@asheghanehaye_fatima
"من هرگز خدا را ندیدەام"
من هرگز خدا را از نزدیک ندیدەام
پس چگونە میتوانم از وی بترسم!؟
اما میهراسم از آذرخش و خشمِ مردانِ صالح،
از درکِ این فضای بیکران در شبی کە
پشتِ ستارگانِ لرزان میگسترد،
میترسم.
من هرگز خدا را از نزدیک ندیدەام
پس چگونە میتوانم عبادتش کنم؟
اما کوهستانِ پوشیدە از شکوفەهای انگور را
در زیرِ پرتوهای خورشیدِ غروبگاهی، میپرستم؛
هر آنچە را که بدوی است، میپرستم-
درختان و اشکال اصیل زیبایی را
کە در این جهانِ ملموس ما جای دارد، میستایم.
من هرگز خدا را از نزدیک ندیدەام
پس چگونە میتوانم او را دوست بدارم؟!
اما روشنایی را دوست میدارم
کە بە سنگ و چوب
جان میبخشاید،
و چونان لطفی ناگهانی
رهگذری کندپا را
از زمان و مکان میرهاند
تا ناشناختە را
از میانِ شناختەها، بازشناسد.
فیبی هِسکِث - شاعر بریتانیایی
برگردان: باور معروفی
"I Have Not Seen God"
I have not seen God face to face
Therefore I cannot fear Him
But I fear lightning and the anger of righteous men,
And this grasping at space
In a night grown huge behind the trembling stars.
I have not seen God face to face
Therefore I cannot worship Him
But I worship mountains that wear a bloom of grapes
In the evening sun; I worship primitive things–
Trees and essential shapes
Of beauty outlined in the world we touch.
I have not seen God face to face
Therefore I cannot love Him
But I love the light that quickens wood and stone,
The sudden grace
Lifting a dull pedestrian out of time
And place, to find the Unknown through the known.
#Phoebe_Hesketh
#فیبی_هسکث
#باور_معروفی
"من هرگز خدا را ندیدەام"
من هرگز خدا را از نزدیک ندیدەام
پس چگونە میتوانم از وی بترسم!؟
اما میهراسم از آذرخش و خشمِ مردانِ صالح،
از درکِ این فضای بیکران در شبی کە
پشتِ ستارگانِ لرزان میگسترد،
میترسم.
من هرگز خدا را از نزدیک ندیدەام
پس چگونە میتوانم عبادتش کنم؟
اما کوهستانِ پوشیدە از شکوفەهای انگور را
در زیرِ پرتوهای خورشیدِ غروبگاهی، میپرستم؛
هر آنچە را که بدوی است، میپرستم-
درختان و اشکال اصیل زیبایی را
کە در این جهانِ ملموس ما جای دارد، میستایم.
من هرگز خدا را از نزدیک ندیدەام
پس چگونە میتوانم او را دوست بدارم؟!
اما روشنایی را دوست میدارم
کە بە سنگ و چوب
جان میبخشاید،
و چونان لطفی ناگهانی
رهگذری کندپا را
از زمان و مکان میرهاند
تا ناشناختە را
از میانِ شناختەها، بازشناسد.
فیبی هِسکِث - شاعر بریتانیایی
برگردان: باور معروفی
"I Have Not Seen God"
I have not seen God face to face
Therefore I cannot fear Him
But I fear lightning and the anger of righteous men,
And this grasping at space
In a night grown huge behind the trembling stars.
I have not seen God face to face
Therefore I cannot worship Him
But I worship mountains that wear a bloom of grapes
In the evening sun; I worship primitive things–
Trees and essential shapes
Of beauty outlined in the world we touch.
I have not seen God face to face
Therefore I cannot love Him
But I love the light that quickens wood and stone,
The sudden grace
Lifting a dull pedestrian out of time
And place, to find the Unknown through the known.
#Phoebe_Hesketh
#فیبی_هسکث
#باور_معروفی