عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
تو ماه بودی و
بوسیدنت نمی دانی

چه ساده داشت
مرا هم بلند قد می کرد



#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
داشت در یک عصر پاییزی زمان می ایستاد
داشت باران در مسیر ِناودان می ایستاد

با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛
چای می نوشید و قلب استکان می ایستاد!

در وفاداری اگر با خلق می سنجیدمش
روی سکوی نخست این جهان می ایستاد …

یک شقایق بود بین خارها و سبزه ها
گاه اگر یک لحظه پیش دوستان می ایستاد

در حیاط خانه گلها محو عطرش می شدند
ابر، بالای سرش در آسمان می ایستاد!

موقع رفتن که می شد، من سلاحم گریه بود
هر زمان که دست می بردم بر آن، می ایستاد

موقع رفتن که می شد طاقت دوری نبود
جسممان می رفت اما روحمان می ایستاد

از حساب ِعمر کم کردیم خود را، بعدِ ما
ساعت آن کافه، یک شب در میان می ایستاد

قانعش کردند باید رفت؛ با صدها دلیل
باز با این حال می گفتم بمان، می ایستاد …

»ساربان آهسته ران کارام جانم می رود»
نه چرا آهسته؟ باید ساربان می ایستاد!

باید از ما باز خوشبختی سفارش می گرفت
باید اصلا در همان کافه زمان می ایستاد....


#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
Mimiram
Hamed Nikpay
🍂♥️♥️🍂

نه فقط از تو اگر دل بکنم می‌میرم
سایه‌ات نیز بیفتد به تنم می‌میرم

بینِ جان من و پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم می‌میرم

برقِ چشمان تو از دور مرا می‌گیرد
من اگر دست به زلفت بزنم می‌میرم

بازیِ ماهی و گربه است نظربازی ما
مثل یک تُنگ شبی می‌شکنم می‌میرم

روحِ برخاسته از من،ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم می‌میرم

#کاظم_بهمنی
#عزیز_روزهام
#حامد_نیک_پی
میمیرم
🍃♥️🍃♥️

@asheghanehaye_fatima
ﺑﯿﻦ ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺮﻓﺮﺍﺯﯼ ﯾﮏ ﺗﺒﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ
ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺧﻼﯾﻖ ﺭﻭﺳﯿﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎ ﺧﻮﯾﺶ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﮐِﯽ ﻓﮑﺮ ﺑُﺮﺩ؟
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﻔﺤﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ

ﺭﺷﺘﻪ ﯼ ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ "ﺍﻭ" ﺑﺎ ﮔﺮﻩ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺷﺪ
ﻣﻌﺼﯿﺖ ﺁﻧﻘﺪﺭﻫﺎ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺖ، ﮔﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ !

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ ﭘﺎﮐﯽ ﺍﻡ ﺩﻡ ﺯﺩ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺬﺍﺷﺖ
ﺁﻣﺪﻡ ﺣﻔﻈﺶ ﮐﻨﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ…

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻋﺸﻘﻢ ﻫﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺩﺭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﻢ ﻟﻄﻒ ﺍﻟﻬﯽ ﻻﺯﻡ ﺍست

ﻣﺎ ﺻﺮﺍﻁ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﯽ ﺗﻘﺎﻃﻊ ﺳﺎﺧﺘﯿﻢ
ﮔﻔﺘﻪ: «ﻻ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﻓﯽ ﺍﻟﺪﯾﻦ»، ﭘﺲ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍست!

#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
آن مسافر که سحر گریه در آغوشم کرد
آتشم زد به دو تا بوسه و خاموشم کرد

خواستم دست به مویش ببرم خواب شود
عطر گیسوش چنان بود که بی‌هوشم کرد

معصیت نیست نمازی که قضا کرد از من
معصیت زمزمه‌هایی‌ست که در گوشم کرد

نیمه‌شب‌ها پس از این سجده‌کنان یاد من است
آن سحرخیز که آن صبح فراموشم کرد

چه کلاهی به سرم رفت، کبوتر بودم
یک نفر آمد و با شعبده خرگوشم کرد

در عزاداری او رسم چهل روز کم است
یاد چشمش همه‌ی عمر سیه پوشم کرد

#کاظم_بهمنی



@asheghanehaye_fatima
کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبود
و دلم پیش کسی غیر خداوند نبود

آتشی بودی و هر وقت تو را می‌دیدم
مثل اسپند، دلم جای خودش بند نبود

مثل یک غنچه که از چیده شدن می‌ترسید
خیره بودم به تو و جرأت لبخند نبود

هرچه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم
کم نشد فاصله؛ تقصیر تو هرچند نبود

شدم از «درس» گریزان و به «عشقت» مشغول
بین این دو چه کنم ! نقطه‌ی پیوند نبود

مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت
جای آن‌ها که به دنبال تو بودند نبود

بعد از آن هر که تو را دید، رقیبم شد و بعد
اتفاقی که رقم خورد، خوش‌آیند نبود

آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته!
کاش نقّاش تو این قدر هنرمند نبود

#کاظم_بهمنی



@asheghanehaye_fatima

نازِ معشوقِ دل‌آزار خریدن دارد..

#کاظم_بهمنی

@asheghanehaye_fatima
رازداری کن و از من گله در جمع مکن
باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن

با حضور تو قرار است مرا زجر دهند
خویش را مایه ی دلگرمی هر جمع مکن

به گناهی که نکردم، به کسی باج مده
آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن

ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت
این همه هرزه ی آلوده نظر جمع مکن

آخرین شاخه ی تو، سهم عقابی چو من است
روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن

تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت
روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن... .


#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
 تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را

مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را

مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را

عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را

قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را

#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
همه چیزم
شده و
هیچ مرا
یادش نیست..!

#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟
یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیــدی؟

آیــا تـو هـم هر پــرده ای را تا گشودی
از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟

اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟
از زیـــر امــــواج آســـمـان را تــار دیدی؟

نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟
از «آتـنـا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟

در پـشـت دیـوار ِحیاطی شعـر خوانـدی؟
دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک
خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیـمار بـودی مثل ِمن ؟ ، بیمار دیــدی؟؟

حقـا که بـا مـن فــرق داری ــ لا اقـل تـو
او را که می خواهی خودت یک بـار دیدی...

#کاظم_بهمنی


@asheghanehaye_fatima
پی به راز سفرم برد و چنان ابر گریست
دید بازآمدنی در پی ِ این رفتن نیست

همه گفتند "مرو" دیدم و نشنیدمشان
مثل این بود به یک رود بگویند: بایست!

مفتضح بودن از این بیش که در اول قهر
فکر برگشتنم و واسطه‌ای نیست که نیست

در جهان ِتهی از عشق نمی‌مانم چون
در جهان ِ تهی از عشق نمی‌باید زیست

دهخدا تجربه‌ی عشق ندارد ورنه
معنی «مرگ»و«جدایی» به یقین هردو یکی‌ست

#کاظم‌_بهمنی
@asheghanehaye_fatima
پی به راز سفرم برد و چنان ابر گریست
دید بازآمدنی در پیِ این رفتن نیست

همه گفتند "مرو" دیدم و نشنیدمشان
مثل این بود به یک رود بگویند: بایست

مفتضح بودن از این بیش که در اول قهر
فکر برگشتنم و واسطه ای نیست که نیست

در جهانِ تهی از عشق نمی مانم چون
در جهانِ تهی از عشق نمی باید زیست

دهخدا تجربه ی عشق ندارد ورنه
معنی «مرگ» و «جدایی» به یقین هر دو یکی ست..


#کاظم_بهمنی
@asheghanehaye_fatima
شرمیست در نگاه ِمن ؛ اما هراس نه
کم ‌صحبتم میان شما ، کم حواس نه !

چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت
درخواست می‌کنم نروی ، التماس نه !

از بی‌ستارگیست دلم آسمانی است
من عابری "فلک" زده‌ام ، آس و پاس نه

من می‌روم ، تو باز می‌آیی ، مسیر ِما
با هم موازی است ، ولیکن مماس نه

پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه !

#کاظم_بهمنی

@asheghanehaye_fatima
لذت مرگ نگاهی ست به پایین کردن
بین روح و بدن ات فاصله تعیین کردن

نقشه می ریخت مرا از تو جدا سازد "شک"
نتوانست، بنا کرد به توهین کردن

زیر بار غم تو داشت کسی له می شد
عشق بین همه برخاست به تحسین کردن

آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته ام
که نمانده است توانایی نفرین کردن

"با وفا" خواندم ات از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن

"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست"
خط مزن نقش مرا موقع تمرین کردن!

وزش باد شدید است و نخ ام محکم نیست!
اشتباه است مرا دورتر از این کردن......





#کاظم_بهمنی
@asheghanehaye_fatima
.
ناز معشوق دل‌آزار خریدن دارد !

#کاظم_بهمنی

@asheghanehaye_fatima
نازِ معشوق ِدل‌آزار خریدن دارد..🥰

#کاظم_بهمنی

@asheghanehaye_fatima
تو ماه بودی و بوسیدنت نمی‌دانی
چه ساده داشت مرا هم بلند قد می‌کرد


#کاظم_بهمنی

@asheghanehaye_fatima
به کسی دَم نزد اما پدرت میدانست
وحی از گوشه‌ی چشمانِ تو در می آید

مانده ام لحظه ی پیچیدنِ عطر تو به شهر
ملک الموت پیِ چند نفر می آید

#کاظم_بهمنی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima