@asheghanehaye_Fatima
🎀
.
ای خدای کره های کشف نشده
و کهکشان های دوردست
که پیغمبران را
به تین و زیتون قسم می دهی
جوی های عسل را
به کودکانِ سومالی ببخش
و سایه ی درختانت را
بر پیکرهای مردگانِ یمن بگستران
ای خدای اخترکانِ نیم سوز
و زندگی های هنوز یافت نشده
ما بچه شترانِ تو را پِی نمی کنیم
و پیامبرانت را
به کام ماهی های نهنگ آسا نمی فرستیم
به ما امان بده
به کودکانِ خیابان امان بده
و عقده های اودیپِ ما را بگشا
ای خدایِ سیاره های مشابهِ زمین
سیاره های مشکوک به زندگی
دشمنانِ ما را بمیران
بی آنکه از ترازوی عدالت پرت شوی
بی آنکه خونشان
دامانمان را بیالاید
بی آنکه آب از آب تکان بخورد
آنگاه پیامبری تازه بفرست
که بشارت دیگری بیاورد
جز بهشتی که وعده داده بودی
که تصور سیاره های مشکوک به زندگی در آسمانِ هفتم
آن را لگد مال نکرده باشد
پیامبری که جوی های عسل را
با قوانین تازه ی فیزیک بیامیزد
و حرکت را
به خونِ جوی های روان بازگرداند
و حرکت را
به رگ های مرده های افغانستان بازگرداند
و حرکت را
به پاهای در راه مانده ی پناهندگان
آوارگان
و تکه تکه شدگانِ سوریه باز گرداند
ای خدای قوم ثمود در سیاره ی هفتمِ کشف نشده ها
غذایی در دهانِ زندانیانِ اعتصاب کرده بگذار
ما شترانِ تو را پی نمی کنیم
ما به تو ایمان داریم
و در تمامِ سیاره های کشف نشده
به دنبال جای پاهای تو می گردیم
#سپیده_نیک_رو
🎀
.
ای خدای کره های کشف نشده
و کهکشان های دوردست
که پیغمبران را
به تین و زیتون قسم می دهی
جوی های عسل را
به کودکانِ سومالی ببخش
و سایه ی درختانت را
بر پیکرهای مردگانِ یمن بگستران
ای خدای اخترکانِ نیم سوز
و زندگی های هنوز یافت نشده
ما بچه شترانِ تو را پِی نمی کنیم
و پیامبرانت را
به کام ماهی های نهنگ آسا نمی فرستیم
به ما امان بده
به کودکانِ خیابان امان بده
و عقده های اودیپِ ما را بگشا
ای خدایِ سیاره های مشابهِ زمین
سیاره های مشکوک به زندگی
دشمنانِ ما را بمیران
بی آنکه از ترازوی عدالت پرت شوی
بی آنکه خونشان
دامانمان را بیالاید
بی آنکه آب از آب تکان بخورد
آنگاه پیامبری تازه بفرست
که بشارت دیگری بیاورد
جز بهشتی که وعده داده بودی
که تصور سیاره های مشکوک به زندگی در آسمانِ هفتم
آن را لگد مال نکرده باشد
پیامبری که جوی های عسل را
با قوانین تازه ی فیزیک بیامیزد
و حرکت را
به خونِ جوی های روان بازگرداند
و حرکت را
به رگ های مرده های افغانستان بازگرداند
و حرکت را
به پاهای در راه مانده ی پناهندگان
آوارگان
و تکه تکه شدگانِ سوریه باز گرداند
ای خدای قوم ثمود در سیاره ی هفتمِ کشف نشده ها
غذایی در دهانِ زندانیانِ اعتصاب کرده بگذار
ما شترانِ تو را پی نمی کنیم
ما به تو ایمان داریم
و در تمامِ سیاره های کشف نشده
به دنبال جای پاهای تو می گردیم
#سپیده_نیک_رو
@asheghanehaye_fatima
تو مهربان و دور بودی
و دست های تو
آن سوی پرچین بود
دست های تو گرم
دست های تو آرام
دست های تو دور بود
#سپیده_نیک_رو
تو مهربان و دور بودی
و دست های تو
آن سوی پرچین بود
دست های تو گرم
دست های تو آرام
دست های تو دور بود
#سپیده_نیک_رو
@asheghanehaye_fatima
حرفی که نگفتم
حرف تازه ای نبود
تنها باید گیسوی طلایی ام را
از باروی قلعه های تو در تو
می انداختم پایین
تا تو سر رشته اش را بگیری !
بالا بیایی
و نجاتم دهی
باید زن اساطیری قصه های تو باشم ...
اما بگذار
یک بار
از پله های خانه پایین بیایم
با موهای مشکی کوتاه !
دست تو را بگیرم
و مثل اسب های وحشی
پابه پا بدویم ...
#سپیده_نیک_رو
🍀🍀
حرفی که نگفتم
حرف تازه ای نبود
تنها باید گیسوی طلایی ام را
از باروی قلعه های تو در تو
می انداختم پایین
تا تو سر رشته اش را بگیری !
بالا بیایی
و نجاتم دهی
باید زن اساطیری قصه های تو باشم ...
اما بگذار
یک بار
از پله های خانه پایین بیایم
با موهای مشکی کوتاه !
دست تو را بگیرم
و مثل اسب های وحشی
پابه پا بدویم ...
#سپیده_نیک_رو
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima
حرفی که نگفتم
حرف تازه ای نبود
تنها باید گیسوی طلایی ام را
از باروی قلعه های تو در تو
می انداختم پایین
تا تو سر رشته اش را بگیری !
بالا بیایی
و نجاتم دهی
باید زن اساطیری قصه های تو باشم ...
اما بگذار
یک بار
از پله های خانه پایین بیایم
با موهای مشکی کوتاه !
دست تو را بگیرم
و مثل اسب های وحشی
پا به پا بدویم ...
#سپیده_نیک_رو
🍀🍀
حرفی که نگفتم
حرف تازه ای نبود
تنها باید گیسوی طلایی ام را
از باروی قلعه های تو در تو
می انداختم پایین
تا تو سر رشته اش را بگیری !
بالا بیایی
و نجاتم دهی
باید زن اساطیری قصه های تو باشم ...
اما بگذار
یک بار
از پله های خانه پایین بیایم
با موهای مشکی کوتاه !
دست تو را بگیرم
و مثل اسب های وحشی
پا به پا بدویم ...
#سپیده_نیک_رو
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima
خودم را کنار می کشم
حرف زدن را
مثل حوله ای که خیس شده
بو گرفته
در سبد لباس چرک ها می اندازم
پنبه ای در گوشم می گذارم
و فقط راه می روم
کسی شک نمی کند
و از پشت اینهمه لباس
معلوم نیست
در قلبم چه می گذرد !
#سپیده_نیک_رو
خودم را کنار می کشم
حرف زدن را
مثل حوله ای که خیس شده
بو گرفته
در سبد لباس چرک ها می اندازم
پنبه ای در گوشم می گذارم
و فقط راه می روم
کسی شک نمی کند
و از پشت اینهمه لباس
معلوم نیست
در قلبم چه می گذرد !
#سپیده_نیک_رو
@asheghanehaye_fatima
کلاغ ها
از رابطه چه می دانند
که سال هاست
به دست های زندگی چسبیده اند
به سیم های سیاه طولانی
آنتن های شاخه شاخه
پشت بام های بلند دوردست
و نمی میرند...
#سپیده_نیک_رو
کلاغ ها
از رابطه چه می دانند
که سال هاست
به دست های زندگی چسبیده اند
به سیم های سیاه طولانی
آنتن های شاخه شاخه
پشت بام های بلند دوردست
و نمی میرند...
#سپیده_نیک_رو
@asheghanehaye_fatima
چشم های تو
خطوط را
به مرز اشیا کشانده
با نام تو می شود
پوست سوخته ی خورشید را
ورق زد و
عمق نور را بوسید
حوصله کن
نگار !
روزهای آخرم را
حوصله کن
📖 #درخت_سوال_نمی_کند_می_افتد
#سپیده_نیک_رو
چشم های تو
خطوط را
به مرز اشیا کشانده
با نام تو می شود
پوست سوخته ی خورشید را
ورق زد و
عمق نور را بوسید
حوصله کن
نگار !
روزهای آخرم را
حوصله کن
📖 #درخت_سوال_نمی_کند_می_افتد
#سپیده_نیک_رو
@asheghanehaye_fatima
یک روز عاقبت می آیم
با تو آواره می شوم
مثل ماه
که سایه ام را تعقیب کرد
پرنده ای می شوم
که رویاهایش
در دهان تمساح متولد شد
و از خودم
در برابر تو
محافظت نمی کنم
#سپیده_نیک_رو
یک روز عاقبت می آیم
با تو آواره می شوم
مثل ماه
که سایه ام را تعقیب کرد
پرنده ای می شوم
که رویاهایش
در دهان تمساح متولد شد
و از خودم
در برابر تو
محافظت نمی کنم
#سپیده_نیک_رو
@asheghanehaye_fatima
تا وقتی که مرگ
به یک قدمی ام برسد
دوستت خواهم داشت
لمس خطوط چهره ات
آیین جدیدی است
که لازم است بشر
به آن ایمان بیاورد
و ده فرمانی که قلب
در هر تکان تکرار می کند
حروف نام توست
تکه تکه
تکان
تکان
تا وقتی که مرگ
بوسه بر لبانم بزند
از سرخی پرحرارت لبهایت
بیزار نخواهم شد
که وقت بوسه
محکم و صمیمی اند
و به اعتمادشان می شود
در چاهی ژرف ، مرموز و پرالتهاب فرو رفت
تا وقتی که مرگ
دست به صورتم بکشد
و چشمانم را به آرامی ببندد
از دیدنت سیر نخواهم شد
که بلند بالایی در آغوشم
و برای دوست داشتن آفریده شدی
اینچنین که دست حلقه می کنی
و لبخند عمیق و مردانه ات
پایان روز است
پایان شب است
پایان نامردمی است
پایان مرگ ناخواسته است
#سپیده_نیک_رو
#عزیز_روزهام❤️
تا وقتی که مرگ
به یک قدمی ام برسد
دوستت خواهم داشت
لمس خطوط چهره ات
آیین جدیدی است
که لازم است بشر
به آن ایمان بیاورد
و ده فرمانی که قلب
در هر تکان تکرار می کند
حروف نام توست
تکه تکه
تکان
تکان
تا وقتی که مرگ
بوسه بر لبانم بزند
از سرخی پرحرارت لبهایت
بیزار نخواهم شد
که وقت بوسه
محکم و صمیمی اند
و به اعتمادشان می شود
در چاهی ژرف ، مرموز و پرالتهاب فرو رفت
تا وقتی که مرگ
دست به صورتم بکشد
و چشمانم را به آرامی ببندد
از دیدنت سیر نخواهم شد
که بلند بالایی در آغوشم
و برای دوست داشتن آفریده شدی
اینچنین که دست حلقه می کنی
و لبخند عمیق و مردانه ات
پایان روز است
پایان شب است
پایان نامردمی است
پایان مرگ ناخواسته است
#سپیده_نیک_رو
#عزیز_روزهام❤️
تا وقتی که مرگ
به یک قدمی ام برسد
دوستت خواهم داشت
لمس خطوط چهره ات
آیین جدیدی است
که لازم است بشر
به آن ایمان بیاورد
و ده فرمانی که قلب
در هر تکان تکرار می کند
حروف نام توست
تکه تکه
تکان
تکان
تا وقتی که مرگ
بوسه بر لبانم بزند
از سرخی پرحرارت لبهایت
بیزار نخواهم شد
که وقت بوسه
محکم و صمیمی اند
و به اعتمادشان می شود
در چاهی ژرف ، مرموز و پرالتهاب فرو رفت
تا وقتی که مرگ
دست به صورتم بکشد
و چشمانم را به آرامی ببندد
از دیدنت سیر نخواهم شد
که بلند بالایی در آغوشم
و برای دوست داشتن آفریده شدی
اینچنین که دست حلقه می کنی
و لبخند عمیق و مردانه ات
پایان روز است
پایان شب است
پایان نامردمی است
پایان مرگ ناخواسته است
#سپیده_نیک_رو
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
به یک قدمی ام برسد
دوستت خواهم داشت
لمس خطوط چهره ات
آیین جدیدی است
که لازم است بشر
به آن ایمان بیاورد
و ده فرمانی که قلب
در هر تکان تکرار می کند
حروف نام توست
تکه تکه
تکان
تکان
تا وقتی که مرگ
بوسه بر لبانم بزند
از سرخی پرحرارت لبهایت
بیزار نخواهم شد
که وقت بوسه
محکم و صمیمی اند
و به اعتمادشان می شود
در چاهی ژرف ، مرموز و پرالتهاب فرو رفت
تا وقتی که مرگ
دست به صورتم بکشد
و چشمانم را به آرامی ببندد
از دیدنت سیر نخواهم شد
که بلند بالایی در آغوشم
و برای دوست داشتن آفریده شدی
اینچنین که دست حلقه می کنی
و لبخند عمیق و مردانه ات
پایان روز است
پایان شب است
پایان نامردمی است
پایان مرگ ناخواسته است
#سپیده_نیک_رو
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima