■رؤیا
روحی یخزده
در جستوجوی آتش
زنی که در قلعهاش زندانیست
و از درونِ پرسشها و معماها
به چهرهی تمامِ رهگذران مینگرد
خودت تنها نقطهی ناپیدای خودت هستی
وقتی که آینههای دروغین تو را به اشتباه میاندازد
رفتن به شهری دیگر نه
رفتن به جانِ انسانی دیگر
شاید این رؤیا بدینگونه زیسته شود
و بدینگونه بمیرد.
■●شاعر: #نشه_یاشین | Neşe Yaşın | قبرس، ۱۹۵۹ |
■●برگردان: #آیدا_مجیدآبادی
📔●به نقل از شمارهی ششم «فصلنامهی هفتاد»، تابستان ۱۳۹۸
📎●فایل Pdf پیوست: شمارهی ششم «فصلنامهی هفتاد»
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
روحی یخزده
در جستوجوی آتش
زنی که در قلعهاش زندانیست
و از درونِ پرسشها و معماها
به چهرهی تمامِ رهگذران مینگرد
خودت تنها نقطهی ناپیدای خودت هستی
وقتی که آینههای دروغین تو را به اشتباه میاندازد
رفتن به شهری دیگر نه
رفتن به جانِ انسانی دیگر
شاید این رؤیا بدینگونه زیسته شود
و بدینگونه بمیرد.
#نشه_یاشین
@asheghanehaye_fatima
در جستوجوی آتش
زنی که در قلعهاش زندانیست
و از درونِ پرسشها و معماها
به چهرهی تمامِ رهگذران مینگرد
خودت تنها نقطهی ناپیدای خودت هستی
وقتی که آینههای دروغین تو را به اشتباه میاندازد
رفتن به شهری دیگر نه
رفتن به جانِ انسانی دیگر
شاید این رؤیا بدینگونه زیسته شود
و بدینگونه بمیرد.
#نشه_یاشین
@asheghanehaye_fatima