عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
از انگشتانم شروع کردی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.

@asheghanehaye_fatima

#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima



و بعد، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان،
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم،
و بعد
تو آمدی
و تو
بسیار شبیه عشقی...


#دئری_تیشنا
برگردان: #شهریار_شفیعی
تنها مرز میان من و تو
تکه پارچه ای ست...
دکمه ی اولت را باز کن
حواس شعر که پرت شد
لشکر بوسه را
برای فتح سرزمین تنت
تجهیز کرده ام .

#شهریار_شفیعی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



از انگشتانم شروع کردی
آرام آرام
بالا خزیدی
در یاخته هایم رخنه کردی
یادم هست
بند دلت را
با میخ به سینه ام کوبیدی
خستگی هایت را
پشت به پشت
به من تکیه دادی
و من، همچنان ایستاده بودم
آری
پیچک ها
در اوج بی خبری دیوار قد می کشند.




#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima




و بعد ، تو آمدی
چون بهار بعدِ زمستان ،
و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان ،
و تو آمدی
چون روئیدن گل های معطر
بر زمینی بی ثمر ...،
و تو آمدی
چون طوفانی
که درون مرده ی مرا برانگیخت ،
و تو آمدی
چون پرتو نوری بعد از شبی افسرده ،
و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه بعد از غم ،
و بعد
تو آمدی
و تو ،
بسیار شبیه عشقی .....

#دئری_تیشنا
ترجمه #شهریار_شفیعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها مرز میان من و تو 
تکه پارچه ای ست... 
دکمه ی اولت را باز کن 
حواس شعر که پرت شد 
لشکر بوسه را 
برای فتح سرزمین تنت 
تجهیز کرده ام .

#شهریار_شفیعی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



و بعد،
تو آمدی
چون بهارِ بعدِ زمستان

و تو آمدی
چون نسیمی ملایم
در گرمایی سوزان

و تو آمدی
چون روئیدنِ گل‌های معطر
بر زمینی بی‌ثمر

و تو آمدی
چون طوفانی
که درونِ مرده‌ی مرا برانگیخت

و تو آمدی
چون پرتو نوری
بعد از شبی افسرده

و تو آمدی
چون لبخندی صمیمانه
بعد از غم

و بعد
تو آمدی
و تو
بسیار شبیه عشقی...

دئری تیشنا - شاعر آفریقایی
برگردان: شهریار شفیعی

#دئریتیشنا
#دئری_تیشنا
#شهریار_شفیعی
@asheghanehaye_fatima



من برای تو
همان رویایی بودم
که همه هر صبح
بعدِ بیدار شدن از خواب
از یاد می‌برند...

شریا موریا
برگردان: شهریار شفیعی

#شریا_موریا
#شهریار_شفیعی