@Asheghanehaye_fatima
رفتم پارک قدم بزنم. تنهایی نشسته بودم رو یه نیمکت. یه خانومی اومد و گفت... "اشکال نداره من بشینم اینجا"... سرمو به نشونه ی اینکه اشکال نداره تکون دادم. خودمو کشوندم اون سمت نیمکت که معذب نباشه...!
بعدِ حدود یه ربع زمان، سر حرف رو باز کرد... حرفای قلمبه سلمبه... از روابط اجتماعی و علوم ارتباطات و نظریه مارکس و این و اون...!
منکه چیزی نمی فهمیدم. فقط سرمو به نشونه ی تایید تکون میدادم. پاشدم برم، دنبالم راه افتاد و همچنان داشت حرف میزد... از کنار دکه لبو فروشی که رد شدیم دو تا بشقاب لبوی داغ گرفت... یکی واسه من یکی واسه خودش... و باز شروع کرد به حرف زدن...!
میدونی... تُن صداش عین تو بود... لهجه اش، موهاش، چشماشم حتی... واسه همین بود که تا آخر حرفاشو گوش دادم بدون اینکه بفهمم چی میگه...
وقتی هم که خداحافظی کرد... عین تو خداحافظی کرد... با یه لبخند معنی دار... ازونا که جدی جدی خداحافظی میکنن...!
ولی اینبار وایستادمو تا ته رفتنشو نگاه کردم... اونقدر که یه نقطه ی زرشکی شد و گم شد...!
چقدر حرف زدی امشب برام... هر چند نفهمیدم هیچکدومو... ولی حس کردم هنوز دوسم داری که هربار به یه شکلی، سراغمو از لابه لای اون همه آدمای اطرافت میگیری.
#حمید_جدیدی
#واقعی_بود_قصه_نبود
رفتم پارک قدم بزنم. تنهایی نشسته بودم رو یه نیمکت. یه خانومی اومد و گفت... "اشکال نداره من بشینم اینجا"... سرمو به نشونه ی اینکه اشکال نداره تکون دادم. خودمو کشوندم اون سمت نیمکت که معذب نباشه...!
بعدِ حدود یه ربع زمان، سر حرف رو باز کرد... حرفای قلمبه سلمبه... از روابط اجتماعی و علوم ارتباطات و نظریه مارکس و این و اون...!
منکه چیزی نمی فهمیدم. فقط سرمو به نشونه ی تایید تکون میدادم. پاشدم برم، دنبالم راه افتاد و همچنان داشت حرف میزد... از کنار دکه لبو فروشی که رد شدیم دو تا بشقاب لبوی داغ گرفت... یکی واسه من یکی واسه خودش... و باز شروع کرد به حرف زدن...!
میدونی... تُن صداش عین تو بود... لهجه اش، موهاش، چشماشم حتی... واسه همین بود که تا آخر حرفاشو گوش دادم بدون اینکه بفهمم چی میگه...
وقتی هم که خداحافظی کرد... عین تو خداحافظی کرد... با یه لبخند معنی دار... ازونا که جدی جدی خداحافظی میکنن...!
ولی اینبار وایستادمو تا ته رفتنشو نگاه کردم... اونقدر که یه نقطه ی زرشکی شد و گم شد...!
چقدر حرف زدی امشب برام... هر چند نفهمیدم هیچکدومو... ولی حس کردم هنوز دوسم داری که هربار به یه شکلی، سراغمو از لابه لای اون همه آدمای اطرافت میگیری.
#حمید_جدیدی
#واقعی_بود_قصه_نبود
Forwarded from اتچ بات
.
۲۳خرد۹۶ یک سالگی کانال 😄
یک سال تلاشمو کردم که احساس رو مهمان دلتون کنم و همینطور قدم کوچکی در جهت حفظ ادبیات بردارم. امیدوارم این امر تا حدودی محقق شده باشه.
ممنونم از تک تکتون... از تک تکِ شما #سیصد_و_پنجاه گل ندیده که تو کوچه پس کوچه های همین صفحه، با لایک هاتون، پی ام هاتون و حرف های قشنگتون، خوشحالم می کنید. نمیدونم به چه زبونی از محبت ها و مهر شما، سپاسگزاری بکنم!! بی نهایت سپاسگزارم.
... من هم به اندازه ی خودم به زندگی و روزمرگی دچارم
اما در هر فرصت کوتاه,
دقایق زندگی #واقعی خودمو به دنیای #مجازی میبخشم. امیدوارم انتخابها قابل نگاه شمارو داشته باشه خوندن و بودن شما همه یه دلگرمیه،
یه پشتوانه ی مهر آمیز میده که از کاری که می کنم نتیجه گیری کنم و ببینم با خودم چند چندم!!
#التماس_دعا
#تولد_یکسالگی_عاشقانه_های_فاطیما
ندیده عاشقتونم😉
عشق بر شما باد❤️💜
ارادتمند
#فاطیما
@asheghanehaye_fatima
۲۳خرد۹۶ یک سالگی کانال 😄
یک سال تلاشمو کردم که احساس رو مهمان دلتون کنم و همینطور قدم کوچکی در جهت حفظ ادبیات بردارم. امیدوارم این امر تا حدودی محقق شده باشه.
ممنونم از تک تکتون... از تک تکِ شما #سیصد_و_پنجاه گل ندیده که تو کوچه پس کوچه های همین صفحه، با لایک هاتون، پی ام هاتون و حرف های قشنگتون، خوشحالم می کنید. نمیدونم به چه زبونی از محبت ها و مهر شما، سپاسگزاری بکنم!! بی نهایت سپاسگزارم.
... من هم به اندازه ی خودم به زندگی و روزمرگی دچارم
اما در هر فرصت کوتاه,
دقایق زندگی #واقعی خودمو به دنیای #مجازی میبخشم. امیدوارم انتخابها قابل نگاه شمارو داشته باشه خوندن و بودن شما همه یه دلگرمیه،
یه پشتوانه ی مهر آمیز میده که از کاری که می کنم نتیجه گیری کنم و ببینم با خودم چند چندم!!
#التماس_دعا
#تولد_یکسالگی_عاشقانه_های_فاطیما
ندیده عاشقتونم😉
عشق بر شما باد❤️💜
ارادتمند
#فاطیما
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
درود بر یکایک بزرگواران فرهیخته و فرهمند
شباهنگامتان آراسته به الماس ستارگان و گنجینه ی طلای مهتاب دریاچه ی نور...
۲۲خرداد ۹۵ اولین پست داخل کانال بارگذاری شد.
حالا سالهاست تلاشمو میکنم که احساس رو مهمان دلتون کنم و همینطور قدم کوچکی در جهت حفظ ادبیات بردارم. امیدوارم این امر تا حدودی محقق شده باشه.
ممنونم از تک تکتون... از تک تکِ شما هشتصدو سه گل ندیده که تو کوچه پس کوچه های همین صفحه، با لایک هاتون، پی ام هاتون و حرف های قشنگتون، خوشحالم می کنید. نمیدونم به چه زبونی از محبت ها و مهر شما، سپاسگزاری بکنم!! بی نهایت سپاسگزارم و بی شک با هر واژه تان میرویم و شکوفه میزنم و قد میکشم و بهارینه میشوم.
... من هم به اندازه ی خودم به زندگی و روزمرگی دچارم
اما در هر فرصت کوتاه,
دقایق زندگی #واقعی خودمو به دنیای #مجازی میبخشم. امیدوارم انتخابها قابل نگاه شمارو داشته باشه خوندن و بودن شما همه یه دلگرمیه،
یه پشتوانه ی مهر آمیز میده که از کاری که می کنم نتیجه گیری کنم و ببینم با خودم چند چندم!!
همیشه دوستدار شما تا واپسین واژه ی جهان هستی:
#فاطیما
ندیده عاشقتونم😉
عشق بر شما باد❤️
#تولد
شباهنگامتان آراسته به الماس ستارگان و گنجینه ی طلای مهتاب دریاچه ی نور...
۲۲خرداد ۹۵ اولین پست داخل کانال بارگذاری شد.
حالا سالهاست تلاشمو میکنم که احساس رو مهمان دلتون کنم و همینطور قدم کوچکی در جهت حفظ ادبیات بردارم. امیدوارم این امر تا حدودی محقق شده باشه.
ممنونم از تک تکتون... از تک تکِ شما هشتصدو سه گل ندیده که تو کوچه پس کوچه های همین صفحه، با لایک هاتون، پی ام هاتون و حرف های قشنگتون، خوشحالم می کنید. نمیدونم به چه زبونی از محبت ها و مهر شما، سپاسگزاری بکنم!! بی نهایت سپاسگزارم و بی شک با هر واژه تان میرویم و شکوفه میزنم و قد میکشم و بهارینه میشوم.
... من هم به اندازه ی خودم به زندگی و روزمرگی دچارم
اما در هر فرصت کوتاه,
دقایق زندگی #واقعی خودمو به دنیای #مجازی میبخشم. امیدوارم انتخابها قابل نگاه شمارو داشته باشه خوندن و بودن شما همه یه دلگرمیه،
یه پشتوانه ی مهر آمیز میده که از کاری که می کنم نتیجه گیری کنم و ببینم با خودم چند چندم!!
همیشه دوستدار شما تا واپسین واژه ی جهان هستی:
#فاطیما
ندیده عاشقتونم😉
عشق بر شما باد❤️
#تولد