@asheghanehaye_fatima
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا
سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ای کاش
این بوسه تلخکامت نکند..
#ژئو_بوگزا.
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا
سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ای کاش
این بوسه تلخکامت نکند..
#ژئو_بوگزا.
هر انساني که نمي توانم دوستش بدارم
سرچشمه ي اندوهي ست ژرف
براي من
هرانساني که روزي دوستش داشته ام
و ديگر نمي توانمش دوست بدارم
گامي ست به سوي مرگ
براي من
آن روز که ديگر نتوانم کسي را دوست بدارم
خواهم مرد
آي شمايان
که مي دانيد شايسته ي عشق من هستيد
مراقب باشيد ، مراقب باشيد
تا مرا نکشيد
@asheghanehaye_fatima
#ژئو_بوگزا
سرچشمه ي اندوهي ست ژرف
براي من
هرانساني که روزي دوستش داشته ام
و ديگر نمي توانمش دوست بدارم
گامي ست به سوي مرگ
براي من
آن روز که ديگر نتوانم کسي را دوست بدارم
خواهم مرد
آي شمايان
که مي دانيد شايسته ي عشق من هستيد
مراقب باشيد ، مراقب باشيد
تا مرا نکشيد
@asheghanehaye_fatima
#ژئو_بوگزا
هرانسانی
که روزی دوستش داشتهام
و دیگر نمیتوانمش دوست بدارم
گامیست به سوی مرگ
برای من!
آن روز که دیگر نتوانم
کسی را دوست بدارم
خواهم مرد!
آی شمایان
که میدانید
شایستهی عشق مناید..
مراقب باشید، مراقب باشید
تا مرا نکشید.. .
👤 #ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
که روزی دوستش داشتهام
و دیگر نمیتوانمش دوست بدارم
گامیست به سوی مرگ
برای من!
آن روز که دیگر نتوانم
کسی را دوست بدارم
خواهم مرد!
آی شمایان
که میدانید
شایستهی عشق مناید..
مراقب باشید، مراقب باشید
تا مرا نکشید.. .
👤 #ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی،
مانعت نمیشوم!
اگر میخواهی ببوسیام،
میتوانی!
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند؛
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی،
هیچ مانعت نمیشوم!
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند!!!
و من سراپا
سراپا خاکسترم...
ببوس مرا،
ولی ای کاش
این بوسه تلخکامت نکند...
👤#ژئو_بوگزا
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی،
مانعت نمیشوم!
اگر میخواهی ببوسیام،
میتوانی!
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند؛
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی،
هیچ مانعت نمیشوم!
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند!!!
و من سراپا
سراپا خاکسترم...
ببوس مرا،
ولی ای کاش
این بوسه تلخکامت نکند...
👤#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
شبهایی بود،
که مدام در فکرِ تو بودم
تنها و عریان.
زیر نور دردناک ماه
که از آسمان
خونم را قطره قطره میمکید
صبح رهایم میکرد،
رنگ پریده، رنگ پریده.
خود را از سطح روز بالا میکشیدم
انگار از اعماق اقیانوسها
نگاهم میکردی و میگفتی:
چقدر رنگت پریده!
آری، یوآنا ماریا، رنگم پریده بود
و هر بار که به تو اندیشه کنم
رنگم میپرد
در تمام زندگیام
#ژئو_بوگزا
شبهایی بود،
که مدام در فکرِ تو بودم
تنها و عریان.
زیر نور دردناک ماه
که از آسمان
خونم را قطره قطره میمکید
صبح رهایم میکرد،
رنگ پریده، رنگ پریده.
خود را از سطح روز بالا میکشیدم
انگار از اعماق اقیانوسها
نگاهم میکردی و میگفتی:
چقدر رنگت پریده!
آری، یوآنا ماریا، رنگم پریده بود
و هر بار که به تو اندیشه کنم
رنگم میپرد
در تمام زندگیام
#ژئو_بوگزا
Forwarded from عکس نگار
.
.
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند.
#ژئو_بوگزا
ترجمه:محسن عمادی
🆔 @sherhaye_yavashaki ◀️join
.
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند.
#ژئو_بوگزا
ترجمه:محسن عمادی
🆔 @sherhaye_yavashaki ◀️join
@Asheghanehaye_fatima
هر انسانی که نمیتوانم دوستش بدارم
سرچشمهی اندوهیست ژرف
برای من.
هرانسانی که روزی دوستش داشتهام
و دیگر نمیتوانمش دوست بدارم
گامیست به سوی مرگ
برای من.
آن روز که دیگر نتوانم کسی را دوست بدارم
خواهم مرد.
آی شمایان،
که میدانید شایستهی عشق مناید،
مراقب باشید، مراقب باشید
تا مرا نکشید.
#ژئو_بوگزا
محسن عمادی
هر انسانی که نمیتوانم دوستش بدارم
سرچشمهی اندوهیست ژرف
برای من.
هرانسانی که روزی دوستش داشتهام
و دیگر نمیتوانمش دوست بدارم
گامیست به سوی مرگ
برای من.
آن روز که دیگر نتوانم کسی را دوست بدارم
خواهم مرد.
آی شمایان،
که میدانید شایستهی عشق مناید،
مراقب باشید، مراقب باشید
تا مرا نکشید.
#ژئو_بوگزا
محسن عمادی
@asheghanehaye_fatima
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند
#ژئو_بوگزا
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻣﻦ،
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺭﻧﺠﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﻢ
ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ .
ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻣﻦ،
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺳﺮﺳﺨﺘﺎﻧﻪﺗﺮ
ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﻫﯿﭻ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﭘﻮﭼﯽ ﺗﺒﺎﻩﺍﺵ ﮐﻨﺪ
ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ .
ﻭ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ
ﻫﯿﭻ ﺣﻠﻘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺗﻨﻪﺍﻡ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ
ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﻭﺳﻮﺳﻪﻫﺎ ﻭ ﺭﺳﻮﺍﯾﯽﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ
ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻭ ﯾﺎﻏﯽ
ﺑﺎﯾﺪ
ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ..
#ژئو_بوگزا
ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻣﻦ،
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺭﻧﺠﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﻢ
ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ .
ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﻣﻦ،
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺳﺮﺳﺨﺘﺎﻧﻪﺗﺮ
ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﻫﯿﭻ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﭘﻮﭼﯽ ﺗﺒﺎﻩﺍﺵ ﮐﻨﺪ
ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ .
ﻭ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ
ﻫﯿﭻ ﺣﻠﻘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺗﻨﻪﺍﻡ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ
ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﻭﺳﻮﺳﻪﻫﺎ ﻭ ﺭﺳﻮﺍﯾﯽﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ
ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻭ ﯾﺎﻏﯽ
ﺑﺎﯾﺪ
ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ..
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند.
#ژئو_بوگزا
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی
میگذارم سینههایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند.
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
.
کسی در من،
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفت هزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانهتر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزده ساله است.
و سن و سال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفت هزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسواییهای عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزده ساله بمیرم
#ژئو_بوگزا
.
کسی در من،
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفت هزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانهتر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزده ساله است.
و سن و سال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفت هزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسواییهای عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزده ساله بمیرم
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
کسی در من،
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفت هزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانه تر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزده ساله است.
و سن و سال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفت هزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسوایی های عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزده ساله بمیرم.
#ژئو_بوگزا
ترجمه #محسن_عمادی
کسی در من،
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفت هزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانه تر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزده ساله است.
و سن و سال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفت هزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسوایی های عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزده ساله بمیرم.
#ژئو_بوگزا
ترجمه #محسن_عمادی
@asheghanehaye_fatima
هر انسانی که نمیتوانم دوستش بدارم
سرچشمهی اندوهیست ژرف
برای من.
هرانسانی که روزی دوستش داشتهام
و دیگر نمیتوانمش دوست بدارم
گامیست به سوی مرگ
برای من.
آن روز که دیگر نتوانم کسی را دوست بدارم
خواهم مرد.
آی شمایان،
که میدانید شایستهی عشق مناید،
مراقب باشید، مراقب باشید
تا مرا نکشید.
#ژئو_بوگزا
#محسن_عمادی
هر انسانی که نمیتوانم دوستش بدارم
سرچشمهی اندوهیست ژرف
برای من.
هرانسانی که روزی دوستش داشتهام
و دیگر نمیتوانمش دوست بدارم
گامیست به سوی مرگ
برای من.
آن روز که دیگر نتوانم کسی را دوست بدارم
خواهم مرد.
آی شمایان،
که میدانید شایستهی عشق مناید،
مراقب باشید، مراقب باشید
تا مرا نکشید.
#ژئو_بوگزا
#محسن_عمادی
کسی در من،
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفتهزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانهتر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزدهساله است.
و سنوسال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفتهزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسواییهای عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزدهساله بمیرم.
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفتهزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانهتر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزدهساله است.
و سنوسال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفتهزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسواییهای عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزدهساله بمیرم.
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
در ورشو، دخترکی چنین میگفت:
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم!
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی!
میگذارم سینههایم را عریان کنی!
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند...
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند...
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
اگر میخواهی نوازشم کنی، مانعت نمیشوم!
اگر میخواهی ببوسیام، میتوانی!
میگذارم سینههایم را عریان کنی!
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانیها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند...
اگر میخواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمیشوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه میکشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ایکاش این بوسه تلخکامت نکند...
#ژئو_بوگزا
@asheghanehaye_fatima
کسی در من،
کسی که
هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفتهزار ساله است ...
کسی در من،
کسی که هَربار سَرسَختانهتَر
نمیگذارد هیچ افتخارِ پوچی
تَباهاش کند
شانزده ساله است ...
و سِنّ و سالِ معمولیِ زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تَنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفتهزار ساله بودهام
ولی در گذرِ از وسوسهها و
رسواییهای عالم
سَرسخت و یاغی
باید شانزده ساله بمیرم ...
#ژئو_بوگزا
( شاعرِ رومانیایی )
ترجمه : محسن عمادی
@asheghanehaye_fatima
کسی که
هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفتهزار ساله است ...
کسی در من،
کسی که هَربار سَرسَختانهتَر
نمیگذارد هیچ افتخارِ پوچی
تَباهاش کند
شانزده ساله است ...
و سِنّ و سالِ معمولیِ زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تَنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفتهزار ساله بودهام
ولی در گذرِ از وسوسهها و
رسواییهای عالم
سَرسخت و یاغی
باید شانزده ساله بمیرم ...
#ژئو_بوگزا
( شاعرِ رومانیایی )
ترجمه : محسن عمادی
@asheghanehaye_fatima