بیانیهی جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر:
ویترین فرهنگی ماشین اعدام نباشیم!
سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی به روزهای پایانی خود میرسد که موج تازهای از سرکوب اجتماعی-فرهنگی در کشور آغاز شده است.
دستگاه سیاسی دلخوش به سازشهای خارجی با دولتهای منطقهای و حاشیهی امنیت درگیریهای فرامنطقهای، بیتوجه به تشدید بحران اقتصادی و بیآنکه از فورانهای اعتراضات اجتماعی سالهای اخیر عبرت بیاموزد، استراتژی تصفیهحساب با اعتراضات داخلی را در پیش گرفته است.
تداوم اعتراضات مردم بلوچ در اجتماعات مذهبی جمعهی هر هفته، در کنار دیگر اشکال مقاومت و اعتراض که خبر از تداوم امواج خروشان جنبش «زن، زندگی، آزادی» میدهد، بهویژه مقاومت مدنی روزمرهی زنان علیه حجاب اجباری و حمایت آشکار مردم از این حرکت که معادلهی قدرت در فضاهای عمومی را بهکلی تغییر داده، خشمی در دستگاه حاکمه برانگیخته است که راهی جز انتقام گزینشی با هدف ایجاد رعب و وحشت عمومی پیش روی خود نمیبیند.
موج جدید بازداشت و حبس کنشگران سیاسی-اجتماعی؛ اجرای فلهای احکام اعدام زندانیان غیرسیاسی با هدف زهر چشم گرفتن از اقوام معترض؛ تهدید اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی جنبش زینا؛ تشدید احکام انضباطی دانشگاهها علیه کنشگران دانشجویی؛ تلاش برای سرکوب اعتصابات «کمپین 1402» کارگران نفت و گاز؛ تهدید اقدامات خشن برای تحمیل حجاب اجباری؛ و... همگی اشکال دستور کاری واحد هستند که البته تاکنون نتیجهای جز شکستن همینهی دستگاه و همبستگی بیشتر صنوف، اقشار و گروههای مختلف جامعه نداشتهاند.
همزمان، دستگاه حاکمه در تلاش است تا با فرافکنی اعتراضات و برگزاری نمایشهای فریبنده، اوضاع را عادی جلوه دهد. افتخار به رکورد فروش فیلمهای سخیف، تطمیع و تهدید هنرمندان برای اجرای کنسرت و تئاتر، و تشویق ناشران به شرکت در نمایشگاه کتاب دولتی از جملهی این اقداماتاند. در حالی که همزمان، تهدید هنرمندان، تعطیلی کتابفروشیها و دیگر اقدامات سلبی برای تحمیل حجاب اجباری در جریان است.
بر همین اساس بود که مشاهدهی ارادهی عمومی مردم برای بایکوت برنامههای دولتی، صنوف مختلف نشر را نیز به تحریم سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران واداشت. این ارادهی جمعی که از قاعدهی واحدهای صنفی نشر، پخش، فروش و دیگر صنوف جانبی برخاسته و کارفرمایان نشر را واداشته است که از منافع اقتصادی مستقیم و منافع سیاسی غیرمستقیم شرکت در نمایشگاه دولتی انصراف دهند. اقدامات انفرادی و جمعی با انگیزههای مختلف که اکنون به نمایش همبستگی درون صنفی و نیز همراهی با ارادهی مردمی علیه تداوم حاکمیت دستگاه استبداد، استثمار و ارتجاع بدل شده است.
با این همه، درست در همین روزها که جان عزیز سه تن از جوانان اصفهان در معرض اعدام قرار داشت و بسیاری از مردم با تجمعات هر شب خود پیرامون زندان دستگرد، همبستگی با خانوادههای دادخواه و قدرت شکستناپذیر مردم متحد را به رخ میکشیدند، شرکت گروه کوچکی از ناشران در نمایشگاه دولتی کتاب، اقدامی است نکوهیده و در تقابل ارادهی مشترک صنفی که معنایی جز فرصتطلبی برخی کارفرمایان و شرکت در برنامهی عادیسازی سرکوب روزمره نداشته است.
بر این اساس، ما فعالان حوزهی کتاب و کارکنان صنوف متنوع صنعت نشر وظیفهی خود میدانیم با تقدیر از اقدامات بسیاری از ناشران و کتابفروشان، از تکرویها و فرصتطلبیهای برخی مدیران نشر برای شرکت در نمایشگاه بیزاری بجوییم. جنبش «زن، زندگی، آزادی» بهرغم اعدامهای غیرانسانی، اعترافهای اجباری، بازداشتهای فلهای و سرکوبهای خیابانی ادامه دارد و فعالان کتاب و نشر - اعم از نویسنده، مترجم، ویراستار، گرافیست و دیگر دستاندرکاران - ضمن تأکید بر ضرورت ادامهی این رویهی موفق جهت گسترش آگاهی جمعی و تجمیع فعالیتهای صنفی در قالب سندیکای متحد کارکنان صنعت نشر، همصدا با مردم داغدار اعدام، اعلام میکنند که اهالی کتاب ویترین فرهنگی ماشین اعدام نخواهند بود.
جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر
سندیکای کارکنان صنعت نشر
@IranPubWorkers
#نمیگذاریم_جوانانمان_را_بکشید
#زن_زندگی_آزادی
#جمهوری_اعدامی_نمیخواهیم
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
ویترین فرهنگی ماشین اعدام نباشیم!
سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی به روزهای پایانی خود میرسد که موج تازهای از سرکوب اجتماعی-فرهنگی در کشور آغاز شده است.
دستگاه سیاسی دلخوش به سازشهای خارجی با دولتهای منطقهای و حاشیهی امنیت درگیریهای فرامنطقهای، بیتوجه به تشدید بحران اقتصادی و بیآنکه از فورانهای اعتراضات اجتماعی سالهای اخیر عبرت بیاموزد، استراتژی تصفیهحساب با اعتراضات داخلی را در پیش گرفته است.
تداوم اعتراضات مردم بلوچ در اجتماعات مذهبی جمعهی هر هفته، در کنار دیگر اشکال مقاومت و اعتراض که خبر از تداوم امواج خروشان جنبش «زن، زندگی، آزادی» میدهد، بهویژه مقاومت مدنی روزمرهی زنان علیه حجاب اجباری و حمایت آشکار مردم از این حرکت که معادلهی قدرت در فضاهای عمومی را بهکلی تغییر داده، خشمی در دستگاه حاکمه برانگیخته است که راهی جز انتقام گزینشی با هدف ایجاد رعب و وحشت عمومی پیش روی خود نمیبیند.
موج جدید بازداشت و حبس کنشگران سیاسی-اجتماعی؛ اجرای فلهای احکام اعدام زندانیان غیرسیاسی با هدف زهر چشم گرفتن از اقوام معترض؛ تهدید اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی جنبش زینا؛ تشدید احکام انضباطی دانشگاهها علیه کنشگران دانشجویی؛ تلاش برای سرکوب اعتصابات «کمپین 1402» کارگران نفت و گاز؛ تهدید اقدامات خشن برای تحمیل حجاب اجباری؛ و... همگی اشکال دستور کاری واحد هستند که البته تاکنون نتیجهای جز شکستن همینهی دستگاه و همبستگی بیشتر صنوف، اقشار و گروههای مختلف جامعه نداشتهاند.
همزمان، دستگاه حاکمه در تلاش است تا با فرافکنی اعتراضات و برگزاری نمایشهای فریبنده، اوضاع را عادی جلوه دهد. افتخار به رکورد فروش فیلمهای سخیف، تطمیع و تهدید هنرمندان برای اجرای کنسرت و تئاتر، و تشویق ناشران به شرکت در نمایشگاه کتاب دولتی از جملهی این اقداماتاند. در حالی که همزمان، تهدید هنرمندان، تعطیلی کتابفروشیها و دیگر اقدامات سلبی برای تحمیل حجاب اجباری در جریان است.
