Forwarded from پادکست دغدغه ایران
چهار اپیزود درباره اعتماد و سرمایه اجتماعی، ضرورت حیاتی جامعه امروز ایران.
توضیح نقش دام اجتماعی در پیدایش مسائل اجتماعی و توسعهنیافتگی
در پادکست دغدغه ایران بشنوید.
@dirancast
توضیح نقش دام اجتماعی در پیدایش مسائل اجتماعی و توسعهنیافتگی
در پادکست دغدغه ایران بشنوید.
@dirancast
Forwarded from پادکست دغدغه ایران
Forwarded from پادکست دغدغه ایران
دولتهای نفتی و رونقهای نفتی
اپیزودهای سوم تا پنجم پادکست دغدغه ایران به مسائل و مشکلات دولتهای نفتی می پردازد.
رابطه میان ظرفیت دولت، نفت و توسعه چیست؟ آیا نفرین منابع صحت دارد؟ آیا نفت مدفوع شیطان است؟
این اپیزودها را اینجا میتوانید بشنوید.
@dirancast
اپیزودهای سوم تا پنجم پادکست دغدغه ایران به مسائل و مشکلات دولتهای نفتی می پردازد.
رابطه میان ظرفیت دولت، نفت و توسعه چیست؟ آیا نفرین منابع صحت دارد؟ آیا نفت مدفوع شیطان است؟
این اپیزودها را اینجا میتوانید بشنوید.
@dirancast
سؤالات مردم از صنعت برق.pdf
311.8 KB
سؤالات مردم از صنعت برق
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ من در تاریخ ۱۴۰۰/۴/۱۷ در صفحه اینستاگرام دغدغه ايران از مخاطبان خواستم سؤالاتی را که درباره صنعت برق و خاموشیها در ذهنشان مطرح است طرح کنند و قول دادم آنها را دستهبندی کرده و در متن منسجمی منتشر کنم. هدفم ارائه منسجم سؤالات به مدیران صنعت برق و تلاش برای ایجاد گفتوگویی اجتماعی بر محور این سؤالات است.
✅ مخاطبان در مجموع ۱۵۸ یادداشت (کامنت) را زیر آن پست نوشتند و آنها را به شکلي که در متن فایل پیوست ميبينيد دستهبندی کردیم.
✅ متن سؤالات همان گونه که مخاطبان نوشته بودند دستنخورده باقی مانده است جز در مواردی که سؤال به لحاظ ساختار زبانی نامفهوم بوده است.
✅ امیدوارم دنبال کردن پاسخ این سؤالات بتواند راهی به سوی کنش هماهنگ جمعی برای اصلاح کاستیها در صنعت برق با همکاری مردم و مدیران این صنعت بینجامد.
✅ گفتوگو بر محور سؤالاتی که صادقانه از ذهن مردم جوشیده است میتواند بیشتر و بهتر به پیدایش فضایی عقلانیتر برای کاوش در سیاست برق ایران و بهبود وضعیت کمک کند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ من در تاریخ ۱۴۰۰/۴/۱۷ در صفحه اینستاگرام دغدغه ايران از مخاطبان خواستم سؤالاتی را که درباره صنعت برق و خاموشیها در ذهنشان مطرح است طرح کنند و قول دادم آنها را دستهبندی کرده و در متن منسجمی منتشر کنم. هدفم ارائه منسجم سؤالات به مدیران صنعت برق و تلاش برای ایجاد گفتوگویی اجتماعی بر محور این سؤالات است.
✅ مخاطبان در مجموع ۱۵۸ یادداشت (کامنت) را زیر آن پست نوشتند و آنها را به شکلي که در متن فایل پیوست ميبينيد دستهبندی کردیم.
✅ متن سؤالات همان گونه که مخاطبان نوشته بودند دستنخورده باقی مانده است جز در مواردی که سؤال به لحاظ ساختار زبانی نامفهوم بوده است.
✅ امیدوارم دنبال کردن پاسخ این سؤالات بتواند راهی به سوی کنش هماهنگ جمعی برای اصلاح کاستیها در صنعت برق با همکاری مردم و مدیران این صنعت بینجامد.
✅ گفتوگو بر محور سؤالاتی که صادقانه از ذهن مردم جوشیده است میتواند بیشتر و بهتر به پیدایش فضایی عقلانیتر برای کاوش در سیاست برق ایران و بهبود وضعیت کمک کند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
ده شاخص و معیار فکر و عملِ نیروی چهارم
نیروی چهارم نیرویی است که:
یک- توان خود را صرف تصرف دستگاه دولت یا شراکت در حکومت معیوب نمیکند بلکه آن را برای متقاعد کردن حکومت به تغییر روشها و نوع حکمرانی نامطلوب یا ناکارآمدش به کار میگیرد تا به صورت حکومتی دمکراتیک و منطبق با موازین اصیلِ حقوق بشری و کارآمد در آید.
دو- کنش سیاسی نیروی چهارم از گزارههای کلان ایدئولوژیک نشأت نمیگیرد و بر مبنای تحلیل مشخص از شرایط عینی و ذهنی جامعه و نوع تأثیرگذاری بر آن و درک و فهم پیامدهایش استوار است.
سه- چراغ راهنمای نیروی چهارم منافع ملت-دولتی به اسم ایران است. برای استقرارِ نظام حقوقی مساواتجویانۀ سیاسی ناشی از پدیدۀ ملت-دولت به معنای حقوق برابر تک تک شهروندان ایران فارغ از هر نوع تفاوت عقیدتی، زبانی، سیاسی و قومی آنان تلاش میکند و در عین حال، از هرگونه فعالیت پرهزینه برای کشور و یا تضعیف بنیانهای حیات و قوام آن میپرهیزد. به عبارت دیگر، این نیرو سخت مراقب است که تعارضش با حکومت به اصل مملکت آسیب نزند.
چهار- از دوقطبی سازیهای کاذب و تقسیم طبقات اجتماعی و گروههای سیاسی به سیاه و سفید مطلق خودداری میکند و در داوری خود نسبت به رفتار سیاسی دیگران "مورد-محور" است. یعنی به جای داوری کلی و ایدئولوژیک به معنای رد یا قبول تمامیت عملکرد یک نحلۀ سیاسی، هر اتفاق یا رویداد یا موضعگیری یا رفتار را به صورت مستقل و بر اساس موازین کاملاً مشخص و روشن تحلیل و مورد قضاوت قرار می دهد.
پنج- نیروی چهارم از کلیشههای ستیزهجویانه و فلج کنندۀ رفتار سیاسی در یک قرن اخیر ایران که دشمنی و کینه را با طرف مقابل به نهایتِ خود میرساند و در جریان فعالیت سیاسی، هرگونه رابطه و مصالحه با طرف مقابل به نفع کشور و مردم و یا عقبنشینی و سازش برای پرهیز از تحمیل هزینه به آن دو را در حکم خیانت و جنایت میشمرد، با اعتماد به نفس کامل گذر میکند و برای بحث و گفتگو و مجادلۀ مدنی و مصالحۀ انسانی با هر نیرویی آمادگی دارد.
شش- نیروی چهارم جوهری نقّاد دارد اما در نقد، جانب انصاف را مراعات میکند یعنی در کنار امکانات به محدودیتهای طرف مقابل نیز نظر دارد و اضافه بر این، نقد خود را بر نگاهی نیهیلیستی و منتزع از واقعیات پردردسر عینی بنا نمیکند و هر آنچه را رد میکند برای آن بدیلی منطقی و قابل اجرا و سازنده ارائه میدهد.
هفت- نیروی چهارم خود را با منزهتر از دیگر نیروها نمیداند و از همین رو، به همان میزان که به خود حق انتقاد از دیگر نیروها و مراجع سیاسی و عقیدتی آنها را میدهد، به حق انتقاد یگر نیروها از خودش و مراجع فکری و سیاسیاش معتقد و در عمل پایبند است.
هشت- نیروی چهارم از هیچ حادثه یا پدیدهای قدسیت سازی و یا تابو آفرینی نمیکند تا با ارجاع دائمی به آن، مانع اظهار نظر آزاد و نقد دیگران به آن حادثه یا پدیده شود.
نه- نیروی چهارم به جای تلاش بیهوده برای ساخت جامعۀ کمال مطلوب در پی فراهم کردن زمینههای ساخت جامعۀ مبتنی بر کمال ممکن است. بنابراین در برابر برخی ناملایماتِ اجتنابناپذیر زندگی شکیباست و با بروز هر حادثهای در صدد به آتش کشدن قیصریه برنمیآید.
ده- نیروی چهارم "مردم" را مفهومی قدسی و انتزاعی و خطاناپذیر نمیداند و از هر قشر اجتماعی که از اصول صحیح زندگی تخطی کند به راحتی انتقاد میکند. به عبارت روشنتر، این نیرو از مطالبات منطقی و قابل اجرای اقشار مختلف حمایت میکند ومطالبات غیرمنطقی را به صرف آنکه دردسر یا بحرانی برای دولت حاکم ایجاد میکند، مورد پشتیبانی قرار نمیدهد. از همین رو، بخصوص برای جلب نظر عموم، دامن زدن به مطالبات فزایندهای که هیچ دولت کارآمدی در جهان توان برآورده کردن آنها را ندارد، غیرمسئولانه و مخرب میداند.
بر این موارد دهگانه میتوان موارد دیگری را هم بخصوص در زمینۀ چگونگی عمل اجتماعی و منفصل از دستگاه قدرت افزود، اما اصول کلانش همین است. این اصول به مرور، مورد بحث و کالبدشکافی قرار خواهد گرفت.
به نظرم حداقل تا یکی - دو سال دیگر، امکان اینکه نیروی چهارم بتواند در ایران صورت حزبی و تشکیلاتی پیدا کند و به طور سازمانیافته و یا هماهنگ به ایفای نقش بپردازد، وجود ندارد. اما هر فردی که خود را به این نحو تفکر و عمل سیاسی متعلق یا نزدیک میبیند، با تقویت این نوع تشخص سیاسی در اندیشه و رفتارِ خود و تعریف و ترویج آن در حلقههای ارتباطی خویش، میتواند زمینه را برای نقش آفرینی واقعی و اصیل آن در آینده فراهم کند و بخصوص در زمان حاضر، خود را در میان جریان های سیاسی دیگر در خلأ حس نکند.
#احمد_زیدآبادی
#نیروی_چهارم
#عمل_سیاسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
نیروی چهارم نیرویی است که:
یک- توان خود را صرف تصرف دستگاه دولت یا شراکت در حکومت معیوب نمیکند بلکه آن را برای متقاعد کردن حکومت به تغییر روشها و نوع حکمرانی نامطلوب یا ناکارآمدش به کار میگیرد تا به صورت حکومتی دمکراتیک و منطبق با موازین اصیلِ حقوق بشری و کارآمد در آید.
دو- کنش سیاسی نیروی چهارم از گزارههای کلان ایدئولوژیک نشأت نمیگیرد و بر مبنای تحلیل مشخص از شرایط عینی و ذهنی جامعه و نوع تأثیرگذاری بر آن و درک و فهم پیامدهایش استوار است.
سه- چراغ راهنمای نیروی چهارم منافع ملت-دولتی به اسم ایران است. برای استقرارِ نظام حقوقی مساواتجویانۀ سیاسی ناشی از پدیدۀ ملت-دولت به معنای حقوق برابر تک تک شهروندان ایران فارغ از هر نوع تفاوت عقیدتی، زبانی، سیاسی و قومی آنان تلاش میکند و در عین حال، از هرگونه فعالیت پرهزینه برای کشور و یا تضعیف بنیانهای حیات و قوام آن میپرهیزد. به عبارت دیگر، این نیرو سخت مراقب است که تعارضش با حکومت به اصل مملکت آسیب نزند.
چهار- از دوقطبی سازیهای کاذب و تقسیم طبقات اجتماعی و گروههای سیاسی به سیاه و سفید مطلق خودداری میکند و در داوری خود نسبت به رفتار سیاسی دیگران "مورد-محور" است. یعنی به جای داوری کلی و ایدئولوژیک به معنای رد یا قبول تمامیت عملکرد یک نحلۀ سیاسی، هر اتفاق یا رویداد یا موضعگیری یا رفتار را به صورت مستقل و بر اساس موازین کاملاً مشخص و روشن تحلیل و مورد قضاوت قرار می دهد.
پنج- نیروی چهارم از کلیشههای ستیزهجویانه و فلج کنندۀ رفتار سیاسی در یک قرن اخیر ایران که دشمنی و کینه را با طرف مقابل به نهایتِ خود میرساند و در جریان فعالیت سیاسی، هرگونه رابطه و مصالحه با طرف مقابل به نفع کشور و مردم و یا عقبنشینی و سازش برای پرهیز از تحمیل هزینه به آن دو را در حکم خیانت و جنایت میشمرد، با اعتماد به نفس کامل گذر میکند و برای بحث و گفتگو و مجادلۀ مدنی و مصالحۀ انسانی با هر نیرویی آمادگی دارد.
شش- نیروی چهارم جوهری نقّاد دارد اما در نقد، جانب انصاف را مراعات میکند یعنی در کنار امکانات به محدودیتهای طرف مقابل نیز نظر دارد و اضافه بر این، نقد خود را بر نگاهی نیهیلیستی و منتزع از واقعیات پردردسر عینی بنا نمیکند و هر آنچه را رد میکند برای آن بدیلی منطقی و قابل اجرا و سازنده ارائه میدهد.
هفت- نیروی چهارم خود را با منزهتر از دیگر نیروها نمیداند و از همین رو، به همان میزان که به خود حق انتقاد از دیگر نیروها و مراجع سیاسی و عقیدتی آنها را میدهد، به حق انتقاد یگر نیروها از خودش و مراجع فکری و سیاسیاش معتقد و در عمل پایبند است.
هشت- نیروی چهارم از هیچ حادثه یا پدیدهای قدسیت سازی و یا تابو آفرینی نمیکند تا با ارجاع دائمی به آن، مانع اظهار نظر آزاد و نقد دیگران به آن حادثه یا پدیده شود.
نه- نیروی چهارم به جای تلاش بیهوده برای ساخت جامعۀ کمال مطلوب در پی فراهم کردن زمینههای ساخت جامعۀ مبتنی بر کمال ممکن است. بنابراین در برابر برخی ناملایماتِ اجتنابناپذیر زندگی شکیباست و با بروز هر حادثهای در صدد به آتش کشدن قیصریه برنمیآید.
ده- نیروی چهارم "مردم" را مفهومی قدسی و انتزاعی و خطاناپذیر نمیداند و از هر قشر اجتماعی که از اصول صحیح زندگی تخطی کند به راحتی انتقاد میکند. به عبارت روشنتر، این نیرو از مطالبات منطقی و قابل اجرای اقشار مختلف حمایت میکند ومطالبات غیرمنطقی را به صرف آنکه دردسر یا بحرانی برای دولت حاکم ایجاد میکند، مورد پشتیبانی قرار نمیدهد. از همین رو، بخصوص برای جلب نظر عموم، دامن زدن به مطالبات فزایندهای که هیچ دولت کارآمدی در جهان توان برآورده کردن آنها را ندارد، غیرمسئولانه و مخرب میداند.
بر این موارد دهگانه میتوان موارد دیگری را هم بخصوص در زمینۀ چگونگی عمل اجتماعی و منفصل از دستگاه قدرت افزود، اما اصول کلانش همین است. این اصول به مرور، مورد بحث و کالبدشکافی قرار خواهد گرفت.
به نظرم حداقل تا یکی - دو سال دیگر، امکان اینکه نیروی چهارم بتواند در ایران صورت حزبی و تشکیلاتی پیدا کند و به طور سازمانیافته و یا هماهنگ به ایفای نقش بپردازد، وجود ندارد. اما هر فردی که خود را به این نحو تفکر و عمل سیاسی متعلق یا نزدیک میبیند، با تقویت این نوع تشخص سیاسی در اندیشه و رفتارِ خود و تعریف و ترویج آن در حلقههای ارتباطی خویش، میتواند زمینه را برای نقش آفرینی واقعی و اصیل آن در آینده فراهم کند و بخصوص در زمان حاضر، خود را در میان جریان های سیاسی دیگر در خلأ حس نکند.
#احمد_زیدآبادی
#نیروی_چهارم
#عمل_سیاسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
Audio
اپیزود بیست و سوم پادکست دغدغه ایران
عنوان اپیزود
تسهیل کسبوکار در عمل
این اپیزود، قسمت سوم از شرح کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» نوشته نیکا گیلائوری است. کتاب را انتشارات امینالضرب در بهار ۱۴۰۰ منتشر کرده است. کتاب شرحی است نوشته نخستوزیر گرجستان درخصوص چگونگی تبدیل اقتصاد فروپاشیده و سراسر فساد گرجستان به اقتصادی پویاست.
پرسشنامه نظرسنجی از مخاطبان پادکست دغدغه ایران
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شنیدن روی کستباکس
شنیدن روی شنوتو
شنیدن روی گوگل پادکست
ایمیل پادکست:
dirancast@gmail.com
بخش مسئولیت اجتماعی
معرفی بیماری پروانهای یا ای بی
🏡سایت خانه ای بی
گوینده
محمد فاضلی
موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده
موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Tommy Walter - Arrival
Phil Rey - Dragon War
Atomica Music - Best in Us
Yashar Etaati - Afar
Martin Czerny - Leave Me Be
Tom Ashbrook - Sulitude
Glory Oath - Rammed and Sunk
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصد شمسی
کانال پادکست دغدغه ایران
عنوان اپیزود
تسهیل کسبوکار در عمل
این اپیزود، قسمت سوم از شرح کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» نوشته نیکا گیلائوری است. کتاب را انتشارات امینالضرب در بهار ۱۴۰۰ منتشر کرده است. کتاب شرحی است نوشته نخستوزیر گرجستان درخصوص چگونگی تبدیل اقتصاد فروپاشیده و سراسر فساد گرجستان به اقتصادی پویاست.
پرسشنامه نظرسنجی از مخاطبان پادکست دغدغه ایران
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شنیدن روی کستباکس
شنیدن روی شنوتو
شنیدن روی گوگل پادکست
ایمیل پادکست:
dirancast@gmail.com
بخش مسئولیت اجتماعی
معرفی بیماری پروانهای یا ای بی
🏡سایت خانه ای بی
گوینده
محمد فاضلی
موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده
موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Tommy Walter - Arrival
Phil Rey - Dragon War
Atomica Music - Best in Us
Yashar Etaati - Afar
Martin Czerny - Leave Me Be
Tom Ashbrook - Sulitude
Glory Oath - Rammed and Sunk
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصد شمسی
کانال پادکست دغدغه ایران
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴ایران بر لبه تیغ
🔻۲۰ تیر ۱۴۰۰
🔘این روزها بحثی در گرفت که برای ورود به کارشناسی ارشد لازم است که رشته کارشناسی فرد نیز مرتبط با رشته انتخابی ارشد باشد و دیگر نمیتوان از رشتههای غیرمرتبط متقاضی ورود به رشتههای دیگر و به طور مشخص رشتههای علوم انسانی و اجتماعی شد. گر چه معلوم شد این تصمیم نهایی و قابل اجرا نیست، ولی مسأله مهمتر این بود که هیچ گزارشی برای ضرورت چنین تغییری ارایه نشده است. در این یادداشت میخواهم یکی از موارد نقض این تصمیم را توضیح دهم، موردی که قطعاً موارد مشابه نیز دارد.
🔘اگر علم را طبقهبندی کرده و یک سر طیف را ریاضی بدانیم که دقیقترین و انتزاعی هم هست سر دیگر آن را میتوان علوم اجتماعی و انسانی دانست که قدرت تبیینکنندگی آنها به نسبت کم است ولی همین کم نیز اهمیت فراوان دارد. ویژگی مهم علوم اخیر تفاوت در کاربرد آن است. حل معادلات چند مجهولی یا سریهای زمانی یا انتگرال در ایران یا اروپا یا آمریکا فرقی ندارد، یا واکنش مواد در برابر حرارت و فشار یا ترکیب اتمها نیز چنین است، ولی جامعهشناسی چنین نیست. کیفیت کاربرد اصول این علم به شدت وابسته به زمان و مکان است.
🔘ریاضیدانی ایرانی و آمریکایی و هندی نداریم، ولی جامعهشناسی ایرانی و هندی و آمریکایی داریم، اگر چه از دانش اجتماعی مشترکی سیراب میشوند. ولی موضوعات و مصادیق و راهحلهای آنان متفاوت است. نوعی تعهد علمی و بینش در این علوم وجود دارد که در ریاضیات دیده نمیشود. از این رو انگیزههای حضور افراد در این رشته از علوم، میتواند متفاوت از علوم محض باشد و باید راه را برای حضور همگان در این رشتهها باز و ساده کرد. هر چند رعایت و دارا بودن حداقلهای لازم ضوابط علمی ضروری است. اتفاقاً نمونههای خوبی در جهان و ایران داشتهایم که این حضور چگونه میتواند در خدمت فهم جامعه و توسعه این دسته از علوم قرار گیرد.
🔘آقای دکتر محمد فاضلی دانشآموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه امیرکبیر است. ولی همین انگیزههای پیشگفته موجب شد که وی به جامعهشناسی کوچ کند و ارشد و دکترای خود را در این رشته بگیرد. وجود این انگیزه متفاوت برای حضور در این رشته، موجب تفاوت برونداد علمی وی به عنوان یک جامعهشناس شده است که چگونه دانش جامعهشناختی را در خدمت فهم جامعه ایران قرار داده است.
🔘بخشی از این نگاه در کتاب اخیر وی بازتاب یافته است. کتابِ «ایران، بر لبه تیغ» مجموعه گفتارهای وی در خصوص جامعهشناسی سیاسی و سیاست عمومی در ایران است که طی حدود یک دهه به رشته تحریر در آورده است. این کتاب شامل عناوین کلی چون ایرانیان و مسایلشان، حکومت و حکمرانی، و به سوی آینده است. علوم اجتماعی برخلاف ریاضیات فقط از طریق طرح نظرات و گفتگوی عمومی نخبگان و صاحبنظران است که به نتیجه میرسد و نوعی توافق نسبی را میان شهروندان و دانشمندان ایجاد میکند تا به حل مسایل خود بپردازند.
🔘فاضلی در مقدمه خود بر این کتاب طیفی از جامعهشناسان را تعریف میکند که یک سر آن جامعهشناس ـ روشنفکر، و سر دیگرش جامعهشناس باسواد و مزدبگیر است که تواناییاش را در خدمت یک دولت یا حزب قرار میدهد. برای دسته اول ایده و آرمان، و برای دسته دوم قدرت و مواهب حاصل از آن است که بیشترین معنا را میدهد. وی در میان این دوگانه، وضعیتی را در قالب «جامعهشناس ـ روشنفکر بوروکرات» تعریف میکند و آن را موثر و مفید به حال جامعه میداند. و طبعا خود را در این دستهبندی جا میدهد.
🔘ایران مسایل زیادی دارد به همین علت شاید در لبه تیغ توصیف شده است. ولی همین زیاد بودن مسایل آن میتواند به اغتشاش فکری و عدم تفاهم عمومی منجر شود. وظیفه نخبگان است که نشان دهند برای عبور از این وضعیت یا لبه تیغ، نیاز نیست همزمان همه مسایل را حل کرد، زیرا چه بسا حل هر مسألهای در تعارض با حل سایر مسایل باشد، باید یکی دو تا از مهمترین مسایل که اصطلاحاً میگوییم متغیر مستقلتری نسبت به بقیه هستند را یافت و به حل آن اقدام نمود. سپس بقیه مسایل در مسیر حل قرار خواهد گرفت. رسیدن به این نتیجه، جز از طریق گفتگوی عمومی و عمدتاً مکتوب در فضای رسانهای و نقد و ارزیابی نظرات ممکن نیست، از این رو فعالیتهای آقای فاضلی نمونهای مناسب برای قرار گرفتن جامعه در مسیر شکلگیری چنین تفاهمی است.
🔘رسیدن به ذهنیتی چارچوبدار برای ارایه پاسخهای منسجم به مسایل ایران در ذیل یک چارچوب قابل قبول وظیفهای است که همه صاحبنظران اجتماعی باید برای تحقق آن کوشش کنند. و این مجموعه یادداشتها و گفتارهای آقای فاضلی نمونه و مقدمه مناسبی برای گفتگو و همفکری جهت تحقق این هدف است. هدفی که لزوما با خواندن این مجموعه مقالات به دست نمیآید ولی بسط گفتگو درباره آنها زمینه رسیدن به این هدف را فراهم میکند.
🔻۲۰ تیر ۱۴۰۰
🔘این روزها بحثی در گرفت که برای ورود به کارشناسی ارشد لازم است که رشته کارشناسی فرد نیز مرتبط با رشته انتخابی ارشد باشد و دیگر نمیتوان از رشتههای غیرمرتبط متقاضی ورود به رشتههای دیگر و به طور مشخص رشتههای علوم انسانی و اجتماعی شد. گر چه معلوم شد این تصمیم نهایی و قابل اجرا نیست، ولی مسأله مهمتر این بود که هیچ گزارشی برای ضرورت چنین تغییری ارایه نشده است. در این یادداشت میخواهم یکی از موارد نقض این تصمیم را توضیح دهم، موردی که قطعاً موارد مشابه نیز دارد.
🔘اگر علم را طبقهبندی کرده و یک سر طیف را ریاضی بدانیم که دقیقترین و انتزاعی هم هست سر دیگر آن را میتوان علوم اجتماعی و انسانی دانست که قدرت تبیینکنندگی آنها به نسبت کم است ولی همین کم نیز اهمیت فراوان دارد. ویژگی مهم علوم اخیر تفاوت در کاربرد آن است. حل معادلات چند مجهولی یا سریهای زمانی یا انتگرال در ایران یا اروپا یا آمریکا فرقی ندارد، یا واکنش مواد در برابر حرارت و فشار یا ترکیب اتمها نیز چنین است، ولی جامعهشناسی چنین نیست. کیفیت کاربرد اصول این علم به شدت وابسته به زمان و مکان است.
🔘ریاضیدانی ایرانی و آمریکایی و هندی نداریم، ولی جامعهشناسی ایرانی و هندی و آمریکایی داریم، اگر چه از دانش اجتماعی مشترکی سیراب میشوند. ولی موضوعات و مصادیق و راهحلهای آنان متفاوت است. نوعی تعهد علمی و بینش در این علوم وجود دارد که در ریاضیات دیده نمیشود. از این رو انگیزههای حضور افراد در این رشته از علوم، میتواند متفاوت از علوم محض باشد و باید راه را برای حضور همگان در این رشتهها باز و ساده کرد. هر چند رعایت و دارا بودن حداقلهای لازم ضوابط علمی ضروری است. اتفاقاً نمونههای خوبی در جهان و ایران داشتهایم که این حضور چگونه میتواند در خدمت فهم جامعه و توسعه این دسته از علوم قرار گیرد.
🔘آقای دکتر محمد فاضلی دانشآموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه امیرکبیر است. ولی همین انگیزههای پیشگفته موجب شد که وی به جامعهشناسی کوچ کند و ارشد و دکترای خود را در این رشته بگیرد. وجود این انگیزه متفاوت برای حضور در این رشته، موجب تفاوت برونداد علمی وی به عنوان یک جامعهشناس شده است که چگونه دانش جامعهشناختی را در خدمت فهم جامعه ایران قرار داده است.
🔘بخشی از این نگاه در کتاب اخیر وی بازتاب یافته است. کتابِ «ایران، بر لبه تیغ» مجموعه گفتارهای وی در خصوص جامعهشناسی سیاسی و سیاست عمومی در ایران است که طی حدود یک دهه به رشته تحریر در آورده است. این کتاب شامل عناوین کلی چون ایرانیان و مسایلشان، حکومت و حکمرانی، و به سوی آینده است. علوم اجتماعی برخلاف ریاضیات فقط از طریق طرح نظرات و گفتگوی عمومی نخبگان و صاحبنظران است که به نتیجه میرسد و نوعی توافق نسبی را میان شهروندان و دانشمندان ایجاد میکند تا به حل مسایل خود بپردازند.
🔘فاضلی در مقدمه خود بر این کتاب طیفی از جامعهشناسان را تعریف میکند که یک سر آن جامعهشناس ـ روشنفکر، و سر دیگرش جامعهشناس باسواد و مزدبگیر است که تواناییاش را در خدمت یک دولت یا حزب قرار میدهد. برای دسته اول ایده و آرمان، و برای دسته دوم قدرت و مواهب حاصل از آن است که بیشترین معنا را میدهد. وی در میان این دوگانه، وضعیتی را در قالب «جامعهشناس ـ روشنفکر بوروکرات» تعریف میکند و آن را موثر و مفید به حال جامعه میداند. و طبعا خود را در این دستهبندی جا میدهد.
🔘ایران مسایل زیادی دارد به همین علت شاید در لبه تیغ توصیف شده است. ولی همین زیاد بودن مسایل آن میتواند به اغتشاش فکری و عدم تفاهم عمومی منجر شود. وظیفه نخبگان است که نشان دهند برای عبور از این وضعیت یا لبه تیغ، نیاز نیست همزمان همه مسایل را حل کرد، زیرا چه بسا حل هر مسألهای در تعارض با حل سایر مسایل باشد، باید یکی دو تا از مهمترین مسایل که اصطلاحاً میگوییم متغیر مستقلتری نسبت به بقیه هستند را یافت و به حل آن اقدام نمود. سپس بقیه مسایل در مسیر حل قرار خواهد گرفت. رسیدن به این نتیجه، جز از طریق گفتگوی عمومی و عمدتاً مکتوب در فضای رسانهای و نقد و ارزیابی نظرات ممکن نیست، از این رو فعالیتهای آقای فاضلی نمونهای مناسب برای قرار گرفتن جامعه در مسیر شکلگیری چنین تفاهمی است.
🔘رسیدن به ذهنیتی چارچوبدار برای ارایه پاسخهای منسجم به مسایل ایران در ذیل یک چارچوب قابل قبول وظیفهای است که همه صاحبنظران اجتماعی باید برای تحقق آن کوشش کنند. و این مجموعه یادداشتها و گفتارهای آقای فاضلی نمونه و مقدمه مناسبی برای گفتگو و همفکری جهت تحقق این هدف است. هدفی که لزوما با خواندن این مجموعه مقالات به دست نمیآید ولی بسط گفتگو درباره آنها زمینه رسیدن به این هدف را فراهم میکند.
Telegram
attach 📎
Forwarded from پادکست دغدغه ایران
.
پادکست دغدغه ایران به ۲۰۰۰۰۰ بار شنیده شدن روی کست باکس رسید.
.
دویست هزار بار شنیده شدن روی کست باکس در ۲۴ اپیزود یعنی ۸۳۰۰ نفر به طور متوسط هر اپیزود را روی کست باکس شنیدهاند.
.
شنیده شدن روی تلگرام و سایر پادگیرها را هم باید به این تعداد افزود.
.
#پادکست_دغدغه_ایران، #محمد_فاضلی
.
سپاس بابت همراهی همه شنوندگان
.
@dirancast
.
حمایت از پادکست دغدغه ایران
پادکست دغدغه ایران به ۲۰۰۰۰۰ بار شنیده شدن روی کست باکس رسید.
.
دویست هزار بار شنیده شدن روی کست باکس در ۲۴ اپیزود یعنی ۸۳۰۰ نفر به طور متوسط هر اپیزود را روی کست باکس شنیدهاند.
.
شنیده شدن روی تلگرام و سایر پادگیرها را هم باید به این تعداد افزود.
.
#پادکست_دغدغه_ایران، #محمد_فاضلی
.
سپاس بابت همراهی همه شنوندگان
.
@dirancast
.
حمایت از پادکست دغدغه ایران
PEoEI-Fazeli.pdf
209.5 KB
اقتصاد سیاسی صنایع استخراجی، جمعیت و آینده ایران
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
این مقاله که فروردین ۱۴۰۰ در مجله آیندهنگر (شماره ۱۰۶) منتشر شد، بخش مهمی از سازوکار پیدایش بحران امروز ایران در خوزستان را توضیح میدهد. نگاهی ساختاری است به تکوین تاریخی بحران ایران امروز که میتواند در آینده تشدید هم بشود.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
این مقاله که فروردین ۱۴۰۰ در مجله آیندهنگر (شماره ۱۰۶) منتشر شد، بخش مهمی از سازوکار پیدایش بحران امروز ایران در خوزستان را توضیح میدهد. نگاهی ساختاری است به تکوین تاریخی بحران ایران امروز که میتواند در آینده تشدید هم بشود.
@fazeli_mohammad
Forwarded from پادکست دغدغه ایران
نابرابری و خوزستان
بخش مهمی از آنچه امروز در خوزستان شاهدش هستیم، محصول تلخ و دردناک نابرابری اقتصادی و اجتماعی است.
اگر خواستید عوارض تلخ، مخرب و خطرناک نابرابری را فراتر از آنچه احتمالا تاکنون به آن اندیشیدهاید، دریابید، در دو اپیزود #پادکست_دغدغه_ایران درباره نابرابری، شرح داده شده است.
پادکست دغدغه ایران در کست باکس
پادکست دغدغه ایران در تلگرام
@dirancast
بخش مهمی از آنچه امروز در خوزستان شاهدش هستیم، محصول تلخ و دردناک نابرابری اقتصادی و اجتماعی است.
اگر خواستید عوارض تلخ، مخرب و خطرناک نابرابری را فراتر از آنچه احتمالا تاکنون به آن اندیشیدهاید، دریابید، در دو اپیزود #پادکست_دغدغه_ایران درباره نابرابری، شرح داده شده است.
پادکست دغدغه ایران در کست باکس
پادکست دغدغه ایران در تلگرام
@dirancast
Audio
صدایی هنوز زنده
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
مقاله سیاستی «گزارش ملی آب: گام اول مواجهه با مسأله مدیریت منابع آب در ایران» را در اسفند ۱۳۹۴ نوشتم و در سایت شمس منتشر شد.
آن مقاله صدایی هنوز زنده است. منطق آنچه در این مقاله نوشتهام هنوز برای ایران امروز زنده زنده است.
متن مقاله را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
علاقمندان به نسخه صوتی این مقاله نیز میتوانند فایل ضمیمه را بشنوند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
مقاله سیاستی «گزارش ملی آب: گام اول مواجهه با مسأله مدیریت منابع آب در ایران» را در اسفند ۱۳۹۴ نوشتم و در سایت شمس منتشر شد.
آن مقاله صدایی هنوز زنده است. منطق آنچه در این مقاله نوشتهام هنوز برای ایران امروز زنده زنده است.
متن مقاله را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
علاقمندان به نسخه صوتی این مقاله نیز میتوانند فایل ضمیمه را بشنوند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
مبارزه با فساد در گرجستان.pdf
6.2 MB
مبارزه با فساد به سبک گرجستان
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ گرجستان در دو دهه گذشته یکی از کشورهای موفق در زمینه مبارزه با فساد و اصلاحات اقتصادی بوده است. یکی از گزارشهای خوبی که در چند سال گذشته درباره تجربه مبارزه با فساد در این کشور نوشته شد گزارشی با عنوان «مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت اداری در گرجستان» است که محقق سختکوش و ارجمند آقای دکتر ولی کوزهگر کالجی نوشتند. گزارش را میتوانید در ضمیمه این نوشتار بخوانید.
✅ این گزارش به همراه کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» که تاکنون در سه اپیزود #پادکست_دغدغه_ایران به آن پرداخته شده است، میتواند شناختی کاربردی از ملزومات مبارزه با فساد و اصلاحات ارائه کند. (اینجا)
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ گرجستان در دو دهه گذشته یکی از کشورهای موفق در زمینه مبارزه با فساد و اصلاحات اقتصادی بوده است. یکی از گزارشهای خوبی که در چند سال گذشته درباره تجربه مبارزه با فساد در این کشور نوشته شد گزارشی با عنوان «مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت اداری در گرجستان» است که محقق سختکوش و ارجمند آقای دکتر ولی کوزهگر کالجی نوشتند. گزارش را میتوانید در ضمیمه این نوشتار بخوانید.
✅ این گزارش به همراه کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» که تاکنون در سه اپیزود #پادکست_دغدغه_ایران به آن پرداخته شده است، میتواند شناختی کاربردی از ملزومات مبارزه با فساد و اصلاحات ارائه کند. (اینجا)
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
خطر پوپولیسم آبی
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد، ۳مرداد ۱۴۰۰
🖌 آنچه مساله آب را در ایران طی چند دهه گذشته وخیمتر کرده، فقدان درک از ماهیت پیچیده، چندبعدی، چندرشتهای و متاثر از سطوح مختلف حکمرانی بودن آن است.
🖌 در دنیای امروز عمدتا با رویکردهایی مانند «سیستمهای پیچیده انطباقی» (Complex Adaptive Systems) به مساله آب پرداخته میشود و در چنین دنیایی، سیاستگذار و حکمران ایرانی برای سادهسازی یا بیم از درافتادن با اقتصاد سیاسی پیچیده و پرخطر آب، تمایل ندارد چنین برداشت و رویکردی به مساله داشته باشد. خطر بزرگی که در این میان حیات تمدنی ایران را تهدید میکند، تقلیلگرایی در مواجهه با چنین مسالهای است.
🖌 هر راهی که در پیش بگیریم، دو حقیقت گریزناپذیر وجود دارد. اول، آینده آبی ما سخت و دردناک است. اگر وضع موجود را ادامه دهیم، فرسایش تمدنی و بحرانهای بهمراتب بزرگتر از خوزستان امروز، زندگی ایران و تمدن ایرانی را تهدید و تلخ میکند. اگر هم راه اصلاح را در پیش بگیریم، دورانی سخت از درافتادن با پیچیدگی، اقتصاد سیاسی پرخطر ناشی از بازتخصیصها و ضرورتهای تغییر الگوی توسعه، درافتادن با ذینفعان ریز و درشت و همه الزامات ناشی از اصلاح در سیستمهای پیچیده را پیش رو خواهیم داشت که تلخیهای خود را دارند، اما اگر درست برویم رو به نیکی و شیرینی خواهیم بود.
🖌 دوم آنکه برای اصلاح سیستمهای پیچیده اعتماد و جلب مشارکت همگانی در راستای کنش جمعی هماهنگ ضروری است. جلب اعتماد عمومی نیز ملزوماتی دارد که تحقق آنها سخت است. بخشی از خطر پوپولیسم تقلیلگرا، ساده جلوه دادن این دشواری و سختی است.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://b2n.ir/j86165
( اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد، ۳مرداد ۱۴۰۰
🖌 آنچه مساله آب را در ایران طی چند دهه گذشته وخیمتر کرده، فقدان درک از ماهیت پیچیده، چندبعدی، چندرشتهای و متاثر از سطوح مختلف حکمرانی بودن آن است.
🖌 در دنیای امروز عمدتا با رویکردهایی مانند «سیستمهای پیچیده انطباقی» (Complex Adaptive Systems) به مساله آب پرداخته میشود و در چنین دنیایی، سیاستگذار و حکمران ایرانی برای سادهسازی یا بیم از درافتادن با اقتصاد سیاسی پیچیده و پرخطر آب، تمایل ندارد چنین برداشت و رویکردی به مساله داشته باشد. خطر بزرگی که در این میان حیات تمدنی ایران را تهدید میکند، تقلیلگرایی در مواجهه با چنین مسالهای است.
🖌 هر راهی که در پیش بگیریم، دو حقیقت گریزناپذیر وجود دارد. اول، آینده آبی ما سخت و دردناک است. اگر وضع موجود را ادامه دهیم، فرسایش تمدنی و بحرانهای بهمراتب بزرگتر از خوزستان امروز، زندگی ایران و تمدن ایرانی را تهدید و تلخ میکند. اگر هم راه اصلاح را در پیش بگیریم، دورانی سخت از درافتادن با پیچیدگی، اقتصاد سیاسی پرخطر ناشی از بازتخصیصها و ضرورتهای تغییر الگوی توسعه، درافتادن با ذینفعان ریز و درشت و همه الزامات ناشی از اصلاح در سیستمهای پیچیده را پیش رو خواهیم داشت که تلخیهای خود را دارند، اما اگر درست برویم رو به نیکی و شیرینی خواهیم بود.
🖌 دوم آنکه برای اصلاح سیستمهای پیچیده اعتماد و جلب مشارکت همگانی در راستای کنش جمعی هماهنگ ضروری است. جلب اعتماد عمومی نیز ملزوماتی دارد که تحقق آنها سخت است. بخشی از خطر پوپولیسم تقلیلگرا، ساده جلوه دادن این دشواری و سختی است.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://b2n.ir/j86165
( اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
Forwarded from پادکست دغدغه ایران
اپیزودهای پادکست دغدغه ایران روی تلگرام
⭕️ همه اپیزودها در کستباکس به راحتی در دسترس است، اما برای علاقمندان به استفاده از تلگرام، دسترسی از طریق زیر فراهم است.
اپیزود صفر (معرفی پادکست)
اپیزود ۱ - ژانر خلقیات ایرانیان
اپیزود ۲ - ما ایرانیان
اپیزود ۳ - قسمت اول کتاب معمای فراوانی (درباره توسعهنیافتگی در دولتهای نفتی)
اپیزود ۴ - قسمت دوم کتاب معمای فراوانی (درباره توسعهنیافتگی در دولتهای نفتی)
اپیزود ۵ - قسمت سوم کتاب معمای فراوانی (درباره توسعهنیافتگی در دولتهای نفتی)
اپیزود ۶ - قسمت اول نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۷ - قسمت دوم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۸ - قسمت سوم کتاب نظم و زوال سیاسی(درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۹ - قسمت چهارم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۱۰ - قسمت پنجم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۱۱ - قسمت ششم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۱۲ - قسمت اول کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۳ - قسمت دوم کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۴ - قسمت سوم کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۵- قسمت چهارم کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۶- تجربه توسعه کره جنوبی
اپیزود ۱۷- مداخلات دولت و صنعت برق ایران
اپیزود ۱۸ - ویژگیهای رئیس جمهور
اپیزود ۱۹ - قسمت اول کتاب تاوان نابرابری
اپیزود ۲۰- قسمت دوم کتاب تاوان نابرابری
اپیزود ۲۱ - قسمت اول کتاب اقتصاد در میدان عمل (اصلاحات اقتصادی گرجستان)
اپیزود ۲۲- قسمت دوم کتاب اقتصاد در میدان عمل (اصلاحات اقتصادی گرجستان)
اپیزود ۲۳- قسمت سوم کتاب اقتصاد در میدان عمل (اصلاحات اقتصادی گرجستان)
حمایت از پادکست دغدغه ایران
نشانی ایمیل پادکست:
dirancast@gmail.com
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@dirancast
⭕️ همه اپیزودها در کستباکس به راحتی در دسترس است، اما برای علاقمندان به استفاده از تلگرام، دسترسی از طریق زیر فراهم است.
اپیزود صفر (معرفی پادکست)
اپیزود ۱ - ژانر خلقیات ایرانیان
اپیزود ۲ - ما ایرانیان
اپیزود ۳ - قسمت اول کتاب معمای فراوانی (درباره توسعهنیافتگی در دولتهای نفتی)
اپیزود ۴ - قسمت دوم کتاب معمای فراوانی (درباره توسعهنیافتگی در دولتهای نفتی)
اپیزود ۵ - قسمت سوم کتاب معمای فراوانی (درباره توسعهنیافتگی در دولتهای نفتی)
اپیزود ۶ - قسمت اول نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۷ - قسمت دوم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۸ - قسمت سوم کتاب نظم و زوال سیاسی(درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۹ - قسمت چهارم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۱۰ - قسمت پنجم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۱۱ - قسمت ششم کتاب نظم و زوال سیاسی (درباره توسعه سیاسی و ظرفیت دولت)
اپیزود ۱۲ - قسمت اول کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۳ - قسمت دوم کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۴ - قسمت سوم کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۵- قسمت چهارم کتاب دام های اجتماعی و مسأله اعتماد (درباره ظرفیت دولت و اعتماد)
اپیزود ۱۶- تجربه توسعه کره جنوبی
اپیزود ۱۷- مداخلات دولت و صنعت برق ایران
اپیزود ۱۸ - ویژگیهای رئیس جمهور
اپیزود ۱۹ - قسمت اول کتاب تاوان نابرابری
اپیزود ۲۰- قسمت دوم کتاب تاوان نابرابری
اپیزود ۲۱ - قسمت اول کتاب اقتصاد در میدان عمل (اصلاحات اقتصادی گرجستان)
اپیزود ۲۲- قسمت دوم کتاب اقتصاد در میدان عمل (اصلاحات اقتصادی گرجستان)
اپیزود ۲۳- قسمت سوم کتاب اقتصاد در میدان عمل (اصلاحات اقتصادی گرجستان)
حمایت از پادکست دغدغه ایران
نشانی ایمیل پادکست:
dirancast@gmail.com
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@dirancast
Telegram
پادکست دغدغه ایران
اپیزود صفر پادکست دغدغه ایران
محمد فاضلی
معرفی پادکست دغدغه ایران
@dirancast
محمد فاضلی
معرفی پادکست دغدغه ایران
@dirancast
Audio
اپیزود بیست و چهارم پادکست دغدغه ایران
عنوان اپیزود
اصلاحات در نظام رفاهی، سلامت و آموزش
این اپیزود، قسمت چهارم از شرح کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» نوشته نیکا گیلائوری است. کتاب را انتشارات امینالضرب در بهار ۱۴۰۰ منتشر کرده است. کتاب شرحی است نوشته نخستوزیر گرجستان درخصوص چگونگی تبدیل اقتصاد فروپاشیده و سراسر فساد گرجستان به اقتصادی پویاست.
پرسشنامه نظرسنجی از مخاطبان
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شنیدن روی کستباکس
شنیدن روی شنوتو
شنیدن روی گوگل پادکست
برای حمایت از #پادکست_دغدغه_ایران و همکاری تبلیغاتی میتوانید با ایمیل این پادکست ارتباط برقرار کنید:
dirancast@gmail.com
گوینده
محمد فاضلی
امور فنی و صوت
مرتضی مشیریخواه
موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده
موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Tommy Walter - Arrival
Emil Nilsson - Chase of the Forgotten days
Adrian Disch - Nearness
Atomic Music - Beyond the Banner
Yasumu - Repressed Emotions
Scandinavianz - Hawaii
تاریخ انتشار
مرداد هزار و چهارصد شمسی
عنوان اپیزود
اصلاحات در نظام رفاهی، سلامت و آموزش
این اپیزود، قسمت چهارم از شرح کتاب «اقتصاد در میدان عمل: دگرگونی اقتصادی و اصلاح دولت در گرجستان ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲» نوشته نیکا گیلائوری است. کتاب را انتشارات امینالضرب در بهار ۱۴۰۰ منتشر کرده است. کتاب شرحی است نوشته نخستوزیر گرجستان درخصوص چگونگی تبدیل اقتصاد فروپاشیده و سراسر فساد گرجستان به اقتصادی پویاست.
پرسشنامه نظرسنجی از مخاطبان
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شنیدن روی کستباکس
شنیدن روی شنوتو
شنیدن روی گوگل پادکست
برای حمایت از #پادکست_دغدغه_ایران و همکاری تبلیغاتی میتوانید با ایمیل این پادکست ارتباط برقرار کنید:
dirancast@gmail.com
گوینده
محمد فاضلی
امور فنی و صوت
مرتضی مشیریخواه
موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسایی، با تنظیم استاد حسین علیزاده
موسیقی متن
Scott Buckley - Felicity
Tommy Walter - Arrival
Emil Nilsson - Chase of the Forgotten days
Adrian Disch - Nearness
Atomic Music - Beyond the Banner
Yasumu - Repressed Emotions
Scandinavianz - Hawaii
تاریخ انتشار
مرداد هزار و چهارصد شمسی
فرار از بدبختی
پادکست دغدغه ایران
با دانستن راه درست، سیاست درست را از سیاستمداران مطالبه کنیم.
✅ گرجستان که در سال ۲۰۰۳ به یک کشور ورشکسته سراسر آلوده به فساد تبدیل شده بود، چگونه با اصلاحات اقتصادی به کشوری موفق با اقتصادی پویا و حتی جذب کننده سرمایه ایرانیان بدل شد؟
✅ چهار اپیزود #پادکست_دغدغه_ایران شرح اصلاحات و خیزش اقتصادی گرجستان است. این چهار اپیزود را در کستباکس و تلگرام میتوانید بشنوید.
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
پادکست دغدغه ایران
با دانستن راه درست، سیاست درست را از سیاستمداران مطالبه کنیم.
✅ گرجستان که در سال ۲۰۰۳ به یک کشور ورشکسته سراسر آلوده به فساد تبدیل شده بود، چگونه با اصلاحات اقتصادی به کشوری موفق با اقتصادی پویا و حتی جذب کننده سرمایه ایرانیان بدل شد؟
✅ چهار اپیزود #پادکست_دغدغه_ایران شرح اصلاحات و خیزش اقتصادی گرجستان است. این چهار اپیزود را در کستباکس و تلگرام میتوانید بشنوید.
شنیدن در کستباکس
شنیدن در تلگرام
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
Forwarded from گفت و چای | فهیم عطار
چهار جمله بنویسم برای دل خودم و بروم پی کارم. چند سال پیش یکی از توپولفهای خستهی ایران ایر تور سقوط کرد و مسافرانش در دم کشته شدند. فردا صبحاش چهار پاراگراف آه و ناله توی وبلاگم نوشتم در باب مزخرف بودن توپولف و هواپیماهای فرسوده و جان بیارزش ما ایرانیها. آه و ناله تنها کاری بود که از دستم برمیآمد. دو دقیقه بعد از اینکه آن نوشته را پست کردم، یکی به اسم آرش کامنت گذاشت که «تو که اونور آبی، این چیزا به تو چه؟ تو برو دم ساحل ویسکیات رو بزن». که خب متأسفانه شهر ما ساحل ندارد و ویسکی هم دوست ندارم. اما خب، با یک حرکت شمشیر ما را به دو نیمهی اینور آب و آن ور آب تقسیم کرد.
امروز صبح هم یکی عکس خودش را با چشم گریان گذاشته بود توی توئیتر و پای عکس نوشته بود که: «با اینکه من ایران نیستم، اما دلم با خوزستان است و همدردم باهاشون». بعد هم به سیاق فرهنگ غنی رایج در شبکههای اجتماعی، پای عکس دعوا شده بود و کلکسیونی از فحشهای زیبای کافدار و قافدار به سینهیهم الصاق کرده بودند. خلاصهی دعوا سر این بود که کسانی که آنور آب هستند، دردشان مثل کسانی نیست که در خط مقدم مشکلات هستند. که خب، صاحب عکسِ با چشمان گریان و همنظراناش میگفتند: «نخیرم، اصلا هم اینطور نیست». بعد هم دوباره فحش و بزن بکوب.
یک لحظه به ذهنم خطور کرد که بروم قاطی دعوا و مثل سفیر صلح دو طرف را جدا کنم. که خب، دوباره فحشهای باردارکنندهی رد و بدل شده را مرور کردم و منصرف شدم.
کلا حرف زدن خیلی ترسناک شده است. هزار دسته شدیم. حتی حرف زدن از نسیمِ بهاریای که لای برگهای درخت زیتون میپیچد هم بیخطر نیست و ممکن است مخالفانی پیدا بشود و روح آدم را لجنمال کنند. درست مثل همین اتفاقی که پای این عکس افتاد. بین اینوریها و آنوریها. منطقی که به ماجرا نگاه کنیم، هر دو طرف هم درست میگویند و هم غلط. آنهایی که آنطرف آب هستند (مثلا من) هیچ وقت رنجشان شبیه به کسی وسط ماجراست نمیشود. آدم با شعارِ اینکه من تا آخرین قطرهی خونم ایرانیام چه هلند باشم چه ایذه، رنجاش به مساوات نمیرسد. از آنطرف هم بعضیها که داخلاند، هر آه و فغانی که از خارج به گوش میرسد را میگذارند به حساب یک حرکت سانتیمانتال و خدای نکرده نگاه از بالا به پائین. سرِ هیچ دعوا میکنیم. مثل اینکه یک روز گلبولهای قرمز و سفید با هم جنگ کنند که احتمالا تنها برندهی این جنگ حضرت ملکالموت است. به همین تباهی.
بدبختیهای ما (ما= اینور آبیها و آنور آبیها) کم است که بخواهیم سر موضوعی به این بیهودگی هم دعوا کنیم؟ دلم میخواست من هم زیر عکس نظرم را بنویسم و بگویم که آنور آبیها هیچ وقت رنجشان شبیه به رنج اینور آبیها نمیشود. حتی اگر تظاهر به آن کنند. فوقاش گریه کنند و فوقاش دلشان مثل یک پارک متروک در روزهای ابری زمستان برلینِ جنگ جهانی دوم بگیرد. اما این رنج، یک رنج سانتیمانتال و از نوع همدردی نیست. خودشان صاحب این رنج هستند دردش مال خودشان است. رنج دخترِ تبکردهی توی تخت و رنج مادر مستأصل بالای سر او، هر دو اصیل و واقعی است. هر دو نفر دردمندند و هر کدام به نحوی. به جای زور زدن برای متقاعد کردن همدیگر و دستهبندی کردن خودمان، اجازه بدهید لااقل «ما» باقی بمانیم. «ما» بودن تنها چیزی است که برایمان مانده است.
#فهیم_عطار
@fahimattar
امروز صبح هم یکی عکس خودش را با چشم گریان گذاشته بود توی توئیتر و پای عکس نوشته بود که: «با اینکه من ایران نیستم، اما دلم با خوزستان است و همدردم باهاشون». بعد هم به سیاق فرهنگ غنی رایج در شبکههای اجتماعی، پای عکس دعوا شده بود و کلکسیونی از فحشهای زیبای کافدار و قافدار به سینهیهم الصاق کرده بودند. خلاصهی دعوا سر این بود که کسانی که آنور آب هستند، دردشان مثل کسانی نیست که در خط مقدم مشکلات هستند. که خب، صاحب عکسِ با چشمان گریان و همنظراناش میگفتند: «نخیرم، اصلا هم اینطور نیست». بعد هم دوباره فحش و بزن بکوب.
یک لحظه به ذهنم خطور کرد که بروم قاطی دعوا و مثل سفیر صلح دو طرف را جدا کنم. که خب، دوباره فحشهای باردارکنندهی رد و بدل شده را مرور کردم و منصرف شدم.
کلا حرف زدن خیلی ترسناک شده است. هزار دسته شدیم. حتی حرف زدن از نسیمِ بهاریای که لای برگهای درخت زیتون میپیچد هم بیخطر نیست و ممکن است مخالفانی پیدا بشود و روح آدم را لجنمال کنند. درست مثل همین اتفاقی که پای این عکس افتاد. بین اینوریها و آنوریها. منطقی که به ماجرا نگاه کنیم، هر دو طرف هم درست میگویند و هم غلط. آنهایی که آنطرف آب هستند (مثلا من) هیچ وقت رنجشان شبیه به کسی وسط ماجراست نمیشود. آدم با شعارِ اینکه من تا آخرین قطرهی خونم ایرانیام چه هلند باشم چه ایذه، رنجاش به مساوات نمیرسد. از آنطرف هم بعضیها که داخلاند، هر آه و فغانی که از خارج به گوش میرسد را میگذارند به حساب یک حرکت سانتیمانتال و خدای نکرده نگاه از بالا به پائین. سرِ هیچ دعوا میکنیم. مثل اینکه یک روز گلبولهای قرمز و سفید با هم جنگ کنند که احتمالا تنها برندهی این جنگ حضرت ملکالموت است. به همین تباهی.
بدبختیهای ما (ما= اینور آبیها و آنور آبیها) کم است که بخواهیم سر موضوعی به این بیهودگی هم دعوا کنیم؟ دلم میخواست من هم زیر عکس نظرم را بنویسم و بگویم که آنور آبیها هیچ وقت رنجشان شبیه به رنج اینور آبیها نمیشود. حتی اگر تظاهر به آن کنند. فوقاش گریه کنند و فوقاش دلشان مثل یک پارک متروک در روزهای ابری زمستان برلینِ جنگ جهانی دوم بگیرد. اما این رنج، یک رنج سانتیمانتال و از نوع همدردی نیست. خودشان صاحب این رنج هستند دردش مال خودشان است. رنج دخترِ تبکردهی توی تخت و رنج مادر مستأصل بالای سر او، هر دو اصیل و واقعی است. هر دو نفر دردمندند و هر کدام به نحوی. به جای زور زدن برای متقاعد کردن همدیگر و دستهبندی کردن خودمان، اجازه بدهید لااقل «ما» باقی بمانیم. «ما» بودن تنها چیزی است که برایمان مانده است.
#فهیم_عطار
@fahimattar
مملکت، بدون گلبول سفید و اعصاب درد
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ اصلیترین سازوکار اعتراض جامعه شده است همین نوشتن در اینترنت و با این طرح به قول خودشان صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی دنبال کور کردن همین راه هم هستند، جامعه هم هیچ راه مؤثری برای اعتراض کردن، شنیده شدن و اثرگذاری پیش رو ندارد.
اما شرح مفصلش اینکه:
✅ بیماری عفونی که سراغ آدمیزاد بیاید، گلبولهای سفید به عنوان بخشی از نظام ایمنی بدن به عاملان بیماری – مثل ویروسها – واکنش نشان میدهند. بدن تب میکند و نشانههای دیگر بروز میدهد. جایی از بدن هم که آسیب ببیند – ضربه بخورد یا بریده شود – درد میگیرد تا فرد را نسبت به خطر آگاه کند. بدنی که گلبول سفید و اعصاب درد نداشته باشد، زود از پا در میآید.
✅ حق اعتراض، و اختیار و توان انجام دادن و عملی کردن اعتراض به شیوه مؤثر هم برای جامعه درست عین گلبول سفید و اعصاب درد میماند. حق اعتراض و عملی شدن آن است که نشان میدهد آنچه در حال بروز است، خوشایند جامعه نیست، بیماری وارد جامعه شده و نارضایتی و آسیب خلق میکند. جامعه بدون حق اعتراض و فاقد قدرت عملی کردن این حق، درست مانند بیماری که گلبول سفید ندارد تا به ویروس واکنش نشان دهد و بدن تب کند، ظاهراً بیسر و صدا، زیر بار مسائل از پا درمیآید.
✅ ویروسی که سد گلبول سفید نباشد و تیغی که اعصاب درد سوزش برش آنرا به فرد نرسانند، کار خودشان را میکنند و بدن نابود میشود. سیاستمدار، مدیر یا صاحبمنصبی هم که کار اشتباه میکند و کسی را جلوگیریکننده نبیند، اولاً به کار اشتباهش ادامه میدهد و کم کم امر بر او مشتبه میشود که کارش هم درست است.
✅ انباشته و حلنشده باقی ماندن مسائل ایران امروز – از خوزستان تا هر جای دیگری – تا اندازه زیادی محصول تعریف نشدن حق اعتراض مؤثر و عملی نشدن آن است. بوروکراتها و تکنوکراتها تصمیم گرفتند فلان اراضی را زیر کشت ببرند، کارشناسان مخالف بودند،محیطزیستیها اعتراض داشتند و مردم عادی به گرفتن زمینهایشان رضایت نداشتند، اما اعتراض تعریفشده نبود، صدایی شنیده نشد و کار غلط انجام شد.
✅ کارشناسان فنی و محیطزیستیها به جایابی نادرست سد معترض بودند، اما سازوکاری برای اعتراض مسالمتآمیز نبود، زورشان هم به جایی نرسید. سد ساخته شد و ماند روی دست سرزمین ایران. کارشناسان، طرفداران محیطزیست و مردم عادی به شیوه اکتشافات معدنی، ساخت جاده، احداث خط انتقال آب و ... اعتراض دارند، اما هیچ سازوکاری برای اعتراض مؤثر تعریف نشده است. کار غلط در فقدان اعتراض مردم پیش میرود، کسی پاسخ نمیدهد، بیاعتمادی افزایش مییابد و سرخوردگی و نارضایتی بیشتر میشود.
✅ امروز اکثریتی از جامعه به طرح ارائهشده به مجلس برای محدود کردن دسترسی به فضای اینترنت (که البته اسمش را گذاشتهاند طرح صیانت) معترض است. منافع کسبوکارها، شرکتهای بخش خصوصی، متخصصان فناوری اطلاعات و حتی مردم عادی که دلخوشیشان در این فضای اجتماعی همین اینترنت است، تهدید میشود اما هیچ سازوکاری برای اعتراض مؤثر تعریف نشده است.
✅ سیاست و جامعهای که اجازه بدهد اعتراض در زمان و مکان مناسب صورت گیرد، مسائلش راهحل پیدا میکنند و مسائل چنان روی هم انباشته نمیشوند که به نقطه بحرانی برسند. جامعه و سیاستی هم که راه اعتراض مؤثر را تعریف نکند و فقط در حرف از «حق مردم» سخن بگوید، آنقدر اشتباه میکند و اشتباهاتش بر روی هم تلنبار میشود که وضعیتی بحرانی پیدا میکند.
✅ یک سؤال بسیار حیاتی برای ایران امروز و آینده این است که «مردم ا گر بخواهند اعتراض مؤثر به قانون، تصمیم، رویه، رویکرد، آدم، مقام یا رخدادی داشته باشند، واقعاً – نه روی کاغذ – چه امکانی برای عملی کردن اعتراض خود دارند؟» و تا وقتی پاسخی قانعکننده و قابل تحقق به این سؤال داده نشود، اشتباهات حکمرانی، مدیریتی و فردی؛ روندهای فسادزا، مخرب محیطزیست و باعث فرسایش تمدنی؛ و نارضایتی اجتماعی ناشی از این روندها ادامه خواهد داشت.
جامعه بدون حق اعتراض مؤثر مثل بدن بدون گلبول سفید و اعصاب میماند که زنده نمیماند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ اصلیترین سازوکار اعتراض جامعه شده است همین نوشتن در اینترنت و با این طرح به قول خودشان صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی دنبال کور کردن همین راه هم هستند، جامعه هم هیچ راه مؤثری برای اعتراض کردن، شنیده شدن و اثرگذاری پیش رو ندارد.
اما شرح مفصلش اینکه:
✅ بیماری عفونی که سراغ آدمیزاد بیاید، گلبولهای سفید به عنوان بخشی از نظام ایمنی بدن به عاملان بیماری – مثل ویروسها – واکنش نشان میدهند. بدن تب میکند و نشانههای دیگر بروز میدهد. جایی از بدن هم که آسیب ببیند – ضربه بخورد یا بریده شود – درد میگیرد تا فرد را نسبت به خطر آگاه کند. بدنی که گلبول سفید و اعصاب درد نداشته باشد، زود از پا در میآید.
✅ حق اعتراض، و اختیار و توان انجام دادن و عملی کردن اعتراض به شیوه مؤثر هم برای جامعه درست عین گلبول سفید و اعصاب درد میماند. حق اعتراض و عملی شدن آن است که نشان میدهد آنچه در حال بروز است، خوشایند جامعه نیست، بیماری وارد جامعه شده و نارضایتی و آسیب خلق میکند. جامعه بدون حق اعتراض و فاقد قدرت عملی کردن این حق، درست مانند بیماری که گلبول سفید ندارد تا به ویروس واکنش نشان دهد و بدن تب کند، ظاهراً بیسر و صدا، زیر بار مسائل از پا درمیآید.
✅ ویروسی که سد گلبول سفید نباشد و تیغی که اعصاب درد سوزش برش آنرا به فرد نرسانند، کار خودشان را میکنند و بدن نابود میشود. سیاستمدار، مدیر یا صاحبمنصبی هم که کار اشتباه میکند و کسی را جلوگیریکننده نبیند، اولاً به کار اشتباهش ادامه میدهد و کم کم امر بر او مشتبه میشود که کارش هم درست است.
✅ انباشته و حلنشده باقی ماندن مسائل ایران امروز – از خوزستان تا هر جای دیگری – تا اندازه زیادی محصول تعریف نشدن حق اعتراض مؤثر و عملی نشدن آن است. بوروکراتها و تکنوکراتها تصمیم گرفتند فلان اراضی را زیر کشت ببرند، کارشناسان مخالف بودند،محیطزیستیها اعتراض داشتند و مردم عادی به گرفتن زمینهایشان رضایت نداشتند، اما اعتراض تعریفشده نبود، صدایی شنیده نشد و کار غلط انجام شد.
✅ کارشناسان فنی و محیطزیستیها به جایابی نادرست سد معترض بودند، اما سازوکاری برای اعتراض مسالمتآمیز نبود، زورشان هم به جایی نرسید. سد ساخته شد و ماند روی دست سرزمین ایران. کارشناسان، طرفداران محیطزیست و مردم عادی به شیوه اکتشافات معدنی، ساخت جاده، احداث خط انتقال آب و ... اعتراض دارند، اما هیچ سازوکاری برای اعتراض مؤثر تعریف نشده است. کار غلط در فقدان اعتراض مردم پیش میرود، کسی پاسخ نمیدهد، بیاعتمادی افزایش مییابد و سرخوردگی و نارضایتی بیشتر میشود.
✅ امروز اکثریتی از جامعه به طرح ارائهشده به مجلس برای محدود کردن دسترسی به فضای اینترنت (که البته اسمش را گذاشتهاند طرح صیانت) معترض است. منافع کسبوکارها، شرکتهای بخش خصوصی، متخصصان فناوری اطلاعات و حتی مردم عادی که دلخوشیشان در این فضای اجتماعی همین اینترنت است، تهدید میشود اما هیچ سازوکاری برای اعتراض مؤثر تعریف نشده است.
✅ سیاست و جامعهای که اجازه بدهد اعتراض در زمان و مکان مناسب صورت گیرد، مسائلش راهحل پیدا میکنند و مسائل چنان روی هم انباشته نمیشوند که به نقطه بحرانی برسند. جامعه و سیاستی هم که راه اعتراض مؤثر را تعریف نکند و فقط در حرف از «حق مردم» سخن بگوید، آنقدر اشتباه میکند و اشتباهاتش بر روی هم تلنبار میشود که وضعیتی بحرانی پیدا میکند.
✅ یک سؤال بسیار حیاتی برای ایران امروز و آینده این است که «مردم ا گر بخواهند اعتراض مؤثر به قانون، تصمیم، رویه، رویکرد، آدم، مقام یا رخدادی داشته باشند، واقعاً – نه روی کاغذ – چه امکانی برای عملی کردن اعتراض خود دارند؟» و تا وقتی پاسخی قانعکننده و قابل تحقق به این سؤال داده نشود، اشتباهات حکمرانی، مدیریتی و فردی؛ روندهای فسادزا، مخرب محیطزیست و باعث فرسایش تمدنی؛ و نارضایتی اجتماعی ناشی از این روندها ادامه خواهد داشت.
جامعه بدون حق اعتراض مؤثر مثل بدن بدون گلبول سفید و اعصاب میماند که زنده نمیماند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
⚜پژوهشکدهٔ تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری اتحادیهٔ انجمنهای علمی دانشجویی تاریخ برگزار میکند: به مناسبت یکصد و پانزدهمین سالگرد مشروطه: «بازخوانی تجربهی مشروطه در ایران» با حضور: ▫️دکتر احمد بنیجمالی ▫️دکتر عباس قدیمی قیداری ▫️دکتر محمدعلی اکبری ▫️دکتر علیرضا ملائیتوانی ▫️دکتر سهیلا ترابی فارسانی ▫️دکتر ابوالفضل دلاوری ▫️دکتر قباد منصوربخت مدیران پنل: ▫️دکتر عبدالرحمن حسنیفر ▫️دکتر محمدامیر احمدزاده ▫️دکتر محمد محمودهاشمی ▪️زمان: پنجشنبه ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۰ ▪️ساعت: ۱۶ الی ۲۱ 🔸لینک ورود به نشست: https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-dup-h7g-re7 🔸برای دریافت نشانی سامانه به شماره زیر در واتساپ پیام دهید: ۰۹۱۹۵۸۴۶۶۲۷ ________ @etehadietarikh
قانون اضافی و فساد
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ خودروها در گرجستان پیش از سال ۲۰۰۴ تقریباً همه بازمانده دوران شوروی، فرسوده و فاقد استاندارد فنی لازم بودند. قانون معاینه فنی در چنین شرایطی، مالکان خودروها را ملزم میکرد که از مراکز معاینه فنی پلیس، گواهی معاینه فنی دریافت کنند.
✅ خودروها به دلیل فرسودگی و قدیمی بودن نمیتوانستند چنین گواهینامهای بگیرند. این قانون فقط سبب شده بود دو دسته رشوهبگیر کار و کاسبی خوبی داشته باشند.
دسته اول، مأموران و مدیران مراکز معاینه فنی که رشوه میگرفتند و گواهی صادر میکردند.
دسته دوم، پلیسهایی که جلوی رانندهها را میگرفتند تا از آنها که به دسته اول رشوه نداده بودند تا گواهی بگیرند، به دلیل نداشتن گواهی معاینه فنی رشوه بگیرند.
✅ قانون معاینه فنی گرجستان هیچ حاصلی برای افزایش ایمنی خودروها نداشت اما کسبوکار فساد کارکنان معاینه فنی و مأموران پلیس را رونق میداد.
✅ دولت گرجستان این قانون را به کلی لغو کرد و به سرعت دو دسته رشوهبگیر و فاسدکننده زندگی مردم از میان رفتند. هیچ سلطانی هم اعدام نشد.
✅ قانون معاینه فنی چند سال بعد، زمانی که خودروها در گرجستان با شرایط اقتصادی جدید، نو شده و قادر به رعایت استانداردهای فنی بودند، دوباره برقرار شد.
✅ قانون نامناسبی که قابل اجرا نیست، اضافی است، و فقط بر میزان رنج و مشکلات مردم میافزاید و رشوهبگیران و مفسدانی پیدا میشوند که از آن برای منافع خود سوءاستفاده کنند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
⭕️ روایت از اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان را در #پادکست_دغدغه_ایران بشنوید.
اپیزود بیستویکم – برخاستن اقتصاد از روی خاک
اپیزود بیستودوم – تسهیل کسب و کار در عمل
اپیزود بیستوسوم - سادهسازی و تنظیمگری
اپیزود بیستوچهارم – اصلاحات در نظام رفاهی، سلامت و آموزش
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ خودروها در گرجستان پیش از سال ۲۰۰۴ تقریباً همه بازمانده دوران شوروی، فرسوده و فاقد استاندارد فنی لازم بودند. قانون معاینه فنی در چنین شرایطی، مالکان خودروها را ملزم میکرد که از مراکز معاینه فنی پلیس، گواهی معاینه فنی دریافت کنند.
✅ خودروها به دلیل فرسودگی و قدیمی بودن نمیتوانستند چنین گواهینامهای بگیرند. این قانون فقط سبب شده بود دو دسته رشوهبگیر کار و کاسبی خوبی داشته باشند.
دسته اول، مأموران و مدیران مراکز معاینه فنی که رشوه میگرفتند و گواهی صادر میکردند.
دسته دوم، پلیسهایی که جلوی رانندهها را میگرفتند تا از آنها که به دسته اول رشوه نداده بودند تا گواهی بگیرند، به دلیل نداشتن گواهی معاینه فنی رشوه بگیرند.
✅ قانون معاینه فنی گرجستان هیچ حاصلی برای افزایش ایمنی خودروها نداشت اما کسبوکار فساد کارکنان معاینه فنی و مأموران پلیس را رونق میداد.
✅ دولت گرجستان این قانون را به کلی لغو کرد و به سرعت دو دسته رشوهبگیر و فاسدکننده زندگی مردم از میان رفتند. هیچ سلطانی هم اعدام نشد.
✅ قانون معاینه فنی چند سال بعد، زمانی که خودروها در گرجستان با شرایط اقتصادی جدید، نو شده و قادر به رعایت استانداردهای فنی بودند، دوباره برقرار شد.
✅ قانون نامناسبی که قابل اجرا نیست، اضافی است، و فقط بر میزان رنج و مشکلات مردم میافزاید و رشوهبگیران و مفسدانی پیدا میشوند که از آن برای منافع خود سوءاستفاده کنند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
⭕️ روایت از اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان را در #پادکست_دغدغه_ایران بشنوید.
اپیزود بیستویکم – برخاستن اقتصاد از روی خاک
اپیزود بیستودوم – تسهیل کسب و کار در عمل
اپیزود بیستوسوم - سادهسازی و تنظیمگری
اپیزود بیستوچهارم – اصلاحات در نظام رفاهی، سلامت و آموزش
@fazeli_mohammad
Castbox
اپیزود بیستویک - برخاستن اقتصاد از روی خاک
<p><strong>اپیزود بیست و یکم پادکست دغدغه ایران</strong></p><p> </p><p>عنوان اپیزود</p><p><strong>برخاستن اقتصاد از روی خاک</strong></p><p> </p><p>این ا...