@asheghanehaye_fatima
دل به رسوایی ما خوش مکن ای عشق که ما
طـبلِ ناموسِ تو بر بامِ دو عالم زده ایم
#عرفی_شیرازی
دل به رسوایی ما خوش مکن ای عشق که ما
طـبلِ ناموسِ تو بر بامِ دو عالم زده ایم
#عرفی_شیرازی
@asheghanehaye_fatima
دل در هوس وصل تسلی طلب است
در پرده صورت است و معنی طلب است
گفتم که به یاس دل تسلی یابد
فریاد که یاس هم تسلی طلب است
#عرفی_شیرازی
دل در هوس وصل تسلی طلب است
در پرده صورت است و معنی طلب است
گفتم که به یاس دل تسلی یابد
فریاد که یاس هم تسلی طلب است
#عرفی_شیرازی
ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست
طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست
مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود
جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست
نقصان ادب نیست که آمیخته با شمع
پروانه که امید فنا راهبر اوست
غم همره جان رفت، نرفتیم به منعش
با وی ز ازل آمده و هم سفر اوست
عشق از طلب صحبت رضوان بود آزاد
زهد است که دست هوسش در کمر اوست
از طعن کس آزرده نگردد دل عرفی
داغی که نسوزد نمکی بر جگر اوست
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست
مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود
جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست
نقصان ادب نیست که آمیخته با شمع
پروانه که امید فنا راهبر اوست
غم همره جان رفت، نرفتیم به منعش
با وی ز ازل آمده و هم سفر اوست
عشق از طلب صحبت رضوان بود آزاد
زهد است که دست هوسش در کمر اوست
از طعن کس آزرده نگردد دل عرفی
داغی که نسوزد نمکی بر جگر اوست
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
.
خورشید به گِردِ سرِ هر ذره بگردد
آنجا که خیالِ تو و جایی که تو باشی
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خورشید به گِردِ سرِ هر ذره بگردد
آنجا که خیالِ تو و جایی که تو باشی
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
خونبهای دو جهانست نگاهت ، فریاد..
که به شرم ابد افکند نگاه تو مرا
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
که به شرم ابد افکند نگاه تو مرا
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
گر محبّت باغبان گلشن جنت شود
پا نگیرد گلبن آسودگی در گلشنش
در محبّت زندگی را با شهادت جنگ نیست
دیدهای باید که بیند خون من در گردنش
وه چه صیّادی که هر صیدی که زخمی از تو یافت
سر به دنبال تو دارد، تا بوَد جان در تنش
خلوتی کز نور شمع ما به حسن اندوده شد
کوتهی دارد کمند آفتاب از روزنش
عرفی آن تردامنی دارد که هنگام عذاب
آتش دوزخ بمیرد گر فشاری دامنش.
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
پا نگیرد گلبن آسودگی در گلشنش
در محبّت زندگی را با شهادت جنگ نیست
دیدهای باید که بیند خون من در گردنش
وه چه صیّادی که هر صیدی که زخمی از تو یافت
سر به دنبال تو دارد، تا بوَد جان در تنش
خلوتی کز نور شمع ما به حسن اندوده شد
کوتهی دارد کمند آفتاب از روزنش
عرفی آن تردامنی دارد که هنگام عذاب
آتش دوزخ بمیرد گر فشاری دامنش.
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
باز بر رخ زلف مشکین را پریشان کردهای
روز و شب را خوش بهم دست و گریبان کردهای
زلف را افکندهای تا آنکه باشد سایبان
آفتابی را بهزیر ابر پنهان کردهای
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
روز و شب را خوش بهم دست و گریبان کردهای
زلف را افکندهای تا آنکه باشد سایبان
آفتابی را بهزیر ابر پنهان کردهای
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
در جامِ دلِ ما بود از عکسِ جمالی
آن جرعه که در ساغرِ خورشید نیابی
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
آن جرعه که در ساغرِ خورشید نیابی
#عرفی_شیرازی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima