دلتنگیهای من
80 subscribers
4.77K photos
1.27K videos
99 files
584 links
Download Telegram
داستان #سازناکوک 🥀
#قسمت_سی_ونهم- بخش پنجم







گفتم : من خبر ندارم قراره پلیس تحقیق کنه وقتی ما رسیدیم قاتل فرار کرده بود ..منم افشین رو تو ی آمبولانس دیدم ..
همینطور که به پای من چسبیده بود با لحن آروم و التماس آمیزی گفت : زنده بود ؟
گفتم : آره ؛
پرسید : چیزی نگفت ؟
گفتم : تو و کیان رو دست من سپرد ..دیگه بسه ..حالم بده چیزی ازم نپرس ؛ به خاطر خدا ولم کن هدی ..بعدا برات تعریف می کنم ..
گفت : داداش جونم الان بگو ..چی شده ؟ افشین با کسی رابطه داشته ؟
گفتم : مامان اینو از من دور کنین دیگه تحمل ندارم یک چیزی میگم بعدا خودم پشیمون میشم ..فریاد زد ..بگو ..بگو هر چی می خوای بهم بگو ..
نباید زن افشین می شدم ؟ اینو می خوای بگی ؟ تو نمی فهمی ..هیچکدام شما ها نمی فهمین ..من عاشق اون بودم ..هنوزم هستم ..
من دوستش دارم ..دوستش دارم دست خودم که نیست نامسلمونا ..چرا اذیتم می کنین ؟ می خواستم ازش دوری کنم ولی نتونستم ..
فکر می کنی خودم نمی فهمیدم ؟ چرا ولی عاشق بودم ..افشین رو دوست دارم داداش اینو بفهم ..
و سرشو خم کرد بین دو زانوشو با صدای بلند زار زد و زبون گرفت ..دوستش دارم ..من افشین رو دوست دارم ..
توی این دنیا هیچکس رو به اندازه اون دوست نداشتم و نخواهم داشت ...






#ناهید_گلکار
داستان #سازناکوک 🥀
#قسمت_سی_ونهم- بخش ششم







و اونقدر جیغ زد و فریاد کشید که حالش بد شد و نتونستیم ساکتش کنیم ..
آقای زمانی و مامان بردنش به یک کلینیک و بهش آرام بخش زدن و یکساعت بعد به حالت نیمه بیهوش آوردنش ..
صبح اون شب سیاه اکبر با من تماس گرفت و گفت : چیکار کنیم هومن ؟
گفتم : نمی دونم برادر شماست هر کاری لازم می دونین انجام بدین ؛
گفت : تو نمی خوای بیای برنامه ریزی کنیم ..بالاخره هدی خانم زنش بود ..
گفتم : بله بالاخره ...باشه هرکاری از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم ..
همون موقع زنگ زدم به شهاب و جریان رو گفتم : فورا خودشو رسوند و مدتی با هم گریه کردیم ..
شهاب گفت : هومن حتما خودت حواست هست نباید کسی بفهمه که جریان چی بود نزار درز پیدا کنه ..حداقل به خاطر پسرش این کارو بکن ..
گفتم : خوب شد یاد آوری کردی ..توام حواست باشه ..یک ماجرا درست کن به همه همینو بگیم ..
گفت : افشین خرید کرده بوده میرفته خونه چند نفر جلوشو می گیرن اونم مقاومت می کنه و با چاقو می زننش ..







#ناهید_گلکار