بر همین اساس بود که مشاهدهی ارادهی عمومی مردم برای بایکوت برنامههای دولتی، صنوف مختلف نشر را نیز به تحریم سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران واداشت. این ارادهی جمعی که از قاعدهی واحدهای صنفی نشر، پخش، فروش و دیگر صنوف جانبی برخاسته و کارفرمایان نشر را واداشته است که از منافع اقتصادی مستقیم و منافع سیاسی غیرمستقیم شرکت در نمایشگاه دولتی انصراف دهند. اقدامات انفرادی و جمعی با انگیزههای مختلف که اکنون به نمایش همبستگی درون صنفی و نیز همراهی با ارادهی مردمی علیه تداوم حاکمیت دستگاه استبداد، استثمار و ارتجاع بدل شده است.
با این همه، درست در همین روزها که جان عزیز سه تن از جوانان اصفهان در معرض اعدام قرار داشت و بسیاری از مردم با تجمعات هر شب خود پیرامون زندان دستگرد، همبستگی با خانوادههای دادخواه و قدرت شکستناپذیر مردم متحد را به رخ میکشیدند، شرکت گروه کوچکی از ناشران در نمایشگاه دولتی کتاب، اقدامی است نکوهیده و در تقابل ارادهی مشترک صنفی که معنایی جز فرصتطلبی برخی کارفرمایان و شرکت در برنامهی عادیسازی سرکوب روزمره نداشته است.
بر این اساس، ما فعالان حوزهی کتاب و کارکنان صنوف متنوع صنعت نشر وظیفهی خود میدانیم با تقدیر از اقدامات بسیاری از ناشران و کتابفروشان، از تکرویها و فرصتطلبیهای برخی مدیران نشر برای شرکت در نمایشگاه بیزاری بجوییم. جنبش «زن، زندگی، آزادی» بهرغم اعدامهای غیرانسانی، اعترافهای اجباری، بازداشتهای فلهای و سرکوبهای خیابانی ادامه دارد و فعالان کتاب و نشر - اعم از نویسنده، مترجم، ویراستار، گرافیست و دیگر دستاندرکاران - ضمن تأکید بر ضرورت ادامهی این رویهی موفق جهت گسترش آگاهی جمعی و تجمیع فعالیتهای صنفی در قالب سندیکای متحد کارکنان صنعت نشر، همصدا با مردم داغدار اعدام، اعلام میکنند که اهالی کتاب ویترین فرهنگی ماشین اعدام نخواهند بود.
جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر
سندیکای کارکنان صنعت نشر
@IranPubWorkers
#نمیگذاریم_جوانانمان_را_بکشید
#زن_زندگی_آزادی
#جمهوری_اعدامی_نمیخواهیم
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Telegraph
بیانیهی جمعی از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و فعالان نشر: ویترین فرهنگی ماشین اعدام نباشیم!
سیوچهارمین نمایشگاه کتاب تهران در شرایطی به روزهای پایانی خود میرسد که موج تازهای از سرکوب اجتماعی-فرهنگی در کشور آغاز شده است. دستگاه سیاسی دلخوش به سازشهای خارجی با دولتهای منطقهای و حاشیهی امنیت درگیریهای فرامنطقهای، بیتوجه به تشدید بحران اقتصادی…
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴خبر فوری
محمد حبیبی فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) پس از ۴۷ روز با قید وثیقه از بند انفرادی ۲۰۹ آزاد شد.
#زن_زندگی_آزادی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
محمد حبیبی فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) پس از ۴۷ روز با قید وثیقه از بند انفرادی ۲۰۹ آزاد شد.
#زن_زندگی_آزادی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Forwarded from کارگاه دیالکتیک
(ادامهی پست قبلی)
درسهای انقلاب سودان / متن هشتم:
منشور انقلابی برای برپایی قدرت مردم –
برای مردم سودان
ژانویهی ۲۰۲۳
ترجمهی جمعی
(کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ)
خرداد ۱۴۰۲
نسحهی ورد
نسخهی پیدیاف
فرازی از مقدمهی مترجمان (ادامه):
با این همه، و بهرغم همهی فراز و نشیبها، شرایط پیشا–انقلابی در سپهر مبارزات ایران هم بیگمان ادامه دارد. پس ما نیز مانند هزاران جان شیفته و انبوه رفقای نادیدهمان امید داریم که فرآیند انقلابی در جغرافیای ستم ایران هرچه بیشتر در اعماق جامعه ریشه بدواند. گو اینکه به باور ما چنین رخداد سترگ و فرخندهای خودبهخود محقق نخواهد شد، بلکه مستلزم بازبینیهای انتقادی، استراتژی انقلابی و سازماندهی مستمر است.
کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ
خرداد ۱۴۰۲
--------------------------------------------------------
لینک مطلب در وبسایت کارگاه
لینک مطلب در وبسایت منجنیق
--------------------------------------------------------
#KeepEyesonSudan
#SudanRevolution
#انقلاب_ادامه_دارد
#انقلاب_سودان
#کمیتههای_مقاومت_محلات
#سازماندهی_انقلابی
#درسهای_انقلاب_سودان
#همبستگی_انقلابی_ستمدیدگان
#حریه_سلام_عداله
#الثوره_خیار_الشعب
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#منجنیق
#ریشههای_سرخ
--------------------------------------------------------
@kdialectic
درسهای انقلاب سودان / متن هشتم:
منشور انقلابی برای برپایی قدرت مردم –
برای مردم سودان
ژانویهی ۲۰۲۳
ترجمهی جمعی
(کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ)
خرداد ۱۴۰۲
نسحهی ورد
نسخهی پیدیاف
فرازی از مقدمهی مترجمان (ادامه):
با این همه، و بهرغم همهی فراز و نشیبها، شرایط پیشا–انقلابی در سپهر مبارزات ایران هم بیگمان ادامه دارد. پس ما نیز مانند هزاران جان شیفته و انبوه رفقای نادیدهمان امید داریم که فرآیند انقلابی در جغرافیای ستم ایران هرچه بیشتر در اعماق جامعه ریشه بدواند. گو اینکه به باور ما چنین رخداد سترگ و فرخندهای خودبهخود محقق نخواهد شد، بلکه مستلزم بازبینیهای انتقادی، استراتژی انقلابی و سازماندهی مستمر است.
کارگاه دیالکتیک، منجنیق، ریشههای سرخ
خرداد ۱۴۰۲
--------------------------------------------------------
لینک مطلب در وبسایت کارگاه
لینک مطلب در وبسایت منجنیق
--------------------------------------------------------
#KeepEyesonSudan
#SudanRevolution
#انقلاب_ادامه_دارد
#انقلاب_سودان
#کمیتههای_مقاومت_محلات
#سازماندهی_انقلابی
#درسهای_انقلاب_سودان
#همبستگی_انقلابی_ستمدیدگان
#حریه_سلام_عداله
#الثوره_خیار_الشعب
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#منجنیق
#ریشههای_سرخ
--------------------------------------------------------
@kdialectic
🔴 آیا برگزاری مجامع عمومی در شرایط استثنایی امری امکانپذیر است؟
📌خطرات احتمالی آن چیست؟
✍ فرزاد محمدی / معلم
🔸 اسماعیل عبدی هشت سال هست که در زندان هست. هشت سال در حبس و محرومیت از یک زندگی عادی، ساده نیست!
معلمی است که نزدیک به یک دهه از عمرش را پشت حصارهای بلند دیوار زندان سپری کرده است. همین است که ما همهی معلمان را ملزم میکند که به احترامش بایستیم.
اما زندان و حصر محدودیتها و مشکلات خودش را دارد. غیبت از فضای واقعی و محدود شدن به اخباری که فقط از طریق صداهای پشت گوشی به تو میرسد. طبیعی است آنهایی که سالهاست در زندان هستند، همچون عبدی، از امکان ارزیابی کامل از شرایط محروم شوند.
🔸 اسماعیل عبدی اخیرا در یادداشتی به برگزاری مجامع عمومی توصیه کرده است. در شرایط عادی آنچه که نوشته است حقیقتی محض است و وظیفهی همهی تشکلهاست که خط به خط آنچه را که گفته است اجرا کنند؛ اما آیا این شرایط کنونی عادی است؟! نه! شرایط ما در موقعیتی کاملا استثنایی است!
🔸 شرایط ما استثنایی است:
۱- از این جهت که فضایی کاملا امنیتی، نه فقط بر جنبش معلمان بلکه بر جنبش دانشجویان، کارگران و بازنشستگان سوار است.
۲- برگزاری دادگاههای فعالان صنفی فارس، خوزستان و یزد. حضور دهها فعال صنفی معلم در زندان و تشکیل پروندههای تخلفات اداری برای صدها معلم و فعال صنفی در سراسر کشور گویای چنین شرایطی است.
۳- مسئله فقط محدود به معلمان نیست. تعلیق فعالان دانشجویی به صورت گسترده و بازداشت دانشجویان فعال و بازداشت هر روزه فعالان کارگری گویای شرایط استثنایی است.
📌سوال اساسی این است که آیا در شرایط استثنایی برگزاری مجامع عمومی امری امکانپذیر ( مبتنی بر هزینه / فایده) است؟!
🔸 دو حالت در این شرایط متصور است:
حالت اول:
که سیستم امنیتی موافق برگزاری مجامع عمومی نباشد که در این شرایط با هرگونه مجمعی برخورد امنیتی خواهد داشت؛ در این صورت نه تنها برگزاری مجامع دستاوردی نخواهد داشت که احتمالا با بازداشتهای دیگری مواجه خواهیم شد. این بازی تماما باخت است.
حالت دوم:
سیستم امنیتی با برگزاری مجامع عمومی موافقت میکند. در این شرایط سخت امنیتی طبیعی است که به چنین موافقتی باید با دیده تردید نگریست. در چنین شرایطی، معلمانی که دغدغه فعالیت واقعی صنفی دارند بخاطر سرکوب شدید به مجموعه نزدیک نمیشوند و احتمالا فقط برگزیدگان نیروهای امنیتی برای نفوذ در مجموعه با رویی گشاده از برگزاری مجمع عمومی استقبال خواهند کرد. مثال روشن آن کانون صنفی معلمان خراسان رضوی بود که سالها پیش با نفوذ نیروهای امنیتی در مجمع عمومی ،کاملا از حیطه نفوذ معلمان خارج شد.
📌حال سوال این است که چگونه میتوان در چنین شرایطی از نفوذ نیروهای امنیتی و یا نیروهایی که از حمایت دستگاه سرکوب برخوردارند جلوگیری کرد؟ اگر دستگاه امنیتی در چنین شرایطی موافقت خود را با برگزاری مجامع عمومی اعلام کند، نباید به چنین پذیرشی شک کرد؟
📌سوال این است در این شرایط استثنایی راهحل چیست؟
🔸 راه حل مناسب این شرایط، اضافه کردن افرادی قابل اعتماد به مجموعههای صنفی از طرف تشکلها به منظور پر کردن خلاء موجود است؛ این افراد به صورت گزینشی و با توجه به نظر افراد قابل اعتماد مجموعه به هیاتهای مدیره اضافه میشوند تا به صورت موقت تا زمان شکلگیری مجمع عمومی در شرایط عادی به تشکلهای صنفی کمک کنند. چنین راهحلی مانع نفوذ بیشتر نیروهای امنیتی به درون تشکل های صنفی میشود.
🔸 بدون شک تمامی فعالین صنفی زندانی نه فقط بدلیل هزینههای بسیاری که متحمل شدهاند واجد احترام و تقدیر هستند بلکه بدلیل باور راسخشان به مبارزه در راه رسیدن به مطالبات صنفی دانشآموزان، معلمان و سایر قشرهای جامعه الگوی ما میباشند؛ با وجود این پذیرش بدون نقد دیدگاههای آنها، بهویژه در شرایط خاص زندان، لزوما نمیتواند منافعی برای مجموعه داشته باشد. باید تلاش و تمرکز تشکلهای صنفی بر آزادی این دوستان باشد و همچنین این عزیزان بپذیرند که نظریاتی که در شرایط خاص ایزوله زندان به فضای واقعی پرتاب میشود لزوما مبتنی بر واقعیات بیرونی نیست.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
📌خطرات احتمالی آن چیست؟
✍ فرزاد محمدی / معلم
🔸 اسماعیل عبدی هشت سال هست که در زندان هست. هشت سال در حبس و محرومیت از یک زندگی عادی، ساده نیست!
معلمی است که نزدیک به یک دهه از عمرش را پشت حصارهای بلند دیوار زندان سپری کرده است. همین است که ما همهی معلمان را ملزم میکند که به احترامش بایستیم.
اما زندان و حصر محدودیتها و مشکلات خودش را دارد. غیبت از فضای واقعی و محدود شدن به اخباری که فقط از طریق صداهای پشت گوشی به تو میرسد. طبیعی است آنهایی که سالهاست در زندان هستند، همچون عبدی، از امکان ارزیابی کامل از شرایط محروم شوند.
🔸 اسماعیل عبدی اخیرا در یادداشتی به برگزاری مجامع عمومی توصیه کرده است. در شرایط عادی آنچه که نوشته است حقیقتی محض است و وظیفهی همهی تشکلهاست که خط به خط آنچه را که گفته است اجرا کنند؛ اما آیا این شرایط کنونی عادی است؟! نه! شرایط ما در موقعیتی کاملا استثنایی است!
🔸 شرایط ما استثنایی است:
۱- از این جهت که فضایی کاملا امنیتی، نه فقط بر جنبش معلمان بلکه بر جنبش دانشجویان، کارگران و بازنشستگان سوار است.
۲- برگزاری دادگاههای فعالان صنفی فارس، خوزستان و یزد. حضور دهها فعال صنفی معلم در زندان و تشکیل پروندههای تخلفات اداری برای صدها معلم و فعال صنفی در سراسر کشور گویای چنین شرایطی است.
۳- مسئله فقط محدود به معلمان نیست. تعلیق فعالان دانشجویی به صورت گسترده و بازداشت دانشجویان فعال و بازداشت هر روزه فعالان کارگری گویای شرایط استثنایی است.
📌سوال اساسی این است که آیا در شرایط استثنایی برگزاری مجامع عمومی امری امکانپذیر ( مبتنی بر هزینه / فایده) است؟!
🔸 دو حالت در این شرایط متصور است:
حالت اول:
که سیستم امنیتی موافق برگزاری مجامع عمومی نباشد که در این شرایط با هرگونه مجمعی برخورد امنیتی خواهد داشت؛ در این صورت نه تنها برگزاری مجامع دستاوردی نخواهد داشت که احتمالا با بازداشتهای دیگری مواجه خواهیم شد. این بازی تماما باخت است.
حالت دوم:
سیستم امنیتی با برگزاری مجامع عمومی موافقت میکند. در این شرایط سخت امنیتی طبیعی است که به چنین موافقتی باید با دیده تردید نگریست. در چنین شرایطی، معلمانی که دغدغه فعالیت واقعی صنفی دارند بخاطر سرکوب شدید به مجموعه نزدیک نمیشوند و احتمالا فقط برگزیدگان نیروهای امنیتی برای نفوذ در مجموعه با رویی گشاده از برگزاری مجمع عمومی استقبال خواهند کرد. مثال روشن آن کانون صنفی معلمان خراسان رضوی بود که سالها پیش با نفوذ نیروهای امنیتی در مجمع عمومی ،کاملا از حیطه نفوذ معلمان خارج شد.
📌حال سوال این است که چگونه میتوان در چنین شرایطی از نفوذ نیروهای امنیتی و یا نیروهایی که از حمایت دستگاه سرکوب برخوردارند جلوگیری کرد؟ اگر دستگاه امنیتی در چنین شرایطی موافقت خود را با برگزاری مجامع عمومی اعلام کند، نباید به چنین پذیرشی شک کرد؟
📌سوال این است در این شرایط استثنایی راهحل چیست؟
🔸 راه حل مناسب این شرایط، اضافه کردن افرادی قابل اعتماد به مجموعههای صنفی از طرف تشکلها به منظور پر کردن خلاء موجود است؛ این افراد به صورت گزینشی و با توجه به نظر افراد قابل اعتماد مجموعه به هیاتهای مدیره اضافه میشوند تا به صورت موقت تا زمان شکلگیری مجمع عمومی در شرایط عادی به تشکلهای صنفی کمک کنند. چنین راهحلی مانع نفوذ بیشتر نیروهای امنیتی به درون تشکل های صنفی میشود.
🔸 بدون شک تمامی فعالین صنفی زندانی نه فقط بدلیل هزینههای بسیاری که متحمل شدهاند واجد احترام و تقدیر هستند بلکه بدلیل باور راسخشان به مبارزه در راه رسیدن به مطالبات صنفی دانشآموزان، معلمان و سایر قشرهای جامعه الگوی ما میباشند؛ با وجود این پذیرش بدون نقد دیدگاههای آنها، بهویژه در شرایط خاص زندان، لزوما نمیتواند منافعی برای مجموعه داشته باشد. باید تلاش و تمرکز تشکلهای صنفی بر آزادی این دوستان باشد و همچنین این عزیزان بپذیرند که نظریاتی که در شرایط خاص ایزوله زندان به فضای واقعی پرتاب میشود لزوما مبتنی بر واقعیات بیرونی نیست.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زنەی_آزادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 تایید حکم ۵ سال زندان #جعفر_ابراهیمی
🔸جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که همراه تعداد زیادی از معلمان در آستانه تجمع اعتراضی یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شده بود و کماکان در زندان اوین به سر میبرد، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ۵ سال زندان محکوم شد.
🔸به گفته وکیل ایشان، آقای عرفانکرمویسی، بنابر ابلاغیه شعبه ۳۶ تجدیدنظر ضمن نقض آرا پیشین مبنی بر تجمیع و ادغام پروندههای جریانی مجازات اشد اتهام اجتماع و تبانی، ۵سال، ایشان تایید که از این مدت طبق بخشنامه کاهش مجازات ۲ سال آن قابلیت اجرایی دارد. باتوجه به ایام بازداشت قبلی و حبس فعلی که از اردیبهشت ماه سال گذشته شروع شده است، دوران محکومیت آقای ابراهیمی فروردین ماه ١۴٠٣ به پایان میرسد.
🔸شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با تاکید بر فعالیت قانونی فعالین صنفی، صدور این احکام را محکوم کرده و با توجه به شرایط جسمانی آقای ابراهیمی، بر آزادی بیقیدوشرط این عضو شورای هماهنگی پای میفشارد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew
🔸جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که همراه تعداد زیادی از معلمان در آستانه تجمع اعتراضی یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شده بود و کماکان در زندان اوین به سر میبرد، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ۵ سال زندان محکوم شد.
🔸به گفته وکیل ایشان، آقای عرفانکرمویسی، بنابر ابلاغیه شعبه ۳۶ تجدیدنظر ضمن نقض آرا پیشین مبنی بر تجمیع و ادغام پروندههای جریانی مجازات اشد اتهام اجتماع و تبانی، ۵سال، ایشان تایید که از این مدت طبق بخشنامه کاهش مجازات ۲ سال آن قابلیت اجرایی دارد. باتوجه به ایام بازداشت قبلی و حبس فعلی که از اردیبهشت ماه سال گذشته شروع شده است، دوران محکومیت آقای ابراهیمی فروردین ماه ١۴٠٣ به پایان میرسد.
🔸شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با تاکید بر فعالیت قانونی فعالین صنفی، صدور این احکام را محکوم کرده و با توجه به شرایط جسمانی آقای ابراهیمی، بر آزادی بیقیدوشرط این عضو شورای هماهنگی پای میفشارد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranew