Forwarded from محمد مرادی
"شعر و بحران مقبولیت/ ۱"
#شهرت و #مقبولیت، از مباحث همیشه مطرح در حوزه ی هنر و شعر بوده است. کمتر شاعری را در #ادبیات_فارسی می توان نام برد که این مساله برای او حیاتی نبوده باشد و به راست یا خطا، شعرش را بر دیگران ترجیح نداده و از شهرت خود سخن نگفته باشد:
سعدی:
هفت کشور نمی کنند امروز
بی مقالات سعدی انجمنی
*
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
یا حافظ:
حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و حسن سخن خداداد است
*
صبحدم از عرش می آمد سرودی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
این آرزوی دیرین و دغدغه ی شیرین شاعران؛ همواره چون #سعدی و #حافظ، منطبق با شهرت و مقبولیت بیرونی نبوده است. در گذشته ی ادب پارسی، به نحوی و در روزگار ما در وضعیتی #بحرانی تر. اما آنچه در زمان ما مهم به نظر می رسد؛ تفاوت و تمایز گونه های مقبولیت و سخن راندن از اسباب و آفات آن است.
شاید بتوان، در یک تقسیم بندی آنی (و نه چندان قطعی) گونه های مقبولیت شاعر و شعر را در چهار دسته ی #عام، #خاص، #ادبی و #تاریخی، قرار داد و این گفتار را بر اساس آن به پیش برد. اما دراز آهنگی این مبحث، ما را بر آن می دارد که صرفا به چند مقوله در این حوزه و در زیر چند سر فصل اشاره کنیم.
الف_ شعر: هنری در زمان گم نامی
اگر زمانی به اطیمنان ادعا می کردیم که شعر هنر ویژه و در کنار آن مقبول توده ی ایرانیان است؛ این گزاره دیگر با واقعیت بیرونی تایید نمی شود. شعر هنری تخییلی، ذهنی، زبانی، فردی و عمدتا درونی است و انسان روزگار ما؛ گویی یا در جهانی دیگر سرک می کشد یا گمشده ی خود را (اگر بداند چیست) در جز شعر می جوید.
در عصر جهانی شدن و در زمانی که غالب واقعیت ها در مجاز یا فضای مجازی نمود می یابند؛ شعر را نیز باید از زاویه ی مجاز دید و شاید در حوزه ی مقبولیت #عوام، این فضای مجازی باشد که جایگاه شعر را معرفی و حتی مسیرش را رهبری می کند.
برای آزمون، فضای #اینستاگرام را رصد می کنیم. از حدود ۲۵ میلیون کاربر ایرانی، هزاران تن (به نام شاعر) در این فضا فعالیت مشخص دارند. اما دست کم در میان چند صد تن از نام های فعال در اینستاگرام؛ هیچ یک از شاعران(حتی به صورت کمّی) قرار نمی گیرند.
تعدادی از پر طرفدارترین نام ها اینانند:
مهناز افشار (۸.۸میلیون دنبال کننده)، رامبد جوان (۸.۵ م)، حسن ریوندی (۸.۵م) و به همین قرار: بهنوش بختیاری، الناز شاکردوست، سحر قریشی، محمدرضا گلزار، ترانه علی دوستی و ... .
در این فهرست ده ها نفری که به راحتی قابل استخراج است، ده تن نخست نام های #سینمایی یا #تلویزیونی اند. تا پایان این فهرست، اهالی بازی؛ قابل یا ناقابل، دولتی یا غیر دولتی، لایق یا نالایق، جدی و محترم یا جلف و مسخره، بیشترین دنبال کننده را دارند؛ هرچند بازیگران مطرح و درجه اول، چندان جایگاهی را در مجموع صفحه های پر طرف دار ندارند.
پس از بازیگران، #خوانندگان #رپ و #پاپ، قرار می گیرند و در کنار آنان تعدادی از #فوتبالیست ها و #والیبالیست ها را می توان دید. نام های #سیاسی #راست یا #چپ، داخل نشین یا خارج نشین نیز گاه بر پیشانی فهرست صفحه هایی با کاربران میلیونی چشمک می زنند.
در این میان؛ وضع هنرهای سنتی؛ #موسیقی_ایرانی و ... چندان مثبت نیست. دست کم وضع شعر، بهتر از #فلسفه و #علم است؛ تا آنجا که به ندرت صفحه هایی فلسفی با کاربران بالای ده هزار نفر می توان دید که در بردارنده ی مباحث فلسفی خارج از سیاست باشد.
الگوی مقبولیت فضای مجازی کاملا برعکس الگوی پیشنهادی #افلاطون در #مدینه_فاضله است. هر چند او نیز روی خوشی به شاعران نشان نمی دهد.
#محمد_مرادی
@drmmoradi
#شهرت و #مقبولیت، از مباحث همیشه مطرح در حوزه ی هنر و شعر بوده است. کمتر شاعری را در #ادبیات_فارسی می توان نام برد که این مساله برای او حیاتی نبوده باشد و به راست یا خطا، شعرش را بر دیگران ترجیح نداده و از شهرت خود سخن نگفته باشد:
سعدی:
هفت کشور نمی کنند امروز
بی مقالات سعدی انجمنی
*
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
یا حافظ:
حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و حسن سخن خداداد است
*
صبحدم از عرش می آمد سرودی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
این آرزوی دیرین و دغدغه ی شیرین شاعران؛ همواره چون #سعدی و #حافظ، منطبق با شهرت و مقبولیت بیرونی نبوده است. در گذشته ی ادب پارسی، به نحوی و در روزگار ما در وضعیتی #بحرانی تر. اما آنچه در زمان ما مهم به نظر می رسد؛ تفاوت و تمایز گونه های مقبولیت و سخن راندن از اسباب و آفات آن است.
شاید بتوان، در یک تقسیم بندی آنی (و نه چندان قطعی) گونه های مقبولیت شاعر و شعر را در چهار دسته ی #عام، #خاص، #ادبی و #تاریخی، قرار داد و این گفتار را بر اساس آن به پیش برد. اما دراز آهنگی این مبحث، ما را بر آن می دارد که صرفا به چند مقوله در این حوزه و در زیر چند سر فصل اشاره کنیم.
الف_ شعر: هنری در زمان گم نامی
اگر زمانی به اطیمنان ادعا می کردیم که شعر هنر ویژه و در کنار آن مقبول توده ی ایرانیان است؛ این گزاره دیگر با واقعیت بیرونی تایید نمی شود. شعر هنری تخییلی، ذهنی، زبانی، فردی و عمدتا درونی است و انسان روزگار ما؛ گویی یا در جهانی دیگر سرک می کشد یا گمشده ی خود را (اگر بداند چیست) در جز شعر می جوید.
در عصر جهانی شدن و در زمانی که غالب واقعیت ها در مجاز یا فضای مجازی نمود می یابند؛ شعر را نیز باید از زاویه ی مجاز دید و شاید در حوزه ی مقبولیت #عوام، این فضای مجازی باشد که جایگاه شعر را معرفی و حتی مسیرش را رهبری می کند.
برای آزمون، فضای #اینستاگرام را رصد می کنیم. از حدود ۲۵ میلیون کاربر ایرانی، هزاران تن (به نام شاعر) در این فضا فعالیت مشخص دارند. اما دست کم در میان چند صد تن از نام های فعال در اینستاگرام؛ هیچ یک از شاعران(حتی به صورت کمّی) قرار نمی گیرند.
تعدادی از پر طرفدارترین نام ها اینانند:
مهناز افشار (۸.۸میلیون دنبال کننده)، رامبد جوان (۸.۵ م)، حسن ریوندی (۸.۵م) و به همین قرار: بهنوش بختیاری، الناز شاکردوست، سحر قریشی، محمدرضا گلزار، ترانه علی دوستی و ... .
در این فهرست ده ها نفری که به راحتی قابل استخراج است، ده تن نخست نام های #سینمایی یا #تلویزیونی اند. تا پایان این فهرست، اهالی بازی؛ قابل یا ناقابل، دولتی یا غیر دولتی، لایق یا نالایق، جدی و محترم یا جلف و مسخره، بیشترین دنبال کننده را دارند؛ هرچند بازیگران مطرح و درجه اول، چندان جایگاهی را در مجموع صفحه های پر طرف دار ندارند.
پس از بازیگران، #خوانندگان #رپ و #پاپ، قرار می گیرند و در کنار آنان تعدادی از #فوتبالیست ها و #والیبالیست ها را می توان دید. نام های #سیاسی #راست یا #چپ، داخل نشین یا خارج نشین نیز گاه بر پیشانی فهرست صفحه هایی با کاربران میلیونی چشمک می زنند.
در این میان؛ وضع هنرهای سنتی؛ #موسیقی_ایرانی و ... چندان مثبت نیست. دست کم وضع شعر، بهتر از #فلسفه و #علم است؛ تا آنجا که به ندرت صفحه هایی فلسفی با کاربران بالای ده هزار نفر می توان دید که در بردارنده ی مباحث فلسفی خارج از سیاست باشد.
الگوی مقبولیت فضای مجازی کاملا برعکس الگوی پیشنهادی #افلاطون در #مدینه_فاضله است. هر چند او نیز روی خوشی به شاعران نشان نمی دهد.
#محمد_مرادی
@drmmoradi