عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


25 دقيقه مهلت
براي اين كه دوستت بدارم
25 دقيقه مهلت
براي اين كه دوستم بداري
25 دقيقه مهلت براي عشق
زمان كوتاهي است ...
با اين همه
من 25 دقيقه از عمرم را كنار مي گذارم
تا به تو فكر كنم
تو هم اگر فر صت داري
25 دقيقه
فقط 25 دقيقه به من فكر كن !...
بيا 25 دقيقه از عمرمان را براي همديگر پس انداز كنيم ...

#شل_سيلور_استاين
@asheghanehaye_fatima



نگفتم :" بارانی ات را در آر....
قهوه درست می کنم و باهم حرف می زنیم ."
نگفتم :" جاده ی بیرونِ خانه طولانی و خلوت و بی انتهاست."
گفتم : " خدانگهـــــــــ دار موفق باشی
خدا به همراهت... ."
او رفت ..
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم ..
زندگی کنم ...

#شل_سيلور_استاين
@asheghanehaye_fatima




خورشيد را مي دزدم
فقط برای تو !
ميگذارم توی جيبم
تا فردا بزنم به موهايت

فردا به تو می گويم چقدر دوستت دارم !
فردا تو می فهمی
فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت ، می دانم !

آخ ... فردا !
راستی چرا فردا نمی شود؟
اين شب چقدر طول كشيده...
چرا آفتاب نمی شود ؟
يكی نيست بگويد خورشيد كدام گوری رفته ؟


#شل_سيلور_استاين
برگردان: #محسن_آزرم
@asheghanehaye_fatima



اولين بـار 
کــه بـخواهم بگویمت دوستت دارم خیلی سخت است 
تب میکنم ، عرق می کنم ، می لرزم 
جان می دهم هزار بار 
می میرم و زنده می شوم پیش چشمهای تو 
... تا بگویم دوستت دارم 

اولين بـار 
کــه بـخواهم بگویمت دوستت دارم 
خیلی سخت است 
اما آخرين بـار آن از هميشه سـخـت تر است 
و امـروز می خواهـم بـرای آخريـن بـار بگويـم دوستت دارم
و بـعد راهم را بگيرم و بروم
چون تازه فهميدم
تو هرگز دوستم نـداشتی

#شل_سيلور_استاين
@asheghanehaye_fatima



کرگدن گفت: عاشق یعنی چی؟
دم‌جنبانک گفت: یعنی کسی که قلبش از چشمهایش می چکد.
کرگدن باز هم منظور دم‌جنبانک را نفهمید، اما دوست داشت دم‌جنبانک باز حرف بزند، باز پرواز کند و او باز هم تماشایش کند و باز قلبش از چشمهایش بیفتد. کرگدن فکر کرد اگر قلبش همین طور از چشم هایش بریزد، یک روز حتماً قلبش تمام می شود. آن وقت لبخندی زد و با خودش گفت: من که اصلاً قلب نداشتم! حالا که دم‌جنبانک به من قلب داد، چه عیبی دارد، بگذار تمام قلبم برای او بریزد!

#شل_سيلور_استاين
@asheghanehaye_fatima

|

از وقتي که دوست ام مرا ترک کرده است
کاري ندارم به جز راه رفتن
راه مي روم تا فراموش کنم
راه مي روم
مي گريزم
دور مي شوم
دوست ام ديگر برنمي گردد
اما من حالا
دونده دوي استقامت شده ام

#شل_سيلور_استاين
خورشيد را مي دزدم
فقط برای تو !
ميگذارم توی جيبم
تا فردا بزنم به موهايت

فردا به تو می گويم چقدر دوستت دارم !
فردا تو می فهمی
فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت ، می دانم !

آخ ... فردا !
راستی چرا فردا نمی شود؟
اين شب چقدر طول كشيده...
چرا آفتاب نمی شود ؟
يكی نيست بگويد خورشيد كدام گوری رفته ؟


#شل_سيلور_استاين
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
زمانی به زبانِ گل‌ها سخن می‌گفتم
زمانی هر کلمه‌ای که کرمِ ابریشم مى‌گفت را می‌فهمیدم
زمانی در خفا به ورّاجی‌های سارها می‌خندیدم
و در رختخواب با مگسی گپ می‌زدم
زمانی به تمامِ سوال‌های جیرجیرک‌ها گوش می‌دادم
و به تمامِ آن‌ها جواب می‌دادم
و با گریهٔ هر دانه برفِ درحالِ مرگ که فرو می‌افتاد
همدردی می‌کردم
زمانی به زبانِ گل‌ها سخن می‌گفتم

چه شد که این‌ها همه از یادم رفت؟
چه شد؟

#شل_سيلور_استاين



@asheghanehaye_fatima