عاشقانه های فاطیما
809 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
با اسارت زن،هيچکس بيشتر از خود مرد مجازات نميشود.


«کارل مارکس»

#زنان
#هشت_مارس
#مارکس

@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
.


معشوق قلب من، من دوباره برای تو نامه می نویسم چراکه من تنهایم و همیشه برای من مشکل بوده که با تو به تنهایی در ذهنم گفتگو کنم بدون اینکه تو چیزی درباره ی آن بدانی، بشنوی و حتا قادر باشی که به آن پاسخ دهی …
غیبت های کوتاه، خوب است چراکه اگر دو نفر بطور دائمی و ثابت با هم باشند مسائل [زندگی] خیلی بهم شبیه می شوند و قابل جدا کردن و تمایز از یکدیگرنخواهند بود.
دوری، حتا برج وباروهای بزرگ را هم کوچک می کند؛ در حالیکه چیزهای خرد و مبتذل، در یک نگاه نزدیک به چیزهای بزرگ تبدیل می شوند.
عادتهای کوچک که امکان دارد در اشکال احساسی و بصورت فیزیکی سبب ساز اذیت انسان شود، زمانیکه آن شی از جلوی چشمان برداشته می شود، ناپدید می گردد.
احساسات عمیق که بواسطه ی نزدیکی [و در دسترس بودن] افراد، شکل کوچک و تکراری به خود گرفته، بواسطه ی جادوی فاصله رشد کرده و به ابعاد طبیعی اش باز می گردد. فاصله سبب می شود که تو فقط از من و رویاهای تنهایم، ربوده شوی؛ و من با عشقم به تو، فورا در می یابم که زمان دوری را فقط باید بمانند خورشید و بارانی که برای رشد گیاهان مورد نیاز است، به خدمت گرفت.
زمانیکه تو غایب هستی، عشق من به تو، خودش را نشان می دهد و آن چیزی بس غول آساست و از انبوهی از تمامی انرژی جمع شده جانم و همه ی خصوصیات قلبی ام شکل گرفته است. آن باعث می شود که من دوباره احساس کنم که انسانم؛ چراکه من حس عمیق و متنوعی را تجربه می کنم؛
مطالعه و آموزش و پرورش جدید ما را گرفتار خودش کرده است؛ همچنین شک گرایی باعث شده که ما در تمامی ادارک عینی و ذهنی مان به دنبال اشتباه بگردیم؛ تمامی اینها، طوری طراحی شده که ما را کوچک ، ضعیف و غرغرو کرده است. اما عشق – نه عشق "فویرباخی"_ نه برای متابولیزم و نه برای پرولتاریا _ بلکه عشق به معشوق و بطور مشخص عشق به تو، باعث می شود که یک انسان مجددا حس کند که انسان است.
در این جهان زنان زیادی وجود دارند که در بین شان تعدادی از آنها زیبا رویند. اما کجا من می توانم چهره ای که هر جزء آن و حتا هر چروک آن یادآور بزرگترین و شیرین ترین خاطرات زندگی من است را پیدا کنم؟
حتا با وجود مواجهه با دردهای بی پایان و ضررهای جبران ناپذیر وارده بر من، تو شکایتی نکردی .
من با بوسه زدن به درد، آنرا دور می کنم، زمانیکه بر صورت شیرین تو بوسه می زنم …
بدرود عزیز دلم.
تو و بچه ها را هزاران بار می بوسم.
کارل خودت ...

■نامه‌ی کارل مارکس به همسرش جنی

#مارکس


@asheghanehaye_fatima
📌

با اسارت زن،هيچکس بيشتر از خود مرد مجازات نميشود.

#مارکس

@asheghanehaye_fatima
لافارگ عزیزم

بذار یه سری ملاحظاتو مطرح کنم:

۱. اگه می‌خوای رابطه‌ت با دخترم ادامه پیدا کنه باید از این رویه‌ی لاس‌زدنت دست‌برداری. خیلی خوب می‌دونی که تا زمانی که همه‌چیز رو‌ هواست ازدواجی صورت نمی‌گیره و اگه اون الآن رسماً نامزدِ توعه نباید فراموش کنی که بحثِ یک دوره‌ی طولانی در میونه. وقتی دو طرف برای یه مدت به منظور آزمون و شناخت با هم سر می‌کنن، صمیمیتِ مفرطِ جنسی امری نابجاست. من با حیرت دیدم که چطور رفتار تو ظرف یک دوره‌ی زمین‌شناسیِ یک‌هفته‌ای! روز به روز تغییر کرد. از دید من عشقِ واقعی در سکوت، عفّت و حتی شرمی که عشّاق نسبت‌ به حرمتِ همدیگه دارن نمود پیدا می‌کنه نه تو شهوت افسارگسیخته و نه در قالب یه آشناییِ زودرس. اگه برای دفاع از خودت به مزاج ناشی از نژادِ دو رگه‌ت استناد کنی، منم وظیفه دارم که عقل خودمو بین مزاج تو و دخترم قرار بدم. اگه نمی‌تونی به شیوه‌ی رایج لندن بهش عشق بورزی، مجبوری از راه دور این‌ کارو بکنی. مطمئنم نکته رو می‌گیری.

۲. قبل از این‌که پیوندت با لورا شکل نهایی بگیره، موقعیتِ مالی‌ت باید به طور کامل برام روشن بشه. دخترم فکر می‌کنه من از کار و بارت باخبرم. اشتباه می‌کنه. من تاحالا این مسئله رو پیش نکشیدم چون فکر می‌کردم خودت بالاخره ناچار میشی مطرحش کنی. می‌دونی که من تمام زندگی‌مو فدای مبارزه‌ی انقلابی کردم. پشیمونم نیستم. کاملاً برعکس، اگه دوباره دنیا بیام بازم همین‌کارو می‌کنم. ولی در هر صورت ازدواج نمی‌کنم. الآنم تا جایی که در توانم هست می‌خوام دخترمو از فلاکت‌هایی که زندگیِ مادرشو تباه کرده حفظ کنم. [...] با توجّه به موقعیتِ کلّی‌ت، بنظرم تو هنوز یک دانشجویی؛ شغل‌تم که در اثر اتفاقات اخیرِ «اتحادیه» نیم‌بنده و هنوزم لوازم ضروریِ تطابق با آب و هوا و زبانِ انگلیسو نداری. دورنمای تو در بهترین حالت، پر از مسئله‌ست. مشاهداتم منو به این نتیجه رسونده که تو علی‌رغم فعالیت‌های پرحرارتِ مقطعی و خیالات قشنگت، طبعاً آدمِ سخت‌کوشی نیستی. تو این اوضاع برای سر و سامون دادن به زندگیت با دخترم به ساپورتِ بیرونی نیاز داری. من هیچ‌کدوم از اعضای خونواده‌ی تو رو نمی‌شناسم. گیرم اونا از زندگیِ راحتی بهره‌مند باشن امّا این به این معنی نیست که بخوان خونه زندگی‌شونو فدای تو کنن. من واقعاً موندم اونا رو چه حسابی قصد ازدواج تو رو جدی می‌گیرن. بازم می‌گم تک‌تک این مسائل باید روشن بشن. ضمناً تو نمی‌تونی از من به عنوان یک رئالیست انتظار داشته باشی که در مورد آینده‌ی دخترم مثل یک ایده‌آلیست رفتار کنم. شخصِ واقع‌گرایی مثل تو که می‌خواد شعر رو ملغیٰ کنه هم بالطّبع نمی‌خواد از رنج و عذاب بچّه‌ی من شعر بسازه.

۳. برای پیشگیری از هر گونه سوء برداشت از این نامه باید بگم اگه حتّی همین امروز موقعیتِ مناسبِ ازدواجو پیدا کنی، بازم چنین اتّفاقی نمیفته. دخترم جواب رد می‌ده. منم مخالفت می‌کنم. تو باید قبل از فکر کردن به ازدواج، چیزای دیگه‌ای از زندگی بدست بیاری. هم تو هم لورا به یک دوره‌ی طولانیِ کسب تجربه نیاز دارین.

۴. دوست دارم این نامه مثل یک راز بین خودمون دو نفر بمونه. منتظر جوابتم.

مخلصم
کارل مارکس



نامه‌ی #مارکس به دامادِ آینده‌ش پل لافارگ - ۱۳ آگوست ۱۸۶۶
#نامه


@asheghanehaye_fatima