مدرسه‌ رهایی
2.34K subscribers
6.97K photos
2.16K videos
199 files
4.98K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🔵 بازدید وزیر از مدارس مجهّز !!!
و تداوم عوامفریبی

آتوسا شهریاری - معلّم

#من_یک_معلمم
🔹 پر نشاط ترین سالهای زندگی ام را، در راه خدمت به فرزندان ایران زمین بی هیچ چشم داشتی سپری کرده ام.
به خودم و شغلم افتخار می کنم و هنوز پر انرژی و عاشقانه تر از قبل می کوشم که بذر #آگاهی را در کودکان بارور کنم.

🔹 امروز  آدینه است و من مشغول خواندن مطلبی در جهت ارتقا ٕ آگاهی خودم؛ تا فردا که به مدرسه می روم همان معلم دیروزی نباشم.
چند دقیقه ای به خودم زنگ تفریح دادم و سری به فضای مجازی زدم؛
اولین خبر:
- وزیر آموزش و پرورش فردا برای بازدید از مدارس به کرج می آید.
 دومین خبر:
- نام یکی از مدارسی که ایشان بازدید می کنند.

🔹 بُغض و بُهت دیگر اجازه نداد خبرهای بعدی را پیگیر شوم.
در مقایسه با تصاویر مدرسه ای که وزیر قرار است از آن بازدید کند تصاویر مدرسه خودم مانند یک فیلم از جلوی چشمانم رد می شد.

چرااااا؟  و طبق چه اصولی !!! یک مدرسه نوساز کم جمعیت در وسط شهر! برای بازدید انتخاب می شود؟

برای اینکه این خبر حتما رسانه ای می شود و وزیر وزارتخانه ای به این بزرگی قرار است در این فیلمِ عوام فریب، بازیگر نقش اول باشد.

🔹 داشتم فکر می کردم در مدرسه ما در همان کرج، صندلی به تعداد دانش آموزان وجود ندارد! و یکی از همکار ان چندین صندلی دست دوم ‌به مدرسه اهدا کرده تا بچه ها روی زمین ننشینند!

هیچ یادم‌نمی رود روزی را که مدیرمان با وانت از مدارس نزدیک تعدادی صندلی امتحانی قرض گرفت تا کارگاه ها و کلاسهایمان تجهیز شوند!!!
تجهیز به بدیهی ترین لوازم مورد نیاز!

🔹 بعضی روزها نیز یکی از کلاس هایمان در نمازخانه و با تخته ای فرسوده، تشکیل می شود. تخته ای روی زمین که معلم مجبور است برای نوشتن روی آن تا کمر دولا شود!
همان معلمی که از حق بیمه کارآمد و معیشتِ حداقلی! کمترین بهره را دارد و چندی بعد که این همکار سلامتی اش رنگ می بازد و کمردرد کمترین پیامد آنست، کدام وزیر و کدام شرکت بیمه به کمک او می آید؟!

کدام یک از این دردها در بازدید وزیر از فلان مدرسهٔ نامبرده در مرکز شهر، نمود خواهد داشت؟!!!
مدرسه ای که به صورت هیئت امنایی اداره می شود و وضع مالی مدرسه عالی است و تعداد دانش آموزان اندک و نه مثل مدرسه من ...؛
مدرسه ای که چون در منطقه ای محروم و حاشیه قرار دارد، از کمک اولیا به مدرسه خبری نیست.
نه که نخواهند، نه؛ بلکه ندارند که کمک کنند.
مدرسه ای که بعضی دانش آموزانش گاها روی پله از گرسنگی غش می کنند و معلمان برایشان غذا و خوراکی می خرند. معلمانی که حقوق خودشان #زیر_خط_فقر است.

من نمی دانم
بازدید وزیر از مدرسه ای که کمترین مشکلات را دارد، چه مسئله ای را میتواند حل کند؟
غیر از این که بازهم سر بینندگان، کلاهی بزرگ گذاشته شود که آی مردم ببینید؛
مدارس ما اینگونه اند و معلمان ما بی دلیل #تحصن میکنند.

🔹 وزیر آموزش و پرورش به جای اینکه به سمت استاندارد کردن مدارس برود وارد بازی نازیبای منحرف کردن افکار عمومی از محرومیت مدارس و کمبود بودجه آموزش و پرورش می شود.

آقای وزیر
من و تعدادی از همکارانم چندی پیش برای شما پیام فرستادیم؛ خواندید و پاسخ ندادید!
از همکارانمان که در بندند بخاطر مطرح کردن همین مسائل بدیهی! حمایت نکردید.
 و قرار است بار دیگر عوام فریبی را به نمایش بگذارید!

من یک معلّمم. معلم ها صادق ترین، عاشق ترین و صبورترین اقشار جامعه اند.
کمی تامل کنید؛
- با مدارس خود،
- با آموزش و پرورش کشور
- با دانش آموزان
و با ما،
ما #معلمان چه کرده اید که برای شنیده شدن فریادهایمان برای تجهیز مدارس، و مشکلات دانش آموزانمان
علیرغم میل باطنی، وادار به #تحصّن شده ایم؟


#نه_به_عوامفریبی
#آموزش_و_پرورش_وزارتی_بی_بودجه!!!
#بازدیدهای_نمایشی
#معلمان_زندانی
#کانون_صنفی_معلمان
🔹🔹🔹

👈کانال معلمان عدالتخواه

🆔 @edalatxah
به نام خداوند جان و خرد

📝بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت روز جهانی معلم

🔹 از سال ۱۹۹۴ میلادی، ۵ اکتبر (سیزدهم مهرماهِ)، از سوی سازمان جهانی یونسکو #روز_جهانی_معلم نام گذاری شده است. با طرح شعاری که هدف پیش روی سال جدید آموزشی را نمایان می سازد.
آن چه در این سال ها به عنوان وجه مشترک همه این شعارها دیده می شود؛ تاکید بر نقش محوری #معلم در تغییر شرایط و اهمیت سرمایه گذاری برای تربیت معلمان آگاه و حرفه ای است، و صد البته تأمین شرایط مطلوب برای آنان. از جمله؛
- « سرمایه گذاری برای آینده، سرمایه گذاری برای آموزگاران »(2014)
- « قدرتمندی آموزگاران، ساختن جامعه های پایدار» ( 2015)
- « ارج نهادن به آموزگاران، بهبود جایگاهشان» (2016) و ...
- « معلمان جوان آینده این حرفه اند» (2019).
🔹در اکثر کشورها این روز، روز جشن و شادباش، یادآوری تلاش و ارزیابی موفقیت ها و تبیین دلایل عدم توفیق هاست.
در کشور ما اما آن ها که بیرون از تاریخ ایستاده اند! تنها با نسیانی انتخابی!! از کنار چنین مناسبت هایی می گذرند تا مبادا همچون آینه ای واقعیت موجود را نشانِشان داده و تصویرِ خیالیِ برساخته ذهنِ رویا پردازشان را برهم زند.
🔹 #کانون_صنفی_معلمان_ایران ضمن گرامی داشت روزهایی مانند روز جهانی معلم و روز ملی معلم، به آن ها همچون فرصتی برای #بازنگری و #تأمل در چرایی #ضعف شدید #آموزش_در_ایران و به تبع آن تضعیف شدید جایگاه معلمان در نظام آموزش رسمی می نگرد.
🔹از نگاه جامعه شناسانه شاید بتوان برای آموزش و پرورش دو نوع کارکرد را در نظر گرفت.
اول؛ نگاهی «ابزاری و تکنوکراتیک» که نهاد آموزش عمومی را ابزاری برای آموزش و پرورش نیروهای لازم برای بخش های مختلف کار در جامعه می داند.
و دیگر نگاهی «ایدئولوژیک»؛ که از این منظر، آموزش رسمی در صدد پرورش «نگهبانان» نظام سیاسی موجود است و آموزش و پرورش، جایگاه کشمکش برسر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود.
🔹در کشور ما منابع اصلی درآمدی، از فروش نفت تأمین می شود و در اختیار دولت و نظام است. لذا حکومت نیازی نمی بیند که نظام آموزشی را با اقتصاد و توسعه پیوند دهد، بلکه وظیفه اصلی این نظام را ترویج ایدئولوژی حاکمیت می داند.( این که تا چه حد در این هدف موفق بوده، بحث دیگری است).
در طول تاریخ نظام‌های سیاسی در ایران، همواره خود را به عنوان عقل کلی! فرض کرده‌اند که باید حقیقت مطلقی را که الزاما و انحصارا در نزد آنان موجود است به ذهن دانش‌آموزان و حتی دانشجویان القا کنند. در چنین شرایطی مدرسه دستگاهی است برای «کنترل کردن»، «انضباط بخشیدن»، «القای گزاره های ارزشی و سیاسی خاص» و «پرورش افرادی مطیع و مشابه».
در این سیستم روحیه #پرسشگری و #خلاقیت دانش آموز مجالی برای رشد نمی یابد و چه بسا سرکوب می شود. اصل بر حافظه محوری است. معلمان که خود نیز پرورش یافتگان همین نظام اند، فرصتی برای نوآوری و ترویج نگاه بدون سوگیریِ علمی نمی یابند. دیوار بلندی میان مدرسه و واقعیت های جاری در جامعه کشیده می شود. اندیشمندان و کارشناسان مستقل آموزشی طرد می شوند و خلاصه آن که " امر سیاسی کاملا بر نظام آموزشی سیطره دارد". در چنین حالتی، مدرسه که کارکرد اولیه آن #آگاهی_بخشی، نوجویی و تغییر بوده است؛ به نهاد محافظه‌کاری تبدیل می شود که کارکرد آن کنترل و ایستایی جامعه است. هرچند برخی از صاحب نظران بر این باورند که «نظام آموزشی ما دائماً در کتاب‌های درسی، برنامه‌های درسی و گفتمان رسمی خود نوعی نظام دانش رسمی را شکل داده که می‌خواهد با ستیز با جهان، دانش‌آموزان را آموزش دهد.»
ویژگی دیگری که برای القاء نظرات خاص در آموزش، ضروری و اجتناب ناپذیر تلقی می شود و در واقع همراه با آن می آید، #تمرکزگرایی است.
🔹هنگامی که هدف تولید انسان های مشابه -به منظور حفظ اقتدار حاکمان- باشد، ضروری است پیام های یکسان از یک مرکز فرماندهی به مدارس پایتخت و شهرهای بزرگ تا محروم ترین و دورافتاده ترین نقاط کشور برسد؛ هر چند که از نظر زبان، فرهنگ و شرایط جغرافیایی به شدت متفاوت باشند. نظام آموزش رسمی در کشور ما به شدت متمرکز است و این تمرکزگرایی که هم در محتوای آموزشی و هم در ساختار مدیریتی اعمال می شود، موجبات سلب اختیار از مدیران میانی، مدیران مدارس و معلمان را فراهم آورده است.ساختار هرمی شکلی که مدرسه، کادر آموزشی و اداری آن که در قاعده این هرم قرار می گیرند، مبدل به مجریان دستوراتی که از بالا به پایین و به صورت یک طرفه صادر می شود، گشته اند.

👈ادامه‌ی بیانیه در صفحه دوم

🆔 @edalatxah
🔴سکوت بره ها
الهام فخرایی
به مناسبت روز جهانی #پریود

پریود تابو نیست و برای شکستن سکوت درباره این پدیده فیزیولوژیک، که بار روانی فراوانی نیز دارد، می‌خواهیم نگاهی به گذشته بیندازیم و تعدادی از تجربه‌های زنان در دهه‌های اخیر را مرور کنیم.

در گذشته‌های دورتر بلوغ تن نیز مانند سایر تجربه‌های زیستی نظیر تولد، مرگ، تنانگی، ازدواج و… امری پذیرفته‌شده و طبیعی تلقی می‌شد. به این ترتیب پاسداشت هر دوره با آیین‌ها و مراسم خاصی همراه می‌شد و شخص برای ورود به این دوره خاص آماده و معرفی می‌شد؛ همچنان که امروزه در بسیاری از فرهنگ‌ها این امر اتفاق می‌افتد. اما در فرهنگ بومی ما چطور؟

بیایید بحث را با طرح چند پرسش پیگیری کنیم؛ سکوت درباره پریود چه پیامدهایی برای جامعه ما دارد؟ اینکه پس از بلوغ در بازه زمانی تقریبا ۲۱ روزه هر دختری تا زمان یایسگی هر ماه این تجربه را از سر می‌گذراند به این معناست که نگاهی جنسیتی و کلیشه‌ای به آن داشته باشیم؟

یعنی لازم نیست پسرها و مردها چیزی در این باره بدانند؟

آیا لازم نیست سکوت را بشکنیم و این پدیده را، درست مثل سایر پدیده‌های فیزلوژیک بدنی، امری طبیعی و در عین حال مهم تلقی کنیم و نیازها و لوازم آن را بشناسیم، پیش‌بینی کنیم و فراهم سازیم؟ طبیعی به این معنا که بابت آن خجالت نکشیم و درباره‌اش با فرزندمان گفت‌وگو کنیم؛ درست مانند وقتی که اظهار گرسنگی یا تشنگی می‌کنیم و مهم به این دلیل که وقتی دختری اولین بار پریود می‌شود درواقع با مهم‌ترین نشانه بلوغ جسمی خود روبه‌رو شده است.

این چرخش ادواری، که نمادی از تجربه یک دایره کامل در روال طبیعی زندگی زن است و نشانه‌ای از کمال، درست به‌مثابه چرخش ادواری طبیعت لازم و باارزش است و نه نشانه نقص و مایه تاسف؛ بنابراین با جشن گرفتن این روز در قالب روزی خاص می‌توان به دختران پیام عزت نفس داد و ورود آنها را به بزرگسالی خوشامد گفت. از طرفی با بیرون کشیدن این موضوع از سایه و به‌رسمیت شناختن آن درواقع زمینه جدی گرفتن نیازهای جسمی و روحی زنان را در چنین ایامی در جامعه فراهم کرده‌ایم.

این تجربه ها را با هم مرور کنیم تا از راهکارها بگوییم...

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید.
https://www.alephba.org/2016/05/%d8%b3%da%a9%d9%88%d8%aa-%d8%a8%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%db%8c%d8%a7-%d8%b3%d9%81%d8%b1-%d9%be%d8%b1%db%8c%d9%88%d8%af/

#آگاهی_بخشی
#سلامت_جنسی
#رادیو_فلسفه_برای_کودکان

پ. ن این متن به صورت مشترک توسط الهام فخرایی و سحر سلطانی نوشته شده و پیش از این در سایت الفبا منتشر شده است.
https://www.instagram.com/p/CD7Idwwp8u0/?igshid=mxppp0rr2my6
🍃🍃
سالیان مدیدی است که شاهد درگیری نابرابر دستفروشان با ماموران شهرداری‌چی هستیم؛ نبردی از این رو نابرابر که در یک طرف آن ماموران شهرداری با استخدام اشرار بی‌رحم و حمایت مسئولان مافوق قرار دارند و در طرف دیگر دستفروشی یکه و تنها، بدون هیچ پشتیبانی و متاسفانه کمتر دیده می‌شود که رهگذری به حمایت از وی وارد معرکه شود.
شهرداری‌ها پیاده‌روها و معابر را مِلک قانونی خود می‌دانند و با دستفروش به‌عنوان دزد و قانون‌شکن برخورد می‌کنند. آنها برای این ادعای خود ماده ۶۹۲ قانون را که متاسفانه بر این امر صحه می‌گذارد مطرح می‌کنند. گویا همه چیز درست است و سر جای خودش و فقط این مورد چهره‌ی شهر را خراب کرده و نه زباله‌گردان بی‌شمار.
مهمتر این که شهرداری چه جایگزینی برای کار کاذب دستفروشی دارد که حق ضرب و شتم و تصاحب اموال آنها را به خود می‌دهد؟!
و اما دستفروشان در شرایط نبود کار و افزایش موج بیکاری مجبورند یا دستفروشی کنند و یا خود و خانواده‌شان از گرسنگی بمیرند‌.

وظیفه‌ی دولت و مجلس این بود که به‌طور جدی به این معضل ورود کنند و کاری بنیادین برای این قشر ایجاد کنند و مانع از ضرب و شتم و تحقیر دستفروشان و به هم ریختن بساطشان توسط ماموران شهرداری‌ شوند.
اما چشمان کاملا بسته‌ی بی‌کفایتان، جز منافع خود را نمی‌بیند و هیچ تلاشی از ناحیه‌ی آنها برای حمایت از این محرومان نشده و نخواهد شد.
دست‌فروشان بیمه و بازنشستگی ندارند و هیچ نهادی از خانواده‌ی آنها در صورت بیماری و از کار افتادگی حمایت نمی‌کند؛ انگاری وجود خارجی ندارند.
گستاخی ماموران شهرداری‌ها به‌جایی رسیده که اموال دستفروشان را هم می‌دزدند و یا خواستار باج از آنها برای دادن مجوز هستند.
به‌نظر می‌رسد که هیچ مفری برای آنان وجود ندارد اما تجربه‌ی دستفروشان در برخی از کشورها ثابت کرده که در صورت تلاش و حمایت از یکدیگر با پیش بردن خواسته‌ی قانونی‌شدن دستفروشی، می‌توانند نجات‌بخش خود باشند. یکی از بارزترین نمونه‌ها دستفروشان هندوستان هستند که ۱۰میلیون نفر می‌باشند.
در سال ۲۰۰۴ کارزاری با متحد شدن دستفروشان تحت خواسته‌ی مشخص قانونی شدن دستفروشی پا گرفت و رشد کرد. تا سال ۲۰۱۱ مسئولان این خواسته را نادیده گرفتند اما در این سال به اجبار مصوبه‌ای ظاهرا در حمایت از دستفروشان تصویب شد اما دستفروشان این مصوبه را به نفع خود ندانسته و آن را رد کردند و اعتراضات آنقدر بالا گرفت تا بالاخره درسال ۲۰۱۴ دستفروشی در هند قانونی شد. اکنون نیز دستفروشان با نظارت دقیق، مراقب اجرای این مصوبه در تمام هندوستان هستند.

#آگاهی
#تشکل_دستفروشان

اتحاد بازنشستگان
🔻🔺🔻
🆔 @edalatxah
شادی تفنگدارها و
 جست و خیز خمپاره ها در شهربازی !

از قدیمی ترین تا جدیدترین نظریات روان شناسی؛ فروید، پیاژه، بالبی، آدلر و اریکسون و ... همیشه بر این نکته تاکید داشتند که اگر #کودک از کودکی کردن، از آغوش امن والدین، از بازی، از مراحل عادی رشد در کودکی محروم بشه، روند رشد، دیگر حالت طبیعی خودش را نخواهد داشت و آدمی همیشه به دنبال پر کردن اون خلأیی خواهد بود که نمی داند چیست؛
📌 اما
 ذهن این انسان همیشه درگیر خواهد بود.
درگیر چی؟!
درگیر بازپس گیری آن لحظات از دست رفته
درگیر جایگزینی آن آغوش امن ( این بار اما در در دامن دخترکان ۱۲ ساله !!! )
درگیر چرخه تکرار همان روند زندگی که یادگرفته و عادی بودن و طبیعی بودن ایجاد همون زندگی برای دیگران.
درگیر وسواس گونه انجام امور بدون تامل و تعمق
و درگیر ... #انتقام.

نمونه بارز رو در خاور میانه می بینیم:
در چرخه تکرارهای مداوم انتقام و خشونت و ناامنی
و دوباره ...  انتقام و خشونت و ناامنی و ...
#کودک_بزرگسالانی اسلحه و خمپاره بدست در شهر بازی ها !!!

بیایید #بخاطر_کودکان سهم خودمون رو از #آگاهی ، از فرزندپروری، از اجتماع، از ادبیات و از فرهنگ و از تاریخ بالا ببریم تا بار دگر فرزندان ما تاوان ندهند.
شاید بر این دورِ تسلسل رنج و جنگ، پایانی باشد.

آسیه سپهری
یک معلم

مردادماه ۱۴۰۰

📎https://tttttt.me/pn11sp/14

#جنگ
#خشونت
#طالبان
#آوارگی
#حقوق_کودک
#پیمان_نامه
#حقوق_بشر
#روند_طبیعی_رشد
#خودشناسی
#والدین_آگاه
#فرزندپروری
#بخاطر_کودکان

📌 #آموزش_برابر_حق_همه

🔹🔷 📝 🔷🔹

🖌 آموزش حق کودکان

🆔 @Hagh_Amozesh_kodakan


🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
🔴 #آگاهی

#تفکرات_اشتباه_معلمی

#موانع_اتحاد

"من که ۳ میلیون تومان نمی گیرم، فعلا ۱۰ میلیون تومان میگیرم و وضعم نسبت به دیگر معلم ها بهتر است، مشکل آنها است نه من، بروند حقشان را بگیرند"

همانطور که قبلا گفتیم سابقه بندی ها و #سابقه_سالاری ها (و دامن زدن دولت و برخی گروه ها و افراد فرهنگی بر آن ) باعث شده است شکاف حقوقی عجیبی در این وزارت شکل بگیرد که باعث گردد عده ای با مقایسه نسبی خود با همکار فقیرتر خود احساس ثروتمندی به او دست دهد یا احساس رضایتمندی شغلی.

این یک نگاه اشتباه و ساختگی است که با ترفندهای دولت و ایجاد دودستگی و سابقه بندی شکل داده است و بسیار بر این دستاورد خود بین فرهنگیان می بالند
چون

باعث شده اند حداقل نیمی از معلم ها را منفعل و راضی نگه دارند و آنها را مشغول خود کنند. در حالی که رضایت درآمدی آنها حتی از یک کارمند ساده ادارات دیگر پایین تر است

پس

از معلم های پیشکسوت می خواهیم :
گروه های سرگرمی فرهنگیان را که بر این آتش تفرقه و فکرهای تزریقی اشتباه می دمند تحریم کرده و محکوم کنند
و
خود نیز وارد عرصه مطالبه گری واقعی و تجمعات اعتراضی گردند

با توجه به درآمد های دیگر ادارات و مکان ها، یک معلم با این جایگاه کمتر از ۲۰ میلیون نباید دستمزد داشته باشد.

#اتحاد_فرهنگیان

#معلم_نباید_کمتر_از_۱۵میلیون_بگیرد

۱۲ شهریور ۱۴۰۰

منبع : معلمان کنشگر

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
🔴 یکی از کارهای خوب روحیه حمایتگری بین کنشگران و معلمان پیگیر حقوق است پست زیر را یکی از همکاران ارسال کرده است و خطابش به کسانی است که قرار است در تجمع روز یکشنبه شرکت نمایند :

سلام وقتتون بخیر
همکارمحترم دستتان راازراه دورمیفشارم وآرزوی موفقیت دارم ، به علت بیماری توان شرکت دراعتراض راندارم اما مبلغ ناچیزی جهت کمک به مخارج واریزشد.
بابت کم بودن مبلغ پوزش میخوام.


📌 معلمان به تجربه یاد گرفته‌اند که « کس نخارد پشت من ، جز ناخن انگشت من». هر چند هنوز تعداد زیادی از معلمان محافظه‌کارند و ترجیح می‌دهند که پیامک به کسانی بزنند که این بلا را سر معلمان آورده‌اند ولی #آگاهی ، #اتحاد، #کنشگری معلمان پیشرو باعث شده که صدای مطالبه‌گری معلمان خاموش نگردد.
به امید تحقق مطالبات

#ارسالی_همکاران

#رتبه‌بندی‌شاغلان_هشتاددرصد_حقوق‌هیات‌علمی

#همسان‌سازی‌بازنشستگان_مبتنی‌برق‌م‌خ‌ک

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah

https://tttttt.me/edalatxah
🔴یک روایت از امروز:
گفت: صلوات بلد نیستم بفرستم، اگه میشه حساب کنید.

در نانوایی هستم. #دختری بعد از من آمد و رفت جلو گفت: ببخشید من دوتا نون میخوام.
#نانوا دوتا نانش را داد. ولی چون دختر عزیز از ته صف باید می‌آمد و از وسط پنج‌تا مرد می‌گذشت تا حساب کند، نانوا گفت: نمیخواد بیای حساب کنی، #صلوات بفرس.
دختر عزیز قصه گفت: چی؟
نانوا دوباره گفت: صلوات بفرست نمیخواد حساب کنی.
دختر عزیز گفت: #صلوات_بلد_نیستم، اگه میشه حساب کنید.
بدون هیچ سروصدا و بی‌تابی و جنجال. آرام و عادی
و کارتش را داد به نفر اول تا حساب کند.

دختر عزیز #اکت_انقلابی‌اش را زد، دوتا نانش را گرفت، مایه‌ی حیرت #سه_مرد_میان‌سال صف شد، کله‌ی نانوا و شاطر را عصبانی کرد و رفت.

عجب شخصیت خوبی داشت. چنان شخصیت پرمایه‌ای داشت که همینجا گوشی را درآوردم و تایپ می‌کنم. دختری که هیچوقت نمی‌شناسمش و معلوم نیست که کی هست اصلا. و حتی من هم تشویقش نکردم یا حرفی نزدم یا حرکتی دال بر لایک و پسند از خودم نشان ندادم. وقتی یک نفر با #آگاهی و #مسئولیت دارد #هویت_خودش را می‌سازد و می‌ورزد دیگر به #تشویق دیگران نیاز ندارد و از #عتاب دیگران هم باکی ندارد.

دختر می‌توانست بهانه‌ی دیگری بیاورد یا اصلا نان را بردارد و برود و صلوات هم نفرستد. اما در یک لحظه یک جمله را گفت که #مسئولیت و #خودآیینی و #تصمیمش برای ساختنِ شخصیتِ خودش و #مبارزه‌اش بر سر هویتش را معلوم کرد.

#سوبژکتیویته مسئولیت است.
سوبژکتیویته پراکسیس است.
#هویتِ_خودمان را با همین کارهای کمِ کوچکِ نادیدنی می‌سازیم.
دختر بر هویتِ خود، بر شخصیتِ خود و توان خودآیینی و سوبژکتیویته‌اش پافشاری کرد و رفت.
عجب #سوژگیِ عجیبی داشت.
عجب سوژگی و هویتِ پرمایه‌ای داشت.
این ماجرا که نوشتمش به نظرم از کل بحث‌های یک‌ماه اخیر توییتر مهم‌تر بود.

مذهب برای کسانی‌ست که خودشان را نمی‌شناسند و میخواهند مثل باباهایشان باشند.

سابق بر این، وقتی که هنوز #نظام_آموزشی تغییر نکرده‌بود، قبل از سال ۱۳۹۷، ُهرِ_رسمیِ_آموزش_و_پرورش پایین کارنامه‌های پایان سال تحصیلی ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان این بود: 《اسلام پیروز است》

من می‌گویم: سوبژکتیویته پیروز است./منبع: کانال پرسه‌زن امروز

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری_حق_مردم_است

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah