Forwarded from مجله اقتصاد
کلیدواژه تعطیلسازی اندیشه
✍🏻موسی غنی نژاد ، 11/09/1398
@ghaninejad_mousa
🔹زمانی حزب توده در ایران با تبدیل لیبرالیسم به ناسزای سیاسی آنرا نماد تمام بدیهای اجتماعی از فقر و فساد گرفته تا ظلم و جهل ساخت و مدعی شد که این پدیده منحوس ایدئولوژی نظام سرمایه داری امپریالیستی و غارتگر غربی است. این شگرد به قدری کارساز و موثر بود که تقریبا همه انقلابیون مخالف شاه در سال 1357 در دام آن افتادند.
🔹فروپاشی کمونیسم روسی و آشکار شدن هرچه بیشتر فجایع سوسیالیسم واقعا موجود از یک سو، و روی آوردن کمونیسم چینی به اقتصاد بازار برای بیرون کشیدن صدها میلیون چینی از فقر مطلق، از سوی دیگر، ایدئولوژی قدیمی ضد لیبرال را رسوا تر از آن کرده است که به شکل سابق بتوان از آن دفاع کرد. از این رو، برای ادامه و تقویت ایدئولوژی ضدآزادی قدیمی نیاز به ابداع جدیدی بود و در این میان چه بهتر از توسل به مفهوم مبهم و متناقض «نئولیبرالیسم» که هیچکس به درستی نمیداند توسط چه کسی و با چه هدفی برساخته شده است و نو بودن آن نسبت به لیبرالیسم چه معنایی دارد.
🔹این روزها در شبکه های اجتماعی ملاحظه شد که یک روشنفکر دینی (سابق؟) به افشای نئولیبرالیسم پرداخته و با معرفی رابرت نوزیک، فون هایک و میلتون فریدمن به عنوان پیامبران دین «بنیادگرایی بازار» مدعی شده که «جمهوریخواهان آمریکا، در عمل به میلتون فریدمن بیش از عیسی مسیح اعتقاد دارند»! و در ادامه هشدار داده که همچنانکه ژنرال پینوشه نئولیبرالیسم میلتون فریدمنی را در شیلی عملی کرد در ایران هم گویا ژنرالهایی در تدارک چنین کاریاند.
🔹اصطلاح «بنیادگرایی بازار» که رفقای چپ ابداع کرده اند شگردی تبلیغاتی برای تبدیل نئولیبرالیسم به ناسزای سیاسی است چرا که بنیادگرایی تداعی کننده جریان های تروریستی مانند القاعده و داعش است.
🔹روشنفکران چپاندیش دینی(؟) که امروزه به افشای نئولیبرالیسم روی آورده و آنرا تبدیل به ناسزای سیاسی میکنند اغلب همانها هستند که همانند تودهایها توسط نظامی که زمانی مدعی طرفداری از آن بودند به حاشیه رانده شدند. آنها بهتر است به جای چپ و راست زدنهای شتابزده و خاک پاشیدن در چشم مردم یکبار بنشینند و با عقل و منطق، گذشته فکری و کارنامه سیاسی خود را نقادانه بررسی کنند و شجاعانه به تصحیح اشتباهات خود کمر همت ببندند.
🔹دولتهای احمدینژاد و روحانی در حالی متهم به اجرای سیاستهای نئولیبرالی میشوند که هیچکدام حتی یک گام در جهت اقتصاد آزاد برنداشتند و نهادهای دولتی سرکوبگر بازار در آنها همیشه فاعل مختار بوده است. رفقا! سیاستهای خصوصیسازی اجرا شده توسط این دولتها ربطی به اقتصاد آزاد ندارد بلکه واگذاری شرکتهای دولتی به بخش عمومی، نهادهای نظامی و بخش خصوصی عمدتا رفاقتی بوده است که به معنی ایجاد سرمایهداری دولتی یا بازگشت به نوعی تیولداری است. در اقتصاد بازار قیمت بنزین در بازار باید تعیین شود نه توسط دولت و به مصلحت دولت.
#نئولیبرالیسم #ایدئولوژی #روشنفکران_دینی
🖇متن کامل این یادداشت را در سایت بومرنگ به نشانی ارائه شده یا در فایل پیوست مطالعه نمائید👇
http://www.boomrang.org/neoliberalism-as-a-keyword-to-refusing-to-think/
Telegram
attach 📎
✍🏻موسی غنی نژاد ، 11/09/1398
@ghaninejad_mousa
🔹زمانی حزب توده در ایران با تبدیل لیبرالیسم به ناسزای سیاسی آنرا نماد تمام بدیهای اجتماعی از فقر و فساد گرفته تا ظلم و جهل ساخت و مدعی شد که این پدیده منحوس ایدئولوژی نظام سرمایه داری امپریالیستی و غارتگر غربی است. این شگرد به قدری کارساز و موثر بود که تقریبا همه انقلابیون مخالف شاه در سال 1357 در دام آن افتادند.
🔹فروپاشی کمونیسم روسی و آشکار شدن هرچه بیشتر فجایع سوسیالیسم واقعا موجود از یک سو، و روی آوردن کمونیسم چینی به اقتصاد بازار برای بیرون کشیدن صدها میلیون چینی از فقر مطلق، از سوی دیگر، ایدئولوژی قدیمی ضد لیبرال را رسوا تر از آن کرده است که به شکل سابق بتوان از آن دفاع کرد. از این رو، برای ادامه و تقویت ایدئولوژی ضدآزادی قدیمی نیاز به ابداع جدیدی بود و در این میان چه بهتر از توسل به مفهوم مبهم و متناقض «نئولیبرالیسم» که هیچکس به درستی نمیداند توسط چه کسی و با چه هدفی برساخته شده است و نو بودن آن نسبت به لیبرالیسم چه معنایی دارد.
🔹این روزها در شبکه های اجتماعی ملاحظه شد که یک روشنفکر دینی (سابق؟) به افشای نئولیبرالیسم پرداخته و با معرفی رابرت نوزیک، فون هایک و میلتون فریدمن به عنوان پیامبران دین «بنیادگرایی بازار» مدعی شده که «جمهوریخواهان آمریکا، در عمل به میلتون فریدمن بیش از عیسی مسیح اعتقاد دارند»! و در ادامه هشدار داده که همچنانکه ژنرال پینوشه نئولیبرالیسم میلتون فریدمنی را در شیلی عملی کرد در ایران هم گویا ژنرالهایی در تدارک چنین کاریاند.
🔹اصطلاح «بنیادگرایی بازار» که رفقای چپ ابداع کرده اند شگردی تبلیغاتی برای تبدیل نئولیبرالیسم به ناسزای سیاسی است چرا که بنیادگرایی تداعی کننده جریان های تروریستی مانند القاعده و داعش است.
🔹روشنفکران چپاندیش دینی(؟) که امروزه به افشای نئولیبرالیسم روی آورده و آنرا تبدیل به ناسزای سیاسی میکنند اغلب همانها هستند که همانند تودهایها توسط نظامی که زمانی مدعی طرفداری از آن بودند به حاشیه رانده شدند. آنها بهتر است به جای چپ و راست زدنهای شتابزده و خاک پاشیدن در چشم مردم یکبار بنشینند و با عقل و منطق، گذشته فکری و کارنامه سیاسی خود را نقادانه بررسی کنند و شجاعانه به تصحیح اشتباهات خود کمر همت ببندند.
🔹دولتهای احمدینژاد و روحانی در حالی متهم به اجرای سیاستهای نئولیبرالی میشوند که هیچکدام حتی یک گام در جهت اقتصاد آزاد برنداشتند و نهادهای دولتی سرکوبگر بازار در آنها همیشه فاعل مختار بوده است. رفقا! سیاستهای خصوصیسازی اجرا شده توسط این دولتها ربطی به اقتصاد آزاد ندارد بلکه واگذاری شرکتهای دولتی به بخش عمومی، نهادهای نظامی و بخش خصوصی عمدتا رفاقتی بوده است که به معنی ایجاد سرمایهداری دولتی یا بازگشت به نوعی تیولداری است. در اقتصاد بازار قیمت بنزین در بازار باید تعیین شود نه توسط دولت و به مصلحت دولت.
#نئولیبرالیسم #ایدئولوژی #روشنفکران_دینی
🖇متن کامل این یادداشت را در سایت بومرنگ به نشانی ارائه شده یا در فایل پیوست مطالعه نمائید👇
http://www.boomrang.org/neoliberalism-as-a-keyword-to-refusing-to-think/
Telegram
attach 📎
Telegram
attach 📎
Forwarded from موسی غنینژاد
〽️تخریب اقتصاد به زبان ساده
🔻نقش روشنفکران در انحراف علم اقتصاد
🎤گفتگوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد، شماره 351، 26 بهمن 1398
🔹اولین کتاب مهم اقتصادی که به زبان فارسی تدوین شد، ترجمهای بود تحت عنوان «ثروت ملل» که ترجمه عنوان اصلی آن «مبانی اقتصاد سیاسی» است. آن کتاب را پل بُروگار، یک چهره معتبر دانشگاهی اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم در فرانسه، نوشته بود. فروغی در ترجمه وفادارانه این کتاب زحمت زیادی کشیده و آن را با معادل های بسیار دقیق و قابل فهم تدوین کرده است. او به جای استفاده از عنوان «اقتصاد سیاسی»، این کتاب را به نام «ثروت ملل» ترجمه کرده است تا ایرانیان متوجه شوند موضوع اصلی این علم و این کتاب چیست. کتاب «ثروت ملل» در سال 1323 قمری (1284 شمسی) یعنی یک سال قبل از نهضت مشروطه منتشر و در مدرسه علوم سیاسی تدریس شد، اما خود فروغی در سال 1315 در یک سخنرانی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران از اینکه بعد از 30 سال هنوز کتاب دومی در این حوزه ترجمه نشده ابراز تعجب میکند. درواقع او میخواهد بگوید که این علم نادیده گرفته شده است.
🔹درواقع کاری که نوشین یا چپها میکنند درواقع پر کردن یک خلأ است، ولی خلأ را با چیز بدی پر میکنند! البته آنها هم مقصر نیستند چون اعتقادشان این بوده است. دهه 1320 که کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشین ترجمه و در ایران منتشر میشود، دوره ای است که روشنفکران چپ در جامعه ایران دست بالا را دارند و احساس میکنند نیاز دارند راجع به اقتصاد هم حرف بزنند و کتاب بنویسند و ترجمه کنند.
🔹کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشین در حد خودش کتابی جدی است که از منابع اصلی ترجمه و تالیف شده و بهعنوان منبع و سند اقتصادی یک حزب دارای سازمان درستوحسابی منتشر شده است. این کتاب یک اثر منسجم است و میتواند مقدمهای برای یاد گرفتن اقتصاد مارکسیستی باشد. اما کتاب «اقتصاد به زبان ساده» یک اثر کاملا پوپولیستی و حتی بیتوجه به مبانی استدلالی مارکس و ایدئولوژی مارکسیسم است. تنها چیزی که در این کتاب دیده میشود شعارهای مردمپسند است.
🔹افکار چپ و پوپولیستی الان هم خریدار دارد چون هنوز این مساله روشن نشده که علت عقب ماندگی اقتصادی و فقر، اقتصاد دولتی و ناکارآمدی این اقتصاد است یا اقتصاد آزاد. گرفتاری ما این است که در این شرایط یک عده معتقدند علت وضع بد اقتصادی ما محصول تسلط نئولیبرالیسم است و ادعا میکنند از سال 68 که جنگ تمام شد تا حالا، نئولیبرالیسم در اقتصاد حاکم بوده است. این مشابه همان شعارهایی است که امثال آل احمد قبل از انقلاب میدادند. پوپولیسم همین است: واقعیتها را نبینید و حرفی بزنید که فقط مردم خوششان بیاید. کدام مورخ و کدام صاحب عقل سلیمی که در این 40 ساله جمهوری اسلامی زندگی کرده، میپذیرد که از سال 68 به بعد لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم در ایران حاکم بوده است؟
#ایدئولوژی #روشنفکر #اقتصاد_ایران
🖇متن کامل این گفتگو را در لینک زیر ویا فایل پیوست مطالعه نمائید👇
https://www.boomrang.org/economic-destruction/
🆔@ghaninejad_mousa
Telegram
attach 📎
🔻نقش روشنفکران در انحراف علم اقتصاد
🎤گفتگوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد، شماره 351، 26 بهمن 1398
🔹اولین کتاب مهم اقتصادی که به زبان فارسی تدوین شد، ترجمهای بود تحت عنوان «ثروت ملل» که ترجمه عنوان اصلی آن «مبانی اقتصاد سیاسی» است. آن کتاب را پل بُروگار، یک چهره معتبر دانشگاهی اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم در فرانسه، نوشته بود. فروغی در ترجمه وفادارانه این کتاب زحمت زیادی کشیده و آن را با معادل های بسیار دقیق و قابل فهم تدوین کرده است. او به جای استفاده از عنوان «اقتصاد سیاسی»، این کتاب را به نام «ثروت ملل» ترجمه کرده است تا ایرانیان متوجه شوند موضوع اصلی این علم و این کتاب چیست. کتاب «ثروت ملل» در سال 1323 قمری (1284 شمسی) یعنی یک سال قبل از نهضت مشروطه منتشر و در مدرسه علوم سیاسی تدریس شد، اما خود فروغی در سال 1315 در یک سخنرانی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران از اینکه بعد از 30 سال هنوز کتاب دومی در این حوزه ترجمه نشده ابراز تعجب میکند. درواقع او میخواهد بگوید که این علم نادیده گرفته شده است.
🔹درواقع کاری که نوشین یا چپها میکنند درواقع پر کردن یک خلأ است، ولی خلأ را با چیز بدی پر میکنند! البته آنها هم مقصر نیستند چون اعتقادشان این بوده است. دهه 1320 که کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشین ترجمه و در ایران منتشر میشود، دوره ای است که روشنفکران چپ در جامعه ایران دست بالا را دارند و احساس میکنند نیاز دارند راجع به اقتصاد هم حرف بزنند و کتاب بنویسند و ترجمه کنند.
🔹کتاب «اصول علم اقتصاد» نوشین در حد خودش کتابی جدی است که از منابع اصلی ترجمه و تالیف شده و بهعنوان منبع و سند اقتصادی یک حزب دارای سازمان درستوحسابی منتشر شده است. این کتاب یک اثر منسجم است و میتواند مقدمهای برای یاد گرفتن اقتصاد مارکسیستی باشد. اما کتاب «اقتصاد به زبان ساده» یک اثر کاملا پوپولیستی و حتی بیتوجه به مبانی استدلالی مارکس و ایدئولوژی مارکسیسم است. تنها چیزی که در این کتاب دیده میشود شعارهای مردمپسند است.
🔹افکار چپ و پوپولیستی الان هم خریدار دارد چون هنوز این مساله روشن نشده که علت عقب ماندگی اقتصادی و فقر، اقتصاد دولتی و ناکارآمدی این اقتصاد است یا اقتصاد آزاد. گرفتاری ما این است که در این شرایط یک عده معتقدند علت وضع بد اقتصادی ما محصول تسلط نئولیبرالیسم است و ادعا میکنند از سال 68 که جنگ تمام شد تا حالا، نئولیبرالیسم در اقتصاد حاکم بوده است. این مشابه همان شعارهایی است که امثال آل احمد قبل از انقلاب میدادند. پوپولیسم همین است: واقعیتها را نبینید و حرفی بزنید که فقط مردم خوششان بیاید. کدام مورخ و کدام صاحب عقل سلیمی که در این 40 ساله جمهوری اسلامی زندگی کرده، میپذیرد که از سال 68 به بعد لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم در ایران حاکم بوده است؟
#ایدئولوژی #روشنفکر #اقتصاد_ایران
🖇متن کامل این گفتگو را در لینک زیر ویا فایل پیوست مطالعه نمائید👇
https://www.boomrang.org/economic-destruction/
🆔@ghaninejad_mousa
Telegram
attach 📎
من به عنوان یک جمهوری خواه، اشتباه کردم
🔺دیوید فرنچ، ستوننویس نیویورکتایمز در ۲۷اکتبر در مقالهای نوشت:
🔹من فکر میکردم که دونالد ترامپ هیچ حمایت معناداری در حزب جمهوریخواه پیدا نخواهد کرد و به جایی نمیرسد.
🔹دیگر اینکه اعتقادم این بود که اوانجلیکاها یک دیواره آتشین در برابر او خواهند بود و مانع از رشد وی خواهند شد؛ درحالیکه آنها تبدیل به وفادارترین یاران ترامپ شدند و این گروه سوخت بازگشت او به سیاست، از فردای ششم ژانویه (روزی که طرفداران ترامپ به کنگره حمله کردند) هستند!
🔹من تمام عمرم یک اوانجلیکایی و از سالهای نوجوانی جمهوریخواه بودم. فکر میکردم جامعه خودم را میشناسم. سپس، ناگهان، گویی شناخت من بهیکباره از کار افتاد. من شوکه، کمی خجالتزده و البته کنجکاو بودم.
🔹از آن لحظه، دو سوال ذهنم را درگیر کرده است: «چه چیزی را از دست دادم؟ و چرا از دست دادم؟»
🔹من فکر میکردم ایدئولوژی قویتر از جامعه است. جمهوریخواهان در انقلاب ریگان به بلوغ سیاسی رسیدند و حزب جمهوریخواه را اساسا و اصالتا ایدئولوژیک میدانستیم.
🔹حتی پس از ریگان برخی جمهوریخواهان علیه ریگان شدند که از سوی جامعه ما مورد انتقاد قرار گرفتند.
🔹در واقع، این دلیل اصلی بسیاری از نویسندگان محافظهکار بود که پدیده ترامپ را زودگذر میپنداشتند. حزب جمهوریخواه حزبی از ایدهها بود و این ایدهها بودند که حزب را تعریف میکرد. تا اینکه به زمان حال رسید.
🔹ترامپ این معادله را بهکلی تغییر داده است. او بهدنبال یک دولت بزرگ و لیبرتینِ انزواجو است که با پلتفرم جمهورخواهان در تضاد کامل است. او نه تنها بهخاطر این دگرگونی ایدئولوژیک مجازات نشده، بلکه جمهوریخواهان بسیاری جذب او شدند. یک لحظه فکر نکنید این به این دلیل است که او در یک بحث ایدئولوژیک هوشمندانه پیروز شد.
🔹وقتی او تودهای از حمایتها را بهدست آورد، میلیونها جمهوریخواه با یک انتخاب جدی روبهرو شدند: «ایدئولوژی یا جامعه؟» بسیاری از ما که به دلایل ایدئولوژیک با ترامپ مخالفت کردیم، از شدت این واکنش متحیر شدیم.
🔹فکر میکردم ایدئولوژی جامعه را تعریف میکند، اما جامعه بدون توجه به ایدئولوژی وجود داشت و گسستن از جامعه گناه بسیار بزرگتری بود.
🔹بنابراین جمهوریخواهان میتوانستند به ایدههای خود وفادار بمانند و با خشم همسایگان خود روبهرو شوند یا میتوانستند منعطف شوند و اینگونه دوستان خود را حفظ کنند و وجدان خود را با این تصور راحت کنند که مهم نیست ترامپ چه کرد یا چه گفت، حداقل او یک دموکرات نیست.
🔗 متن کامل
#دنیای_اقتصاد #ترامپ #ایدئولوژی #جمهوری_خواهان
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
🔺دیوید فرنچ، ستوننویس نیویورکتایمز در ۲۷اکتبر در مقالهای نوشت:
🔹من فکر میکردم که دونالد ترامپ هیچ حمایت معناداری در حزب جمهوریخواه پیدا نخواهد کرد و به جایی نمیرسد.
🔹دیگر اینکه اعتقادم این بود که اوانجلیکاها یک دیواره آتشین در برابر او خواهند بود و مانع از رشد وی خواهند شد؛ درحالیکه آنها تبدیل به وفادارترین یاران ترامپ شدند و این گروه سوخت بازگشت او به سیاست، از فردای ششم ژانویه (روزی که طرفداران ترامپ به کنگره حمله کردند) هستند!
🔹من تمام عمرم یک اوانجلیکایی و از سالهای نوجوانی جمهوریخواه بودم. فکر میکردم جامعه خودم را میشناسم. سپس، ناگهان، گویی شناخت من بهیکباره از کار افتاد. من شوکه، کمی خجالتزده و البته کنجکاو بودم.
🔹از آن لحظه، دو سوال ذهنم را درگیر کرده است: «چه چیزی را از دست دادم؟ و چرا از دست دادم؟»
🔹من فکر میکردم ایدئولوژی قویتر از جامعه است. جمهوریخواهان در انقلاب ریگان به بلوغ سیاسی رسیدند و حزب جمهوریخواه را اساسا و اصالتا ایدئولوژیک میدانستیم.
🔹حتی پس از ریگان برخی جمهوریخواهان علیه ریگان شدند که از سوی جامعه ما مورد انتقاد قرار گرفتند.
🔹در واقع، این دلیل اصلی بسیاری از نویسندگان محافظهکار بود که پدیده ترامپ را زودگذر میپنداشتند. حزب جمهوریخواه حزبی از ایدهها بود و این ایدهها بودند که حزب را تعریف میکرد. تا اینکه به زمان حال رسید.
🔹ترامپ این معادله را بهکلی تغییر داده است. او بهدنبال یک دولت بزرگ و لیبرتینِ انزواجو است که با پلتفرم جمهورخواهان در تضاد کامل است. او نه تنها بهخاطر این دگرگونی ایدئولوژیک مجازات نشده، بلکه جمهوریخواهان بسیاری جذب او شدند. یک لحظه فکر نکنید این به این دلیل است که او در یک بحث ایدئولوژیک هوشمندانه پیروز شد.
🔹وقتی او تودهای از حمایتها را بهدست آورد، میلیونها جمهوریخواه با یک انتخاب جدی روبهرو شدند: «ایدئولوژی یا جامعه؟» بسیاری از ما که به دلایل ایدئولوژیک با ترامپ مخالفت کردیم، از شدت این واکنش متحیر شدیم.
🔹فکر میکردم ایدئولوژی جامعه را تعریف میکند، اما جامعه بدون توجه به ایدئولوژی وجود داشت و گسستن از جامعه گناه بسیار بزرگتری بود.
🔹بنابراین جمهوریخواهان میتوانستند به ایدههای خود وفادار بمانند و با خشم همسایگان خود روبهرو شوند یا میتوانستند منعطف شوند و اینگونه دوستان خود را حفظ کنند و وجدان خود را با این تصور راحت کنند که مهم نیست ترامپ چه کرد یا چه گفت، حداقل او یک دموکرات نیست.
#دنیای_اقتصاد #ترامپ #ایدئولوژی #جمهوری_خواهان
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍14❤5👏1😁1
🔺ایدئولوژی بر روندهای تجاری کشورها اثر عمیقی دارد. مقایسه وضعیت تجارت خارجی کوبا با اسلواکی، پرو، مجارستان و ویتنام نکات جالبی را نشان می دهد.
🔺مرور دادههای بلندمدت تجارت خارجی در این ۵کشور که سابقه عضویت در بلوک شرق را داشتند، نشان میدهد رهایی از ایدئولوژی کمونیسم اثر عمیقی بر جهتگیری کلان حکمرانی در این کشورها داشته و پس از سه دهه ساختار صادرات و واردات این کشورها را دگرگون کرده است.
🔺هاوانا به دلیل قطع برق در خاموشی کامل فرو رفت؛ این سکانس پایانی سریالی است که بیش از ۶۰ سالپیش آغاز شد.
🔺فیدل کاسترو در روزهای نخست وعده یک بهشت آزاد و نورانی به جامعه کوبا داد، حالا اما دیگر او زنده نیست تا حاصل عملکرد حکومتی که بیش از ۶ دههپیش خود پایهگذار آن بوده را ببیند.
🔺حکومتی که اساس آن بر مبارزه با امپریالیسم جهانی و مقاومت خلق قهرمان کوبا بوده، امروز برای تامین حداقل معیشت مردم با مشکل جدی مواجه است.
🔺امروز دیگر حکومت برادر بزرگتر به تاریخ پیوسته و کوبا برای مقاومت بیشتر یاوری ندارد.
🔺در مقابل بیش از ۳۰سالقبل، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سیاستگذاران گروهی دیگر از کشورها که در دوران جنگ سرد عضوی از بلوک شرق بودند، واقعیتهای دنیای جدید را درک کردند و تصمیم گرفتند خرج خود را از رفقای سابق جدا کنند.
🔺رهبران ویتنام، لهستان، مجارستان و اسلواکی و چندین کشور تصمیم گرفتند که بهجای شعاردادن، رفاه واقعی را برای مردم به ارمغان آورند.
🔺نتیجه این تغییر مسیر امروز به روشنی مشخص شدهاست؛ مثلا درآمد سرانه ویتنام(به قیمت جاری) از ۱۴۳دلار در سال۱۹۹۱ به ۴۳۰۰دلار در سال۲۰۲۳ رسیده و ارزش صادرات این کشور ظرف این مدت ۱۲۵برابر شدهاست.
🔺همچنین در مدت مذکور درآمد سرانه اسلواکی از ۲۷۰۰دلار به ۲۴هزار دلار افزایش داشته و ارزش صادرات این کشور ۲۰برابر شدهاست.
🔺واقعیت آن است که انتخابها آینده را میسازند و بهترین شانس برای سیاستگذارانی که در معرض انتخابهای سخت هستند آن است که میتوانند از تجربههای گذشتگان استفاده کنند.
#دنیای_اقتصاد #ایدئولوژی #سیاستگذاری #حکمرانی
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍25❤5👎2
.
🔴 دستمزد در القاعده / ایدئولوژی یا پول؛ کدام یک محرک تروریسم است؟
🔹مشارکت در فعالیتهای شورشی معمولا با خطرات فیزیکی قابلتوجهی همراه است؛ پس چه عواملی افراد را به انجام چنین فعالیتهایی ترغیب میکند؟
🔹بر اساس نظریههای اقتصاد سیاسی شورش، ارزش خالص مشارکت در این فعالیتها باید حداقل به اندازه بهترین گزینه جایگزین باشد.
🔹این ارزش خالص ممکن است شامل اجزای غیرپولی مانند رفع نارضایتیهای شخصی یا کسب اعتبار باشد، اما همچنین شامل پاداشهای پولی است.
🔹این پاداشها گاهی اوقات بهصورت ضمنی هستند، مانند توانایی فرماندهان میانی برای سوءاستفاده از موقعیت خود برای کسب درآمد یا اخذ مالیات از غیرنظامیان و سپس پرداخت بخشی از سود به مبارزانی که در سطح پایینتر قرار دارند.
🔹بااینحال، معمولا پاداشهای پولی بهصورت صریح ارائه میشوند و دستمزدها مانند سایر مشاغل پرداخت میشوند.
🔹مقاله «جبران خدمات شورشیان: شواهدی از عراق» نوشته بنجامین بنی که در سال۲۰۱۳ درAmerican Economic Review منتشر شده، به تحلیل چگونگی جبران خدمات شورشیان در سه استان عراق (انبار، دیاله و نینوا) در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میپردازد.
🔹این مقاله شواهد شگفتانگیزی ارائه میدهد که نشان میدهد جبران خدمات شورشیان نه تنها با سطح ریسک یا بهرهوری نهایی نیروی کار ارتباط ندارد، بلکه حتی در برخی موارد رابطه منفی بین دستمزد و ریسک مشاهده میشود.
🔹این موضوع نشاندهنده نقش مهم انگیزههای غیرمادی، بهویژه ایدئولوژی در جذب و حفظ جنگجویان است.
🔹القاعده بهعنوان یک گروه افراطی، احتمالا از ایدئولوژی مذهبی و سیاسی برای انگیزه دادن به اعضا استفاده میکرد که نیاز به دستمزدهای بالا را کاهش میداد.
🔗 متن کامل
#دنیای_اقتصاد #القاعده #دستمزد #تروریسم #ایدئولوژی #جنگجویان_القاعده
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
🔹مشارکت در فعالیتهای شورشی معمولا با خطرات فیزیکی قابلتوجهی همراه است؛ پس چه عواملی افراد را به انجام چنین فعالیتهایی ترغیب میکند؟
🔹بر اساس نظریههای اقتصاد سیاسی شورش، ارزش خالص مشارکت در این فعالیتها باید حداقل به اندازه بهترین گزینه جایگزین باشد.
🔹این ارزش خالص ممکن است شامل اجزای غیرپولی مانند رفع نارضایتیهای شخصی یا کسب اعتبار باشد، اما همچنین شامل پاداشهای پولی است.
🔹این پاداشها گاهی اوقات بهصورت ضمنی هستند، مانند توانایی فرماندهان میانی برای سوءاستفاده از موقعیت خود برای کسب درآمد یا اخذ مالیات از غیرنظامیان و سپس پرداخت بخشی از سود به مبارزانی که در سطح پایینتر قرار دارند.
🔹بااینحال، معمولا پاداشهای پولی بهصورت صریح ارائه میشوند و دستمزدها مانند سایر مشاغل پرداخت میشوند.
🔹مقاله «جبران خدمات شورشیان: شواهدی از عراق» نوشته بنجامین بنی که در سال۲۰۱۳ درAmerican Economic Review منتشر شده، به تحلیل چگونگی جبران خدمات شورشیان در سه استان عراق (انبار، دیاله و نینوا) در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میپردازد.
🔹این مقاله شواهد شگفتانگیزی ارائه میدهد که نشان میدهد جبران خدمات شورشیان نه تنها با سطح ریسک یا بهرهوری نهایی نیروی کار ارتباط ندارد، بلکه حتی در برخی موارد رابطه منفی بین دستمزد و ریسک مشاهده میشود.
🔹این موضوع نشاندهنده نقش مهم انگیزههای غیرمادی، بهویژه ایدئولوژی در جذب و حفظ جنگجویان است.
🔹القاعده بهعنوان یک گروه افراطی، احتمالا از ایدئولوژی مذهبی و سیاسی برای انگیزه دادن به اعضا استفاده میکرد که نیاز به دستمزدهای بالا را کاهش میداد.
#دنیای_اقتصاد #القاعده #دستمزد #تروریسم #ایدئولوژی #جنگجویان_القاعده
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7❤3👌1