@asheghanehaye_fatima
میدانم، خوب میدانم
که قلبت رها نیست
و خود رهاییاش را آرزو نداری
و نمیتوانی بیریا باشی
اما مخاطب من تویی، حتی اگر مرده باشی
#پیر_پائولو_پازولینی
کتاب #خویشاوندی_با_خورشید_و_باران
ترجمه #ونداد_جلیلی
#نشر_چشمه
میدانم، خوب میدانم
که قلبت رها نیست
و خود رهاییاش را آرزو نداری
و نمیتوانی بیریا باشی
اما مخاطب من تویی، حتی اگر مرده باشی
#پیر_پائولو_پازولینی
کتاب #خویشاوندی_با_خورشید_و_باران
ترجمه #ونداد_جلیلی
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima
فقط تو
میتوانی
بیشتر از ونوس
ستارهی طلوع من
و ستارهی غروب من باشی
همچون رزی پرپرت کردم
تا روحات را ببینم
ندیدماش
اما همه پیرامون من
افق کشورها و دریاها
تا بیکران
لبریز
از بوی جاودانه شد.
چه غم از خشکسالی
وقتی من در درونام
چشمهی آبی رنگی میآفرینم
برف بدون درخشش
چه غم؟
وقتی من در قلبام
آتش سرخی میافروزم
چه غم از عشق انسانها؟
وقتی من
عشق را به جاودانهگی
در روحام میآفرینم
نمیدانم با چه بگویم
چرا که هنوز
کلماتام جان نگرفتهاند.
میخ
چه پابرجا
چه سست
چه فرقی میکند
عزیز من
به هر تقدیر
تصویر
خواهد افتاد.
●■شاعر: #خوان_رامن_خیمهنس*
●■برگردان: #ونداد_جلیلی
★«خُوآن رامُن خیمِنِس» (به اسپانیایی: Juan Ramón Jiménez Mantecón) (۲۴ دسامبر ۱۸۸۱، اسپانیا - ۲۹ مه ۱۹۵۸، پورتوریکو) شاعر اسپانیایی بود. او جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.
فقط تو
میتوانی
بیشتر از ونوس
ستارهی طلوع من
و ستارهی غروب من باشی
همچون رزی پرپرت کردم
تا روحات را ببینم
ندیدماش
اما همه پیرامون من
افق کشورها و دریاها
تا بیکران
لبریز
از بوی جاودانه شد.
چه غم از خشکسالی
وقتی من در درونام
چشمهی آبی رنگی میآفرینم
برف بدون درخشش
چه غم؟
وقتی من در قلبام
آتش سرخی میافروزم
چه غم از عشق انسانها؟
وقتی من
عشق را به جاودانهگی
در روحام میآفرینم
نمیدانم با چه بگویم
چرا که هنوز
کلماتام جان نگرفتهاند.
میخ
چه پابرجا
چه سست
چه فرقی میکند
عزیز من
به هر تقدیر
تصویر
خواهد افتاد.
●■شاعر: #خوان_رامن_خیمهنس*
●■برگردان: #ونداد_جلیلی
★«خُوآن رامُن خیمِنِس» (به اسپانیایی: Juan Ramón Jiménez Mantecón) (۲۴ دسامبر ۱۸۸۱، اسپانیا - ۲۹ مه ۱۹۵۸، پورتوریکو) شاعر اسپانیایی بود. او جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.
@asheghanehaye_fatima
تنها چهره من و آسمان؛
کائنات دیگری نیست!
چهره من و آسمان، تنها!
میان آن دو باد میوزد، تنها:
نوازشی مشتاق و تنها دستی که
آورنده شادمانی بسیار است:
و باد جاودانه برمیخیزد و فرومیافتد.
بر فراز من، تمامی آنچه زنده است؛
و تمامی رؤیایی که درون خود احساس میکنم،
حواس مرا مأوای بالهایِ
نظمی میکند که فرستاده رویاست.
نه بیشتر. و آیا تو احتمالن
تو آن بادی که میآیی و میروی،
باد ملکوت، باد عشق، بر صورت من؟
#خوان_رامن_خیمهنس
برگردان: #ونداد_جلیلی
🔺«خُوآن رامُن خیمِنِس» (به اسپانیایی: Juan Ramón Jiménez Mantecón) (۲۴ دسامبر ۱۸۸۱، اسپانیا - ۲۹ مه ۱۹۵۸، پورتوریکو) شاعر اسپانیایی بود. او جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.
تنها چهره من و آسمان؛
کائنات دیگری نیست!
چهره من و آسمان، تنها!
میان آن دو باد میوزد، تنها:
نوازشی مشتاق و تنها دستی که
آورنده شادمانی بسیار است:
و باد جاودانه برمیخیزد و فرومیافتد.
بر فراز من، تمامی آنچه زنده است؛
و تمامی رؤیایی که درون خود احساس میکنم،
حواس مرا مأوای بالهایِ
نظمی میکند که فرستاده رویاست.
نه بیشتر. و آیا تو احتمالن
تو آن بادی که میآیی و میروی،
باد ملکوت، باد عشق، بر صورت من؟
#خوان_رامن_خیمهنس
برگردان: #ونداد_جلیلی
🔺«خُوآن رامُن خیمِنِس» (به اسپانیایی: Juan Ramón Jiménez Mantecón) (۲۴ دسامبر ۱۸۸۱، اسپانیا - ۲۹ مه ۱۹۵۸، پورتوریکو) شاعر اسپانیایی بود. او جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.