Forwarded from محمد مرادی
یا هو
از دهه ی چهل شمسی، کتابی موسوم به دیوان #منصور_حلاج منتشر شده و در طول بیش از نیم قرن، ده ها باز از طرف نشرهای مختلف از جمله سنایی منتشر شده است. در این که این دیوان از حلاج نیست تردیدی نمانده و بسیاری چه از منظر سبکی و چه از نظر نسخه شناسانه درباره ی آن سخن گفته اند و مهم تر اینکه، آنچه در دیوان موجود است بخشی از دیوان عارف مشهور قرن هشتم و نهم، کمال الدین حسین ذهبی خوارزمی است.
آنچه نگارنده را برانگیخته که یادی از این دیوان و شاعر اصلی آن کند، ابیات متعددی است که شاعر در ستایش امام رضا(ع) سروده و علاوه بر نشان دادن برخی از جلوه های تاریخی محبوبیت مرقد آن حضرت در زمان شاعر، در سیر شعر رضوی و تحول نمادهای آن نیز بااهمیت است:
دامن همت برافشان ای دل از کبر و ریا
بعد از آن بر دوش جان افکن ردای کبریا
عمر رفت از دست و تو در خواب غفلت مانده ای
قافله بگذشت و تو می نشنوی بانگ صلا
در این شعر، شاعر پس از ذکر ابیاتی زهدی که رنگ سبک سنایی و پیروان او دارد به ستایش علی بن موسی الرضا(ع) گریز می زند:
کعبه ی صورت اگر دور است و ره نا ایمن است
کعبه ی معنی بجو ای طالب معنی بیا
گر خلیل الله به بطحا کعبه ای بنیاد کرد
در خراسان کرد ایزد کعبه ی دیگر بنا
...از وجود مصطفی گر گشت آن کعبه عزیز
یافت این کعبه شرف از نور چشم مصطفی
خواجه ی هر دو سرا یعنی امام هشتمین
سر جان مرتضی سلطان علی موسی الرضا
نکته ی قابل تامل رواج مضمون مقایسه ی زیارت کعبه و حرم امام رضا(ع) است که گویا در این دوره و حتی پیش از آن نیز رواج داشته است.
در ادامه ی شعر، کمال الدین حسین، به توصیف تفضیل امام رضا بر پیامبران(به جز حضرت رسول ص) پرداخته است. همچنین از واژه های صحن، آستان و مشهد هم در شعر سخن به میان آمده که نشان دهنده ی رواج این کلیدواژه ها در شعر این دوره است. همچنین اصرار شاعر بر استفاده از لقب سلطان برای آن حضرت از ویژگی هایی است که در ادب عامه و حتی ادب بازگشتی معاصر همچنان مقبولیت دارد.
#امام_رضا(ع)
#حسین_خوارزمی
#منصور_حلاج
#محمد_مرادی
@drmmoradi
از دهه ی چهل شمسی، کتابی موسوم به دیوان #منصور_حلاج منتشر شده و در طول بیش از نیم قرن، ده ها باز از طرف نشرهای مختلف از جمله سنایی منتشر شده است. در این که این دیوان از حلاج نیست تردیدی نمانده و بسیاری چه از منظر سبکی و چه از نظر نسخه شناسانه درباره ی آن سخن گفته اند و مهم تر اینکه، آنچه در دیوان موجود است بخشی از دیوان عارف مشهور قرن هشتم و نهم، کمال الدین حسین ذهبی خوارزمی است.
آنچه نگارنده را برانگیخته که یادی از این دیوان و شاعر اصلی آن کند، ابیات متعددی است که شاعر در ستایش امام رضا(ع) سروده و علاوه بر نشان دادن برخی از جلوه های تاریخی محبوبیت مرقد آن حضرت در زمان شاعر، در سیر شعر رضوی و تحول نمادهای آن نیز بااهمیت است:
دامن همت برافشان ای دل از کبر و ریا
بعد از آن بر دوش جان افکن ردای کبریا
عمر رفت از دست و تو در خواب غفلت مانده ای
قافله بگذشت و تو می نشنوی بانگ صلا
در این شعر، شاعر پس از ذکر ابیاتی زهدی که رنگ سبک سنایی و پیروان او دارد به ستایش علی بن موسی الرضا(ع) گریز می زند:
کعبه ی صورت اگر دور است و ره نا ایمن است
کعبه ی معنی بجو ای طالب معنی بیا
گر خلیل الله به بطحا کعبه ای بنیاد کرد
در خراسان کرد ایزد کعبه ی دیگر بنا
...از وجود مصطفی گر گشت آن کعبه عزیز
یافت این کعبه شرف از نور چشم مصطفی
خواجه ی هر دو سرا یعنی امام هشتمین
سر جان مرتضی سلطان علی موسی الرضا
نکته ی قابل تامل رواج مضمون مقایسه ی زیارت کعبه و حرم امام رضا(ع) است که گویا در این دوره و حتی پیش از آن نیز رواج داشته است.
در ادامه ی شعر، کمال الدین حسین، به توصیف تفضیل امام رضا بر پیامبران(به جز حضرت رسول ص) پرداخته است. همچنین از واژه های صحن، آستان و مشهد هم در شعر سخن به میان آمده که نشان دهنده ی رواج این کلیدواژه ها در شعر این دوره است. همچنین اصرار شاعر بر استفاده از لقب سلطان برای آن حضرت از ویژگی هایی است که در ادب عامه و حتی ادب بازگشتی معاصر همچنان مقبولیت دارد.
#امام_رضا(ع)
#حسین_خوارزمی
#منصور_حلاج
#محمد_مرادی
@drmmoradi