عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



مرا به یاد آور
آن‌گاه که خواهم رفت
آن‌گاه که به سرزمینِ سکوت خواهم رفت
آن‌گاه که دستانِ تو دیگر
جایی برای آرمیدنِ من نخواهد بود.
نه!
دیگر هیچ‌گاه بر نخواهم گشت،
برای بودن، در کنارِ تو.
مرا به یاد آور
آن‌گاه که روزها از پسِ روزها نمی‌آیند.
مرا به یاد آور
آن‌گاه که درباره‌ی نقشه‌هایی می‌گویی
که برای آینده‌مان کشیده‌ای.
می‌دانی که اکنون دیر است
برای گفت‌وگو کردن،
برای دعا خواندن...
غم‌گین نباش!
اگر باید اندک زمانی فراموش‌ام کنی؛
که باز به یادم خواهی آورد.
برای رهایی از تاریکی و فساد،
این‌که به خاطرم آوری و غم‌گین باشی،
این‌که ردِپای من بر گذرگاهِ افکارت حک شود،
به‌تر است
از همه‌چیز را فراموش کردن
و لب‌خند زدن.



#کریستینا_روستی | «کریستینا جورجینا روسِتی» | Christina Georgina Rossetti | انگلستان، ۱۸۹۴-۱۸۳۰ |

برگردان: #سیاوش_ضمیران
■تلافی

هم‌چون رودخانه‌ها به جست‌وجوی دریا
حتا ژرف‌تر از آن‌ها
جان من به جست‌وجوی توست
در آن دورها
آنجا که رودها
بر بستر تنهایی خویش می‌گریند
من نیز ناله می‌کنم
هم‌چون گل‌ِسرخی زیبا
که هستی خود را
بر قدرت شیرین خورشید می‌گشاید
من نیز تمام قلب‌ام را
برای تو باز می‌کنم

هم‌چون شب‌نم صبح‌دم
که خالص و رها
سوی خورشید می‌رود
روح من نیز
رو به سوی تو دارد
هم‌چون شب‌نم که بر چهره‌ی خورشید ردی نمی‌گذارد
من نیز در وجود تو بی‌ردّم

رودها راه خود را می‌شناسند
و قطرات شب‌نم خورشید را
گل‌ِسرخ به دست خورشید خواهد شکفت
اما اندوه من آیا خواهد گذشت؟
پایان این راه طولانی کجاست؟
آیا به تو خواهد رسید؟
این راه  طولانی و اندوه
آیا روزی به پایان خواهد رسید؟

#کریستینا_روستی


@asheghanehaye_fatima
مرا به یاد آور
آن‌گاه که خواهم رفت
آن‌گاه که به سرزمینِ سکوت خواهم رفت
آن‌گاه که دستانِ تو دیگر
جایی برای آرمیدنِ من نخواهد بود.
نه!
دیگر هیچ‌گاه بر نخواهم گشت،
برای بودن، در کنارِ تو.
مرا به یاد آور
آن‌گاه که روزها از پسِ روزها نمی‌آیند.
مرا به یاد آور
آن‌گاه که درباره‌ی نقشه‌هایی می‌گویی
که برای آینده‌مان کشیده‌یی.
می‌دانی که اکنون دیر است
برای گفت‌وگو کردن،
برای دعا خواندن...
غم‌گین نباش!
اگر باید اندک زمانی فراموش‌ام کنی؛
که باز به یادم خواهی آورد.
برای رهایی از تاریکی و فساد،
این‌که به خاطرم آوری و غم‌گین باشی،
این‌که ردِپای من بر گذرگاهِ افکارت حک شود،
به‌تر است
از همه‌چیز را فراموش کردن
و لب‌خند زدن.

#کریستینا_روستی [ Christina Rossetti / انگلستان، ۱۸۹۴-۱۸۳۰ ]


@asheghanehaye_fatima