عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نكنی.
به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو كمك كنند.
به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر برده عادات خود شوی،
اگر همیشه از یك راه تكراری بروی،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نكنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چیزهایی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌كنند،
دوری كنی.
تو به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر هنگامی كه با شغلت‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی،
كه حداقل یك بار در تمام زندگیت
ورای مصلحت‌اندیشی بروی.
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نكن!

@asheghanehsye_fatima

#پابلونرودا
برگردان : احمد شاملو
@asheghanehaye_fatima



دوستت دارم بی آنکه بدانم چطور،
کجا ، یا چه وقت....؟!
چه آسان دوستت دارم،
بی هیچ غرور یا دشواری
"تو" را اینگونه دوست دارم
چون طریقی دیگر برایش نمی دانم.
آن چنان به هم نزدیکیم که دست های تو بر گردنم
گوئی دست های من است
و آن طور در هم تنیده ایم که
وقتی چشمانت را می بندی
من به خواب می روم....

#پابلونرودا
@asheghanehaye_fatima



صدایت را فراموش کرده ام،
صدای شادت را!
چشمانت را از یاد برده ام
با خاطرات مبهم از تو
چنان آمیخته ام
که گلی با عطرش!

من عشقت را فراموش کرده ام
اماهنوز
پشت هر پنجره ای
چون تصویری گذرا
می بینمت!
به خاطر تو،
عطرسنگین تابستان
عذابم می دهد!
به خاطر تو
دیگربار
به جستجوی آرزوهای خفته برمی آیم:
شهاب ها!
سنگ های آسمانی!


#پابلونرودا
@asheghanehaye_fatima


می خواهم که آرام باشی

درست مثل اینکه غایب هستی

صدای من را از دور می شنوی

و صدای من تو را لمس نمی کند

درسته مثل اینکه چشمانت پرواز کرده اند به دوردست ها

مثل اینکه یک بوسه لبانت را مهر کرده است

انگار همه چیز از روح من پر شده است

و تو از چیزهایی پدیدار می شوی

که از روح من پر است

تو مانند روح من هستی

مثل پروانه رویا


مثل کلمه "اندوه"

#پابلونرودا
@asheghanehaye_fatima


می خواهم چشمـانم را ببنـدم

تنــها پنج چیز آرزو کنم

پنج معیـار برگزیده

نخست ، عشق جاودانه

دوم ، دیدار پاییـز

نمی توانم به بودن ادامه بدهم

بی برگ هایی که می رقصند و

بر خاک فرو می افتند

سوم ، زمستـان پُر هیبت

بارانی که دوست می داشتم

نوازش آتش

در سرمـای خشن

چهارم ، تابستــان

که چون هنـدوانه های فربـه است

و پنجم ، چشمـانِ تو

ماتیــلدا عشق گرانمایه ی من

بدون چشمـانت نخواهم خفت

جز در نگـاهت ، وجود نخواهم داشت

به خاطر تو در بهار دست می برم

تا با چشمــانت در پی من آیی

دوستان

تمامی آرزوی من همین است

کمی بیش از هیچ ، نزدیک به همه چیز


#پابلونرودا
@asheghanehaye_fatima


چه کسی چنان که ما عاشقیم
عاشق تواند بود
بگذاربوسه هایمان یک به یک جاری شوند
تاگلی بی معنا مفهومی دوباره یابد
بگذارعشقی راعاشق باشیم
که شمایلش تاقلب زمین رسوخ کرده باشد.


#پابلونرودا
@asheghanehaye_fatima



هرگز عاشق کسی نشوید که
از شکست عشقی رنج میبرد
او زخمی است و از شما بعنوان
نوار زخم استفاده خواهد کرد ...

#پابلونرودا
عشق من، مساله‌ئی
تو را ویران کرده است.

من به سوی تو بازگشته‌ام
از تردیدهای خارآگین.

تو را راست و برنده می‌خواهم
چون جاده و شمشیر.

اما تو پای می‌فشاری
بر این سایه خردی
که من نمی‌خواهمش.

عشق من، درکم کن،
من تمام تو را دوست دارم،
از چشم‌ها تا پاها، تا ناخن‌ها،
تا درونت
و تمامی آن روشنائی را
که با خود داری.

این منم، عشق من،
که حلقه بر در می‌کوبد،
روح نیست،
همان نیست که روزی
بر آستان پنجره‌ات ایستاد.
در را می‌شکنم:
درون زندگیت می‌آیم:
می‌آیم تا در روحت زندگی کنم:
و تو نمی‌توانی با من سر کنی.

باید در را به روی در باز کنی،
باید از من اطاعت کنی،
باید چشمانت را باز کنی
تا من درون آن‌ها به جستجو درآیم،
باید ببینی من چگونه می‌روم
با گام‌هائی سنگین
در جاده‌هائی که
در انتظار منند، با چشمانی کور.

نترس،
من به تو تعلق دارم،
اما
نه مسافرم نه گدا،
من ارباب توام،
آن که در انتظارش بودی،
و اکنون گام می‌نهم
در زندگی‌ات،
سر رفتن ندارم،
عشق، عشق، عشق،
و هیچ چیز جز ماندن با تو.




#پابلونرودا
احمد پوری

هوا را از من بگیر خنده‌ات را نه!


@asheghanehaye_fatima
هنوز ترکت نکرده
در من می‌آیی،
بلورین، لرزان،
یا ناراحت، از زخمی که بر تو زده‌ام
یا سرشار از عشقی که به تو دارم،
چون زمانی که چشم می‌بندی
بر هدیه‌ی زندگی
که بی‌درنگ به تو بخشیده‌ام.

عشقِ من،
ما همدیگر را تشنه یافتیم
و سر کشیدیم هر آنچه که آب بود و خون،
ما همدیگر را گرسنه یافتیم
و یکدیگر را به دندان کشیدیم،
آن‌گونه که آتش می‌کند
و زخم بر تن‌مان می‌گذارد.

اما در انتظارِ من بمان،
شیرینی خود را برایم نگهدار.
من نیز به تو
گلِ سرخی خواهم داد.

#پابلونرودا


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



از کوه‌ها برای تو
گل‌های شاد می‌آورم...
سنبل آبی، فندق تاری
و سبدهای وحشی بوسه ...
می‌خواهم با تو آن کنم
که بهار می‌کند
با همه گیلاس بُنان...

#پابلونرودا
به خاطر تو،
در باغ‌هایی مملو از گل‌های شکفته شده
من از شمیم خوش بهاران زجر می‌کشم!
چهره‌ات را به یاد ندارم،
زمان زیادی‌ست که دیگر دستان‌ات در خاطرم نیست؛
چگونه لبان‌ات مرا نوازش می‌کردند؟!

به خاطر تو،
تندیس‌های سپید خوابیده در پارک‌ها را دوست دارم،
تندیس‌های سپیدی که نه صدای‌شان به گوش می‌رسد و نه چیزی را به نگاه می‌کشند.
صدای‌ات را از یاد برده‌ام
صدای پر از شادی‌ات را؛
چشمان‌ات را به خاطر ندارم.
همان‌گونه که گلی با عطرش هم‌آغوش می‌شود
با خاطرات مبهمی از تو در آمیخته‌ام.

#پابلونرودا

@asheghanehaye_fatima
به خاطر تو،
در باغ‌هایی مملو از گل‌های شکفته شده
من از شمیم خوش بهاران زجر می‌کشم!
چهره‌ات را به یاد ندارم،
زمان زیادی‌ست که دیگر دستان‌ات در خاطرم نیست؛
چگونه لبان‌ات مرا نوازش می‌کردند؟!

به خاطر تو،
تندیس‌های سپید خوابیده در پارک‌ها را دوست دارم،
تندیس‌های سپیدی که نه صدای‌شان به گوش می‌رسد و نه چیزی را به نگاه می‌کشند.
صدای‌ات را از یاد برده‌ام
صدای پر از شادی‌ات را؛
چشمان‌ات را به خاطر ندارم.
همان‌گونه که گلی با عطرش هم‌آغوش می‌شود
با خاطرات مبهمی از تو در آمیخته‌ام.

#پابلونرودا
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima