وجود دارد. مسئولین در بسیاری از موارد جزییات را می‌بینند. آن هم جزییاتی که مطلوب آنان است. گزارش‌های اداری زیردستان، سراسر آکنده از این جزییات جذاب است. در تولیدات صنعتی، در تولیدات دارویی مثل واکسن، در مقالات علمی، در کاهش وابستگی به خارج، در خلاقیت‌های فردی یا گروهی، در موفقیت‌های نظامی، در اختراعات ویژه، در دستگیری افراد ضد امنیتی و... خلاصه در همه زمینه‌ها می‌توان جزییاتی جالب توجه و حتی خوشحال‌کننده را یافت.

🔘به همین علت مسئولین نگاهی امیدوارکننده پیدا می‌کنند. در حالی که برای مردم این جزییات ذاتاً اهمیتی ندارد، آنچه که مهم است کلیت وضع جامعه است. کلیتی که محصول مجموعه‌ای از جزییات است. اجازه دهید مثالی بزنم.

🔘فرض کنید که قطاری در حال حرکت به سوی جنوب باشد. مسئولین هدف خود را رفتن به شمال تعریف کرده‌اند و در داخل قطار به سوی شمال حرکت می‌کنند و مدعی رفتن به شمال هستند و درست هم می‌گویند، ولی سرعت رفتن آنان به شمال بسیار کمتر از سرعت قطاری است که به سوی جنوب می‌رود. در نهایت هم به آخر قطار و بن بست می‌رسند.

🔘یک ناظر بیرونی به خوبی می‌بیند که قطار و هر کسی که داخل آن است، در حال حرکت به سوی جنوب است، ولی مسئولین حاضر در قطار می‌بینند که در حال حرکت به سوی شمال هستند. این دو نگاه هیچ گاه به تفاهم نمی‌رسند. برای مردم اختراعات و پیشرفت علم و مستقل شدن در تولید فلان کالا، یا فلان موفقیت‌ موشکی و نظامی و... همه و همه هنگامی معنی‌دار و روشن است که به بهبود زندگی آنان منجر شود و اگر وضع آنان را خوب نکند، هیچ کدام از این موفقیت‌ها ارزش مورد نظر را ندارد.

🔘به مثال قطار برمی‌گردیم. حرکت قطار به سوی جنوب همان تحریم است، که مسئولین آن را پیش‌فرض و اجتناب‌ناپذیر دانسته و واقعیت آن را می‌پذیرند، در نتیجه در دل این قطار هر چه به سمت شمال می‌روند، آن را به معنای نزدیک شدن به هدف که رفتن به شمال است توصیف می‌کنند، در حالی که از نظرم مردم، تحریم مفروض نیست. تحریم جزء بازی است و آنان را به سوی جنوب می‌برد.

🔘این تفاوت نگاه غیر قابل حل است. از نظر مردم مسئولین نمی‌توانند تحریم را مفروض و اجتناب‌ناپذیر بگیرند و از مردم بخواهند که با این فرض داوری و ارزیابی کنند. زیرا این مسأله و حل آن جز وظایف حکومت است.

🔘نتیجه برآمده از این دو نوع نگاه هم جالب است. اگر چهار وزارتخانه نیرو، نفت، ارتباطات و راه و شهرسازی را که وزارتخانه‌های زیرساختی هستند در نظر بگیریم، می‌توان گفت که عملکرد آنان در مقایسه با بسیاری از وزارتخانه‌ها و نهادهای دیگر مثبت‌تر بوده است، در واقع آنها در داخل آن قطار با سرعت بیش‌تری از دیگران به سوی شمال رفته‌اند، ولی چون تحریم و مسایل آن از اراده آنان خارج است (قطاری که به سوی جنوب می‌رود)، مردم از این وضعیت عملکردی این وزارتخانه‌ها نیز رضایت ندارند، چون سرجمع به سوی جنوب رفته‌اند.

🔘 مشکل برق که این روزها گریبان همه را گرفته و مردم را عصبانی کرده است، نمونه‌ای از این ادعا است. بعید است که بتوان مسئولینی قوی‌تر از این افراد نزد جناح اصول‌گرا جهت تصدی این وزارتخانه‌ها یافت شود، ولی وضعیت کنونی برق، آب، انرژی، راه و حمل و نقل و اینترنت، همگی می‌توانند نقطه ضعف مدیریتی آنان تلقی شوند، در حالی که روشن است، قطار را تحریم به سوی جنوب می‌برد و عملکرد مدیران اجرایی در دل این حرکت به سوی جنوب باید ارزیابی شود.

🔘🔘مسأله اصلی تغییر جهت قطار است. مسأله‌ای که ظاهراً نمی‌خواهد موضوع بحث قرار گیرد.
قبض برق و خدمت بزرگ علی کریمی

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

علی کریمی وقتی فوتبال بازی می‌کرد، بازیکن محبوب میلیون‌ها ایرانی و از جمله من بود. همین علی کریمی خوش‌خاطره، دیروز خدمتی به اقتصاد ایران کرده و قبض برق منزلش را منتشر کرده است. او فرصتی فراهم کرده تا چند واقعیت خیلی گل درشت به چشم بیاید.

علی آقای کریمی در منزل‌شان در فاصله ۴ خرداد تا ۵ تیر ۱۴۰۰ (یک ماه) برابر ۶۲۸۰ کیلووات‌ساعت برق مصرف کرده‌اند و باید ۴۶۳۰۱۷۵ (چهار میلیون و ششصد و سی‌ هزار و صد و هفتاد و پنج) تومان هزینه برق می‌پرداخته‌اند، و البته اخطار قطع به دلیل دیرکرد در پرداخت هم دریافت کرده‌اند.

اگر سال‌ها درباره خسارات شیوه قیمت‌گذاری انرژی در ایران داد و فریاد می‌کردیم به اندازه همین قبض برق علی آقای کریمی نمی‌توانستیم واقعیات را بیان کنیم. خواهش می‌کنم به محاسبات زیر دقت کنید.

۱. برای تولید سه کیلووات‌ساعت برق یک متر مکعب گاز مصرف می‌شود، پس برای تولید ۶۲۸۰ کیلووات‌ساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی ۲۰۹۳ مترمکعب گاز مصرف شده است.

۲. قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه و عراق حدود ۲۴ سنت دلار به ازای هر مترمکعب است، پس ۵۰۲۳۲ سنت دلار معادل ۵۰۲ دلار پول گازی است که برای تأمین برق منزل آقای کریمی صرف شده است.

۳. قیمت دلار در بازار امروز تهران ۲۴۹۰۰ تومان است، پس هزینه گاز مصرفی برای تأمین برق منزل آقای کریمی ۱۲۵۰۷۷۶۸ (دوازده میلیون و پانصد و هفت هزار و هفتصد و شصت و هشت) تومان شده است.

۴. وزارت نیرو هر کیلووات‌ساعت برق را از نیروگاه‌ها – به غیر از هزینه سوخت – به قیمت ۳۳۶ تومان می‌خرد. بنابراین هزینه تولید (تبدیل گاز به برق در نیروگاه) هم برای ۶۲۸۰ کیلووات‌ساعت برق مصرفی منزل آقای کریمی ۲۱۱۰۰۸۰ (دو میلیون و صد و ده هزار و هشتاد) تومان شده است.

۵. مجموع هزینه برق منزل آقای کریمی برای اقتصاد ملی ایران ۱۴۶۱۷۸۴۸ (چهارده میلیون و ششصد و هفده هزار و هشتصد و چهل و هشت) تومان شده است.

۶. شرکت توزیع برق با همه ملاحظات مربوط به تعرفه برق پرمصرف‌ها، از آقای کریمی خواسته ۴۶۳۰۱۷۵ تومان از مبلغ ۱۴۶۱۷۸۴۸ تومان را بپردازند. آقای کریمی به این ترتیب مبلغ ۹۹۸۷۶۷۳ تومان بابت برق مصرفی یک ماه منزل‌شان از اقتصاد ملی ایران یارانه دریافت می‌کنند.

خوب دقت کنید که مبلغ یارانه برق منزل آقای کریمی برابر با یارانه ماهیانه ۴۵۳۰۰ تومانی ۲۲۰ نفر است.

هیچ سخنرانی، برنامه تلویزیونی یا پژوهش علمی نمی‌تواند به این دقت و صراحت و شفافیت عمق ناعادلانه بودن نظام قیمت‌گذاری انرژی در ایران را نشان دهد.

نظام موجود قیمت‌گذاری دستوری دولت بر انرژی، چیزی جز انتقال منابع ملی به برخوردارترین اقشار جامعه نیست. این نظام اقتصادی از اساس غیرعادلانه است. کدام کتاب عدالت حکم می‌کند یارانه ماهیانه ۲۲۰ نفر، به برق مصرفی یک نفر از ثروتمندترین اقشار جامعه منتقل شود؟

⭕️☑️ نتیجه‌گیری اجتماعی
۱. علی آقای کریمی مقصر این بی‌عدالتی نیست، او مثل هر شهروند دیگری طبق قوانین و رویه‌های موجود زندگی می‌کند. او زمانی با قواعد فیفا فوتبال بازی می‌کرد و حالا با قواعد این کشور برق مصرف می‌کند. ساختار دستوری قیمت‌گذاری انرژی است که از او می‌خواهد این مقدار بپردازد و ماهی قریب به ۱۰ میلیون تومان یارانه برق بگیرد.

۲. این ماجرا نباید به ابزاری برای حمله به سلبریتی‌هایی چون علی کریمی تبدیل شود. آن‌ها مثل همه شهروندان خودشان را با قواعد تطبیق می‌دهند. نقد قبض برق علی کریمی، نقد ساختار اقتصادی دستوری، با مداخله حداکثری بی‌کیفیت دولت در اقتصاد، و پوپولیسم پنهان در پس این وضعیت به نام عدالت است.

⭕️☑️ دو نکته مهم
۱. سهم علی کریمی از رانت برق، با محاسبات فوق حداکثر سالی ۱۲۰ میلیون تومان یارانه برق است. این رقم در میان رقم واقعی رانت‌هایی که ناعادلانه در اقتصاد انرژی ایران توزیع می‌شوند هیچ نیست. رقم واقعی به ده‌ها و صدها هزار میلیارد تومان در اشکال مختلف از جمله شامل هدررفت، می‌رسد.

۲. اقتصاد و سیاست عمومی سال‌هاست راه‌های اجتناب از این بی‌عدالتی و هم‌زمان رسیدگی به اقشار محروم با نظام‌های رفاهی هوشمند و هدفمند را یافته است.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad
Audio
اپیزود بیست و دوم پادکست دغدغه ایران

عنوان اپیزود
تسهیل کسب‌وکار در عمل

این اپیزود، قسمت دوم از شرح کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» نوشته نیکا گیلائوری است. کتاب را انتشارات امین‌الضرب در بهار ۱۴۰۰ منتشر کرده است. کتاب شرحی است نوشته نخست‌وزیر گرجستان درخصوص چگونگی تبدیل اقتصاد فروپاشیده و سراسر فساد گرجستان به اقتصادی پویاست.

⭕️ حامی مالی این اپیزود: شرکت امین-آسیا فناور پارس

⭕️ سایت شرکت امین-آسیا فناور پارس

پرسشنامه نظرسنجی از مخاطبان پادکست دغدغه ایران

حمایت از پادکست دغدغه ایران

شنیدن روی کست‌باکس

شنیدن روی شنوتو

شنیدن روی گوگل پادکست

ایمیل پادکست دغدغه ایران
dirancast@gmail.com

گوینده
محمد فاضلی

موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده

موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Tommy Walter - Arrival
David Chappell - In the Heart of Stars
Atomica Music - Beyond the Banner
Ennio Morricone - The Good the Bad the Ugly
Yasumu - repressed emotions

تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصد شمسی