Forwarded from محمد مرادی
"شعر و بحران مقبولیت/۳"
ج_ محورهای مخاطب خاص و مخاطب عام
بهترین اشعار همزمان دو دسته ی مخاطبان خاص و عام را به خود جلب می کنند؛ اما تفاوت ماهوی نگاه این دو دسته از مخاطبان در این است که معمولا، مخاطب عام شعر را بر اساس عوامل بیرونی چون: سیاست، جنسیت، مدگرایی، تبلیغ، نیازها و عقاید فردی و ... ارزیابی می کند؛ حال آن که مخاطب خاص به سنت های تاریخی می نگرد. شاید به همین دلیل است که مخاطب عام اگر از قیافه ی شاعری خوشش بیاید این پسند را بر شعر او هم تعمیم می دهد یا اگر محتوای شعری با مذاق سیاسی_مذهبی اش جور آید شعر را هم نیکو می بیند یا اگر فرد مورد احترامش شاعری را بپسندد او نیز خواهد پسندید.
تاریخ ادب فارسی انعکاس دهنده ی هزاران شاعری است که این گونه مقبولیت یافته اند و به سرعت فراموش شده اند. بسیاری از شاعران #وقوعی یا شاعران عصر #مشروطه و #پهلوی نمونه هایی قابل اعتنا از این دسته اند.
#شعر_خاص به صورت مکتوب مقبولیت می یابد و #شعر_عام به صورت زودگذر و یک بار مصرف و با کمک هزار عامل دیگر.
برای توضیح تمایز مقبولیت عام و خاص می توان از زاویه ی دو مثال زیر به مساله نگریست. نخست اینکه در همین روزها مشکلی برای شاعر غزل سرای جوان #حسین_جنتی پیش آمده که امیدواریم هرچه زودتر بر طرف شود. صفحه ی اینستاگرامی ایشان در طول دو سال فعالیت ۶۲ هزار دنبال کننده داشته است. یعنی هفته ای به طور متوسط ۶۰۰ نفر و در طول این یک هفته، ۷۰۰۰ نفر بر دنبال کننده های این صفحه افزوده شده است. یازده برابر میانگین بلند مدت. این تفاوت عددی نشان دهنده ی یک عامل بیرونی و غیرشعری موثر بر این مقبولیت بوده است. یا مثلا بزرگی از مسوولان نظام کتاب شاعری را تحسین می کنند؛ این مساله به فروش و مقبولیت آن شاعر کمک می کند.
تفاوت دیگر این دو مقبولیت را می توان در مقایسه ی آمار فروش کتاب ها و دنبال کنندگانشان نیز جستجو کرد.
بر اساس آمار خانه ی کتاب، در دهه ی ۹۰ مجموعا ۱۴۰۰۰۰ نسخه از دو کتاب #ضد و #کتاب، سروده ی فاضل نظری منتشر شده است. اگر این تعداد را با دنبال کنندگان صفحه ی شاعر (۲۳۰هزار) مقایسه کنیم، به این نتیجه می رسیم که تعداد کتاب ها حدود ۶۰ درصد علاقه مندان است. مجموعه کتاب های فروش رفته از برقعی ۳۴۰۰۰(قبله مایل به تو) و ۱۲۵۰۰(رقعه) حدود ۲۷ درصد مخاطبان اوست. مجموع فروش دو کتاب آذر آتایا و اسمش همین است آذر (۳۳ هزار) حدود ۱۵ درصد علاقه مندان است. در مقایسه ی این سه شاعر جوان پر فروش دهه ی ۹۰، می توان به این نتیجه رسید که مخاطبان فاضل کتابخوان تر از مخاطبان آن دو بوده اند و کوشیده اند متن شعر او را بخوانند.
د_مقبولیت ادبی و تاریخی
آنچه بیش از همه موید توانایی یک شاعر است؛ مقبولیت ادبی و بیش از آن تاریخی اوست. نشان دادن مقبولیت تاریخی، نیازمند گذشت زمان است و سخن گفتن از آن در این مجال ممکن نیست؛ اما می توان با بررسی پژوهش ها و کتاب های دانشگاهی و غیره، به زوایایی از مقبولیت ادبی یا تاریخ ادبیاتی برخی از شاعران جوان اشاره کرد.
از میان نام های اشاره شده؛ پژوهش های دانشگاهی (هرچند گاه مدزدگی بر آن ها نیز اثر گذاشته) بیش از همه به اشعار فاضل نظری روی خوش نشان داده اند. نشانه هایی از تحقیق بر اشعار کسانی چون: محمدسعید میرزایی، حمیدرضا برقعی، گروس عبدالملکیان، محمدمهدی سیار، مهدی موسوی و ... نیز در کارنامه ی پژوهشی شعر معاصر دیده می شود.اما غالب شاعران مقبول در فضای مجازی یا جایگاهی در پژوهش های ادبی نیافته اند یا تنها از آنان در جایگاه آسیب شناسی شعر جوان یاد شده است. مخلص کلام:
آن که "غربال به دست است از عقب کاروان می آید".
#محمد_مرادی
@drmmoradi
ج_ محورهای مخاطب خاص و مخاطب عام
بهترین اشعار همزمان دو دسته ی مخاطبان خاص و عام را به خود جلب می کنند؛ اما تفاوت ماهوی نگاه این دو دسته از مخاطبان در این است که معمولا، مخاطب عام شعر را بر اساس عوامل بیرونی چون: سیاست، جنسیت، مدگرایی، تبلیغ، نیازها و عقاید فردی و ... ارزیابی می کند؛ حال آن که مخاطب خاص به سنت های تاریخی می نگرد. شاید به همین دلیل است که مخاطب عام اگر از قیافه ی شاعری خوشش بیاید این پسند را بر شعر او هم تعمیم می دهد یا اگر محتوای شعری با مذاق سیاسی_مذهبی اش جور آید شعر را هم نیکو می بیند یا اگر فرد مورد احترامش شاعری را بپسندد او نیز خواهد پسندید.
تاریخ ادب فارسی انعکاس دهنده ی هزاران شاعری است که این گونه مقبولیت یافته اند و به سرعت فراموش شده اند. بسیاری از شاعران #وقوعی یا شاعران عصر #مشروطه و #پهلوی نمونه هایی قابل اعتنا از این دسته اند.
#شعر_خاص به صورت مکتوب مقبولیت می یابد و #شعر_عام به صورت زودگذر و یک بار مصرف و با کمک هزار عامل دیگر.
برای توضیح تمایز مقبولیت عام و خاص می توان از زاویه ی دو مثال زیر به مساله نگریست. نخست اینکه در همین روزها مشکلی برای شاعر غزل سرای جوان #حسین_جنتی پیش آمده که امیدواریم هرچه زودتر بر طرف شود. صفحه ی اینستاگرامی ایشان در طول دو سال فعالیت ۶۲ هزار دنبال کننده داشته است. یعنی هفته ای به طور متوسط ۶۰۰ نفر و در طول این یک هفته، ۷۰۰۰ نفر بر دنبال کننده های این صفحه افزوده شده است. یازده برابر میانگین بلند مدت. این تفاوت عددی نشان دهنده ی یک عامل بیرونی و غیرشعری موثر بر این مقبولیت بوده است. یا مثلا بزرگی از مسوولان نظام کتاب شاعری را تحسین می کنند؛ این مساله به فروش و مقبولیت آن شاعر کمک می کند.
تفاوت دیگر این دو مقبولیت را می توان در مقایسه ی آمار فروش کتاب ها و دنبال کنندگانشان نیز جستجو کرد.
بر اساس آمار خانه ی کتاب، در دهه ی ۹۰ مجموعا ۱۴۰۰۰۰ نسخه از دو کتاب #ضد و #کتاب، سروده ی فاضل نظری منتشر شده است. اگر این تعداد را با دنبال کنندگان صفحه ی شاعر (۲۳۰هزار) مقایسه کنیم، به این نتیجه می رسیم که تعداد کتاب ها حدود ۶۰ درصد علاقه مندان است. مجموعه کتاب های فروش رفته از برقعی ۳۴۰۰۰(قبله مایل به تو) و ۱۲۵۰۰(رقعه) حدود ۲۷ درصد مخاطبان اوست. مجموع فروش دو کتاب آذر آتایا و اسمش همین است آذر (۳۳ هزار) حدود ۱۵ درصد علاقه مندان است. در مقایسه ی این سه شاعر جوان پر فروش دهه ی ۹۰، می توان به این نتیجه رسید که مخاطبان فاضل کتابخوان تر از مخاطبان آن دو بوده اند و کوشیده اند متن شعر او را بخوانند.
د_مقبولیت ادبی و تاریخی
آنچه بیش از همه موید توانایی یک شاعر است؛ مقبولیت ادبی و بیش از آن تاریخی اوست. نشان دادن مقبولیت تاریخی، نیازمند گذشت زمان است و سخن گفتن از آن در این مجال ممکن نیست؛ اما می توان با بررسی پژوهش ها و کتاب های دانشگاهی و غیره، به زوایایی از مقبولیت ادبی یا تاریخ ادبیاتی برخی از شاعران جوان اشاره کرد.
از میان نام های اشاره شده؛ پژوهش های دانشگاهی (هرچند گاه مدزدگی بر آن ها نیز اثر گذاشته) بیش از همه به اشعار فاضل نظری روی خوش نشان داده اند. نشانه هایی از تحقیق بر اشعار کسانی چون: محمدسعید میرزایی، حمیدرضا برقعی، گروس عبدالملکیان، محمدمهدی سیار، مهدی موسوی و ... نیز در کارنامه ی پژوهشی شعر معاصر دیده می شود.اما غالب شاعران مقبول در فضای مجازی یا جایگاهی در پژوهش های ادبی نیافته اند یا تنها از آنان در جایگاه آسیب شناسی شعر جوان یاد شده است. مخلص کلام:
آن که "غربال به دست است از عقب کاروان می آید".
#محمد_مرادی
@drmmoradi