💢 ۶ سال حبس و ۲ سال محرومیت اجتماعی برای #روح_الله_مردانی معلم مشاور در ناحیه ۴ کرج و دانشجوی دانشگاه تهران
▪️بر اساس اخبار غیر رسمی آقای روح الله مردانی معلمِ مشاور در ناحیه ۴ کرج و دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران به تحمل #پنج_سال_حبس به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی و #یکسال_حبس به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و #دوسال #محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده است.
▪️آقای مردانی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و تاکنون در بند ۴ زندان اوین در بازداشت بسر می‌برد. وی همچنین از تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ در اعتراض به بازداشت و بلاتکلیفی خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود.
▪️علت بازداشت آقای مردانی نیز آنطور که به خانواده ایشان گفته شده، در ارتباط با شرکت در اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ همراه با جمعی دیگر از دانشجویان دانشگاه تهران بوده است.
http://yon.ir/12api
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
▪️بر اساس اخبار غیر رسمی آقای روح الله مردانی معلمِ مشاور در ناحیه ۴ کرج و دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران به تحمل #پنج_سال_حبس به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی و #یکسال_حبس به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و #دوسال #محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده است.
▪️آقای مردانی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و تاکنون در بند ۴ زندان اوین در بازداشت بسر می‌برد. وی همچنین از تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ در اعتراض به بازداشت و بلاتکلیفی خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود.
▪️علت بازداشت آقای مردانی نیز آنطور که به خانواده ایشان گفته شده، در ارتباط با شرکت در اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ همراه با جمعی دیگر از دانشجویان دانشگاه تهران بوده است.
http://yon.ir/12api
🔻🔻🔻
https://tttttt.me/edalatxah
❌❌ چرا بیشتر کانونهای صنفی عضو شورای هماهنگی اعتبار خود را از دست داده اند ⁉️
محسن عمرانی ، معلم ، بوشهر ✍
اولین شرط بقا و قدرت یک تشکل حمایت بدنه از تشکل می باشد.
اولین شرط حمایت بدنه، شفافیت در عملکرد و پاسخگوی به اعضا از طرف تشکل می باشد.
🟢 بالغ بر پنجاه درصد کانونهای صنفی معلمان، عضو شورای هماهنگی، از بدو تاسیس تا کنون که کمترین آن #پنج_سال می باشد، هیچ مجمع عمومی برگزار نکرده اند.
و بشکل محفلی و بعضا کانونهای تک نفر، بنام معلمان یک استان بیانیه صادر می کنند (رفتار بعضی از این دوستان من را بیاد خاطره ای از علی پروین می اندازد که گفتند :
دهه شصت تیم پرسپولیس در صندوق عقب پیکان من بود، حال کانون صنفی معلمان بعضی استانها در کیف دستی یک نفر (پدرخوانده) است.
اما نیاز هست برای چندمین بار در این باره توضیحاتی داده شود‼️
🔸طبق اساسنامه مصوب مجمع موسسین (اغلب کانونها) اعضای هیات مدیره کانونها برای مدت دو سال و بازرسان برای مدت یکسال انتخاب شده اند.
و هیات مدیره ها موظف به برگزاری مجمع عمومی قبل از پایان دوران مسئولیت خود شده اند و هیچ تبصره ای جهت ابقای آنها وجود ندارد الا برگزاری انتخابات در مجمع عمومی تشکل صنفی طبق اساسنامه.
به فرض نادیده گرفتن موضوع کمسیون ماده 10 احزاب و قانونی بودن کانونها طبق اصل 26 قانون اساسی، و مرجع بودن اساسنامه هر کانون،
🔻 لذا هرگونه امضای افراد بعد از پایان دوران مسئولیت دو ساله خود در هیات مدیره غیر قانونی است و دارای بار حقوقی می باشد.
اما پاسخ بیشتر هیات مدیره ها در قبال برگزار نکردن مجمع عمومی، ثبت رسمی نشدن کانون صنفی طبق کمسیون ماده 10 احزاب و عدم صدور مجوز از طرف استانداری جهت برگزاری مجمع عمومی عنوان میشود.
⚫️ لازم می دانم این فرافکنی و مغلطه را بطور دقیق توضیح دهم.
1⃣ اگر کانونهای صنفی ما هر گونه فعالیت خود (نظیر برگزاری مجمع عمومی در یک شهر یا استان ) را منوط به مجوز از استانداری می دانند پس چگونه مسئولیت فراخوان یک تجمع کشوری را بعهده گرفته و پای چنین بیانیه های سنگینی امضا می زنند ؟؟( قضاوت با شما، آیا خطر و مسئولیت برگزاری مجمع عمومی در یک شهر یا استان بیشتر است یا فراخوان یک اعتصاب یا تجمع سراسری و کشوری)
2⃣ طبق قوانین جاری در وزارت کشور برگزاری جلسات در فضای سرپوشیده نیاز به مجوز استانداری ندارد.
تنها استانداری در قبال درخواست فرستادن نماینده خود در جلسه مجمع عمومی پاسخ منفی داده است در حالی که هیچگونه ممانعت قانونی جهت برگزاری این جلسات ایجاد ننموده اند.
لذا با توجه به اینکه کانونهای صنفی ما طبق اصل 26 قانون اساسی، خود را قانونی می دانند (و فراخوان تجمع و اعتصاب سراسری صادر می کنند ) پس نیازی به حضور نماینده استانداری ندارند. (نماینده حقوقی رئیس جمهور در مورد اصل 26 قانون اساسی، در قبال سوال کانون صنفی تهران پاسخ مبسوطی داده اند که در کانال های صنفی موجود است )
به وضوح میتوان این دو گانگی در رفتار هیات مدیره بسیاری از کانونهای صنفی دید. که متاسفانه اینچنین خود را پدرخوانده کانونها دیدن و آنها را ملک خود دانستن نتیجه ای نداشته است بجز اینکه امروزه شاهد افول فعالیت صنفی می باشیم.
برای اثبات عدم اعتماد و حمایت بدنه از کانونهای صنفی همین بس که بالغ بر پنجاه درصد از کانونهای صنفی ماهیانه یک ریال حق عضویت از اعضا دریافت نمی کنند، مضحک تر آنکه در بعضی کانونها، حتی اعضای هیات مدیرها حق عضویت ماهیانه پرداخت نمی کنند.
(قبل از بالا بردن چوب تکفیر ، می توانید لیست پرداخت حق عضویت اعضای خود را بطور مشخص در اختیار شورا قرار دهید، گرچه یک تشکل قانونی باید بتوانند فعالیت خود را شفاف اطلاع رسانی کند اما فعلا از شما چنین توقعی نداریم چون فضای امنیتی بهانه می کنید)
🔸الغرض
برای ممانعت از مرگ کانونهای صنفی بارها با چند کانون فعال در شورای هماهنگی و افراد دلسوز و خاک خورده، گفتگو و حتی نامه نگاری شده است.
آخرین مورد از این نامه نگاری ها مربوط به روزهای برگزاری مجمع عمومی شورای هماهنگی در اصفهان می باشد.
و از شورا درخواست شد برای حل این مشکل چاره ای اندیشیده شود.
به همین منظور تبصره ای به اساسنامه ی شورای هماهنگی اضافه گردید که کانونهای صنفی عضو شورا را موظف به برگزاری مجمع عمومی می نمود ( متاسفانه با گذشت یکسال و اندی، این ضرب الاجل شش ماهه هیچ نتیجه ای در بر نداشته است)
قسمتی از اساسنامه شورای هماهنگی در این مورد را با هم بررسی می کنیم و از بازرسان شورا می خواهیم در مورد تعلل در اجرای این مفاد اساسنامه بصورت رسمی پاسخ دهند.
ادامه در صفحه بعد👇👇👇
محسن عمرانی ، معلم ، بوشهر ✍
اولین شرط بقا و قدرت یک تشکل حمایت بدنه از تشکل می باشد.
اولین شرط حمایت بدنه، شفافیت در عملکرد و پاسخگوی به اعضا از طرف تشکل می باشد.
🟢 بالغ بر پنجاه درصد کانونهای صنفی معلمان، عضو شورای هماهنگی، از بدو تاسیس تا کنون که کمترین آن #پنج_سال می باشد، هیچ مجمع عمومی برگزار نکرده اند.
و بشکل محفلی و بعضا کانونهای تک نفر، بنام معلمان یک استان بیانیه صادر می کنند (رفتار بعضی از این دوستان من را بیاد خاطره ای از علی پروین می اندازد که گفتند :
دهه شصت تیم پرسپولیس در صندوق عقب پیکان من بود، حال کانون صنفی معلمان بعضی استانها در کیف دستی یک نفر (پدرخوانده) است.
اما نیاز هست برای چندمین بار در این باره توضیحاتی داده شود‼️
🔸طبق اساسنامه مصوب مجمع موسسین (اغلب کانونها) اعضای هیات مدیره کانونها برای مدت دو سال و بازرسان برای مدت یکسال انتخاب شده اند.
و هیات مدیره ها موظف به برگزاری مجمع عمومی قبل از پایان دوران مسئولیت خود شده اند و هیچ تبصره ای جهت ابقای آنها وجود ندارد الا برگزاری انتخابات در مجمع عمومی تشکل صنفی طبق اساسنامه.
به فرض نادیده گرفتن موضوع کمسیون ماده 10 احزاب و قانونی بودن کانونها طبق اصل 26 قانون اساسی، و مرجع بودن اساسنامه هر کانون،
🔻 لذا هرگونه امضای افراد بعد از پایان دوران مسئولیت دو ساله خود در هیات مدیره غیر قانونی است و دارای بار حقوقی می باشد.
اما پاسخ بیشتر هیات مدیره ها در قبال برگزار نکردن مجمع عمومی، ثبت رسمی نشدن کانون صنفی طبق کمسیون ماده 10 احزاب و عدم صدور مجوز از طرف استانداری جهت برگزاری مجمع عمومی عنوان میشود.
⚫️ لازم می دانم این فرافکنی و مغلطه را بطور دقیق توضیح دهم.
1⃣ اگر کانونهای صنفی ما هر گونه فعالیت خود (نظیر برگزاری مجمع عمومی در یک شهر یا استان ) را منوط به مجوز از استانداری می دانند پس چگونه مسئولیت فراخوان یک تجمع کشوری را بعهده گرفته و پای چنین بیانیه های سنگینی امضا می زنند ؟؟( قضاوت با شما، آیا خطر و مسئولیت برگزاری مجمع عمومی در یک شهر یا استان بیشتر است یا فراخوان یک اعتصاب یا تجمع سراسری و کشوری)
2⃣ طبق قوانین جاری در وزارت کشور برگزاری جلسات در فضای سرپوشیده نیاز به مجوز استانداری ندارد.
تنها استانداری در قبال درخواست فرستادن نماینده خود در جلسه مجمع عمومی پاسخ منفی داده است در حالی که هیچگونه ممانعت قانونی جهت برگزاری این جلسات ایجاد ننموده اند.
لذا با توجه به اینکه کانونهای صنفی ما طبق اصل 26 قانون اساسی، خود را قانونی می دانند (و فراخوان تجمع و اعتصاب سراسری صادر می کنند ) پس نیازی به حضور نماینده استانداری ندارند. (نماینده حقوقی رئیس جمهور در مورد اصل 26 قانون اساسی، در قبال سوال کانون صنفی تهران پاسخ مبسوطی داده اند که در کانال های صنفی موجود است )
به وضوح میتوان این دو گانگی در رفتار هیات مدیره بسیاری از کانونهای صنفی دید. که متاسفانه اینچنین خود را پدرخوانده کانونها دیدن و آنها را ملک خود دانستن نتیجه ای نداشته است بجز اینکه امروزه شاهد افول فعالیت صنفی می باشیم.
برای اثبات عدم اعتماد و حمایت بدنه از کانونهای صنفی همین بس که بالغ بر پنجاه درصد از کانونهای صنفی ماهیانه یک ریال حق عضویت از اعضا دریافت نمی کنند، مضحک تر آنکه در بعضی کانونها، حتی اعضای هیات مدیرها حق عضویت ماهیانه پرداخت نمی کنند.
(قبل از بالا بردن چوب تکفیر ، می توانید لیست پرداخت حق عضویت اعضای خود را بطور مشخص در اختیار شورا قرار دهید، گرچه یک تشکل قانونی باید بتوانند فعالیت خود را شفاف اطلاع رسانی کند اما فعلا از شما چنین توقعی نداریم چون فضای امنیتی بهانه می کنید)
🔸الغرض
برای ممانعت از مرگ کانونهای صنفی بارها با چند کانون فعال در شورای هماهنگی و افراد دلسوز و خاک خورده، گفتگو و حتی نامه نگاری شده است.
آخرین مورد از این نامه نگاری ها مربوط به روزهای برگزاری مجمع عمومی شورای هماهنگی در اصفهان می باشد.
و از شورا درخواست شد برای حل این مشکل چاره ای اندیشیده شود.
به همین منظور تبصره ای به اساسنامه ی شورای هماهنگی اضافه گردید که کانونهای صنفی عضو شورا را موظف به برگزاری مجمع عمومی می نمود ( متاسفانه با گذشت یکسال و اندی، این ضرب الاجل شش ماهه هیچ نتیجه ای در بر نداشته است)
قسمتی از اساسنامه شورای هماهنگی در این مورد را با هم بررسی می کنیم و از بازرسان شورا می خواهیم در مورد تعلل در اجرای این مفاد اساسنامه بصورت رسمی پاسخ دهند.
ادامه در صفحه بعد👇👇👇