جبار رحمانی؛ جامعه شناس
🔺از آغاز توسعه تحصیلات عالیه در ایران، شکافی میان تخصص تحصیلکردگان و موقعیت شغلی آنها ایجاد شد.
🔺بحران اصلی نه از دل نهادهای آموزشی مدرن بلکه در درون نهادهای قدرت بود.
🔺مکانیزم اصلی میدان سیاست و قدرت در ایران برای انتقال منابع قدرت نه براساس شایستگی و چرخش نخبگان، بلکه براساس پیوندهای درونی و حلقههای بسته اصحاب قدرت بود که بالاترین نشانه عضویت در این حلقهها، نسب و خویشاوندی بود، نه شایستگی و صلاحیت.
🔺آنچه ذیل آقازادگی، خویشاوندسالاری، ژن خوب و... در نقد میدان قدرت در ایران شنیده میشود، از دل این جریان و روندها سربرآورده است.
🔺پیشتر اگر تلاش میشد کارشناس بودن از طریق کسب مدرک برای اصحاب قدرت انجام شود، در مرحله جدید منبع اعطای مقبولیت کارشناسی یعنی نهاد دانشگاه هدف تصرف قرار گرفت؛ یعنی میدان قدرت برای اعتباربخشی به خودش برچسبهای کارشناسی را مستعمره خودش کرد. حتی کار به مدارک جعلی وزیر و نماینده مجلس و... هم کشیده شد.
🔺آنچه رخ داد در نهایت حتی دانش کارشناسی و مهمتر از همه منابع اعطای این دانش را هم به ابتذال کشاند.
🔺اما مرحله سوم که فاجعهبارتر از همه بود، تصرف جایگاه متخصصان دانشگاه توسط اصحاب سیاست بود. اصحاب قدرت در مرحله پیشاکسب پست و پساکسب پست در دانشگاه هستند. در نتیجه این وضعیت بود که قواعد میدان علم و آموزش متناسب با این حاضران موقتی دستکاری شد.
🔺در دهه گذشته، یکی از مقامات سیاسی، صاحب عنوان پرتالیفترین نگارنده مقاله علمی در زمانی بود که همزمان رئیس آن دانشگاه هم بود. این به معنای ابتذال تام میدان دانشگاه و آلوده شدن محققان به مختصات و رنگ و لعاب اصحاب قدرت است. این مساله در علوم انسانی وضعیت وخیمتری دارد.
🔺امروز مناصب دانشگاهی نه با معیار تخصص، بلکه با معیار تعهد و وفاداری به میدان قدرت توزیع میشوند و این قواعد جدید آنقدر مهم هستند که برخی اصحاب دانشگاه، حتی آنها که پست و مقام هم ندارند، به سهم و به نوبه خودشان آن را پذیرفتهاند.
#دنیای_اقتصاد #دانشگاه #سیاست #آقازادگی #ژن_خوب #بورسیه #تحصیلات #تخصص #تعهد
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍17❤3👌2