هَمیشه در جانم بودی،
در لَبانم، در چشمانم، در سَرم،
رنج و اشتیاقم بودی،
و آن چیزِ شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد .
قدرتِ عجیبی دارم که تاکنون
همانندش را نیافتم،
قدرت رویا پَردازی و تصورت،
هنگامی که منظرهای یا واژهای را بِشنوم و با خودم از آن حرف بزنم
جوابِ تو را در گوشم میشنوم،
گویی کنارِ من ایستادهای
و دستت در دستِ من است .
#غسان_کفانی
@asheghanehaye_fatima
در لَبانم، در چشمانم، در سَرم،
رنج و اشتیاقم بودی،
و آن چیزِ شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد .
قدرتِ عجیبی دارم که تاکنون
همانندش را نیافتم،
قدرت رویا پَردازی و تصورت،
هنگامی که منظرهای یا واژهای را بِشنوم و با خودم از آن حرف بزنم
جوابِ تو را در گوشم میشنوم،
گویی کنارِ من ایستادهای
و دستت در دستِ من است .
#غسان_کفانی
@asheghanehaye_fatima
از #نامههای #غسان_کفانی به غادة السمان:
همیشه در جانم بودی، در لبانم، در چشمانم، در سَرم، رنج و اشتیاقم بودی، و آن چیز شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد.
قدرتی عجیبی دارم که تاکنون همانندش را نیافتم، قدرت رویا پردازی و تصورت، هنگامی که منظرهای یا واژهای را بشنوم و با خودم از آن حرف بزنم جواب تو را در گوشم میشنوم، گویی کنار من ایستادهای و دستت در دست من است.
@asheghanehaye_fatima
همیشه در جانم بودی، در لبانم، در چشمانم، در سَرم، رنج و اشتیاقم بودی، و آن چیز شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد.
قدرتی عجیبی دارم که تاکنون همانندش را نیافتم، قدرت رویا پردازی و تصورت، هنگامی که منظرهای یا واژهای را بشنوم و با خودم از آن حرف بزنم جواب تو را در گوشم میشنوم، گویی کنار من ایستادهای و دستت در دست من است.
@asheghanehaye_fatima