عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




تو را در تاریکی می‌بوسم
بی‌آن‌که بدن‌ام
بدن‌ات را لمس کند
پرده را می‌کشم
تا حتا مه نتواند نفوذ کند
تا در مرگ حتمی همه‌چیز
تنها یک دنیا وجود داشته باشد
دنیایی تازه
دنیایی از جنس بوسه‌ی من.





🖌 #خوان_رامن_خیمه‌نس*
🔃 #اعظم_کمالی
@asheghanehaye_fatima

فقط تو
می‌توانی
بیش‌تر از ونوس
ستاره‌ی طلوع من
و ستاره‌ی غروب من باشی
هم‌چون رزی پرپرت کردم
تا روح‌ات را ببینم
ندیدم‌اش
اما همه پیرامون من
افق کشورها و دریاها
تا بی‌کران
لب‌ریز
از بوی جاودانه شد.
چه غم از خشک‌سالی
وقتی من در درون‌ام
چشمه‌ی آبی رنگی می‌آفرینم
برف بدون درخشش
چه غم؟
وقتی من در قلب‌ام
آتش سرخی می‌افروزم
چه غم از عشق انسان‌ها؟
وقتی من
عشق را به جاودانه‌گی
در روح‌ام می‌آفرینم
نمی‌دانم با چه بگویم
چرا که هنوز
کلمات‌ام جان نگرفته‌اند.
میخ
چه پابرجا
چه سست
چه فرقی می‌کند
عزیز من
به هر تقدیر
تصویر
خواهد افتاد.


●■شاعر: #خوان_رامن_خیمه‌نس*

●■برگردان: #ونداد_جلیلی

★«خُوآن رامُن خیمِنِس» (به اسپانیایی: Juan Ramón Jiménez Mantecón) (۲۴ دسامبر ۱۸۸۱، اسپانیا - ۲۹ مه ۱۹۵۸، پورتوریکو) شاعر اسپانیایی بود. او جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.
@asheghanehaye_fatima




تنها چهره‌ من و آسمان؛
کائنات دیگری نیست!
چهره من و آسمان، تنها!

میان آن دو باد می‌وزد، تنها:
نوازشی مشتاق و تنها دستی که
آورنده شادمانی بسیار است:
و باد جاودانه برمی‌خیزد و فرومی‌افتد.

بر فراز من، تمامی آن‌چه زنده است؛
و تمامی رؤیایی که درون خود احساس می‌کنم،
حواس مرا مأوای بال‌هایِ
نظمی می‌کند که فرستاده رویاست.

نه بیش‌تر. و آیا تو احتمالن
تو آن بادی که می‌آیی و می‌روی،
باد ملکوت، باد عشق، بر صورت من؟

#خوان_رامن_خیمه‌نس

برگردان: #ونداد_جلیلی

🔺«خُوآن رامُن خیمِنِس» (به اسپانیایی: Juan Ramón Jiménez Mantecón) (۲۴ دسامبر ۱۸۸۱، اسپانیا - ۲۹ مه ۱۹۵۸، پورتوریکو) شاعر اسپانیایی بود. او جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.
@asheghanehaye_fatima



فقط تو
می‌توانی
بیش‌تر از ونوس
ستاره‌ی طلوع من
و ستاره‌ی غروب من باشی
هم‌چون رزی پرپرت کردم
تا روحت را ببینم
ندیدمش
اما همه‌ی پیرامون من
افق کشورها و دریاها
تا بی‌کران
لبریز
از بوی جاودانه شد.
چه غم از خشکسالی
وقتی من در درونم
چشمه‌ی آبی رنگی می‌آفرینم
برف بدون درخشش
چه غم؟
وقتی من در قلبم
آتش سرخی می‌افروزم
چه غم از عشق انسان‌ها؟
وقتی من
عشق را به جاودانه‌گی
در روحم می‌آفرینم
نمی‌دانم با چه بگویم
چرا که هنوز
کلماتم جان نگرفته‌اند.
میخ
چه پابرجا
چه سست
چه فرقی می‌کند
عزیز من
به هر تقدیر
تصویر
خواهد افتاد.

#خوان_رامن_خیمه‌نس
شتابان که می‌روی
زمان همچون پروانه‌یی پریشان
از تو می‌گریزد
آهسته که می‌روی
زمان سلانه‌سلانه به دنبالت می‌آید
هم‌چون گاوی
که گوش‌به‌فرمان توست.

#خوان_رامن_خیمه‌نس
برگردان: #حسین_منصوری
@asheghanehaye_fatima
قلبم اکنون آن‌چنان زلال است
که مردن و آواز خواندن برای‌اش یک‌سان می‌نماید
کتابِ قلبِ من نانوشته بر جای مانده
قلبی که می‌اندیشد و رؤیا می‌بافد
خواه با زندگی پُر شود
خواه با مرگ
در این هر دو ابدیتی نهفته
ای دل! تو را یک‌سان است
بمیر یا بخوان

■شاعر: #خوان_رامن_خیمه‌نس
■برگردان: #مهدی_اخوان_لنگرودی


@asheghanehaye_fatima