عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



اين نفس هاي آخرینم را،به هواي تو مي كشم امروز
منتظر مانده ام بيايي تا،جان دهم در نگاه تو امروز

مرگ را در بغل گرفته تا ،زندگانی به دست تو بدهم
كاش راهي كني مرا امشب،چمدان را بياوري امروز

چشم در راه تو به روي تخت،،زل زدم بر تمام ديروزم
سوختم ،ساختم،تمام شدم،تا مسافر شوم همين امروز

يك نفس،يك دقيقه،يك ساعت،به ملاقات من بيا و تمام
مرگ را آرزو نمودم من،مرگ را بوسه مي زنم امروز


عشق من ،خوب من،عزيز جان،به هواي تو زنده می مانم
بي حضور تو سر نمودم عمر،تا رسيدم به لحظه امروز


#عاطفه_الست
@asheghanehaye_fatima




تو می ترسی ولی ترسی ندارد دوستی با من
شبیه سینه ای پنهان شده در زیر پیراهن

مرا می رانی و مخفی نمودی حس قلبت را
ز ترس دوستان و حرف مفت عده ای دشمن

شمردم روزها را با اميد ديدنت ،طي شد
زمستان و بهار و گرمی خرداد یا بهمن

به هر کس دید ما را در کنار هم....چه می گویم؟
بله می خواهمش،عاشق شدم،عشق من است این زن

چرا می ترسی از دنیای حرافان اطرافت
چرا می ترسی از وراجی یک عده تر دامن

تو تنها روشنای زندگی تار من هستی
تویی در ،پنجره،نور ،افتاب،خورشید یا روزن

مرا پس می زنی انگار می ترسی که همراهم....
بیا ، اهلی نشو در شهر سرب و دوده و آهن


#عاطفه_الست
@asheghanehaye_fatima




بي گمان حتي اگر من را كمي او دوست داشت
بي خبر ماندن ز حال من برايش سخت بود

من نمي دانم قصور از اوست يا تقدير من
بي محبت بودنش تصميم او يا بخت بود

راستش حيران شدم با او چگونه تا كنم
كاش قلبم بي حضورشً شاد يا خوشبخت بود

هر دري را مي زنم شاید ببينم روي او
او ولي لجباز و مغرور و بد و سرسخت بود

نا اميدم چون ز عشقش ...دل به جورش بسته ام
گرچه عكسش سال ها پنهان به زير تخت بود

#عاطفه_الست
@asheghanehaye_fatima



من نگاه تو و احساس تو را کم دارم
و از این روست که در زندگی ام غم دارم

به خدا دور و برم ،مرد زیاد است ولی
من فقط پیش قدم های تو سر خم دارم

#عاطفه_الست
@asheghanehaye_fatima



زوزه هاي گرگ ها در دشت مسكوت تنم
بارها شك كرده ام بر خلقتم،آيا زنم؟

پا به پاي مردها باري به دوشم داشتم
كو لطافت یا ظرافت،همچو سنگ و آهنم

گرچه گريه خوردن مردان شده ضرب المثل
گريه ها را كرده ام پنهان،از اینرو الکنم

من چه فرقي مي كنم با مردها،اري ،بگو
هيچ جز معماري برجستگي این تنم

جنسيت ديگر نباشد معني و تفسير من
سال ها مردي درون پوستين يك زنم




#عاطفه_الست
خواب ديدم كه در آغوش مني،می دانی
و به سر آمده تنهایی و سرگردانی

بغلت كردم و تو پس نكشيدي خود را
و رها شد ز تنم وسوسه ي زنداني

لاي موهاي مرا دست كشيدي با عشق
و گذشت از سر من  شرم دم عریانی

تا كه نجواي صداي تو به گوشم  آويخت
غلبه كرد به من حال  خوش  نفساني

اين همه سال تو را خواستم و دم نزدم
صبر كردم  به تب شور و شر شيطاني

حال بگذار كه عريان بشوم دير شده
بغلم کن ،،بت من،،، پادشه  ويراني

بغلم کن که تو از سلسله ی  احساسی
بغلم کن  که به سامان برسد حیرانی

بعد از این شب به شب آغوش تو و بوسه ی من
بعد از این قول بده  تا به ابد می مانی
.............


باز از خواب پريدم وسط  نزديكي
باز هم  عمر من و چشم تر و باراني


#عاطفه_الست
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima