از انگشتانم شروع کردی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.
@asheghanehaye_fatima
#شهریار_شفیعی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.
@asheghanehaye_fatima
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
و بعد، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان،
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم،
و بعد
تو آمدی
و تو
بسیار شبیه عشقی...
#دئری_تیشنا
برگردان: #شهریار_شفیعی
و بعد، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان،
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم،
و بعد
تو آمدی
و تو
بسیار شبیه عشقی...
#دئری_تیشنا
برگردان: #شهریار_شفیعی
تنها مرز میان من و تو
تکه پارچه ای ست...
دکمه ی اولت را باز کن
حواس شعر که پرت شد
لشکر بوسه را
برای فتح سرزمین تنت
تجهیز کرده ام .
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
تکه پارچه ای ست...
دکمه ی اولت را باز کن
حواس شعر که پرت شد
لشکر بوسه را
برای فتح سرزمین تنت
تجهیز کرده ام .
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
از انگشتانم شروع کردی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.
#شهریار_شفیعی
از انگشتانم شروع کردی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
و بعد ، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان ،
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان ،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر ...،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت ،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده ،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم ،
و بعد
تو آمدی
و تو ،
بسیار شبیه عشقی .....
#دئری_تیشنا
ترجمه #شهریار_شفیعی
و بعد ، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان ،
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان ،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر ...،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت ،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده ،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم ،
و بعد
تو آمدی
و تو ،
بسیار شبیه عشقی .....
#دئری_تیشنا
ترجمه #شهریار_شفیعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها مرز میان من و تو
تکه پارچه ای ست...
دکمه ی اولت را باز کن
حواس شعر که پرت شد
لشکر بوسه را
برای فتح سرزمین تنت
تجهیز کرده ام .
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
تکه پارچه ای ست...
دکمه ی اولت را باز کن
حواس شعر که پرت شد
لشکر بوسه را
برای فتح سرزمین تنت
تجهیز کرده ام .
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
و بعد،
تو آمدی
چون بهارِ بعدِ زمستان
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان
و تو آمدی
چون روئیدنِ گلهای معطر
بر زمینی بیثمر
و تو آمدی
چون طوفانی
که درونِ مردهی مرا برانگیخت
و تو آمدی
چون پرتو نوری
بعد از شبی افسرده
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه
بعد از غم
و بعد
تو آمدی
و تو
بسیار شبیه عشقی...
دئری تیشنا - شاعر آفریقایی
برگردان: شهریار شفیعی
#دئریتیشنا
#دئری_تیشنا
#شهریار_شفیعی
و بعد،
تو آمدی
چون بهارِ بعدِ زمستان
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان
و تو آمدی
چون روئیدنِ گلهای معطر
بر زمینی بیثمر
و تو آمدی
چون طوفانی
که درونِ مردهی مرا برانگیخت
و تو آمدی
چون پرتو نوری
بعد از شبی افسرده
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه
بعد از غم
و بعد
تو آمدی
و تو
بسیار شبیه عشقی...
دئری تیشنا - شاعر آفریقایی
برگردان: شهریار شفیعی
#دئریتیشنا
#دئری_تیشنا
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima
من برای تو
همان رویایی بودم
که همه هر صبح
بعدِ بیدار شدن از خواب
از یاد میبرند...
شریا موریا
برگردان: شهریار شفیعی
#شریا_موریا
#شهریار_شفیعی
من برای تو
همان رویایی بودم
که همه هر صبح
بعدِ بیدار شدن از خواب
از یاد میبرند...
شریا موریا
برگردان: شهریار شفیعی
#شریا_موریا
#شهریار_شفیعی