عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
جماعتی از خارپشتان در یک روز سرد زمستانی دور هم جمع شدند، سرهای خود را نزدیک هم آوردند تا بلکه از گرمای تن همدیگر بهرمند شوند و از شر سرمای زمستانی در امان بمانند. ولی خیلی زود دریافتند که از خارهای طرف مقابل زخم می‌بینند. این بود که دوباره از هم دور شدند. ولی هرگاه نیاز مبرم به گرما دوباره آنها را به هم نزدیکتر می‌کرد، بدبختی دوم دوباره تکرار می‌شد. چنان که میان دو درد (درد سرما و درد خارهای همدیگر) به این سو و آن سو در نوسان بودند، تا اینکه فاصله‌ی مشخصی از همدیگر یافتند که در آن به بهترین وجه می‌توانستند وضعیت خود را تحمل کنند. بر همین منوال، نیازمندی جامعه، آدم‌ها را از خلاء و کسالت درونشان به سوی همدیگر می‌راند. اما بسیاری از خصلت‌های متضاد و کاستی‌های غیرقابل تحمل‌شان دوباره آن‌ها را از همدیگر دور می‌کند. فاصله‌ی میانه‌ای که عاقبت پیدایش می‌کنند، و در آن امکان با هم بودن وجود دارد همان آداب و شعائر ظریف است. در خطاب به کسی که حد نگه نمی‌دارد و فاصله را حفظ نمی‌کند، در انگلستان می‌گویند «کیپ یور دیستانس» [فاصله‌ات را حفظ کن] ممکن است نیاز به گرمای متقابل، در آن فرد به طور کامل ارضا نشده باشد، ولی در عوض گزش خارها را هم احساس نمی‌کند. در هر حال، کسی که گرمای درونی بسیاری در خود دارد، بهتر است از جامعه دور باشد، تا نه به کسی دردی و زخمی برساند و نه از دیگری درد و زخمی ببیند.

‌#شوپنهاور
#هنر_رنجاندن
ترجمه #علی_عبداللهی


@asheghanehaye_fatima